• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حسن بن احمد اعصم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حسن اَعصَم، از رهبران قرمطیان بحرین در قرن چهارم بود.




نامش را حسین نیز ثبت کرده‌اند، همچنان که نام پدرش را احمد، و نام جدش را بهرام و در برخی منابع یوسف نوشته‌اند
[۲] ابن ‌حَمّاد، اخبار ملوک بنی عبید و سیرتهم، ج۱، ص۴۶، الجزایر ۱۳۴۶/ ۱۹۲۷.
[۳] ابوبکر بن عبداللّه دواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر، ج۶، ص۱۴۸، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
[۴] احمد بن علی مقریزی، «الحسن الأعصم‌القرمطی»، ج۱، ص۹۵، در ثابت‌ بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
و لقبش را نیز به صورت اعسم، اعظم، اغشم و اغمشی
[۵] احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۳۰، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۶] احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۴۷، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۷] ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۸۱، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۸] ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۸۴، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۹] ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۹۶، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۱۰] ابن ‌تغری بردی، النجوم‌الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، ج۴، ص۱۲۸، قاهره (۱۳۸۳) ـ ۱۳۹۲/ (۱۹۶۳) ـ۱۹۷۲.
[۱۱] احمد بن علی مقریزی، «الحسن الأعصم‌القرمطی»، ج۱، ص۹۵، در ثابت‌ بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
ثبت کرده و کنیه‌اش را ابوطاهر، ابوعلی و ابومحمد ذکر نموده‌اند.
[۱۲] صفدی، اعیان العصر، ج۱۱، ص۳۷۶.
[۱۳] احمد بن علی مقریزی، «الحسن الأعصم‌القرمطی»، ج۱، ص۹۵، در ثابت‌ بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
[۱۴] ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۸۱، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۱۵] ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۹۶، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.




وی در ۲۷۸ در اَحساء متولد شد.
[۱۷] ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۱۶، ص۲۷۴.

خاندان وی جنّابیان بحرین بودند که به صورت موروثی رهبری قرمطیان بحرین را برعهده داشتند و پدرش، احمد، از ۳۵۳ تا ۳۵۹ رهبر بود.



نخستین سابقه سیاسی حسن اعصم به دسته‌بندیهای سیاسی داخلی قرمطیان در دوره رهبری پدرش در دهه پنجم سده چهارم بازمی‌گردد.
گفته‌اند وی در عملیاتی نظامی که در سالهای ۳۵۳ تا ۳۵۷، با هدف قلع و قمع مخالفان سیاسی پدرش و نیز کشورگشایی، صورت گرفت، مؤثر بود.
این عملیات ــکه دامنه آن به نواحی شام نیز کشیده شد و موجب گردید که حسن‌ بن عُبَیداللّه‌ بن طُغْج، امیر اِخْشیدیِ شام، خراج‌گزار قرمطیان شود
[۱۸] یحیی‌ بن سعید انطاکی، تاریخ الانطاکی، ج۱، ص۱۲۸، المعروف بصلة تاریخ اوتیخا، چاپ عمرعبدالسلام تدمری، طرابلس ۱۹۹۰.
[۲۰] ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۱۶، ص۲۷۴.
ــ در استحکام جایگاه سیاسی حسن چنان مؤثر بود که انتقال قدرت به وی، پس از مرگ پدرش در ۳۵۹، به سهولت صورت گرفت.
به‌ویژه آنکه، اندکی پیشتر مهم‌‌ترین معضِل داخلی آنان، یعنی جنگ قدرت میان خانواده وی با پسرعمویش، شاپور بن سلیمان، با مرگ شاپور در ۳۵۸ و بازداشت یا تبعید پیروانش، پایان یافت.
[۲۱] ابن ‌وردی، تاریخ ابن ‌الوردی، ج۱، ص۴۰۹، نجف ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
[۲۲] ابن ‌تغری بردی، النجوم‌الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، ج۴، ص۲۷، قاهره (۱۳۸۳) ـ ۱۳۹۲/ (۱۹۶۳) ـ۱۹۷۲.




