حکم صید (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صيد به معنای شکار کردن در
اسلام در صورتى
حلال است كه براى تأمين مخارج خويش و عائلهاش شكار كند و براى خوشگذرانى
حرام میباشد.
وجوب بردن نام خدا، هنگام
صید با
سگ شکاری:
• «... وما
علمتم من الجوارح مکلبین... فکلوا مما امسکن علیکم واذکروا اسم الله علیه..
از تو مىپرسند چه چیزى بر آنها
حلال شده؟ بگو: همه پاكیزهها (هر چه كه مطلوب
عقل و مرغوب طبع باشد از خوراكى و پوشاكى و سایر وسایل زندگى) بر شما
حلال گردیده؛ و (نیز صید) آنچه از حیوانات شكارى كه
تعلیم داده و
تأدیب نمودهاید (براى شما حلال است)- در حالى كه از آنچه خدا به شما آموخته به آنها مىآموزید- (پس) از هر حیوانى كه براى شما بگیرند و نگه دارند بخورید و نام خدا را (هنگام فرستادن آنها به سوى شكار) بر آن ببرید، و از خدا پروا كنید، كه بىتردید خداوند زودرس به حساب است.»
ذکر نام خدا هنگام صید، موجب
تذکیه آن:
• «یسـلونک ماذا احل لهم قل احل لکم الطیبـت وما
علمتم من الجوارح مکلبین تعلمونهن مما
علمکم الله فکلوا مما امسکن علیکم واذکروا اسم الله علیه..
از تو مىپرسند چه چیزى بر آنها حلال شده؟ بگو: همه پاكیزهها (هر چه كه مطلوب عقل و مرغوب طبع باشد از خوراكى و پوشاكى و سایر وسایل زندگى) بر شما حلال گردیده؛ و (نیز صید) آنچه از
حیوانات شکاری كه
تعلیم داده و تأدیب نمودهاید (براى شما حلال است)- در حالى كه از آنچه خدا به شما آموخته به آنها مىآموزید- (پس) از هر حیوانى كه براى شما بگیرند و نگه دارند بخورید و نام خدا را (هنگام فرستادن آنها به سوى شكار) بر آن ببرید، و از خدا پروا كنید، كه بىتردید خداوند زودرس به
حساب است.»
ضرورت پرهیز از شکار و صید حیوانات، به انگیزهای جز تامین نیازهای خوراکی و مادی:
• «... وما
علمتم من الجوارح مکلبین تعلمونهن مما
علمکم الله فکلوا مما امسکن علیکم..
از تو مىپرسند چه چیزى بر آنها حلال شده؟ بگو: همه پاكیزهها (هر چه كه مطلوب عقل و مرغوب طبع باشد از خوراكى و پوشاكى و سایر وسایل زندگى) بر شما حلال گردیده؛ و (نیز صید) آنچه از حیوانات شكارى كه
تعلیم داده و تأدیب نمودهاید (براى شما حلال است)- در حالى كه از آنچه خدا به شما آموخته به آنها مىآموزید- (پس) از هر حیوانى كه براى شما بگیرند و نگه دارند بخورید و نام خدا را (هنگام فرستادن آنها به سوى شكار) بر آن ببرید، و از خدا پروا كنید، كه بىتردید خداوند زودرس به حساب است.»فرمان به تقواپیشگی پس از تجویز استفادههای خوراکی از شکار میتواند اشاره به پرهیز از
اسراف در قتل و دوری از اتلاف بیهوده همانند صید لهوی باشد.
• «احل لکم صید البحر وطعامه متـعـا لکم..
بر شما شكار كردن از
دریا و خوردن از شكار آن (در حال احرام) حلال شد تا وسیله برخوردارى شما و مسافران باشد، و بر شما شكار از خشكى مادامى كه در حال احراماید حرام است، و از خدایى كه به سوى او گرد آورده خواهید شد پروا كنید.»بنا بر اینکه «متاعا» مفعول له باشد.
