حشر اعراضکنندگان از یاد خدا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نابینا محشور شدن اعراض کنندگان از یاد
خدا، در
قیامت از
آیات زیر استفاده میشود.
ومن اعرض عن ذکری... ونحشره یوم القیـمة اعمی.
«و هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت؛ و
روز قیامت، او را نابینا محشور میکنیم!»
چنین به نظر میآید که
کوری روز قیامت همان کوری
حس باصره باشد، چون اعراض کننده از یاد خدا وقتی کور محشور میشود میپرسد: چرا مرا کور محشور کردید، با اینکه در دنیا
چشم داشتم و بینا بودم؟ معلوم میشود در
آخرت آن چیزی را ندارد که در
دنیا داشته، و آن حس باصره بود، نه
بصیرت که بینایی
قلب است، آن وقت بر این معنا اشکال میشود به ظاهر ادلهای که دلالت میکند بر اینکه مجرمین صحنههای هول انگیز قیامت و آیات عظیمه آن و
قهر خدای را میبینند، مانند آیه" اذ المجرمون ناکسوا رؤسهم عند ربهم ربنا ابصرنا و سمعنا"
و آیه" اقرا کتابک" .
به خاطر همین ناسازگاری، بعضی
گفتهاند مجرمین در روز قیامت اول بینا محشور میشوند، بعدا کور میگردند. و بعضی
دیگر گفتهاند: نخست بینا محشور میشوند، بعد کور میگردند، و در آخر باز بینا میشوند. ولی همه این حرفها از باب مقایسه اوضاع و احوال قیامت است به نظائر دنیایی آن و این
قیاس، قیاسی است مع الفارق و بیجا، برای اینکه آنچه از ظاهر مسلم
قرآن و
سنت استفاده میشود این است که نظام حاکم در آخرت غیر نظام حاکم در دنیا و غیر آن نظامی است که معهود
ذهن ما از
طبیعت است، آنچه ما از بصیر و اعمی به ذهن داریم این است که
بصیر عبارت از کسی است که همه دیدنیها را ببیند، و کور آن کسی است که آنچه را که قابل رؤیت است نبیند.
ولی هیچ دلیلی نداریم بر اینکه آنچه این کلمات در دنیا معنا میدهد در آخرت هم به همان معنا است، ممکن است معنای آخرتی آنها تبعیض شود، یعنی مجرم که کور محشور میشود،
سعادت زندگی آخرتی و رستگاری به کرامت آخرت را نبیند، ولی نامه عمل خود را که
حجت را بر او تمام میکند و نیز اوضاع هول انگیز، و هر چه را که مایه شدت
عذاب او است از
آتش و غیر آتش را ببیند، هم چنان که قرآن آنان را از مشاهده
پروردگار خود محجوب معرفی نموده و فرموده است: " انهم عن ربهم یومئذ لمحجوبون".
اعراض کنندگان یاد خدا، از علت نابینا محشور شدن خود، در قیامت پرسش شکوه آمیز می کنند.
ومن اعرض عن ذکری فان له معیشة ضنکـا ونحشره یوم القیـمة اعمی
قال رب لم حشرتنی اعمی وقد کنت بصیرا.
«میگوید: پروردگارا! چرا نابینا محشورم کردی؟! من که بینا بودم!»
به فراموشی سپردن
آیات الهی، زمینه کور محشور شدن اعراض کنندگان از یاد خدا، در قیامت است.
ومن اعرض عن ذکری... «و هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت؛ و روز قیامت، او را نابینا محشور میکنیم!» قال رب لم حشرتنی اعمی.. «میگوید: پروردگارا! چرا نابینا محشورم کردی؟! من که بینا بودم!» قال کذلک اتتک ءایـتنا فنسیتها... «میفرماید: آن گونه که آیات من برای تو آمد، و تو آنها را فراموش کردی؛ امروز نیز تو فراموش خواهی شد!»
ایمان نیاوردن به آیات
پروردگار، عامل نابینا محشور شدن اعراض کنندگان یاد خدا، در قیامت است.
ومن اعرض عن ذکری فان له معیشة ضنکـا ونحشره یوم القیـمة اعمی
قال رب لم حشرتنی اعمی...
وکذلک نجزی من اسرف ولم یؤمن بـایـت ربه...