مهم‌‌ترین اقدام حسن پس از تثبیت قدرت، افزایش تحرکات نظامی در نواحی شام و مصر بود.
گفته شده است که یکی از علل درخواست مصریان از المعزّ لِدین‌اللّه، خلیفه فاطمی، برای استقرار او در مصر، افزایش و گستردگی تحرکات قرمطیان در شام بود که خطر آنان را همتای خطر رومیان و فرنگیان می‌دانستند.
[۲۳] ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۳۶، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.

در پاسخ به این درخواست، جوهر صِقلی، فرستاده المعز به مصر، جعفر بن فلاح را در ۳۵۹ با لشکری عظیم و مجهز راهی شام کرد و جعفر پس از فتح دمشق، مالیات مقرر را برای قرمطیان نفرستاد.
[۲۴] ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۱، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۲۵] ابن ‌خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۶۳.
[۲۶] ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۶۵، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.

این امر به معنای اعلام جنگ به قرمطیان بود؛ ازاین‌رو اعصم، در رأس سپاهیانش، راهی شام شد.

۴.۱ - حمایت اعصم توسط عباسیان


به تصریح منابع، خلیفه عباسی و آل‌بویه و حمدانیان، با کمک مالی و تسلیحاتی و نیز تأمین نیروی انسانی، اعصم را یاری کردند.
[۲۷] ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۱، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۲۸] ابوبکر بن عبداللّه دواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر، ج۶، ص۱۳۴، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
[۲۹] احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۲۶ـ۱۲۷، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.

این کمکها، که به درخواست اعصم صورت گرفت، گویای تغییر آشکار مشی سیاسی قرمطیان بحرین در مناسبات با عباسیان و ضدیت با فاطمیان بود که به رویارویی مستقیم قرمطیان و فاطمیان انجامید.

۴.۲ - پیروزی و فتح دمشق


سپاه اعصم و سپاه جعفر بن فلاح در ۳۶۰ در حوالی دمشق به نبرد پرداختند که به شکست و کشته‌شدن جعفر انجامید.
قرمطیان پس از تصرف دمشق، به فتح دیگر نواحی شام پرداختند.
[۳۰] ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۱ـ۳، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۳۱] ابن ‌خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان، ج۱، ص۳۶۱.
[۳۲] احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۲۷، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۳۳] ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۸۱ـ ۱۸۲، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.

ابن ‌قلانسی
[۳۴] ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۲، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
علت شکست جعفر را جدّی نگرفتن قدرت قرمطیان دانسته است، اما به نظر می‌رسد که عامل مهم شکست جعفر، عملکرد نامناسب وی و سپاهیانش در شام و نارضایتی مردم از آنان بوده است.
[۳۵] ابن ‌ابی‌الهیجاء، تاریخ ابن أبی‌الهیجاء، ج۱، ص۴۹ـ۵۰، چاپ صبحی عبدالمنعم محمد، فیوم، مصر ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
[۳۶] ابوبکر بن عبداللّه دواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر، ج۶، ص۱۲۶ـ۱۲۸، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
[۳۷] احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۲۳ـ۱۲۵، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.


۴.۳ - ناکامی در فتح مصر


فتح شام پیروزی بزرگی برای اعصم محسوب می‌شد، اما هدف اصلی او فتح مصر بود و چه‌بسا حمایت جدّی خلیفه عباسی و آل‌بویه و حمدانیان از وی، به همین سبب صورت گرفته بود.
براساس روایات، سپاهیان اعصم در ۳۶۱، پس از تصرف نواحی شرقی مصر، قاهره را سه ماه محاصره کردند، اما مقاومت مصریان و تدابیر نظامی و دفاعی فرمانده آنان، جوهر، قرمطیان را مجبور به عقب‌نشینی به شام و گریز به سوی احساء کرد.
[۳۸] ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۳ـ۴، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۳۹] احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۲۸، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۴۰] احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۳۰، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۴۱] ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۴۳، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۴۲] ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۸۲ـ۱۸۴، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.

در پی شکست اعصم، علاوه بر نواحی تسخیرشده مصر، سرزمینهای مفتوحه شام، جز دمشق و اطراف آن، از دست قرمطیان خارج شد.