جواز صید حیوانهای دریایی برای
محرم و غیر محرم:
• «احل لکم صید البحر وطعامه متـعـا لکم وللسیارة وحرم علیکم صید البر مادمتم حرمـا..
بر شما شكار كردن از دریا و خوردن از شكار آن (در حال احرام)
حلال شد تا وسیله برخوردارى شما و مسافران باشد، و بر شما شكار از خشكى مادامى كه در حال احراماید حرام است، و از خدایى كه به سوى او گرد آورده خواهید شد پروا كنید.»
جواز استفاده از گوشت
حیوان شکار شده با حیوانات
تعلیم دیده:
• «... وما
علمتم من الجوارح مکلبین تعلمونهن مما
علمکم الله فکلوا مما امسکن علیکم..
از تو مىپرسند چه چیزى بر آنها حلال شده؟ بگو: همه پاكیزهها (هر چه كه مطلوب عقل و مرغوب طبع باشد از خوراكى و پوشاكى و سایر وسایل زندگى) بر شما حلال گردیده؛ و (نیز صید) آنچه از حیوانات شكارى كه
تعلیم داده و تأدیب نمودهاید (براى شما حلال است)- در حالى كه از آنچه خدا به شما آموخته به آنها مىآموزید- (پس) از هر حیوانى كه براى شما بگیرند و نگه دارند بخورید و نام خدا را (هنگام فرستادن آنها به سوى شكار) بر آن ببرید، و از خدا پروا كنید، كه بىتردید
خداوند زودرس به حساب است.»
جواز صید، پس از خروج از
احرام:
• «... واذا حللتم فاصطادوا..
اى كسانى كه ایمان آوردهاید، حرمت نشانههاى (
توحید و پرستش) خدا (مانند اعمال
حج و
عمره و مكانهاى آن عبادات) و حرمت
ماههای حرام (كه
رجب و
ذی قعده و
ذی حجه و
محرم است) و حرمت
قربانی بىنشان و قربانى قلاده در گردن و حرمت قاصدان
بیت الحرام را كه
فضل و خشنودیى از پروردگارشان را مىطلبند نشكنید. و چون از احرام درآمدید مىتوانید شكار كنید، و عداوت گروهى بدین جهت كه شما را از
مسجد الحرام بازداشتند شما را وادار نكند كه (بر
حقوق آنها) تجاوز كنید. و در هر كار
خیر و
تقوا یكدیگر را یارى دهید و بر گناه و تجاوز همكارى نكنید، و از خدا پروا نمایید، كه همانا خداوند سخت
کیفر است.»
حرمت صید
ماهی بر
یهودیان، در
روز شنبه:
• «ولقد
علمتم الذین اعتدوا منکم فی السبت فقلنا لهم کونوا قردة خـسـین
و حتما شما كسانى از خودتان را كه در روز شنبه (از فرمان خدا) تجاوز كردند (و در آن روز ماهى صید كردند) شناختید كه ما به آنها گفتیم: بوزینگانى شوید و راندهشدگانى (از درگاه ما،
اراده تکوینی كردیم كه چنین شوند و شدند).»
• «فجعلنـها نکـلا لما بین یدیها وما خلفها وموعظة للمتقین
پس ما آن عقوبت را كیفرى
عبرت آموز براى حاضران و نسلهاى پس از آنها، و
پند و اندرزى براى پرهیزكاران قرار دادیم.»
• «یسـلک اهل الکتـب ان تنزل علیهم کتـبـا من السماء فقد سالوا موسی اکبر من ذلک..
اهل کتاب از تو درخواست مىكنند كه كتابى از آسمان براى آنها فرود آورى!
حقیقت این است كه آنان از
موسی بزرگتر از آن را درخواست كردند و گفتند: خدا را آشكارا به ما نشان ده! پس به كیفر ظلمشان آنها را
صاعقه (آسمانى) فرا گرفت. و باز پس از آنكه دلایل روشن به آنها رسید
گوساله را به خدایى گرفتند، پس ما از آن نیز درگذشتیم، و به موسى برهانى روشن (و قدرتى آشكار) دادیم.»
