حکم دیه (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دیه، یا خونبها از قوانین
اسلام است و بر اساس تعاریف فقهی،
مال یا پولی است که به سبب کشتن
انسان یا
نقص عضو به کسی که صدمه دیده است یا به بازماندگان او پرداخت میشود.
باید
دیه، از جانب
قاتل، بدون تاخیر پرداخت شود.
«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فی
القتلی الحر بالحر والعبد بالعبد والانثی بالانثی فمن عفی له من اخیه شیء فاتباع بالمعروف واداء الیه باحسـن ذلک تخفیف من ربکم ورحمة فمن اعتدی بعد ذلک فله عذاب الیم؛
ای افرادی که
ایمان آوردهاید!
حکم قصاص در مورد کشتگان، بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد، و
برده در برابر برده، و
زن در برابر زن، پس اگر کسی از سوی برادر (دینی) خود، چیزی به او بخشیده شود، (و حکم قصاص او، تبدیل به خونبها گردد،) باید از راه پسندیده پیروی کند. (و صاحب خون، حال پرداخت کننده دیه را در نظر بگیرد.) و او (
قاتل) نیز، به نیکی دیه را (به ولی
مقتول) بپردازد (و در آن،
مسامحه نکند.) این، تخفیف و رحمتی است از ناحیه
پروردگار شما! و کسی که بعد از آن،
تجاوز کند، عذاب دردناکی خواهد داشت.»
(برخی گفتهاند: مقصود از «و ادا الیه باحسان» این است که در صورت امکان،
قاتل بدون تاخیر و چانه زنی باید دیه را بپردازد و این مطلب از
امام صادق (علیه السلام) نیز نقل شده است.)
پرداخت دیه از ناحیه عاقله در
قتل خطایی، در صورت عدم عفو اولیا لازم است.
«وما کان لمؤمن ان
یقتل مؤمنـا الا خطــا ومن
قتل مؤمنـا خطــا فتحریر رقبة مؤمنة ودیة مسلمة الی اهله الا ان یصدقوا فان کان من قوم عدو لکم وهو مؤمن فتحریر رقبة مؤمنة وان کان من قوم بینکم وبینهم میثـق فدیة مسلمة الی اهله...؛
هیچ فرد باایمانی مجاز نیست که مؤمنی را به
قتل برساند، مگر اینکه این کار از روی خطا و اشتباه از او سر زند (و در عین حال،) کسی که مؤمنی را از روی خطا به
قتل رساند، باید یک برده مؤمن را آزاد کند و خونبهایی به کسان او بپردازد مگر اینکه آنها خونبها را ببخشند. و اگر
مقتول، از گروهی باشد که دشمنان شما هستند (و کافرند)، ولی
مقتول باایمان بوده، (تنها) باید یک برده مؤمن را آزاد کند (و پرداختن خونبها لازم نیست). و اگر از جمعیتی باشد که میان شما و آنها پیمانی برقرار است، باید خونبهای او را به کسان او بپردازد، و یک برده مؤمن (نیز) آزاد کند. و آن کس که دسترسی (به آزاد کردن برده) ندارد، دو ماه پی در پی
روزه میگیرد. این، (یک نوع تخفیف، و)
توبه الهی است. و
خداوند،
دانا و
حکیم است.»
باید اولیای دم، از سخت گیری، در گرفتن دیه از
قاتل، در صورت راضی شدن به دیه، پرهیز کنند.
«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فی
القتلی الحر بالحر والعبد بالعبد والانثی بالانثی فمن عفی له من اخیه شیء فاتباع بالمعروف واداء الیه باحسـن ذلک تخفیف من ربکم ورحمة فمن اعتدی بعد ذلک فله عذاب الیم؛
ای افرادی که ایمان آوردهاید! حکم قصاص در مورد کشتگان، بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از سوی برادر (دینی) خود، چیزی به او بخشیده شود، (و حکم قصاص او، تبدیل به خونبها گردد،) باید از راه پسندیده پیروی کند. (و صاحب خون، حال پرداخت کننده دیه را در نظر بگیرد.) و او (
قاتل) نیز، به نیکی دیه را (به ولی
مقتول) بپردازد (و در آن، مسامحه نکند.) این، تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگار شما! و کسی که بعد از آن، تجاوز کند، عذاب دردناکی خواهد داشت.»
(«فاتباع بالمعروف» یعنی عفو کننده (
ولی دم) نباید در طلب دیه سخت گیری کند و اگر
قاتل تنگدست است به او مهلت بدهد و بیش از حقش از او درخواست ننماید.)
پرداخت دیه به طور کامل به خانواده
مقتول مؤمن، در صورت مؤمن بودن آنان، در
قتل خطایی،
واجب است.
