حسن وثوق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
میرزا حسن خان معروف به وثوق الدوله، از رجال سیاسی، درباری و
خائن به
ایران بود.
"میرزا حسن خان" معروف به "وثوق الدوله" در فروردین ۱۲۵۴ هجری شمسی دیده به جهان گشود او از هفت سالگی به فرا گرفتن درس
فارسی و مقدمات عربی پرداخت و در جوانی در مدرسه مروی قسمتی از
فلسفه را نزد
شیخ علی نوری و قسمتی از
فقه را نزد
سید عبد الکریم لاهیجی فرا گرفت و سپس به آموختن زبان فرانسه و تتبع در ادبیات فارسی پرداخت، دائی او امین الدوله نیز در
پرورش استعداد او کوشید و زیر دست او خدمت خود را آغاز نمود.
او در تیرماه ۱۲۷۴ه. ش همراه پدرش نزد
ناصرالدین شاه رفت، معلومات و استعداد او در جوانی توجه شاه را به خود جلب کرد و این باعث شد فرمان استیفای آذربایجان و به همراه آن لقب وثوق الدوله به او داده شود. او از این زمان در شمار مستوفیان در آمد و با پدرش که او نیز همین عنوان را داشت به همکاری پرداخت و با "دوشیزه مریم"
دختر آصف الدوله
ازدواج کرد.
وثوق الدوله بعد از
انقلاب مشروطه حضور مستمری در سیاست داخلی داشت، او از آغاز نهضت، گرایشی به
نهضت و
اعتقاد به برقراری حکومت پارلمانی داشت و نیز به وسیله
برادر خود که منشی مخصوص شاه بود آگاهیهای بیشتری از روند و پیشرفت نهضت به دست میآورد و با این حرکت همراه شده و از سوی صنف بازرگان به نمایندگی تهران انتخاب شد. در نخستین انتخابات هیت رئیسه
مجلس شورای ملی که صنیع الدوله وکیل صنف اعیان به ریاست مجلس شورای ملی برگزیده شد.
وثوق هم بعنوان نایب رئیس اول مجلس انتخاب گردید و تا پایان دوره یکم مجلس شورای ملی این مقام را داشت، وی بغیر از نائب رئیس بودن، ریاست کمیسیون بودجه و مالیه را هم بعهده داشت و در تنظیم و تصویب برنامههای اصلاحی نقش داشت.
در دورۀ
استبداد صغیر و بسته شدن مجلس اول وثوق الدوله منزوی بود و اوقات خود را بیشتر به مطالعه میگذرانید و با مشروطهخواهان ارتباط داشت.
بعد از فتح تهران به دست مشروطهخواهان و
خلع محمدعلی شاه قاجار از
قدرت، هیاتی ۲۰ نفره تشکیل شد که قدرت را در ادارۀ امور کشور به دست گرفت، به نام هیات مدیره موقت که در کاخ
شمس العماره شروع بکار کرد و وثوق الدوله به ریاست این هیات برگزیده شد.
او یکی از کسانی بود که با محمد علی شاه مذاکره کرد، و قرار شد او با گرفتن مستمری و حقوق ماهانه از
ایران به
روسیه،
تبعید شود، وی پس از منحل شدن این هیات مدیره موقت به مقام وزیر دادگستری وقت رسید.
نامههای متعدد او نشان از حمایت وی از احمدشاه و تلاش برای استقرار حکومت او است:
«بر خلاف مدلول پروتکل مورخه ۲۵ اوت ۱۹۰۹ منعقده بین اولیای دولت
ایران و سفارتین دولتین انگلیس و روس از طرف "اعلیحضرت محمدعلیشاه" مخلوع و همراهان ایشان تحریکات و اقدامات بر خلاف مصالح امور مملکت و بر ضد
حکومت حاضره به عمل آمد تا اینکه خود اعلیحضرت معظمله با کشتی روس موسوم به "جرستوفور" از طریق
روسیه روز ۲۱
رجب وارد "گمشتپه" شده، مراتب در ضمن دو فقره مراسله به سفارتین بهیئتین امضاکنندگان پروتکل مزبور اخطار و خصوصا خاطرنشان میشود که از این تاریخ مقرری
محمدعلی میرزا بکلی مقطوع و هرگونه خسارتی که از این مسئله حادث شود دولت علیه مسئول خواهد بود.»