۴.۴ - شورش داخلی در احساء


از سوی دیگر، این شکست به فرزندان ابوطاهر جنّابی فرصت داد تا احساء را تصرف کنند، اما اعصم در ۳۶۲ به بحرین بازگشت و پس از جنگهای خونین، بر اوضاع داخلی قرمطیان مسلط گردید.
[۴۳] عارف تامر، القرامطة: اصلهم، ج۱، ص۱۱۵، نشأتهم، تاریخهم، حروبهم، بیروت: دارالکاتب‌العربی.
[۴۴] عارف تامر، القرامطة: اصلهم، ج۱، ص۱۲۲، نشأتهم، تاریخهم، حروبهم، بیروت: دارالکاتب‌العربی.




در ۳۶۳، اعصم در تدارک حمله دوم به فاطمیان برآمد.
[۴۵] ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۵، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

المعز لدین‌اللّه، پس از اطلاع از تصمیم او، با ارسال نامه‌ای هشداردهنده و مفصّل او را به اطاعت فراخواند.
اما پاسخ کوتاه اعصم به المعز، از عزم جزم وی برای حمله به مصر حکایت داشت.
[۴۶] ابوبکر بن عبداللّه دواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر، ج۶، ص۱۴۸ـ۱۵۶، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
[۴۷] احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۸۹ـ۲۰۲، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.

به نوشته ابن ‌تغری‌بردی،
[۴۸] ابن ‌تغری بردی، النجوم‌الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، ج۴، ص۷۴، قاهره (۱۳۸۳) ـ ۱۳۹۲/ (۱۹۶۳) ـ۱۹۷۲.
وی که این بار نیز از حمایت مالی و نظامی بغداد برخوردار بود، پس از ورود به دمشق، طی سخنانی در جامع این شهر، فاطمیان را لعن کرد و آنان را دشمنان اسلام خواند.

۵.۱ - شکست دوباره از مصریان


آنگاه راهی مصر شد و برای دومین بار قاهره را در محاصره سخت قرار داد.
کثرت سپاهیان او، خلیفه فاطمی را به چاره‌جویی واداشت؛ ازاین‌رو، به حسّان‌ بن جراح طائی (امیر عرب شام و هم‌پیمان اعصم) رشوه کلانی ــ که بعداً معلوم شد دینارهای تقلبی بوده است ــ پرداخت و حسّان و سپاه او از مقابل لشکر فاطمیان گریختند و اوضاع جنگ به نفع مصریان تغییر کرد.

۵.۲ - کشته و اسیر شدن قرمطیان


سپاه قرمطیان، به‌رغم دفاع سخت مجبور به عقب‌نشینی گردید و خود اعصم نیز، متواری شد.
در این جنگ (رمضان ۳۶۳)، بسیاری از قرمطیان کشته شدند و بیش از ۱۵۰۰ تن به اسارت درآمدند.
[۴۹] ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۵ـ۷، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۵۱] احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۲۰۲ـ۲۰۶، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.


۵.۳ - ادعای حاکم مصر پس از پیروزی


بنابر برخی روایات، المعز مدعی شده بود که رسول خدا صلی‌اللّه علیه‌وآله‌وسلم و علی علیه‌السلام یاریگر او در این نبرد بوده‌اند.
[۵۲] احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۴۷، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۵۳] ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۹۷ـ۱۹۹، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.


۵.۴ - بازگشت اعصم به بحرین


المعز، که هدفش سرکوبی و مجازات اعصم بود، ابتدا وی و همراهانش را محاصره کرد و پس از فرار آنان، سپاهی را به تعقیبشان فرستاد که تا عمان در پی آنان بودند، اما اعصم با عقب‌نشینی مداوم، خود را از دسترس آنان دور ساخت و به بحرین بازگشت.
[۵۵] احمد بن علی مقریزی، «الحسن الأعصم‌القرمطی»، ج۱، ص۶۲، در ثابت‌ بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
[۵۶] احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۶، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.




اعصم، به‌رغم دوبار شکست، همچنان برای حمله به شام و مصر، مصمم بود.
[۵۷] صفدی، اعیان العصر، ج۱۱، ص۳۷۳.
[۵۸] احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۲۰۶، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.