«وما کان لمؤمن ان
یقتل مؤمنـا الا خطــا ومن
قتل مؤمنـا خطــا فتحریر رقبة مؤمنة ودیة مسلمة الی اهله...؛
هیچ فرد باایمانی مجاز نیست که مؤمنی را به
قتل برساند، مگر اینکه این کار از روی خطا و اشتباه از او سر زند (و در عین حال،) کسی که مؤمنی را از روی خطا به
قتل رساند، باید یک برده مؤمن را آزاد کند و خونبهایی به کسان او بپردازد مگر اینکه آنها خونبها را ببخشند. و اگر
مقتول، از گروهی باشد که
دشمنان شما هستند (و کافرند)، ولی
مقتول باایمان بوده، (تنها) باید یک برده مؤمن را آزاد کند (و پرداختن خونبها لازم نیست). و اگر از جمعیتی باشد که میان شما و آنها پیمانی برقرار است، باید خونبهای او را به کسان او بپردازد، و یک برده مؤمن (نیز) آزاد کند. و آن کس که دسترسی (به آزاد کردن برده) ندارد، دو ماه پی در پی روزه میگیرد. این، (یک نوع تخفیف، و) توبه الهی است. و خداوند، دانا و حکیم است.»
جریمه و
کفاره قتل خطا را در سه مرحله بیان میکند:
صورت نخست اینکه فرد بیگناهی که از روی اشتباه کشته شده متعلق به خانواده مسلمانی باشد که در این صورت،
قاتل باید دو کار کند، یکی اینکه برده مسلمانی را آزاد نماید و دیگر اینکه خونبهای
مقتول را به صاحبان خون بپردازد. (و من
قتل مؤمنا خطا فتحریر رقبة مؤمنة و دیة مسلمة الی اهله).
پرداخت خونبهای
مقتول مؤمن به خانواده
کافر وی، در
قتل خطایی، در صورت هم پیمانی آنان با
مسلمانان واجب است.
«وما کان لمؤمن ان
یقتل مؤمنـا الا خطــا... وان کان من قوم بینکم وبینهم میثـق فدیة مسلمة الی اهله...؛
هیچ فرد باایمانی مجاز نیست که مؤمنی را به
قتل برساند، مگر اینکه این کار از روی خطا و اشتباه از او سر زند (و در عین حال،) کسی که مؤمنی را از روی خطا به
قتل رساند، باید یک برده مؤمن را آزاد کند و خونبهایی به کسان او بپردازد مگر اینکه آنها خونبها را ببخشند. و اگر
مقتول، از گروهی باشد که دشمنان شما هستند (و کافرند)، ولی
مقتول باایمان بوده، (تنها) باید یک برده مؤمن را آزاد کند (و پرداختن خونبها لازم نیست). و اگر از جمعیتی باشد که میان شما و آنها پیمانی برقرار است، باید خونبهای او را به کسان او بپردازد، و یک برده مؤمن (نیز) آزاد کند. و آن کس که دسترسی (به آزاد کردن برده) ندارد، دو ماه پی در پی روزه میگیرد. این، (یک نوع تخفیف، و) توبه الهی است. و خداوند، دانا و حکیم است.»
(مراد از جمله «و ان کان من قوم بینکم و بینهم میثاق» بنا بر قولی،
مقتول مؤمن است که خانوادهاش کافر و همپیمان با مسلمانان باشند که در این صورت لازم است (به احترام
مقتول مؤمن) دیه به خانوادهاش داده شود.)
تعدی و تجاوز، از قانون دیه جایز نیست.
«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فی
القتلی الحر بالحر والعبد بالعبد والانثی بالانثی فمن عفی له من اخیه شیء فاتباع بالمعروف واداء الیه باحسـن ذلک تخفیف من ربکم ورحمة فمن اعتدی بعد ذلک فله عذاب الیم؛
ای افرادی که ایمان آورده اید! حکم قصاص در مورد کشتگان، بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از سوی برادر (دینی) خود، چیزی به او بخشیده شود، (و حکم قصاص او، تبدیل به خونبها گردد،) باید از راه پسندیده پیروی کند. (و صاحب خون، حال پرداخت کننده دیه را در نظر بگیرد.) و او (
قاتل) نیز، به نیکی دیه را (به ولی
مقتول) بپردازد (و در آن، مسامحه نکند.) این، تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگار شما! و کسی که بعد از آن، تجاوز کند، عذاب دردناکی خواهد داشت.»
پرداخت
خونبها، در صورت چشم پوشی خانواده
مقتول در
قتل خطایی واجب نیست.