وثوق در انتخابات دورۀ دوم نیز از
تهران انتخاب شد ولی چون پیش از گشایش مجلس، پست وزارت را قبول کرده بود از نمایندگی مجلس عذر خواست، او بعدها به وزارت کشور و امور خوارجه نیز رسید و در
سال ۱۲۹۳ ه. ش عهدهدار وزارت دارائی شد، و یک دوره نیز وزیر معارف و
اوقاف بود.
وثوق الدوله اول بار در سال ۱۲۹۵ ه. ش که کشور را بیثباتی فرا گرفته بود از طرف احمد شاه قاجار مامور تشکیل کابینه شد.
در این زمان بین کشورهای
انگلیس و
آلمان در جنوب ایران بر سر منافع استعماری
جنگ در گرفت، که منجر به پیروزی انگلیسیها شد و بخاطر آن مردم زیادی کشته و مجروح شدند.
به دستور وثوق الدوله در این زمان دوره چهارم مجلس شورای ملی برگزار شد و تفنگدارانی که در جنوب به کمک انگلیسیها تشکیل یافته بودند، منظمتر شده و بنام پلیس جنوب معروف گشتند، اما کشور دارای مشکلات بسیاری بود که وثوق نتوانست زیر مشکلات
مقاومت کند، و پس از هشت ماه
استعفاء داد.
او برای بار دوم در سال ۱۲۹۷ ه. ش باز از طرف شاه مامور تشکیل کابینه شد، او در اولین اقدام خود بعد از نخست وزیری کلیه اعضای کمیته مجازات را دستگیر و زندانی کرد و با تشکیل دادگاه، این تشکیلات را منحل کرد.
در مرحله بعدی راههای کشور را که پر از راهزن و غارتگر شده بود پاکسازی کرد، و
امنیت را در بیشتر مناطق برقرار کرد و در زمان نخست وزیری وی
قیام جنگل به رهبری
میرزا کوچک خان جنگلی در شمال کشور بوقوع پیوست و او در سرکوبی این قیام ناموفق بود و این نهضت تا بعد از نخست وزیری وی نیز ادامه داشت.
او که دست نشانده دولت انگلستان بود، از همان اول که نخست وزیری را پذیرفت برای اینکه بتواند دولت باثباتی داشته باشد از آنها کمک مالی گرفت، در این زمان برای اولین بار ایران به مجمع جهانی ملل
دعوت شد، اما مهمترین کار او در این دوره بستن قراداد ننگین ۱۹۱۹میلادی، با دولت انگلستان بود که به وسیله این قراداد ایران به تحت الحمایگی این دولت استعماری در آمد و برای بستن این قراداد پول هنگفتی نیز از دولت انگلستان به عنوان رشوه دریافت کرد. "
معتصم
السلطنه فرخ" مینویسد: «برای تصویب قرارداد ۱۹۱۹ انگلیسیها چهارصد هزار تومان پول دادند که دویست هزار تومان آن به وثوقالدوله، صدهزار تومان آن به نصرةالدوله فیروز و صدهزار تومان آن به صارمالدوله رسید.
هدایت در این مورد مینویسد: «
تاریخ نه قضایای مرو را فراموش میکند، نه قرارداد ۱۹۱۹ را و نه قطع عضو فاسد را.»
و به خاطر این خدمتی که برای دولت انگلستان انجام داد تا آخر عمرش در حفظ جان و مال او و کسانش، بیشتر از هر کس دیگر کوشش و حمایت صورت گرفت.
انگلیسیها سعی داشتند او را سالها برای رسیدن به اهداف خود در این پست حفظ کنند، اما سرانجام با کارشکنی روسها و مخالفت زیادی که در داخل با او به خاطر بستن قراداد ۱۹۱۹م شد، به اجبار او را از نخست وزیری برکنار کردند.
بعد از اینکه در سال ۱۲۹۹ ه. ش از نخست وزیری
عزل شد، به جای او مشیر الدوله مامور تشکیل هیات دولت شد، وثوق الدوله عازم اروپا شد و سالها در لندن و پاریس بسر برد تا اینکه در ۱۳۰۴ ه. ش به ایران بازگشت و در دورۀ ششم مجلس شورا به نمایندگی مردم تهران برگزیده شد، و در کابینه بعدی نیز به وزارت رسید و با خروج
رضاخان از ایران، او نیز در صحنه قدرت تا حدودی حذف شد، او در سن ۸۰ سالگی در تهران در گذشت و در
قم در مقبرۀ خانوادگی خود بخاک سپرده شد و تمام دارائی او بین هفت
دختر و یک
پسر او تقسیم شد.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «وثوق الدوله»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۹/۲۵. سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «حسن وثوق»، تاریخ بازیابی۱۳۹۵/۰۴/۲۷.