سومین فرصت در سال ۳۶۴ و در پی متشنج شدن اوضاع دمشق به وجود آمد، چنان‌که با بروز جنگهای خونین میان اهالی شهر با سپاهیان فاطمی ــکه خسارات مالی و جانی فراوانی برای دمشقیان به بار آورد
[۵۹] ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۱۰ـ۲۰، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
ــ الفتکین/ آلپتگین (فرمانده نظامیان ترک بغداد) به شام عزیمت کرد و حکومت دمشق را، به درخواست اهالی، در دست گرفت.
[۶۰] ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۲۱ـ۲۲، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۶۱] ابوبکر بن عبداللّه دواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر، ج۶، ص۱۶۸ـ ۱۷۰، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
[۶۲] ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۲۱۷، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.

المعز او را ــکه ذکر نام خلیفه فاطمی در خطبه‌ها را برانداخته بود و به نام عباسیان حکومت می‌کردــ تهدید کرد؛ اما المعز در ۳۶۵ درگذشت و جانشین وی، العزیز باللّه، جوهر را در رأس لشکری بزرگ به شام گسیل کرد.
جوهر دمشق را محاصره کرد و الفتکین، اعصم را به یاری فراخواند که در پی آن، اعصم بار دیگر با سپاهیانش راهی شام شد.
[۶۳] ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۲۲ـ۳۱، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۶۴] ابن ‌خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۶۵ـ۶۶.
[۶۵] ابوبکر بن عبداللّه دواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر، ج۶، ص۱۷۵ـ ۱۷۹، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.


۶.۱ - عقب نشینی مصریان


ورود اعصم اوضاع نبرد را به نفع الفتکین تغییر داد و جوهر را مجبور به عقب‌نشینی کرد.
نیروهای متحد اعصم و الفتکین چندی بعد در عسقلان جوهر را محاصره کردند.
سرانجام، شدت محاصره و مشکلات ناشی از آن، جوهر را به توافق با الفتکین واداشت و جوهر به مصر بازگشت.
گفته‌اند اعصم، که از عزم فاطمیان برای جنگ باخبر بود، با این توافق مخالفت کرد
[۶۶] ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۳۱ـ۳۳، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۶۷] ابن ‌خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۶۶.
(روایت کاملا متفاوت هم وجود دارد).
[۶۸] ابوبکر بن عبداللّه دواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر، ج۶، ص۱۷۸ـ۱۸۰، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.


۶.۲ - شکست سنگین نیروهای متحد از مصریان


چندی بعد در ۳۶۶، العزیز در رأس سپاهیان فاطمی، به جنگ نیروهای متحد رفت و آنان را شکست سنگینی داد،
[۶۹] ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۳۳ـ۳۶، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
که در نتیجه آن، الفتکین اسیر شد
[۷۰] محمد بن عبدالملک همدانی، تکملة تاریخ‌الطبری، ج۱، ص۴۴۸، در ذیول تاریخ‌الطبری، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره: دارالمعارف، (۱۹۷۷).
(روایات متفاوت و گاه متناقض درباره نقش الفتکین و نحوه مناسبات او با فاطمیان در این جنگ، نیز وجود دارد)
[۷۱] ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۲۹ـ۳۰، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۷۲] ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۳۴، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۷۳] ابوبکر بن عبداللّه دواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر، ج۶، ص۱۷۸ـ۱۸۰، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
[۷۴] ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۲۱۷ـ۲۱۸، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
و اعصم گریخت،
[۷۵] محمد بن عبدالملک همدانی، تکملة تاریخ‌الطبری، ج۱، ص۴۴۸، در ذیول تاریخ‌الطبری، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره: دارالمعارف، (۱۹۷۷).
هرچند که در روایتی، از مصالحه وی با العزیز یاد شده است.
[۷۶] ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۳۶ـ۳۷، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۷۷] صفدی، اعیان العصر، ج۱۱، ص۳۷۴.




