• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم عمره (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عمره عبارت است از رفتن به زیارت خانه کعبه، از مسیر یكى از میقات‌ها، و انجام طواف و نماز آن، و سعى بین صفا و مروه، و تقصیر؛ این عمل عبادتی است که جز با قصد قربت تمام نمى‌شود.



عمره در لغت به معنای زیارت و قصد است،و در اصطلاح عمل مخصوصى است از اعمال حجّ ؛ و آن چنین است كه شخص از میقات احرام بسته وارد مکّه می‌شود هفت بار کعبه را طواف كرده در مقام ابراهیم (علیه‌السّلام ) نماز طواف می‌خواند آنگاه میان دو تلّ صفا و مروه هفت بار سعى و رفت و آمد می‌كند سپس به نیت تقصیر قسمتى از موى خود را می‌گیرد و با تقصیر آن، عمل تمام است. طبرسی فرموده عمره از عمارة است،و آن بمعنى زیادت می‌باشد كه آباد كننده زمین آنرا بوسیله عمارت زیادت می‌دهد. بنا بر این علت تسمیه عمره زاید بودن آن بر حجّ است و یا آن، باعث آباد بودن بیت اللّه است.


وجوب عمره و اتمام آن با شرایط، همانند حج:
• «و اتموا الحج و العمرة لله...؛ و (عمل) حج و عمره را براى خدا به اتمام رسانید، ...» آیه درصدد بیان وجوب حج و عمره است.
• «... و لله علی الناس حج البیت...؛ در آن نشانه‌هایى روشن (از توحید و حکمت و رحمت خداوند است و از آن جمله) مقام ابراهیم است و هر كه به آن جا وارد شود در امان است (باید در امان باشد)، و خدا را بر عهده مردم (این حق) است كه آن خانه را قصد كنند و اعمال حج آنجا را به جا آورند البته بر كسى كه بتواند به سوى آن راه یابد؛ و هر كه كفران نماید (بداند كه) حتما خداوند بى‌نیاز از جهانیان است.» از «حج البیت» حج و عمره هر دو اراده شده، زیرا هر دو واجب‌اند.در روایتی از امام صادق (علیه‌السّلام) آمده است که مقصود از تمام کردن حج و عمره، ادای کامل آن دو و اجتناب از مواردی است که لازم است از آنها پرهیز کند.


لزوم اخلاص در انجام دادن عمره:
• «واتموا الحج والعمرة لله...؛ و (عمل) حج و عمره را براى خدا به اتمام رسانید، ...»«لله» یعنی در انجام دادن حج و عمره قصد تقرب به خدا (و اخلاص) داشته باشید.
• «... ولله علی الناس حج البیت...؛ در آن نشانه‌هایى روشن (از توحید و حكمت و رحمت خداوند است و از آن جمله) مقام ابراهیم است و هر كه به آن جا وارد شود در امان است (باید در امان باشد)، و خدا را بر عهده مردم (این حق) است كه آن خانه را قصد كنند و اعمال حج آنجا را به جا آورند البته بر كسى كه بتواند به سوى آن راه یابد؛ و هر كه كفران نماید (بداند كه) حتما خداوند بى‌نیاز از جهانیان است.»«و لله» یعنی لوجه الله یعنی حج و عمره را فقط برای خدا به جا آورید.


وجوب تقدم اعمال عمره بر حج، در حج تمتع:
• «... فاذا امنتم فمن تمتع بالعمرة الی الحج فما استیسر من الهدی...؛ و (عمل) حج و عمره را براى خدا به اتمام رسانید، و اگر (پس از بستن احرام به واسطه دشمن یا بیمارى) ممنوع از عمل شدید (بر شماست) قربانی كردن آنچه میسر گردد (از شتر یا گاو یا گوسفند، كه به قربانگاه مکه یا منی بفرستید)، ...»


وجوب به پایان رساندن عمره مستحبی:
• «واتموا الحج والعمرة لله...؛ و (عمل) حج و عمره را براى خدا به اتمام رسانید،...»اطلاق «اتموا...؛» شامل عمره واجب و مستحبی و همچنین صحیح و فاسد می‌شود.


