حَسِیرْ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَسِیرْ: (خاسِئاً وَ هُوَ حَسیرٌ)«حَسِیرْ» از مادّه
«حسر» (بر وزن قصر) به معنای برهنه کردن است،
و از آنجا که
انسان به هنگام خستگی، تاب و توان خود را از دست میدهد، و گویی برهنه از نیروهای خود میشود، به معنای خستگی و ناتوانی آمده است.
(ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خَاسِأً وَهُوَ حَسِيرٌ) (سپس بار ديگر به عالم هستى نگاه كن، سرانجام چشمانت در جستجوى خلل و
نقصان ناكام مانده و
خسته و ناتوان به سوى تو باز مىگردد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
راغب در معنای کلمه حاسر گفته: این ماده به معنای خستگی در اثر تمام شدن نیرو است، به چنین کسی، هم حاسر میگویند و هم محسور، اما حاسر به این تصور که خود او خودش را
خسته کرده، و اما محسور به این تصور که تمام شدن نیرو
خستهاش کرده. و اینکه فرمود:
(یَنْقَلِبْ اِلَیْکَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِیرٌ) هم ممکن است به معنای حاسر باشد، و هم به معنای محسور.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «حَسِیرْ»، ص۱۸۶.