اعصم، کوتاه زمانی پس از این جنگ، در همان سال ۳۶۶ و در مسیر بازگشت به احساء، در شهر رمله درگذشت
[۷۸] یحیی‌ بن سعید انطاکی، تاریخ الانطاکی، ج۱، ص۱۷۹، المعروف بصلة تاریخ اوتیخا، چاپ عمرعبدالسلام تدمری، طرابلس ۱۹۹۰.
[۷۹] احمد بن عبدالوهاب نویری، نهایة الأرب فی فنون‌الادب، ج۲۵، ص۳۱۶، قاهره (۱۹۲۳) ـ ۱۹۹۰.
[۸۰] ابن ‌تغری بردی، النجوم‌الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، ج۴، ص۱۲۸، قاهره (۱۳۸۳) ـ ۱۳۹۲/ (۱۹۶۳) ـ۱۹۷۲.
(روایتی غیرقابل اعتماد، از قتل او سخن گفته است).
[۸۱] ابوبکر بن عبداللّه دواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر، ج۶، ص۱۹۹، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.




ظاهراً حسن اعصم کوتاه‌قد بوده و در ابیاتی منسوب به او، به این خصوصیت جسمی‌اش اشاره شده است.
[۸۲] احمد بن علی مقریزی، «الحسن الأعصم‌القرمطی»، ج۱، ص۱۰۸، در ثابت‌ بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۳۹۱/۱۹۷۱.

به این سبب وی، جز در مواقع ناچاری، از سوارشدن بر اسب خودداری می‌کرد.
[۸۳] صفدی، اعیان العصر، ج۱۱، ص۳۷۵.

او را از افاضل، فصیحان، ادیبان و شاعران بدیهه‌گوی عرب برشمرده‌اند.
[۸۴] صفدی، اعیان العصر، ج۱۱، ص۳۷۵.
[۸۵] احمد بن علی مقریزی، «الحسن الأعصم‌القرمطی»، ج۱، ص۱۰۸ـ۱۰۹، در ثابت‌ بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
[۸۶] ابن ‌تغری بردی، النجوم‌الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، ج۴، ص۱۲۸، قاهره (۱۳۸۳) ـ ۱۳۹۲/ (۱۹۶۳) ـ۱۹۷۲.




(۱) ابن ‌ابی‌الهیجاء، تاریخ ابن أبی‌الهیجاء، چاپ صبحی عبدالمنعم محمد، فیوم، مصر ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
(۲) ابن ‌اثیر، الکامل فی التاریخ.
(۳) ابن ‌تغری بردی، النجوم‌الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، قاهره (۱۳۸۳) ـ ۱۳۹۲/ (۱۹۶۳) ـ۱۹۷۲.
(۴) ابن ‌حَمّاد، اخبار ملوک بنی عبید و سیرتهم، الجزایر ۱۳۴۶/ ۱۹۲۷.
(۵) ابن ‌خلدون، تاریخ ابن خلدون.
(۶) ابن ‌خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان.
(۷) ابن ‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵ـ ۱۴۲۱/۱۹۹۵ـ۲۰۰۱.
(۸) ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۹) ابن ‌وردی، تاریخ ابن ‌الوردی، نجف ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
(۱۰) ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
(۱۱) یحیی‌ بن سعید انطاکی، تاریخ الانطاکی، المعروف بصلة تاریخ اوتیخا، چاپ عمرعبدالسلام تدمری، طرابلس ۱۹۹۰.
(۱۲) عارف تامر، القرامطة: اصلهم، نشأتهم، تاریخهم، حروبهم، بیروت: دارالکاتب‌العربی.
(۱۳) ابوبکر بن عبداللّه دواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
(۱۴) ذهبی، تاریخ الاسلام.
(۱۵) صفدی، اعیان العصر.
(۱۶) احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
(۱۷) احمد بن علی مقریزی، «الحسن الأعصم‌القرمطی»، در ثابت‌ بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
(۱۸) احمد بن عبدالوهاب نویری، نهایة الأرب فی فنون‌الادب، قاهره (۱۹۲۳) ـ ۱۹۹۰.
(۱۹) محمد بن عبدالملک همدانی، تکملة تاریخ‌الطبری، در ذیول تاریخ‌الطبری، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره: دارالمعارف، (۱۹۷۷).


