• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حزب ایران

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حزب ایران، از احزاب ملی‌گرا با تمایلات سوسیالیستی بوده و پس از شهریور ۱۳۲۰تشکیل شده است.



هسته اولیه حزب ایران، کانون مهندسین ایران بود که در ۱۳۲۱ش تأسیس شد. کانون در آستانه مجلس چهاردهم به دو جناح تقسیم شد: برخی از مؤسسان و اعضای مهم آن حزب ایران را تأسیس کردند و گروهی دیگر، که چپ‌گرا و تندرو بودند، اتحادیه مهندسین را تشکیل دادند
[۱] مهدی بازرگان، خاطرات بازرگان: شصت سال خدمت و مقاومت، ج۱، ص۲۴۳.
[۲] مهدی بازرگان، خاطرات بازرگان: شصت سال خدمت و مقاومت، ج۱، ص۱۰۲.
[۳] مهدی بازرگان، خاطرات بازرگان: شصت سال خدمت و مقاومت، ج۱، ص۱۰۶.
[۴] Ervand Abrahamian, Iran between two revolutions, Princeton, NJ ۱۹۸۳، ص۱۸۸.
مهدی بازرگان، یکی از همکاران حزب، نوشته است که انگیزه تأسیس حزب، «احساس ضرورت فعالیت اجتماعی و سیاسی از ناحیه قشر تحصیل‌کرده» بود و مؤسسان حزب معتقد بودند که اقدامات اصلاحیشان را باید در سطح وکالت و وزارت توسعه دهند و تا زمانی که زمامداری در اختیار افراد سالم و آگاه قرارنگیرد، امور کشور سامان نخواهد یافت.
[۵] مهدی بازرگان، خاطرات بازرگان: شصت سال خدمت و مقاومت، ج۱، ص۱۰۸ـ۱۰۹.
لذا می‌توان حزب ایران را حزبی با صبغه روشنفکری، نه توده‌ای، دانست.
[۶] نورالدین کیانوری، خاطرات نورالدین کیانوری، ج۱، ص۹۵.



حزب به پیشنهاد غلامعلی فریور، رئیس کانون، شکل گرفت و حدود سی تن از اعضای کانون، عضویت حزب را پذیرفتند.
[۷] حسین مکّی، خاطرات سیاسی حسین مکی، ج۱، ص۱۸.
حزب ایران با شعار «برای ایران، با فکر ایرانی به دست ایرانی» و «کار، داد، آزادی» در اردیبهشت ۱۳۲۳ تأسیس گردید
[۸] علیقلی بیانی و نظام‌الدین موحد، «تاریخچه حزب ایران به مناسبت شصتمین سال تأسیس»، ج۱، ص۶۹.
شورای انقلاب و دولت موقت، سال تأسیس حزب را ۱۳۲۲ش آورده است.


به پیشنهاد مکّی، نام حزب را «ایران» گذاشتند. اعضای مؤسس آن چهل تن بودند، برخی از آنان عبارت‌اند از: غلامعلی فریور، شمس‌الدین جزایری، احمد زیرک‌زاده، ناصر معتمد، کاظم حسیبی، مرتضی مصوّر رحمانی، عبداللّه معظمی، حسین مکّی، محسن نصر و محسن خواجه‌نوری.
[۹] مصاحبه مورخ ۱۰ آبان ۱۳۸۵، علیقلی بیانی و نظام‌الدین موحد، «تاریخچه حزب ایران به مناسبت شصتمین سال تأسیس»، حافظ، ش ۷ (مهر ۱۳۸۳).
[۱۰] حسین مکّی، خاطرات سیاسی حسین مکی، ج۱، ص۱۹.
به گفته مکّی،
[۱۱] حسین مکّی، خاطرات سیاسی حسین مکی، ج۱، ص۱۹.
اللهیار صالح و چند تن دیگر به معرفی وی وارد حزب شدند سعیدی
[۱۲] خسرو سعیدی، اللهیار صالح، ج۱، ص۱۴۲.
که گفته است اللهیار صالح خود به حزب مراجعه و تقاضای عضویت کرد. پس از مدتی اللهیار صالح، به جهت خوش‌نامی و سوابق سیاسی، به دبیرکلی حزب برگزیده شد.
[۱۳] خسرو سعیدی، اللهیار صالح، ج۱، ص۱۴۲.