«و این گونه جزا میدهیم کسی را که
اسراف کند، و به آیات پروردگارش
ایمان نیاورد! و
عذاب آخرت، شدیدتر و پایدارتر است!»
قرآن کریم حشر انسانها را بر اساس
ملکات و اعمالشان میداند؛ ازاینجهت تاکید میکند افرادی که از یاد خداوند رویگردان شوند، کور محشور میشوند
(وَمَنْ اَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَاِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ اَعْمَی)،
همچنین مجرمان در روز قیامت، کبود چشم محشور میشوند
(وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ زُرْقًا).
امام خمینی بر اساس مبانی خاصی چون اصالت وجود، تشکیک وجود، حقیقت شیء صورت اخیر آن است و اینکه عالم آخرت طبق آیات الهی، عالم ظهور باطن انسان است،
حشر انسانها به صورت مختلف را به جهت غلبه قوای
نفس و رسوخ اعمال و ملکاتی میداند که حقیقت و جان آنان را تشکیل میدهند. به اعتقاد ایشان انسان در آغاز حیات طبیعی خود، پساز قوه عاقله با سه قوه واهمه یا شیطنت و قوه غضبیه یا
نفس سبعی و قوه شهویه یا
نفس بَهیمی همراه است و با رشد انسان سه قوه کاملتر میشود ممکن است این سه قوه هیچیک بر دیگری غالب نشوند و ممکن است یکی از آن دو یا دوتای آنها بر دیگری غلبه پیدا کنند و برای
نفس ملکه شوند.
و در این صورت هرکدام از ملکات
نفس در باطن او غلبه یابد، صورت ملکوتی او به همان صورت در قیامت ظهور خواهد کرد؛ چنانکه اگر
ملکه غضب بر باطن غلبه یابد، در آخرت بهصورت حیوان وحشی و درنده محشور میشود و اگر
ملکه وهم و شیطنت بر او غالب شود، به صورت یکی از شیاطین محشور شود.
گاهی ممکن است حقیقت انسان ترکیبی از چند
ملکه مختلف باشد، مانند
ملکه غضب، شهوت و شیطنت که در این صورت انسان دارای صورتهای مختلفی است و شکل و شمایل غریبی پیدا میکند که صورت جدید و زشتی است. چنانکه در روایت نبوی آمده است گاهی در قیامت افراد صورتهایی پیدا میکنند که صورت میمون نزد آنها نیکوست.
به اعتقاد امام خمینی ملاک حشر انسانها، آخرین ملکاتی است که وقت خروج از بدن به همراه دارد و برای اینکه انسان در آخرت به صورت انسان محشور شود، باید
استقامت باطنی داشته باشد تا مانند انسان محشور شود و این در صورتی است که ملکات از حد اعتدال خارج نشود و
نفس اماره در آن تصرفی نکند.
اعراض کنندگان از یاد خدا، نسبت به
شیطان، در
زمان حشر ابراز بیزاری می کنند.
ومن یعش عن ذکر الرحمـن نقیض له شیطـنـا فهو له قرین
«و هر کس از یاد خدا رویگردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست!»
حتی اذا جاءنا قال یــلیت بینی وبینک بعد المشرقین فبئس القرین.
«تا زمانی که (در قیامت) نزد ما حاضر شود میگوید: ای کاش میان من و تو فاصله
مشرق و
مغرب بود؛ چه بد همنشینی بودی!»
شیاطین برای اعراض کنندگان از یاد خدا، در
زمان حشر قابل رؤیت می شوند.
ومن یعش عن ذکر الرحمـن نقیض له شیطـنـا فهو له قرین
حتی اذا جاءنا قال یــلیت بینی وبینک بعد المشرقین...
همه عذابها یک طرف، و همنشینی با این قرین سوء یک طرف، همنشینی با شیطانی که هر وقت به قیافه نفرت انگیز او مینگرد تمام خاطرههای گمراهی و بدبختیش در نظرش مجسم میگردد، کسی که زشتیها را در نظرش زیبا جلوه میداد، و بیراهه را شاهراه، و
گمراهی را
هدایت، ای وای که او برای همیشه قرین و هم بند او است!. آری صحنه قیامت تجسمی است گسترده از صحنههای این
جهان و قرین و دوست و
رهبر اینجا با آنجا یکی است، حتی به گفته بعضی از مفسران هر دو را با یک زنجیر میبندند!.
•
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حشر اعراضکنندگان از یاد خدا». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.