لزوم به پایان رساندن عمره فاسد و باطل شده:
• «واتموا الحج والعمرة لله...؛ و (عمل) حج و عمره را براى خدا به اتمام رسانید، ...»


سعی صفا و مروه، از مناسک عمره:
• «ان الصفا والمروة من شعائر الله فمن حج البیت او اعتمر فلا جناح علیه ان یطوف بهما ومن تطوع خیرا فان الله شاکر علیم؛ همانا (دو كوه) صفا و مروه از علائم و نشانه‌هاى (دین و پرستش) خداست، پس كسى كه حج خانه خدا كند یا عمره به جا آورد، بر او گناهى نیست (بلكه واجب است) كه بر آن دو طواف كند (میان آن دو سعى نماید؛ زیرا نصب كردن مشركان قبل از اسلام بتى را در هر یك از صفا و مروه و احترام‌شان بدانها در هر شوط، سبب حرمت سعى الهى شما نمى‌شود) و هر كه كار نیكى افزون بر حد واجب انجام دهد (بر تعداد سعى و طواف بیفزاید) خداوند سپاسگزار و داناست.»


حلق (تراشیدن سر)، از مناسک عمره:
• «واتموا الحج والعمرة لله فان احصرتم فما استیسر من الهدی ولا تحلقوا رءوسکم حتی یبلغ الهدی محله فمن کان منکم مریضـا او به اذی من راسه ففدیة من صیام او صدقة او نسک...؛ و (عمل) حج و عمره را براى خدا به اتمام رسانید، و اگر (پس از بستن احرام به واسطه دشمن یا بیمارى) ممنوع از عمل شدید (بر شماست) قربانى كردن آنچه میسر گردد (از شتر یا گاو یا گوسفند، كه به قربانگاه مكه یا منى بفرستید)، و سر خود را نتراشید تا آن قربانى به محل خود برسد و اگر كسى از شما (در حال احرام) مریض باشد یا ناراحتى از ناحیه سر داشته باشد (و مجبور به تراشیدن سر شود، سر را بتراشد و) كفّاره‌اى از قبیل روزه یا صدقه یا قربانى انجام دهد. و اگر (در مورد حج و عمره از دشمن و بیمارى) ایمن بودید پس هر كه با تقدیم عمره تمتّع (عمره بهره‌مندى از تقرب به خدا، و برخوردارى از ممنوعات احرام پس از احرام آن) به سوى حج تمتّع رود بر اوست آنچه میسر گردد از قربانى (شتر یا گاو یا گوسفند) و كسى كه قربانى نیابد (یا پول آن را نداشته باشد) بر اوست سه روز در همان سفر حج روزه داشتن و هفت روز هنگامى كه برگشتید؛ این ده روز كامل است. این (حج كه تمتّع نامیده مى‌شود) فریضه كسى است كه (خود و) خانواده‌اش ساكن مسجد الحرام (مكه و اطرافش تا ۲۴ كیلومتر) نباشند. و از خدا پروا كنید و بدانید كه خداوند سخت‌ کیفر است.»
• «لقد صدق الله رسوله الرءیا بالحق لتدخلن المسجد الحرام ان شاء الله ءامنین محلقین رءوسکم ومقصرین...؛ به یقین خداوند رؤیاى فرستاده خود را به حقّ تحقق بخشید كه (در خواب به او گفته بود) شما حتما به خواست خداوند، در حال امن و در حالى كه سرهایتان را تراشیده و موى و ناخن خود را كوتاه كرده‌اید و بیمى (از كسى) ندارید وارد مسجد الحرام خواهید شد. پس خداوند آنچه را شما نمى‌دانستید (كه این وعده مربوط به سال بعد و در تأخیر آن حكمت‌هاست) دانست و پیش از آن پیروزى نزدیكى قرار داد (صلح حدیبیه را كه در واقع فتحى بزرگ بود).»


