• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حقیقت اخلاص

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در قرآن به صورت‌های گوناگونی به حقیقت اخلاص پرداخته شده است که بعد از تعریف حقیقت اخلاص، ذکر می‌شود.



حقیقت اخلاص این است که عمل خالص برای خداوند باشد و جز خداوند داعی دیگری در انجام عمل نباشد. اخلاص و قصد قربت با هم مرتبط هستند و اگر اخلاص به طول کامل وجود داشته باشد همان قصد قربت می باشد و اگر قصد قربت هم کامل باشد همان اخلاص می باشد. (قصد قربت خالص به این معنا است که فقط خدا را در نظر داشته باشد و نه غیر خداوند را که همان اخلاص است. در جایی که هم قربت وجود دارد و هم ریا در آن جا قربت کامل نیست.)


تعبیر برخی آیات، به جا آوردن عبادات و اعمال و قرار دادن همه شؤون زندگی و مرگ فقط برای خدا (للّه) است: «قُل انَّ صَلاتی و نُسُکی و مَحیایَ و مَماتی لِلَّهِ رَبّ العلَمین».


تعبیر آیاتی دیگر، انجام دادن عمل برای طلب وجه خدا است: «انَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ اللَّهِ».

۳.۱ - مقصود از «وَجهِ اللَّهِ»

مقصود از «وَجهِ اللَّهِ»، صفات فعلیه خداوند است که حق‌تعالی با آن‌ها انواع خیر را به مخلوقات افاضه می‌کند؛ مانند آفرینش، تدبیر و رزق و به تعبیر دیگر، رحمت عامّه‌ای که قوام هر چیزی به آن است؛ بنابراین مقصود از طلب وجه اللّه، آن است که هدف انسان در اعمالش کسب فیض از رحمت الهی باشد و از آن‌چه نزد غیر خداوند است، روی برگرداند؛ ازاین‌رو در ادامه آیه ۶ انسان از ابرار نقل شده که گفتند: ما از شما توقع پاداش و سپاس‌گزاری نداریم.
با توجّه به این‌که پس از مرتبه صفات فعلیّه، چیزی جز صفات ذاتیّه الهی نیست که مبدأ صفات فعلیّه و خیر مترتّب بر آن‌ها است؛ بنابراین، بازگشت طلب وجه اللّه به آن است که انسان، عمل را از روی دوستی خدا انجام دهد؛ زیرا خداوند جمیل مطلق است. به عبارت دیگر، خداوند را از آن رو که اهلیّت عبادت دارد بپرستد.
برخی «وَجهِ اللَّهِ» را به رضوان و مرضات خدا تفسیر کرده ‌اند. بنابراین نظر، ذکر «وجه»، بر اختصاص انجام دادن فعل برای خداوند تأکید می‌کند.
مفسّران، معانی دیگری را نیز برای وجه ذکر کرده‌اند؛ از جمله ذات، ذات شریف و مقدّس، جهت منسوب به خدا که از آن سوی، به او توجّه می‌شود و مقام و منزلتی که خداوند برای خویش بین مردم ثابت کرده است.

۳.۲ - معنای خالص کردن دین برای خدا

انجام دادن عمل برای طلب وجه الهی، در آیات دیگری با تعبیر طلب رضوان الهی: «و مَثَلُ الَّذینَ یُنفِقونَ امولَهُمُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللَّهِ...»و تعبیر خالص کردن دین برای خدا بیان شده است.
خالص کردن دین برای خدا، حالتی است که برای برخی از انسان‌ها با اختیار خودشان پدید می‌آید و آن‌چه پیراسته می‌شود، دین (دعا،
[۱۰] مجمع‌البیان، ج۴، ص۴۵۸.
عبادت و اطاعت،
[۱۲] جامع‌البیان، مج۱۱، ج۲۱، ص۱۷.
سنّت و روش زندگی)است: «... و اخلَصوا دینَهُم لِلَّهِ فَاولکَ مَعَ المُؤمِنینَ»«فادعوا اللَّهَ مُخلِصینَ لَهُ الدّینَ»«و ما امِروا الّا لِیَعبُدُوا اللَّهَ مُخلِصینَ لَهُ الدّینَ حُنَفاءَ»البتّه همه انسان‌ها حتّی کافران،
[۲۶] نضرةالنعیم، ج۲، ص۱۲۷.
در وضعیّتی که از همه چیز ناامید شوند، به مقتضای فطرت الهی خویش بی‌اختیار خدا را از روی اخلاص می‌خوانند.
آیاتی از قرآن به این مطلب اشاره می‌کند که وقتی انسان‌ها در کشتی، گرفتار طوفان شده و بیم هلاک داشته باشند، خدا را از روی اخلاص می‌خوانند: «... جاءَتها ریحٌ عاصِفٌ وجاءَهُمُ المَوجُ مِن کُلّ مَکانٍ وظَنّوا انَّهُم احیطَ بِهِم دَعَوُا اللَّهَ مُخلِصینَ لَهُ الدّینَ...».


