حَجو (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَجو (به فتح حاء) و
حِجا (به کسر حاء)
واژگان نهج البلاغه به معنای عقل و زیرکی است.
اَحْجَى (به فتح همزه و جیم و سکون حاء) به معنی عقلایىتر است.
از اين ماده در
قرآن مجيد نیامده اما دو مورد در «
نهج البلاغه» آمده است.
حَجو و
حَجا (بر وزن رضا) به معنای عقل و زيركى است.
اَحْجَى معنی عقلایىتر است.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) در
خطبه شقشقیّه میفرماید:
آنگاه که
ابوبکر حق مرا تصاحب کرد، فکر کردم که با دست خالی حمله کنم، یا بر آن ظلمت
انحراف،
صبر نمایم:
«فَرَأَيْتُ أَنَّ الصَّبْرَ عَلَى هاتا أَحْجَى فَصَبَرتُ وَ فی الْعَيْنِ قَذىً وَ فی الحَلْقِ شَجاً.» «دیدم صبر بر این حالت معقولتر است، صبر کردم مانند کسی که در گلویش
استخوان مانده و در چشمش تراشه چوب رفته است.»
امام (علیهالسلام) در
خطبه ۲۲۰ فرموده:
«وَ لاََن يَهْبِطوا بِهِمْ جَنابَ ذِلَّة أَحْجَى مِنْ أَنْ يَقوموا بِهِمْ مَقامَ عِزَّة.» «اگر با توجّه به وضع آنان به آستانه
تواضع فرود آيند عاقلانهتر است تا آنان را وسيله سر بلندى قرار دهند.»
این واژه دو بار در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حجو»، ص۲۵۵-۲۵۴.