جواز حلق (تراشیدن سر) برای عمره گزار پیش از موعد در صورت اذیت شدن از ناحیه سر:
• «واتموا الحج والعمرة لله فان احصرتم فما استیسر من الهدی ولا تحلقوا رءوسکم حتی یبلغ الهدی محله فمن کان منکم مریضـا او به اذی من راسه ففدیة من صیام او صدقة او نسک...؛ و (عمل) حج و عمره را براى خدا به اتمام رسانید، و اگر (پس از بستن احرام به واسطه دشمن یا بیمارى) ممنوع از عمل شدید (بر شماست) قربانى كردن آنچه میسر گردد (از شتر یا گاو یا گوسفند، كه به قربانگاه مكه یا منى بفرستید)، و سر خود را نتراشید تا آن قربانى به محل خود برسد و اگر كسى از شما (در حال احرام) مریض باشد یا ناراحتى از ناحیه سر داشته باشد (و مجبور به تراشیدن سر شود، سر را بتراشد و) كفّاره‌اى از قبیل روزه یا صدقه یا قربانى انجام دهد. و اگر (در مورد حج و عمره از دشمن و بیمارى) ایمن بودید پس هر كه با تقدیم عمره تمتّع (عمره بهره‌مندى از تقرب به خدا، و برخوردارى از ممنوعات احرام پس از احرام آن) به سوى حج تمتّع رود بر اوست آنچه میسر گردد از قربانى (شتر یا گاو یا گوسفند) و كسى كه قربانى نیابد (یا پول آن را نداشته باشد) بر اوست سه روز در همان سفر حج روزه داشتن و هفت روز هنگامى كه برگشتید؛ این ده روز كامل است. این (حج كه تمتّع نامیده مى‌شود) فریضه كسى است كه (خود و) خانواده‌اش ساكن مسجد الحرام (مكه و اطرافش تا ۲۴ كیلومتر) نباشند. و از خدا پروا كنید و بدانید كه خداوند سخت‌ كیفر است.»


تقصیر (کوتاه کردن مو و ناخن)، از مناسک عمره:
• «لقد صدق الله رسوله الرءیا بالحق لتدخلن المسجد الحرام ان شاء الله ءامنین محلقین رءوسکم ومقصرین...؛ به یقین خداوند رؤیاى فرستاده خود را به حقّ تحقق بخشید كه (در خواب به او گفته بود) شما حتما به خواست خداوند، در حال امن و در حالى كه سرهایتان را تراشیده و موى و ناخن خود را كوتاه كرده‌اید و بیمى (از كسى) ندارید وارد مسجد الحرام خواهید شد. پس خداوند آنچه را شما نمى‌دانستید (كه این وعده مربوط به سال بعد و در تأخیر آن حكمت‌هاست) دانست و پیش از آن پیروزى نزدیكى قرار داد (صلح حدیبیه را كه در واقع فتحى بزرگ بود).» آنچه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در ارتباط با این آیه انجام دادند عمره بوده است.


حلال شدن محرمات احرام، پس از اتمام عمره، تا شروع مناسک حج:
• «واتموا الحج والعمرة لله...؛ فمن تمتع بالعمرة الی الحج فما استیسر من الهدی...؛ و (عمل) حج و عمره را براى خدا به اتمام رسانید، و اگر (پس از بستن احرام به واسطه دشمن یا بیمارى) ممنوع از عمل شدید (بر شماست) قربانى كردن آنچه میسر گردد (از شتر یا گاو یا گوسفند، كه به قربانگاه مکه یا منی بفرستید)، و سر خود را نتراشید تا آن قربانى به محل خود برسد و اگر كسى از شما (در حال احرام) مریض باشد یا ناراحتى از ناحیه سر داشته باشد (و مجبور به تراشیدن سر شود، سر را بتراشد و) كفّاره‌اى از قبیل روزه یا صدقه یا قربانى انجام دهد. و اگر (در مورد حج و عمره از دشمن و بیمارى) ایمن بودید پس هر كه با تقدیم عمره تمتّع (عمره بهره‌مندى از تقرب به خدا، و برخوردارى از ممنوعات احرام پس از احرام آن) به سوى حج تمتّع رود بر اوست آنچه میسر گردد از قربانى (شتر یا گاو یا گوسفند) و كسى كه قربانى نیابد (یا پول آن را نداشته باشد) بر اوست سه روز در همان سفر حج روزه داشتن و هفت روز هنگامى كه برگشتید؛ این ده روز كامل است. این (حج كه تمتّع نامیده مى‌شود) فریضه كسى است كه (خود و) خانواده‌اش ساكن مسجد الحرام (مكه و اطرافش تا ۲۴ كیلومتر) نباشند. و از خدا پروا كنید و بدانید كه خداوند سخت‌ کیفر است.»بنابر قولی «فمن تمتع بالعمرة الی الحج» این است که هنگامی که از عمره اش محل شد از چیزهایی که (به واسطه احرام) بر او حرام شده بود بهره می‌برد تا زمانی که برای حج محرم گردد.