 
۱. ابن ‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۶، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵ ۱۴۲۱/۱۹۹۵۲۰۰۱.    
۲. ابن ‌حَمّاد، اخبار ملوک بنی عبید و سیرتهم، ج۱، ص۴۶، الجزایر ۱۳۴۶/ ۱۹۲۷.
۳. ابوبکر بن عبداللّه دواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر، ج۶، ص۱۴۸، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
۴. احمد بن علی مقریزی، «الحسن الأعصم‌القرمطی»، ج۱، ص۹۵، در ثابت‌ بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
۵. احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۳۰، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۶. احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۴۷، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۷. ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۸۱، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۸. ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۸۴، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۹. ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۹۶، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۱۰. ابن ‌تغری بردی، النجوم‌الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، ج۴، ص۱۲۸، قاهره (۱۳۸۳) ـ ۱۳۹۲/ (۱۹۶۳) ـ۱۹۷۲.
۱۱. احمد بن علی مقریزی، «الحسن الأعصم‌القرمطی»، ج۱، ص۹۵، در ثابت‌ بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
۱۲. صفدی، اعیان العصر، ج۱۱، ص۳۷۶.
۱۳. احمد بن علی مقریزی، «الحسن الأعصم‌القرمطی»، ج۱، ص۹۵، در ثابت‌ بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
۱۴. ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۸۱، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۱۵. ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۹۶، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۱۶. ابن ‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۶، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵ ۱۴۲۱/۱۹۹۵۲۰۰۱.    
۱۷. ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۱۶، ص۲۷۴.
۱۸. یحیی‌ بن سعید انطاکی، تاریخ الانطاکی، ج۱، ص۱۲۸، المعروف بصلة تاریخ اوتیخا، چاپ عمرعبدالسلام تدمری، طرابلس ۱۹۹۰.
۱۹. ابن ‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۶، چاپ علی‌شیری، بیروت ۱۴۱۵ ۱۴۲۱/۱۹۹۵۲۰۰۱.    
۲۰. ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۱۶، ص۲۷۴.
۲۱. ابن ‌وردی، تاریخ ابن ‌الوردی، ج۱، ص۴۰۹، نجف ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
۲۲. ابن ‌تغری بردی، النجوم‌الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، ج۴، ص۲۷، قاهره (۱۳۸۳) ـ ۱۳۹۲/ (۱۹۶۳) ـ۱۹۷۲.
۲۳. ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۳۶، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۲۴. ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۱، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۲۵. ابن ‌خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۶۳.
۲۶. ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۶۵، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۲۷. ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۱، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۲۸. ابوبکر بن عبداللّه دواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر، ج۶، ص۱۳۴، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
۲۹. احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۲۶ـ۱۲۷، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۳۰. ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۱ـ۳، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۳۱. ابن ‌خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان، ج۱، ص۳۶۱.
۳۲. احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۲۷، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۳۳. ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۸۱ـ ۱۸۲، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۳۴. ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۲، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۳۵. ابن ‌ابی‌الهیجاء، تاریخ ابن أبی‌الهیجاء، ج۱، ص۴۹ـ۵۰، چاپ صبحی عبدالمنعم محمد، فیوم، مصر ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
۳۶. ابوبکر بن عبداللّه دواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر، ج۶، ص۱۲۶ـ۱۲۸، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
۳۷. احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۲۳ـ۱۲۵، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۳۸. ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۳ـ۴، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۳۹. احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۲۸، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۴۰. احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۳۰، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۴۱. ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۴۳، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۴۲. ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۸۲ـ۱۸۴، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۴۳. عارف تامر، القرامطة: اصلهم، ج۱، ص۱۱۵، نشأتهم، تاریخهم، حروبهم، بیروت: دارالکاتب‌العربی.