مرامنامه حزب در سه وجه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تنظیم گردید: از لحاظ سیاسی، حفظ استقلال کامل کشور و پشتیبانی از اصول دموکراسی؛ از لحاظ اقتصادی، استقرار عدالت اجتماعی و کوشش در بهبود وضع مادّی ملت از راه توجه به کشاورزی و صنعت و بهره‌برداری از منابع ثروت مملکت؛ و از لحاظ اجتماعی، تهذیب اخلاق و تعمیم فرهنگ و تأمین بهداشت عمومی
[۱۴] شفق، ش ۱۴، ۶ آذر ۱۳۲۳، ص ۵.
[۱۵] اسناد احزاب سیاسی ایران: ۱۳۲۰ـ۱۳۳۰ش، به کوشش بهروز طیرانی، ج۱، ص۱۸۴ـ۱۸۵
افزون بر مُفاد مرامنامه، اعضای حزب بر استقلال سیاسی حزب تأکید کردند. هنگام تدوین مرامنامه ــ به سبب اختلاف‌نظر در مفاد آن
[۱۶] تهران: نهضت آزادی ایران، ۱۳۶۱ش.
ــ عده‌ای از اعضا، نظیر رضازاده شفق و حسین صدر، از حزب کنار رفتند
[۱۷] حسین مکّی، خاطرات سیاسی حسین مکی، ج۱، ص۱۹.
[۱۸] احمد زیرک‌زاده، پرسش‌های بی‌پاسخ در سالهای استثنایی، ج۱، ص۸۰.



مؤسسان و اعضای حزب بیش‌تر تحصیل‌کردگان خارج از کشور و روشنفکران با تمایلات سوسیالیستی بودند و بیش‌تر از میان مهندسان، کارکنان اداره‌های دولتی، زنان و دانشجویان جذب حزب شده بودند.
[۱۹] Ervand Abrahamian, Iran between two revolutions, Princeton, NJ ۱۹۸۳، ص۲۵۳.
از همین‌رو به اعتقاد کاتوزیان
[۲۰] محمدعلی کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران، از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی، ج۱، ص۱۹۲
حزب ایران، حزب سیاسی به معنای واقعی نبود، بلکه تشکلی بود از تحصیل‌کرده‌های اروپا با تمایلات آزادی‌خواهانه و سوسیال دموکراتیک. تشکیلات و سازمانهای حزب عبارت بودند از: کنگره، شورای مرکزی، کمیته مرکزی، دبیرخانه، فراکسیون پارلمانی، سازمان شهرستانها، کانون سازمان، کانون تبلیغات، کانون امورمالی، کانون امور شهرستانها، کانون عملیات انتفاعی، کانون مطبوعات، حوزه‌ها، سازمان جوانان، سازمان زنان و سازمان انتظامات.
[۲۱] حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۲۱۵.



حزب درباره موضوعاتی چون دموکراسی، نفت، ناپایداری دولتها و مستشاران خارجی به بحث و بررسی می‌پرداخت و «اداره ایران به دست ایرانی»، مبنای همه فعالیتهای حزب و سرلوحه تمام مباحث و عملکرد آن بود. بر این اساس، در جریان اعطای امتیاز نفت به شرکتهای امریکایی و درخواست دولت شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمال در ۱۳۲۳ش، حزب با صدور قطعنامه‌ای، مخالفت خود را با واگذاری هرگونه امتیاز به دولتها یا شرکتهای بیگانه اعلام و پیشنهاد کرد استخراج نفت نیز به شرکتی داده شود که حداقل ۵۱% سهام آن متعلق به دولت ایران باشد.
[۲۲] شفق، ش ۱۴، ۶ آذر ۱۳۲۳، ص ۵.

حزب از دولتهای وقت، چون دولت ابراهیم حکیمی و محسن صدر، که با سیاستهای حزب مخالف بودند، انتقاد می‌کرد، ولی در مواقعی در مقام حمایت از همان دولت
[۲۳] تهران، نهضت آزادی ایران، ۱۳۶۱ش.
برمی‌آمد.


