حنظلة بن اسعد شبامی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حنظلة بن اسعد شِبامی از چهرههای سرشناس و شجاع
شیعه کوفه و سخنوری فصیح و
قاری قرآن بود. یار باوفای
امام حسین (علیهالسلام) و
شهید کربلا از
قبیله هَمْدان است.
او، حنظله شامى
و عجلى نیز نامیده شده است.
ولى
مامقانی، شامی بودن وى را ردّ مى كند.
نام
پدر وی سعد،
و سعید هم درج شده است.
شیخ طوسی،
اسعد بن حنظله شبامی را نیز از
یاران امام حسین (علیهالسلام) برشمرده.
ولى
مرحوم شوشتری عقیده دارد وى، همان حنظلة بن اسعد شبامى است.
كه نام پدر (اسعد) به نام فرزند (حنظله) تبدیل شده است.
به گفته مؤلّف
قاموس الرجال،
سعد بن حنظله تمیمی نیز همان حنظله شبامى مىباشد. ولى
محمد مهدی شمس الدین تصحیف و اشتباه در این حالت را بسیار بعید مىداند. زیرا حنظله، شبامى و از اعراب جنوب و سعد، تمیمى و از اعراب شمال است.
او از چهرههای سرشناس و شجاع
شیعه -
کوفه- و سخنوری فصیح و
قاری قرآن بود. حنظله فرزندی به نام علی داشت که
مورّخان از وی خبر نقل کردهاند.
او، پیک
امام حسین (علیهالسلام) در
کربلا بود و در روزهای قبل از جنگ از طرف آن حضرت برای
عمر بن سعد پیام میبرد.
روز عاشورا نزد امام حسین (علیهالسلام) آمد و مقابل آن بزرگوار ایستاد. صورت و سینه خود را سپر شمشیرها و تیرها و نیزه ها قرار داد.
و خطاب به سپاه کوفه
آیات ذیل را
تلاوت کرد: «یَا قَوْمِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ مِثْلَ یَوْمِ الْأَحْزَابِ• مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ یُرِیدُ ظُلْماً لِلْعِبَادِ• وَیَا قَوْمِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ یَوْمَ التَّنَادِی• یَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِینَ مَا لَکُمْ مِنْ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ وَمَنْ یُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ؛
ای قوم! من از -روزی- مثل روز دسته ها -ی مخالف خدا- بر شما میترسم. -از سرنوشتی- نظیر سرنوشت
قوم نوح و
عاد و ثمود و کسانی که پس از آنها -آمدند.- و -گرنه- خدا بر
بندگان -خود-
ستم نمیخواهد. و ای قوم! من بر شما از روزی که مردم، یکدیگر را -به یاری هم- ندا در میدهند
بیم دارم؛ روزی که پشت کنان باز میگردید -در حالی که- برای شما در برابر خدا هیچ حمایتگری نیست؛ و هر که را خدا گمراه کند او را راهبری نیست.»
آنگاه گفت: ای قوم! حسین را میکشید پس خداوند شما را به عذابی -سخت- هلاک کند. «وَقدْ خابَ مَنِ افْتَری؛
و هر که دروغ بندد نومید می گردد.» امام (علیهالسلام) به او گفت: ای پسر اسعد! خدا تو را رحمت کند. این مردم، هماندم که دعوت حقّت را نپذیرفتند و حمله کردند که -کشتن- تو و یارانت را جایز بشمارند مستحقّ
عذاب شدند، چه رسد به حال که برادران نیکوکارت را کشتهاند. حنظله عرض کرد: راست گفتی، فدایت شوم.
شما از من داناتر و در خواندن دشمن به حقّ شایستهتری. آیا ما به سوی
آخرت نمیرویم و به برادرانمان ملحق نمیشویم؟ حضرت فرمود: «سوی
ملک جاودان روان شو که از
دنیا و آنچه در آن است بهتر میباشد.» حنظله گفت: «سلام بر تو ای اباعبدالله، درود خدا بر شما و خاندانت باد. خدا ما را در
بهشت به یکدیگر بشناساند.» امام (علیهالسلام) فرمود: آمین، آمین.
آنگاه حنظله از سیّدالشهدا (علیهالسلام) رخصت طلبید
و پس از
غلام ترکی عازم میدان شد.
بیست تن از دشمن را به هلاکت رساند و سرانجام در جمع برادران
شهید خود جای گرفت.
از او در
زیارت ناحیه مقدسه امام (علیهالسلام) و
رجبیّه چنین یاد شده است:
«السلام علی حنظلة بن اسعد الشبامی»
«درود بر حنظلة بن اسعد شبامی»
•
جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ج۱، ص۱۵۵- ۱۵۷. • پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۷۹۰ - ۷۹۱.