مخیر بودن عمره گزار بیمار، میان پرداخت صدقه، ذبح قربانی و گرفتن روزه، در صورت حلق اضطراری:
• «واتموا الحج والعمرة لله فان احصرتم فما استیسر من الهدی ولا تحلقوا رءوسکم حتی یبلغ الهدی محله فمن کان منکم مریضـا او به اذی من راسه ففدیة من صیام او صدقة او نسک...؛ و (عمل) حج و عمره را براى خدا به اتمام رسانید، و اگر (پس از بستن احرام به واسطه دشمن یا بیمارى) ممنوع از عمل شدید (بر شماست) قربانى كردن آنچه میسر گردد (از شتر یا گاو یا گوسفند، كه به قربانگاه مكه یا منى بفرستید)، و سر خود را نتراشید تا آن قربانى به محل خود برسد و اگر كسى از شما (در حال احرام) مریض باشد یا ناراحتى از ناحیه سر داشته باشد (و مجبور به تراشیدن سر شود، سر را بتراشد و) كفّاره‌اى از قبیل روزه یا صدقه یا قربانى انجام دهد. و اگر (در مورد حج و عمره از دشمن و بیمارى) ایمن بودید پس هر كه با تقدیم عمره تمتّع (عمره بهره‌مندى از تقرب به خدا، و برخوردارى از ممنوعات احرام پس از احرام آن) به سوى حج تمتّع رود بر اوست آنچه میسر گردد از قربانی (شتر یا گاو یا گوسفند) و كسى كه قربانى نیابد (یا پول آن را نداشته باشد) بر اوست سه روز در همان سفر حج روزه داشتن و هفت روز هنگامى كه برگشتید؛ این ده روز كامل است. این (حج كه تمتّع نامیده مى‌شود) فریضه كسى است كه (خود و) خانواده‌اش ساكن مسجد الحرام (مکه و اطرافش تا ۲۴ كیلومتر) نباشند. و از خدا پروا كنید و بدانید كه خداوند سخت‌ كیفر است.»


۱. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۱۱۲.    
۲. راغب أصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۵۸۶.    
۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۳۱۱.    
۴. راغب أصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۵۸۶.    
۵. قرشی بنایی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۴۳.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۳۷.    
۸. مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، زبدة البیان، ص۲۳۲.    
۹. آل عمران/سوره۳، آیه۹۷.    
۱۰. مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، زبدة البیان، ص۲۳۲.    
۱۱. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۴، ص۲۶۴.    
۱۲. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۳۸.    
۱۴. آل عمران/سوره۳، آیه۹۷.    
۱۵. مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، زبدة البیان، ص۲۳۲.    
۱۶. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۱۷. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۱۸. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۱۹. بقره/سوره۲، آیه۱۵۸.    
۲۰. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۲۱. فتح/سوره۴۸، آیه۲۷.    
۲۲. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۲۳. فتح/سوره۴۸، آیه۲۷.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۱۱.    
۲۵. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۲۶. مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، زبدة البیان، ص۲۵۷.    
۲۷. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم عمره».    




جعبه ابزار