حمل هوهویت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حمل شیء بر نفس، یکی از اصطلاحات
علم منطق و به معنای حمل کردن چیزی بر خود است.
حمل شیء بر نفس یا حمل
هوهویت در اصطلاح عبارت است از حمل کردن چیزی بر خود مانند حمل انسان بر انسان و مثلث بر مثلث در قضایای «انسان انسان است» و «مثلث مثلث است».
حمل شیء بر نفس ضروری و
بدیهی است، بلکه بدیهیترین بدیهیات است.
حمل شیء بر نفس را با
هوهویت نیز تعبیر میکنند و چون این نوع حمل مفید علمی تازه نیست و از بدیهیات است. این نوع حمل به دلیل اتحاد مفهومی و مصداقی به دو معنا ضروری است؛ یعنی هم واجب است و هم بدیهی.
گاه میگویند حمل شیء بر نفس شایسته نیست یعنی چیز تازهای نمیآموزد و از قبیل توضیح واضحات است. بدیهی بودن این حمل، سبب توهم مفید نبودن آن شده است، در حالی که فواید قابل توجهی دارد، از جمله:
۱. در مبحث
ماهیت: در مقام دفع این توهم که یک شیء ممکن است ذاتاً غیر خودش باشد، چنانکه گفته میشود: الانسانُ مِن حیث هو انسان، انسانٌ لا غیر.
۲. در مبحث
جعل: در مقام دفع توهم امکان سلب شیء از خودش، چنانکه گفته میشود: ما جَعَل المِشمِشَ مشمشاً بل جَعَل موجوداً، فانّ المشمشَ مشمشٌ فی ذاته اذ ثبوت الشیء لنفسه ضروریٌ و سلبه عن نفسه محالٌ.
«در حملیات موضوع و محمول باید که یک چیز نبود. چه حمل الشیء علی نفسه نشاید».
امام خمینی در فلسفه، وجود را
مجعول میداند و همه خیرات و کمالات را به وجود نسبت میدهد و ماهیات را غیر مجعول و حدود عدمی میداند که همه شرور و آفات به آنها نسبت داده میشود.
ایشان جعل را ایجاد شیء میداند نه اینکه جاعل شیء را شیء قرار دهد و باتوجهبه نظریه مشهور درباره جعل به اقوال در مجعول بالذات پرداخته و این شبهه را رد میکند که «احتیاج ممکن به علیت در اتصاف ماهیت به وجود است، درحالیکه اتصاف امری عدمی است که متعلق جعل قرار نمیگیرد. بنا بر نظر ایشان اثر جعل، وجود
عین الربط و
صرف الربط است به اضافه اشراقی، نه اینکه اثر جعل آن باشد که وجود را وجود قرار دهد. برایناساس وجود شیء و لوازم وجود قابل جعل مرکب نیستند.
امام خمینی در آثار عرفانی ازآنجاکه وجود را واحد
شخصی میداند، جعل به وجود را نفی میکند و ماهیات را مجعول میداند و قائل است در مشرب عرفانی جعل به وجود تعلق نمیگیرد، زیرا وجود همان حقتعالی است، بلکه جعل متعلق به ماهیات است و تفاوتی میان آنها در حوزه علمیه و عینیه نیست و تجلی به مقام الوهیت در خارج، ظهور ماهیات در عالم اعیان خارجی در پی میآورد و به این ظهور تبعی، به اعتباری جعل گفته میشود، اما کاربرد جعل و مجعول بودن بر تجلیات وجودی اسمائی در علم و عین، مشرب محجوبان است.
امام خمینی در فلسفه ازآنجاکه کثرات را لحاظ میکند و برای کثرات خلقی وجوداتی قائل است، وجود را به وجود جاعل و وجودات مجعول تقسیم میکند و ماهیات را غیر مجعول میداند؛ اما در فضای عرفانی ازآنرو که وجود واحد
شخصی است و اصولاً کثرتی وجود ندارد تا جاعل و مجعولی باشد، وجود را فوق جعل و ماهیات را که ظهورات وجودند، مجعول و آینهها و ظهورات یا مراتب ظلی و تنزلات معرفی میکند، البته مقصود ایشان مخالفت بااصالت وجود آنگونه که در حکمت متعالیه مطرح است نیست، بلکه تاکید بر وحدت
شخصی وجود و نفی هرگونه تکثر در هستی است.
•
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «حمل اوّلی ذاتی»، تاریخ بازیابی۱۳۹۸/۲/۲۶. •
خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی به انضمام واژه نامه فرانسه و انگلیسی، ص۱۰۲. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.