حلق الوادی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَلقالوادی، (امروزه: لاگولت)، شهری بندری در کنار
دریای مدیترانه در شمال
تونس بود ، این شهر در محل اتصال
دریاچه تونس با
خلیج تونس ، واقع شده و محل اتصال، حلقالوادی نامیده شده است.
آبراههای به طول یازده کیلومتر، بندر حلقالوادی را به دریاچه تونس ــ که شهر تونس در کنار آن است ــ متصل میسازد. با حفر این آبراهه، دریاچه تونس و شهر تونس با دریای مدیترانه مرتبط شدهاند و این امر موجب شده است بندر حلقالوادی، بهسبب کارکرد گذرگاهی خود، دروازه تونس محسوب گردد
. این شهر، به سبب واقع شدن در ساحل دریای مدیترانه، دارای
آب و هوای مدیترانهای با زمستانها و تابستانهای معتدل است.
حلقالوادی از طریق خطوط راهآهن ــ که در ۱۲۸۹/ ۱۸۷۲ افتتاح شده ــ با شهر تونس در ارتباط است.
جمعیت آن، که ترکیبی از عربها و اروپاییان و یهودیان است، در ۱۳۶۳ش/۱۹۸۴ حدود ۶۰۰، ۶۱ تن گزارش شده است.
بخشی از استحکامات نظامی دوران تسلط اسپانیاییها و عثمانیها و قصرها و میدان احمدبای از آثار قدیمی شهر است. در گذشته دو قصر به نامهای حلقالوادی و بیتالبحر نیز وجود داشته که امروزه بهکلی ویران شدهاند
با آنکه مسلمانان در
سال ۱۷ بر
مصر تسلط یافتند، نخستین بار در سال ۲۶ و دیگر بار در سال ۴۵ به سوی افریقیه پیش رفتند، ولی کسی از مسلمانان در آنجا اقامت نکرد. این دو جنگ مقدمه فتح تونس شد که در سال ۵۰ به فرماندهی
عقبةبن نافع انجام گرفت. وی برای آنکه مسلمانان در افریقیه مستقر شوند، شهر
قَیْروان را بنا نهاد تا پایگاه نظامی نیز باشد. سرانجام، فتح کامل افریقیه (شامل حلقالوادی) در ۸۱ به دست حسّانبن نعمان تحقق یافت.
حسان آبراههای را در محل حلقالوادی حفر کرد و دریاچه تونس را به دریای مدیترانه متصل ساخت.
براثر همین اقدام، تونس گذرگاهی برای ورود به مدیترانه یافت و از آن پس، سرنوشت حلقالوادی از تونس جداییناپذیر شد و با از رونق افتادن
بندر کارتاژ ، بندر مهم تونس گردید. بهسبب اهمیت بسیار زیاد آبراهه، قلعهای نظامی از آن محافظت میکرد و از قلعه به مثابه پایگاه گمرکی نیز استفاده میشد.
ادریسی در
قرن ششم
فاصله حلقالوادی را تا کارتاژ حدود چهار کیلومتر ضبط کرده و با توصیف آبراهه حلقالوادی، به رفت و آمد کشتیها در این آبراهه و ادامه آبراهه تا شهر تونس اشاره کرده است.
در ۵۵۴،
عبدالمؤمن مغربی شهر تونس را از مسیر حلقالوادی برای
موحدون گشود.
در اواخر ۵۹۹ و به هنگام حمله
ابنغانیه به تونس،
غازیبن اسحاق با استقرار در حلقالوادی و بستن آبراهه، تونس را پس از چهار
ماه محاصره و شکست دادن موحدون، در سال ۶۰۰ تصرف کرد.
در
قرن دهم نبرد دولت عثمانی با دولتهای اروپایی، به منظور دستیابی بر مدیترانه غربی، آغاز شد. برادران بارباروس ــ در ۹۰۸/ ۱۵۰۳ با کسب موافقت ابوعبداللّه محمد پنجم، سلطان
حفصیان ، پایگاهی در حلقالوادی برای عملیات خود، ایجاد کردند.