• «... وقلنا لهم لا تعدوا فی السبت..
و
کوه طور را براى پیمانشان (براى بستن
پیمان به پذیرش
تورات و عمل به آن) بر فراز سر آنها بلند كردیم، و به آنها گفتیم: از این در (در
بیت المقدس) سجدهكنان (با كمال
تواضع) وارد شوید، و به آنها گفتیم: در روز شنبه (از حریم حرمت صید ماهى) تجاوز نكنید، و از آنان پیمانى سخت و استوار گرفتیم.»
• «وسـلهم عن القریة التی کانت حاضرة البحر اذ یعدون فی السبت اذ تاتیهم حیتانهم یوم سبتهم شرعـا ویوم لا یسبتون لا تاتیهم کذلک نبلوهم بما کانوا یفسقون
و از آنان حال مجتمعى را كه در ساحل
دریا بودند (
اهل مدین یا ایله
فلسطین كنار دریاى طبریه) بپرس، آن گاه كه در روز شنبه (از حكم حرمت صید ماهى در آن روز) تجاوز مىكردند، هنگامى كه ماهىهاى آنها در روز شنبهشان آشكارا روى آب مىآمدند و روزى كه شنبه نداشتند (روز غیر شنبه) نمىآمدند. این گونه ما آنها را در برابر نافرمانىهایشان
آزمایش مىكردیم.»
• «فلما عتوا عن ما نهوا عنه قلنا لهم کونوا قردة خـسـین
پس چون از آنچه
نهی شدند سركشى كردند به آنها گفتیم كه میمونها و راندهشدهها شوید (اراده حتمى كردیم كه صورتشان در شكل
میمون و روحشان خوار و دور از
رحمت شود و چنین شدند).»
• «انما جعل السبت علی الذین اختلفوا فیه وان ربک لیحکم بینهم یوم القیـمة فیما کانوا فیه یختلفون
و جز این نیست كه شنبه بر كسانى مقرر شد كه در آن اختلاف كردند (تعظیم و تعطیل مطلق آن روز به عنوان مجازات، بر یهودانى
تشریع شد كه در حرمت پیشین صید آن روز اختلاف كردند، برخى نپذیرفتند و برخى نیرنگ نمودند) و حتما پروردگارت در
روز قیامت میان آنها در تمام آنچه در آن اختلاف مىكردند داورى خواهد كرد.»
حرمت خوردن گوشت
صید، در صورت نبردن نام خدا، هنگام فرستادن
سگ شکاری برای شکار:
• «... قل احل لکم الطیبـت وما
علمتم من الجوارح مکلبین تعلمونهن... فکلوا مما امسکن علیکم و اذکروا اسم الله علیه..
از تو مىپرسند چه چیزى بر آنها
حلال شده؟ بگو: همه پاكیزهها (هر چه كه مطلوب عقل و مرغوب طبع باشد از خوراكى و پوشاكى و سایر وسایل زندگى) بر شما حلال گردیده؛ و (نیز صید) آنچه از حیوانات شكارى كه
تعلیم داده و
تأدیب نمودهاید (براى شما حلال است)- در حالى كه از آنچه خدا به شما آموخته به آنها مىآموزید- (پس) از هر حیوانى كه براى شما بگیرند و نگه دارند بخورید و نام خدا را (هنگام فرستادن آنها به سوى شكار) بر آن ببرید، و از خدا پروا كنید، كه بىتردید خداوند زودرس به حساب است.» از
امام صادق (علیهالسّلام) روایت شده: هر گاه نام خدا را برد و شکار کرد، بخورد و اگر شکار کرد در حالی که نام خدا را قبلا نبرده پس نباید بخورد و این است آیه شریفه: «ما
علمتم من الجوارح مکلبین».
حرام بودن صید شکار شده با حیوان
تعلیم دیده، در صورت شکار بدون فرمان صیاد:
• «یسـلونک ماذا احل لهم قل احل لکم الطیبـت وما
علمتم من الجوارح مکلبین تعلمونهن مما
علمکم الله فکلوا مما امسکن علیکم..