۴۴. عارف تامر، القرامطة: اصلهم، ج۱، ص۱۲۲، نشأتهم، تاریخهم، حروبهم، بیروت: دارالکاتب‌العربی.
۴۵. ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۵، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۴۶. ابوبکر بن عبداللّه دواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر، ج۶، ص۱۴۸ـ۱۵۶، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
۴۷. احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۸۹ـ۲۰۲، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۴۸. ابن ‌تغری بردی، النجوم‌الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، ج۴، ص۷۴، قاهره (۱۳۸۳) ـ ۱۳۹۲/ (۱۹۶۳) ـ۱۹۷۲.
۴۹. ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۵ـ۷، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۵۰. ابن ‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۶۳۸۶۳۹.    
۵۱. احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۲۰۲ـ۲۰۶، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۵۲. احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۴۷، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۵۳. ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۱۹۷ـ۱۹۹، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۵۴. ابن ‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۶۳۹.    
۵۵. احمد بن علی مقریزی، «الحسن الأعصم‌القرمطی»، ج۱، ص۶۲، در ثابت‌ بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
۵۶. احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۶، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۵۷. صفدی، اعیان العصر، ج۱۱، ص۳۷۳.
۵۸. احمد بن علی مقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۲۰۶، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۵۹. ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۱۰ـ۲۰، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۶۰. ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۲۱ـ۲۲، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۶۱. ابوبکر بن عبداللّه دواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر، ج۶، ص۱۶۸ـ ۱۷۰، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
۶۲. ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۲۱۷، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۶۳. ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۲۲ـ۳۱، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۶۴. ابن ‌خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۶۵ـ۶۶.
۶۵. ابوبکر بن عبداللّه دواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر، ج۶، ص۱۷۵ـ ۱۷۹، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
۶۶. ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۳۱ـ۳۳، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۶۷. ابن ‌خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۶۶.
۶۸. ابوبکر بن عبداللّه دواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر، ج۶، ص۱۷۸ـ۱۸۰، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
۶۹. ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۳۳ـ۳۶، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۷۰. محمد بن عبدالملک همدانی، تکملة تاریخ‌الطبری، ج۱، ص۴۴۸، در ذیول تاریخ‌الطبری، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره: دارالمعارف، (۱۹۷۷).
۷۱. ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۲۹ـ۳۰، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۷۲. ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۳۴، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۷۳. ابوبکر بن عبداللّه دواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر، ج۶، ص۱۷۸ـ۱۸۰، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
۷۴. ادریس عمادالدین قرشی، عیون الاخبار و فنون الآثار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۶، ص۲۱۷ـ۲۱۸، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۷۵. محمد بن عبدالملک همدانی، تکملة تاریخ‌الطبری، ج۱، ص۴۴۸، در ذیول تاریخ‌الطبری، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره: دارالمعارف، (۱۹۷۷).
۷۶. ابن ‌قلانسی، تاریخ دمشق، ج۱، ص۳۶ـ۳۷، چاپ سهیل‌زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۷۷. صفدی، اعیان العصر، ج۱۱، ص۳۷۴.
۷۸. یحیی‌ بن سعید انطاکی، تاریخ الانطاکی، ج۱، ص۱۷۹، المعروف بصلة تاریخ اوتیخا، چاپ عمرعبدالسلام تدمری، طرابلس ۱۹۹۰.
۷۹. احمد بن عبدالوهاب نویری، نهایة الأرب فی فنون‌الادب، ج۲۵، ص۳۱۶، قاهره (۱۹۲۳) ـ ۱۹۹۰.
۸۰. ابن ‌تغری بردی، النجوم‌الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، ج۴، ص۱۲۸، قاهره (۱۳۸۳) ـ ۱۳۹۲/ (۱۹۶۳) ـ۱۹۷۲.
۸۱. ابوبکر بن عبداللّه دواداری، کنزالدرر و جامع‌الغرر، ج۶، ص۱۹۹، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
۸۲. احمد بن علی مقریزی، «الحسن الأعصم‌القرمطی»، ج۱، ص۱۰۸، در ثابت‌ بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
۸۳. صفدی، اعیان العصر، ج۱۱، ص۳۷۵.
۸۴. صفدی، اعیان العصر، ج۱۱، ص۳۷۵.
۸۵. احمد بن علی مقریزی، «الحسن الأعصم‌القرمطی»، ج۱، ص۱۰۸ـ۱۰۹، در ثابت‌ بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
۸۶. ابن ‌تغری بردی، النجوم‌الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، ج۴، ص۱۲۸، قاهره (۱۳۸۳) ـ ۱۳۹۲/ (۱۹۶۳) ـ۱۹۷۲.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حسن اعصم»، شماره۶۱۳۲.    






جعبه ابزار