ایجاد و توسعه این پایگاه، در زمانی که دولت اسلامی نیرومندی در شمال افریقا وجود نداشت، در تحولات بعدی این منطقه تأثیر جدّی داشت. دولت
اسپانیا در این دوره در اندیشه تصرف سواحل افریقا بود؛ ازاینرو، نمایندگانی الجزایری برای کسب حمایت برادران بارباروس به حلقالوادی رفتند و برای راندن اسپانیاییها از بجایه، خواستار کمک شدند. دو برادر اگرچه در تصرف بجایه موفق نشدند، توانستند میان سالهای ۹۲۱ تا ۹۲۴/ ۱۵۱۶ـ۱۵۱۸ اسپانیاییها را از
الجزایر بیرون برانند.
برادران بارباروس مدتی بعد هجوم
فرانسه را به حلقالوادی دفع کردند.
در ۹۳۷/۱۵۳۰، اسپانیاییها در حلقالوادی قلعه مستحکمی بنا نهادند و با فراهم ساختن تجهیزات جنگی، حلقالوادی را پایگاه خود در شمال افریقا کردند
در ۹۴۰/۱۵۳۳، سلطان عثمانی، خیرالدین را فرمانده کل نیروی دریایی عثمانی و حکمران الجزایر کرد. سپس خیرالدین، برای تصرف تونس، در حلقالوادی نیرو پیاده کرد و حلقالوادی بدون مقاومت گشوده شد. خیرالدین در ۹۴۱/۱۵۳۴ با برانداختن سلطنت
حفصیان ، به نام
سلطان سلیمان اول خطبه خواند و
سکه زد.
خیرالدین پس از تصرف قلعه حلقالوادی، آن را به صورت قلعهای مستحکم درآورد.
شارل پنجم در همان سال با ناوگان جنگی نیرومندی، به همراه نیروهای آلمانی و ایتالیایی و مالتی به سوی تونس حرکت کرد و در ۹۴۲/۱۵۳۵ در حلقالوادی نیروهای خود را مستقر ساخت. خیرالدین، با وجود تلاش فراوان، به علت خیانت تونسیها شکست خورد و قلعه حلقالوادی ــ که کلید فتح تونس به شمار میرفت ــ سقوط کرد. پس از سقوط قلعه، فرنگیها مهمات و تجهیزات جنگی خیرالدین، از جمله صد کشتی و سیصد عراده توپ، را
غنیمت گرفتند و پرچم شارل را بر فراز قلعه به اهتزاز در آوردند و خیرالدین به
الجزایر پناه برد
نیروهای شارل، پس از این پیروزی، چند روز به کشتار و غارت در
تونس پرداختند. شارل پنجم، که به اهمیت سوقالجیشی حلقالوادی آگاهی داشت، حکومت تونس را با شرایطی، از جمله تعلق حلقالوادی به امپراتور، به
مولاحسن حفصی واگذار کرد و عملا تونس تحتالحمایه اسپانیا شد. شارل پیش از ترک تونس، تعداد درخور توجهی از سربازان و کشتیهای خود را در حلقالوادی مستقر کرد.
حلقالوادی تا ۹۸۱/۱۵۷۳ که سنانپاشا آن را فتح کرد، زیر سلطه
اسپانیا بود،
البته در ۹۷۸/۱۵۷۰ اولوچ (قلیچ) علیپاشا، بیگلربیگی الجزایر، تونس را تصرف کرد، اما نتوانست حلقالوادی را از اسپانیا بگیرد.
اندکی بعد دَنژوان، پسر شارل، تونس را از حیدرپاشا، بیگلربیگی تونس، گرفت؛ ازاینرو، سلطانسلیم دوم در ۹۸۲/۱۵۷۴ سنانپاشا و دریاسالار قلیچ علیپاشا را با دویست
کشتی به تونس فرستاد. مصطفیپاشا و حیدرپاشا نیز در تونس به آنان پیوستند. نیروهای عثمانی بهآسانی تونس را تصرف کردند، اما قلعه مستحکم حلقالوادی در برابر آنان سخت مقاومت کرد و سرانجام به کمک توپ و منجنیق در
جمادیالاولی ۹۸۲/ اوت ۱۵۷۴ گشوده شد.
