حکم ذبح اسماعیل (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از امتحانات سخت
حضرت ابراهیم (علیه السلام)، ماموریت به
ذبح پسرش
حضرت اسماعیل (علیهالسّلام) بود. که توانست با پیروزی در این
امتحان بزرگ سربلند بیرون آید.
ابراهیم (علیهالسّلام) موظف به
ذبح اسماعیل (علیهالسّلام) بود.
«وان من شیعته لابرهیم• فبشرنـه بغلـم حلیم• فلما بلغ معه السعی قال یـبنی انی اری فی المنام انی اذبحک فانظر ماذا تری قال یـابت افعل ما تؤمر ستجدنی ان شاء الله من الصـبرین؛
و از پیروان او ابراهیم بود. • .... . • ما او (ابراهیم) را به نوجوانی بردبار و صبور بشارت دادیم! • هنگامی که با او به مقام سعی و کوشش رسید، گفت: پسرم! من در
خواب دیدم که تو را ذبح میکنم، نظر تو چیست؟ گفت پدرم! هر چه دستور داری اجرا کن، به خواست
خدا مرا از
صابران خواهی یافت!»
"فانظر ما ذا تری "- کلمه "تری" در این جا به معنای "میبینی" نیست بلکه از ماده "رای" به معنای
اعتقاد است، یعنی چه نظر میدهی، میخواسته بفرماید: تو درباره سرنوشت خودت
فکر کن و تصمیم بگیر و
تکلیف مرا روشن ساز. و این جمله خود دلیل است بر اینکه ابراهیم (علیهالسّلام) در رؤیای خود فهمیده که خدای تعالی او را
امر کرده فرزندش را
قربانی کند و گرنه صرف این که خواب دیده فرزندش را قربانی میکند، دلیل بر آن نیست که کشتن
فرزند برایش جایز باشد. پس در حقیقت امری که در خواب به او شده به صورت نتیجه امر در برابرش ممثل شده است، و به همین جهت که چنین مطلبی را فهمیده، فرزندش را
امتحان کرد، تا ببیند او چه جوابی میدهد.
"قال یا ابت افعل ما تؤمر ستجدنی ان شاء الله من الصابرین"- این
آیه پاسخی است که فرزند به
پدر میدهد. و جمله پدرجان! انجام بده آنچه بدان مامور شدهای اظهار رضایت اسماعیل است نسبت به سر بریدن و ذبح خودش، چیزی که هست این اظهار رضایت را به صورت امر آورد. و نیز اگر گفت: بکن آنچه را که بدان مامور شده ای، و نگفت: مرا ذبح کن، برای اشاره به این است که بفهماند: پدرش مامور به این امر بوده و به جز
اطاعت و انجام آن ماموریت چارهای نداشت.
ابراهیم که بارها از کوره داغ امتحان الهی سرافراز بیرون آمده بود، این بار نیز باید دل به دریا بزند و سر بر فرمان حق بگذارد، و فرزندی را که یک
عمر در انتظارش بوده و اکنون نوجوانی برومند شده است با
دست خود سر ببرد! ولی باید قبل از هر چیز فرزند را آماده این کار کند، رو به سوی او کرد و گفت: فرزندم من در خواب دیدم که باید تو را ذبح کنم، بنگر نظر تو چیست؟! (قال یا بنی انی اری فی المنام انی اذبحک فانظر ما ذا تری).
فرزندش که نسخهای از وجود پدر
ایثارگر بود و درس
صبر و
استقامت و
ایمان را در همین عمر کوتاهش در مکتب او خوانده بود، با آغوش باز و از روی طیب خاطر از این فرمان الهی استقبال کرد، و با صراحت و قاطعیت گفت: پدرم هر دستوری به تو داده شده است اجرا کن (قال یا ابت افعل ما تؤمر).
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم ذبح اسماعیل».