حسک (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَسَک (به فتح حاء و سین) از
واژگان نهج البلاغه به معنای گیاهی است که میوه سختی دارد و به پشم گوسفندان میچسبد.
حضرت علی (علیهالسلام) در رابطه با بیاعتبار بودن
دنیا از این واژه استفاده نموده است.
حسک گیاهی است که میوه سختی دارد و به پشم گوسفندان میچسبد.
حسک گیاهی است که میوه سختی دارد و به پشم گوسفندان میچسبد ولی ظاهرا مراد امام (علیهالسلام) از آن «خار» است، حضرت در خطبهای فرمودند: «
«و الله لان ابیت علی حسک السعدان مسهّدا او اجرّ فی الاغلال مصفّدا احبّ الیّ من ان القی الله و رسوله یوم القیامة ظالما لبعض العباد»»
(یعنی به خدا قسم اگر بر روی خار سعدان شب را بیخواب به روز آورم و یا به زنجیر بسته در روی زمین کشیده شوم بر من خوشتر است از آنکه
روز قیامت خدا و رسول را ملاقات کنم در حالیکه به بعض بندگان
ظلم کرده باشم.)
سعدان گیاهی است که خارهای سه شعبه دارد. (شرحهای خطبه:
)
در رابطه با بیاعتبار بودن دنیا فرموده: «
«فبینا هو یضحک الی الدنیا... اذ وطیء الدهر به حسکه»»
میبینی در وقتی که
انسان به دنیا میخندد ... دنیا خار خود را بر او فرو برد.
(شرحهای خطبه:
)
این کلمه دو بار در «
نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حسک»، ج۱، ص۲۷۴.