سنانپاشا ، برای جلوگیری از دستیابی دوباره
اسپانیا به قلعه حلقالوادی، آن را ویران کرد. دولت
حفصیان با این شکست منقرض شد و تونس یکی از ایالات دولت
عثمانی گردید
شکست اسپانیا در حلقالوادی حتی در ادبیات
اسپانیا نمود یافت. لطیفهسرایان اسپانیا لطیفهای سرودند که در آن به از دست رفتن آسان حلقالوادی، در نتیجه سستی دنژوان، اشاره شده است. از این لطیفه کوچک اهمیت حلقالوادی آشکار میشود، زیرا از دست رفتن آن برابر با از دست رفتن تونس بود.
اگرچه در دوره
مرادیان (حک: ۱۰۴۱ـ۱۱۱۴/ ۱۶۳۱ـ ۱۷۰۲) و
حسینیان (حک: ۱۱۱۷ـ۱۳۷۶ (۱۳۳۶ش) / ۱۷۰۵ـ ۱۹۵۷) اهمیت سوقالجیشی حلقالوادی همچنان حفظ شد و در آن وقایع و حوادث و نبردهای دریایی بسیاری روی داد،
اما بازسازی و توسعه آن نیز شدت یافت. برخی از عملیات
عمرانی قرن سیزدهم/ نوزدهم در حلقالوادی، عبارت بود از: ایجاد برجهای حلقالوادی، که امروزه
مسجدجامع است؛ تکمیل استحکامات نظامی به فرمان
حمودهپاشا (حک: ۱۱۹۶ـ ۱۲۲۹)؛ بنای
مسجد و قصر زیبا بهفرمان
امیربای ؛ توسعه و بهسازی
بندر حلقالوادی و ایجاد کارخانه کشتیسازی در آن بهدستور خیرالدینپاشا در ۱۲۷۴/ ۱۸۵۷؛ بنای قصر تابستانی و انبار مهمات بهدستور احمدبای (۱۲۵۳ـ ۱۲۷۱/ ۱۸۳۷ـ ۱۸۵۵)؛ احداث راهآهن بین تونس و حلقالوادی و باردو در ۱۲۸۸/ ۱۸۷۲.
(۱) ابنابیالضَّیّاف، اتحاف اهلالزمان باخبار ملوک تونس و عهدالامان، تونس ۱۹۹۰.
(۲) ابنابیدینار، المؤنس فی اخبار افریقیا و تونس، چاپ محمد شمام، تونس ۱۳۸۷.
(۳) ابنخلدون، تاریخ ابن خلدون.
(۴) احمدبن
عامر، تونس عبرالتاریخ: منذ اقدم العصور الی اعلان الجمهوریة، تونس ۱۳۷۹/۱۹۶۰.
(۵) محمدبن محمد ادریسی، کتاب نزهة المشتاق فی اختراق الآفاق، قاهره: مکتبة الثقافةالدینیة.
(۶) عزیز سامح ایلتر، الاتراک العثمانیون فی افریقیا الشمالیّة، ترجمة محمود علی
عامر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۷) آنتونی بریج، سلیمان باشکوه (تازیانه آسمان)، ترجمه محمدحسین آریا، مشهد ۱۳۶۷ش.
(۸) بلاذری، فتوح البلدان (بیروت).
(۹) بنخوجه (محمد)، صفحات من تاریخ تونس، چاپ حمّادی ساحلی و جیلانی بن حاج یحیی، بیروت ۱۹۸۶.
(۱۰) محمدمصطفی بیرمالخامس، صفوةالاعتبار بمستودع الامصار و الاقطار، ج ۲، چاپ علیبن طاهر شنوخی، ریاض مرزوقی، وعبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۹۹.
