حصر صفت بر موصوف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حصر صفت بر موصوف به اختصاص
صفت به موصوف معیّن و
سلب آن از سایر اشیا اطلاق میشود.
حصر صفت بر موصوف، مقابل
حصر موصوف بر صفت بوده و به این معنا است که این صفت از موصوف خود به موصوف دیگری تجاوز نمیکند، هر چند ممکن است موصوفِ آن، صفات دیگری هم داشته باشد، مانند: «لاسیف الا ذوالفقار» که صفت
شمشیر بودن، در
ذوالفقار منحصر شده است و گویا سایر شمشیرها، شمشیر نیست، گر چه ذوالفقار صفات دیگری هم دارد. و نیز مانند: «لافتی اِلاّ علیّ» که صفت جوانمردی، در
علی علیهالسّلام
حصر شده است.
حصر صفت بر موصوف از نظر وجودی در خارج بیشتر از
حصر موصوف بر صفت است و این
حصر دو گونه است: ۱.
حصر حقیقی ؛ ۲.
حصر ادعایی و مجازی.
یعنی: گاهی حقیقتاً صفت در موصوفی
منحصر است و گاهی متکلم
مبالغه کرده و به صورت مجازی صفت را در این موصوف
منحصر کرده است، که در این صورت، بر
حصر دلالت نمیکند.
برای مثال، جمله: «انّما الفقیه زید» دلالت میکند بر این که
فقیه ، فقط زید است و
فقاهت غیر او یا در حاشیه است و یا فقاهت نیست، و یا وقتی گفته میشود: «انما القدرة لله» به این معنا است که
قدرت در
خداوند متعال
منحصر است و از این نظر که قدرت غیر او اصلی نبوده و حاشیهای است، گویا قدرتی وجود ندارد.
چون
حصر و
قصر به یک معنا است، از
حصر صفت بر موصوف، به
قصر صفت بر موصوف نیز تعبیر شده است.
فرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۴۲۳، برگرفته از مقاله «حصر صفت بر موصوف».