از تو مىپرسند چه چیزى بر آنها حلال شده؟ بگو: همه پاكیزهها (هر چه كه مطلوب عقل و مرغوب طبع باشد از خوراكى و پوشاكى و سایر وسایل زندگى) بر شما حلال گردیده؛ و (نیز صید) آنچه از حیوانات شكارى كه
تعلیم داده و تأدیب نمودهاید (براى شما حلال است)- در حالى كه از آنچه خدا به شما آموخته به آنها مىآموزید- (پس) از هر حیوانى كه براى شما بگیرند و نگه دارند بخورید و نام خدا را (هنگام فرستادن آنها به سوى شكار) بر آن ببرید، و از خدا پروا كنید، كه بىتردید خداوند زودرس به حساب است.»کلمه «علیکم» جواز استفاده را مشروط به این میکند که درنده شکاری شکار را برای صیاد گرفته باشد، نه برای خود و این در صورتی است که حیوان شکاری به فرمان صیاد به سوی شکار رود.
حرمت حرمت صید شکارهای خشکی برای محرم و خوردن از گوشت شکار شده، در حال
احرام و موجب
کفاره:
• «... احلت لکم بهیمة الانعـم الا ما یتلی علیکم غیر محلی الصید وانتم حرم..
اى كسانى كه
ایمان آوردهاید، به پیمانها و قراردادهاى خود (پیمانهایتان با خود مانند
نذر و
عهد و
قسم و با
مردم مانند
عقود و قراردادهاى دیگر، و با خداوند مانند
التزام به
احکام دین كه از آن جمله التزام به
حلّیت و حرمت برخى از اشیاء است) وفا كنید.»
• «یـایها الذین ءامنوا لیبلونکم الله بشیء من الصید تناله ایدیکم ورماحکم
لیعلم الله من یخافه بالغیب فمن اعتدی بعد ذلک فله عذاب الیم
اى كسانى كه ایمان آوردهاید، خداوند حتما شما را به چیزى از شكار (
حیوانات خشکی در حال احرام) آزمایش خواهد كرد (كه از شما نرمند و نزدیك شوند) به طورى كه دستها و نیزههاى شما بدانها برسد، تا خداوند كسى را كه در نهان از او مىترسد
معلوم بدارد (
علم ازلیاش انطباق خارجى یابد) پس كسى كه بعد از آن تعدى كند او را عذابى دردناك خواهد بود.»
• «یـایها الذین ءامنوا لا تقتلوا الصید وانتم حرم..
اى كسانى كه ایمان آوردهاید، در حالى كه محرماید شكار نكشید، و هر كس از شما آن را عمدا بكشد كفارهاى بر عهده اوست همانند آنچه كشته است، از جنس
چهارپایان (اهلى)، (مثلا
شتر كفاره
شتر مرغ،
گاو كفاره
گاو کوهی، و
گوسفند كفاره
آهو است) كه دو نفر
عادل از شما به این همانندى
گواهی دهند، و به عنوان
قربانی به (قربانگاه حریم) كعبه برسد، یا كفّارهاى است (به مقدار قیمت آن حیوان معادل) طعام دادن به فقرا، یا برابر آن
روزه گرفتن است (به مقدار قیمت معادل به هر فقیرى یك مد بدهد و یا به عدد مدها روزه بگیرد) تا كیفر كار خود را بچشد. خداوند از گذشته
چشم پوشید (دفعه اول را به واسطه كفّاره بخشید) و هر كس بازگردد (دوباره در حرم شكار كند دیگر كفاره ندارد، لكن) خدا از او
انتقام مىگیرد، و خداوند مقتدر و صاحب انتقام است.»
• «... وحرم علیکم صید البر مادمتم حرمـا..
بر شما شكار كردن از
دریا و خوردن از شكار آن (در حال احرام) حلال شد تا وسیله برخوردارى شما و مسافران باشد، و بر شما شكار از خشكى مادامى كه در حال احراماید حرام است، و از خدایى كه به سوى او گرد آورده خواهید شد پروا كنید.»
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم صید».