حَزْن (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَزْن (به فتح حاء و سکون زاء) و بر وزن عَقل، از
مفردات نهج البلاغه به معنای سخت و غلیظ است.
حضرت علی (علیهالسلام) دربارهی
آفرینش انسان، تفاوتهای روحی و جسمی انسانها و
رسالت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از این واژه استفاده نموده است.
حَزْن به معنای سخت و غلیظ است؛ چنانکه گفته میشود: «
الحزن: ما غلظ من الارض».
برخی از مواردی که در
نهج البلاغه استفاده شده به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) در خصوص آفرینش
انسان فرموده است:
«ثُمَّ جَمَعَ سُبْحَانَهُ مِنْ حَزْنِ الاَْرْضِ وَ سَهْلِهَا، وَعَذْبِهَا وَ سَبَخِهَا، تُرْبَةً سَنَّها بالْمَاءِ حَتَّى خَلَصَتْ ... ثُمَّ نَفَخَ فِیها مِنْ رُوحِهِ فَمَثُلَتْ اِنْساناً ذَا اَذْهَان یُجیلُهَا»؛
«سپس خداوند مقدارى
خاک از قسمتهاى سخت و نرم زمين، و
خاکهاى مستعد،
شيرين و شورهزار آن گرد آورد، و آب بر آن افزود تا گلى خالص و آماده شد، و با رطوبت آن را به هم آميخت تا به صورت موجودى جسبناک درآمد ... و سرانجامى معيّن، و آنگاه از روح خود در او دميد، پس به صورت انسانى داراى نيروى عقل كه وى را به تكاپو مىاندازد درآمد».
امام (علیهالسلام) دربارهی تفاوتهای روحی و جسمی انسانها فرمودهاند:
«اِنَّمَا فَرَّقَ بَیْنَهُمْ مَبَادِیءُ طِینِهِمْ، وَ ذلِکَ اَنَّهُمْ کَانُوا فِلْقَةً مِنْ سَبَخِ اَرْض وَ عَذْبِها، وَ حَزْنِ تُرْبَة وَ سَهْلِها»؛
«آنچه بين آنها تفاوت به وجود آورده آغاز سرشت آنهاست، چه اين كه آنها از قطعهاى از زمين شور و
شيرين، سفت و سست تركيب يافتهاند و بر حسب نزديک بودن خاكشان با هم نزديكند و به مقدار فاصله خاكشان با يكديگر متفاوتند».
امام (صلواتاللهعلیه) در مورد رسالت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرموده است:
«اَرْسَلَهُ بِالضِّیاءِ، وَ قَدَّمَهُ فِی الاصْطِفاءِ، فَرَتَقَ بِهِ الْمَفاتِقَ، وَ ساوَرَ بِهِ الْمُغالِبَ، وَذَلَّلَ بِهِ الصُّعوبَةَ، وَ سَهَّلَ بِهِ الْحُزونَةَ، حَتَّی سَرَّحَ الضَّلالَ، عَنْ یَمین وَ شِمال»؛
«او را با نور و روشنايى فرستاد و از ميان مخلوقش برگزيد و بر همه مقدّم داشت؛ پراكندگیها را به وسيله او از بين برد و اتّحاد و الفت ايجاد فرمود (مفاسد را ريشه كن و به جاى آن مصالح گذاشت)، شورشى بر ضدّ زورمندان به دست آن حضرت به وجود آورد (تا همه سر تسليم فرود آوردند) مشكلات و صعوبتها را به وسيله او خاضع و ناهمواریها را به دست وى هموار ساخت، تا آن جا كه ضلالت و گمراهى را از چپ و راست (هرسو) عقب راند».
این واژه سه بار در «نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حزن»، ص۲۷۰.