(۱۱) ابراهیم پچوی، تاریخ پچوی، استانبول ۱۲۸۱ـ۱۲۸۳.
(۱۲) عبداللّهبن محمد تجانی، رحلةالتجانی، چاپ حسن حسنی عبدالوهاب، تونس ۱۳۷۷/۱۹۵۸.
(۱۳) حبیب ثامر، هذه تونس، چاپ حمّادی ساحلی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۱۴) حسن حسنی عبدالوهاب، ورقات عنالحضارةالعربیة بافریقیة التونسیة، قسم ۳، تونس ۱۹۷۲.
(۱۵) حسین خوجه، ذیل بشائر اهل الایمان بفتوحات آل عثمان، چاپ طاهر
معموری، تونس ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
(۱۶) حسین مؤنس، تاریخالمغرب و حضارته، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۱۷) محمد سنوسی، مُسامرات الظریف بحسنالتعریف، چاپ محمد شاذلی نیفر، بیروت ۱۹۹۴.
(۱۸) محمدبن طیب قادری، نشرالمثانی لاهل
القرن الحادی عشر و الثانی، چاپ محمد حجی و احمد توفیق، رباط ۱۳۹۷ـ ۱۴۰۷/ ۱۹۷۷ـ ۱۹۸۶.
(۱۹) عبداللّهبن محمد مالکی، کتاب ریاضالنفوس، چاپ بشیر بکوش، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۳/۱۹۸۱ـ۱۹۸۳.
(۲۰) محمد عبداللّه عنان، دولة الاسلام فیالاندلس، قاهره ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
(۲۱) محمد مرزوقی، قابس: جنّةالدنیا، (قاهره ۱۹۶۲).
(۲۲) محمد عروسی مطوی، السلطنةالحفصیة: تاریخها السیاسی و دورها فیالمغرب الاسلامی، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶.
(۲۳) محمود مقدیش، نزهة الانظار فی عجائب التواریخ و الاخبار، چاپ علی زواری و محمد محفوظ، بیروت ۱۹۸۸.
(۲۴) احمدبن خالد ناصری، کتاب الاستقصا لاخبار دول المغرب الاقصی، چاپ جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء ۱۹۵۴ـ۱۹۵۶.
(۲۵) محمدبن احمد نهروالی، البرق الیمانی فی الفتحالعثمانی، ریاض ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
(۲۶) محمدبن محمد وزیر، الحلل السندسیة فی الاخبار التونسیة، چاپ محمد حبیب هیله، بیروت ۱۹۸۵.
(۲۷) EI۲, sv "Halk al-wadi" (by J Despois).
(۲۸) Joseph von Hammer - Purgstall, Geschichte des osmanischen Reiches, Graz ۱۹۶۳.
(۲۹) Ch Andre Julien, Histoire de l'Afrique du nord: Tunisie, Algerie, Maroc, Paris ۱۹۶۴.
(۳۰) Robert Mantran, Histoire de l'empire Ottoman, Lille, Fr ۱۹۸۹.
(۳۱) Prosper Ricard, Les merveilles de l'autre France: Algerie, Tunisie, Maroc, (Paris) ۱۹۲۴.
(۳۲) Selaniki Mustafa Efendi, Tarih-i Selaniki, ed Mehmet Ipsirli, Istanbul ۱۹۸۹.
(۳۳) Stanford J Shaw, History of the Ottoman empire and the modern Turkey, Cambridge ۱۹۸۵.
(۳۴) The Times atlas of world, London: Times Books, ۱۹۹۲.
(۳۵) TDVIA, sv "Halkulvadi" (by Mahmut HSakiroglu).
(۳۶) Ismail Hakki Uzuncarsli, Osmanl tarihi, Ankara, vol ۲, ۱۹۸۳, vol ۳, pt۱, ۲۰۰۳.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حلق الوادی»، شماره۶۴۶۱.