براساس آیات دیگری، حقیقت اخلاص آن است که انسان فقط خدا را عبادت کند: «امَرَ الّا تَعبُدوا الّا ایّاهُ»
[۳۱] جامع‌البیان، مج۷، ج۱۲، ص۲۸۸.
و روی به‌سوی خدا کند و از غیر او دل ببُرد
[۳۲] مجمع‌البیان، ج۱، ص۳۵۶.
[۳۳] مجمع‌البیان، ج۱، ص۳۵۸.
[۳۴] جامع‌البیان، مج۱، ج۱، ص۶۹۰-۶۹۱.
و به حقیقت ایمان و عبودیت برسد«بَلی‌ مَن اسلَمَ وَجهَهُ لِلَّهِ...» و اعمالش مانند هجرت، جهاد و انفاق را در راه خدا انجام دهد: «انَّ الَّذینَ ءامَنوا والَّذینَ هاجَروا و جهَدوا فی سَبیلِ اللَّهِ...»«مَثَلُ الَّذینَ یُنفِقونَ امولَهُم فی سَبیلِ اللَّهِ...».


در آیاتی نیز حقیقت اخلاص، با نفی هرگونه شرک و ریا تبیین شده است؛ چنان‌که در آیه ۱۱۰ سوره کهف می‌فرماید: هر کس به لقای پروردگارش امید دارد، باید عمل نیکو به‌جا آورده، در عبادت پروردگارش شریکی قرار ندهد:«فَمَن کانَ یَرجوا لِقاءَ رَبّهِ فَلیَعمَل عَمَلًا صلِحًا و لایُشرِک بِعِبادَةِ رَبّهِ احَدا».
عمل صالح در این آیه، به عمل خالص تفسیر شده است
[۴۰] مجمع‌البیان، ج۶، ص۷۷۰.
[۴۱] کشف‌الاسرار، ج۵، ص۷۵۱.
و کسانی‌که در نمازشان ریا می‌کنند در سوره ماعون، مذمّت و تهدید شده‌اند: «فَوَیلٌ لِلمُصَلّین... الَّذینَ هُم یُراءون».


رسول‌اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است: اخلاص آن است که بگویی پروردگار من خدا است؛ سپس استوار بمانی؛ چنان‌که به تو فرمان داده شده است؛ یعنی هواپرستی را از خود بزدایی و جز او را پرستش نکنی.
[۴۳] المحجةالبیضاء، ج۸، ص۱۲۹-۱۳۳.
[۴۴] جامع‌السعادات، ج۲، ص۴۰۲-۴۰۳.

«انَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقموا...».


۱. انعام/سوره۶، آیه۱۶۲.    
۲. انسان/سوره۷۶، آیه۹.    
۳. کهف/سوره۱۸، آیه۲۸.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۱۷۲.    
۵. المیزان، ج۲۰، ص۱۲۷.    
۶. مجمع‌البیان، ج۲، ص۶۶۴.    
۷. المیزان، ج۱۶، ص۹۱-۹۴.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۲۶۵.    
۹. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۷۴.    
۱۰. مجمع‌البیان، ج۴، ص۴۵۸.
۱۱. مج۱۲، ج۲۴، ص۲۲۷.    
۱۲. جامع‌البیان، مج۱۱، ج۲۱، ص۱۷.
۱۳. ج۲، ص۹۹.    
۱۴. المیزان، ج۱۷، ص۲۳۳.    
۱۵. المیزان، ج۱۷، ص۲۳۳    
۱۶. المیزان، ج۱۰، ص۱۸۹-۱۹۰.    
۱۷. نساء/سوره۴، آیه۱۴۶.    
۱۸. غافر/سوره۴۰، آیه۱۴.    
۱۹. بیّنه/سوره۹۸، آیه۵.    
۲۰. بیّنه/سوره۹۸، آیه۲.    
۲۱. زمر/سوره۳۹، آیه۲.    
۲۲. زمر/سوره۳۹، آیه۱۱.    
۲۳. زمر/سوره۳۹، آیه۱۴.    
۲۴. بقره/سوره۲، آیه۱۳۹.    
۲۵. اعراف/سوره۷، آیه۲۹.    
۲۶. نضرةالنعیم، ج۲، ص۱۲۷.
۲۷. لقمان/سوره۳۱، آیه۳۲.    
۲۸. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۶۵.    
۲۹. یونس/سوره۱۰، آیه۲۲.    
۳۰. یوسف/سوره۱۲، آیه۴۰.    
۳۱. جامع‌البیان، مج۷، ج۱۲، ص۲۸۸.
۳۲. مجمع‌البیان، ج۱، ص۳۵۶.
۳۳. مجمع‌البیان، ج۱، ص۳۵۸.
۳۴. جامع‌البیان، مج۱، ج۱، ص۶۹۰-۶۹۱.
۳۵. المیزان، ج۱، ص۲۵۸.    
۳۶. بقره/سوره۲، آیه۱۱۲.    
۳۷. بقره/سوره۲، آیه۲۱۸.    
۳۸. بقره/سوره۲، آیه۲۶۱.    
۳۹. کهف/سوره۱۸، آیه۱۱۰.    
۴۰. مجمع‌البیان، ج۶، ص۷۷۰.
۴۱. کشف‌الاسرار، ج۵، ص۷۵۱.
۴۲. ماعون/سوره۱۰۷، آیه۴-۶.    
۴۳. المحجةالبیضاء، ج۸، ص۱۲۹-۱۳۳.
۴۴. جامع‌السعادات، ج۲، ص۴۰۲-۴۰۳.
۴۵. فصّلت/سوره۴۱، آیه۳۰.    
۴۶. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۳.    



دائرة‌المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله اخلاص.    
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۳۴۳.    


رده‌های این صفحه : اخلاص | اخلاق اسلامی | فضائل اخلاقی




جعبه ابزار