«وما کان لمؤمن ان
یقتل مؤمنـا الا خطــا ومن
قتل مؤمنـا خطــا فتحریر رقبة مؤمنة ودیة مسلمة الی اهله الا ان یصدقوا...؛
هیچ فرد باایمانی مجاز نیست که مؤمنی را به
قتل برساند، مگر اینکه این کار از روی خطا و اشتباه از او سر زند (و در عین حال،) کسی که مؤمنی را از روی خطا به
قتل رساند، باید یک برده مؤمن را آزاد کند و خونبهایی به کسان او بپردازد مگر اینکه آنها خونبها را ببخشند. و اگر
مقتول، از گروهی باشد که دشمنان شما هستند (و کافرند)، ولی
مقتول باایمان بوده، (تنها) باید یک برده مؤمن را آزاد کند (و پرداختن خونبها لازم نیست). و اگر از جمعیتی باشد که میان شما و آنها پیمانی برقرار است، باید خونبهای او را به کسان او بپردازد، و یک برده مؤمن (نیز) آزاد کند. و آن کس که دسترسی (به آزاد کردن برده) ندارد، دو ماه پی در پی روزه میگیرد. این، (یک نوع تخفیف، و)
توبه الهی است. و خداوند، دانا و حکیم است.»
معنای
آیه این است که هر کس مؤمنی را بطور
خطایی به
قتل برساند بر او واجب میشود یک برده مؤمن را آزاد کند و خونبهایی هم به اهل
مقتول بدهد، مگر آنکه اهل
مقتول خونبها را به وی
صدقه دهند و خلاصه او را از دادن خونبها
عفو نمایند، که در اینصورت دیگر دادن دیه واجب نیست.
ابرای دیه، از سوی
ولی دم جایز است.
«... ومن
قتل مؤمنـا خطــا... ودیة مسلمة الی اهله الا ان یصدقوا...؛
هیچ فرد باایمانی مجاز نیست که مؤمنی را به
قتل برساند، مگر اینکه این کار از روی خطا و اشتباه از او سر زند (و در عین حال،) کسی که مؤمنی را از روی خطا به
قتل رساند، باید یک برده مؤمن را آزاد کند و خونبهایی به کسان او بپردازد مگر اینکه آنها خونبها را ببخشند. و اگر
مقتول، از گروهی باشد که دشمنان شما هستند (و کافرند)، ولی
مقتول باایمان بوده، (تنها) باید یک برده مؤمن را آزاد کند (و پرداختن خونبها لازم نیست). و اگر از جمعیتی باشد که میان شما و آنها پیمانی برقرار است، باید خونبهای او را به کسان او بپردازد، و یک برده مؤمن (نیز) آزاد کند. و آن کس که دسترسی (به آزاد کردن برده) ندارد، دو ماه پی در پی روزه میگیرد. این، (یک نوع تخفیف، و) توبه الهی است. و خداوند، دانا و حکیم است.»
(جمله «الا ان یصدقوا» به معنای عفو و ابرا است.)
پرداخت دیه از سوی
قاتل، در صورت عدم
قصاص وی، امری پسندیده است.
«یـایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فی
القتلی الحر بالحر والعبد بالعبد والانثی بالانثی فمن عفی له من اخیه شیء فاتباع بالمعروف...؛
ای افرادی که ایمان آوردهاید! حکم قصاص در مورد کشتگان، بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و
زن در برابر زن، پس اگر کسی از سوی برادر (دینی) خود، چیزی به او بخشیده شود، (و حکم قصاص او، تبدیل به خونبها گردد،) باید از راه پسندیده پیروی کند. (و صاحب خون، حال پرداخت کننده دیه را در نظر بگیرد.) و او (
قاتل) نیز، به نیکی دیه را (به ولی
مقتول) بپردازد (و در آن، مسامحه نکند.) این، تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگار شما! و کسی که بعد از آن، تجاوز کند، عذاب دردناکی خواهد داشت.»
(به نظر عدهای از
مفسران، مقصود از «فمن عفی له من اخیه شیء» عفو قصاص و راضی شدن به گرفتن دیه است.)
پرداخت دیه به خانواه
مقتول مؤمن، در صورت
دشمنی آنان (
کافران حربی) با اهل ایمان، واجب نیست.
«... ومن
قتل مؤمنـا خطــا فتحریر رقبة مؤمنة ودیة مسلمة الی اهله... فان کان من قوم عدو لکم وهو مؤمن فتحریر رقبة مؤمنة...؛
هیچ فرد باایمانی مجاز نیست که مؤمنی را به
قتل برساند، مگر اینکه این کار از روی خطا و اشتباه از او سر زند (و در عین حال،) کسی که مؤمنی را از روی خطا به
قتل رساند، باید یک برده مؤمن را آزاد کند و خونبهایی به کسان او بپردازد مگر اینکه آنها خونبها را ببخشند. و اگر
مقتول، از گروهی باشد که دشمنان شما هستند (و کافرند)، ولی
مقتول باایمان بوده، (تنها) باید یک برده مؤمن را آزاد کند (و پرداختن خونبها لازم نیست). و اگر از جمعیتی باشد که میان شما و آنها پیمانی برقرار است، باید خونبهای او را به کسان او بپردازد، و یک برده مؤمن (نیز) آزاد کند. و آن کس که دسترسی (به آزاد کردن برده) ندارد، دو ماه پی در پی
روزه میگیرد. این، (یک نوع تخفیف، و) توبه الهی است. و خداوند، دانا و حکیم است.»
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم دیه».