حکم دوستی با اهل کتاب (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند متعال در
قرآن کریم مسلمانان را از دوستی با
اهل کتاب که
دین را به
سخریه میگیرند، برحذر داشته است.
بی احترامی برخی از
اهل کتاب به مقدسات
اسلام ، سبب
حرمت رابطه دوستانه و پذیرش
ولایت آنان شد: «یـایها الذین ءامنوا لا تتخذوا الیهود والنصـری اولیاء... • یـایها الذین ءامنوا لا تتخذوا الذین اتخذوا دینکم هزوا ولعبـا من الذین اوتوا
الکتـب من قبلکم والکفار اولیاء واتقوا الله ان کنتم مؤمنین؛
ای کسانی که
ایمان آوردهاید
یهود و نصاری را تکیه گاه خود قرار ندهید، آنها تکیه گاه یکدیگرند و کسانی که از شما بانها تکیه کنند از آنها هستند خداوند جمعیت ستمکار را
هدایت نمیکند•... • ای کسانیکه ایمان آوردهاید، افرادی که آئین شما را بباد
استهزاء و بازی میگیرند از
اهل کتاب و مشرکان، دوست و تکیه گاه خود انتخاب نکنید، و از خدا بپرهیزید اگر ایمان دارید.»
در این آیه بار دیگر خداوند به مؤمنان دستور میدهد که از
انتخاب منافقان و دشمنان به عنوان
دوست بپرهیزید، منتها برای تحریک عواطف آنها و توجه دادن به
فلسفه این
حکم ، چنین میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید آنها که آئین شما را به باد استهزاء و یا به بازی میگیرند، چه آنها که از
اهل کتابند و چه آنها که از مشرکان و منافقانند، هیچیک از آنان را به عنوان دوست انتخاب نکنید.»
باید توجه داشت که هزو (بر وزن قفل) به معنی سخنان یا حرکات مسخره آمیزی است که برای بی ارزش نشان دادن موضوعی انجام میشود، و به طوری که راغب در
کتاب مفردات میگوید: بیشتر به
شوخی و استهزائی گفته میشود که در غیاب و پشت سر دیگری انجام میگیرد، اگر چه گاهی هم به شوخیها و مسخرههائی که در حضور انجام میگیرد به طور نادر
اطلاق میشود.
لعب معمولا به کارهائی گفته میشود که غرض صحیحی در انجام آن نیست و یا اصلا بیهدف انجام میگیرد و بازی کودکان را که
لعب مینامند نیز از همین نظر است.
اگر مردمی دینی از ادیان را
استهزا میکردهاند خواستهاند بگویند که این دین جز برای بازی و اغراض
باطل به کار دیگری نمیخورد، و هیچ فایده عقلائی و جدی در آن نیست، و گرنه کسی که دینی را
حق میداند و شارع آن
دین و داعیان بر آن و مؤمنین به آن را در ادعا و عقیده مصاب و جدی میداند و به آنان و عقیده شان به نظر
احترام مینگرد، هرگز آن دین را مسخره و بازیچه نمیگیرد، پس اینکه میبینیم در صدر اسلام کسانی دین اسلام را مسخره میکردهاند میفهمیم آنان هم اسلام را یک امر واقعی و جدی و قابل
اعتنا نمیدانستهاند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۱، ص۲۱۱، برگرفته از مقاله «حکم اهل کتاب».