شفق، نخستین ترجمان حزب، با مدیریت شمس‌الدین جزایری از ۱۳۲۳ش در اختیار حزب قرار گرفت. جبهه، که در ۱۳۲۴ش انتشار یافت، در مواقع توقیف شفق جانشین آن بود. در خلال فعالیت نشریات اصلی، نشریات دیگری چون نبرد امروز، اخبار ایران، باستان، دانشگاه، و جوانان ایران نیز، هم‌زمان یا در مواقع توقیف آنها، ناشر افکار حزب بودند. حزب تا مدتها فاقد ترجمان رسمی بود و قدرت انتشار روزنامه مرتب را نداشت، ولی برای حفظ ارتباط با مردم، نشریات کوچکی چون دموکراسی و استقلال (۱۳۲۶ش) را منتشر می‌کرد، اما در دوران نهضت ملی شدن صنعت نفت، جبهه آزادی را، به عنوان ترجمان سازمان جوانان حزب ایران، در ۱۳۲۹ش منتشر کرد که از اسفند ۱۳۳۱ ترجمان مرکزی حزب ایران شد.
[۲۴] دادار، سال ۱، ش ۳۱، ۱۵ دی ۱۳۲۶، ص ۴.

سرمقاله‌های جراید حزب با جمله «جاوید باد ایران» ختم می‌شد. مرام سوسیالیستی حزب، از نظر توجه اساسی به آزادی و اعتقاد به دموکراسی و حقوق ذاتی انسانها، با سوسیالیسم احزاب چپ تفاوت داشت.
[۲۵] خسرو سعیدی، اللهیار صالح، ج۱، ص۱۴۱، ج ۱.
حزب با وجود تمایلات سوسیالیستی و گنجاندن موادی در حمایت از طبقه کارگر در برنامه خود، به بحث درباره حقوق کارگران و تقسیم مردم به طبقات گوناگون، نظیر طبقه کارگر و کشاورز و روشنفکر، رغبت چندانی نداشت
[۲۶] جبهه، سال ۱، ش ۱۳۴، ۴ اردیبهشت ۱۳۲۵، ص ۱.



حزب در برابر وقایع آذربایجان (۱۳۲۴ـ۱۳۲۵ش) سیاست دوگانه‌ای داشت. تا پیش از ائتلاف با حزب توده ایران دیدگاه منفی و در عین حال تردیدآمیز داشت و پشتوانه فعالیتهای فرقه دموکرات آذربایجان را نیروهای بیگانه حاضر در منطقه می‌دانست، ولی پس از ائتلاف با حزب توده در ۱۳۲۵ش، ضمن حمایت از جعفر پیشهوری، عملکرد فرقه را مثبت تلقی کرد
[۲۷] شفق، ش ۱۷۹، ۴ مهر ۱۳۲۴، ص ۱.
[۲۸] جبهه، ش ۱۸، ۲۸ آبان ۱۳۲۴، ص ۱.
[۲۹] نبرد امروز، دوره ۳، ش ۱۳، ۲۲ آذر ۱۳۲۵، ص ۱.
[۳۰] حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۱۰۲ـ۱۰۳.



حزب ایران در اواخر ۱۳۲۴ش نخستین ائتلاف خود را با حزب میهن، به رهبری کریم سنجابی، انجام داد و از آن پس نیز با نام حزب ایران به فعالیت خود ادامه داد
[۳۱] جبهه، سال ۱، ش ۱۱۸، ۱۶ فروردین ۱۳۲۵، ص ۱
«فعالیت حزب ایران و حزب توده در کنگاور و ائتلاف حزب میهن با حزب ایران»، سند ش ۰۰۰۸۰۴۲۹، میکروفیلم ش ۲۹۰۰۰۶۳۶۷، آرشیو سازمان اسناد ملی ایران دلایل ائتلاف، یکی بودن مرام و روش مبارزه دو حزب
[۳۲] کریم سنجابی، امیدها و ناامیدی‌ها: خاطرات سیاسی دکتر کریم سنجابی، ج۱، ص۷۲.
و تداوم فعالیت و حمایت از روی‌کار آمدن دولت مدافع آزادی بود.
[۳۳] حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۵۰ـ۵۳.
گفته‌اند که موقعیت حزب ایران با پیوستن به حزب میهن بهتر شد و از نفوذ کریم سنجابی در نواحی غربی کشور برخوردار گردید. افزون بر آن، حزب ایران با برخورداری از شعبه‌های حزب میهن در شهرستانها، نخستین شعبه‌های شهرستانی خود را به دست آورد.
[۳۴] رسول مهربان، بررسی مختصر احزاب بورژوازی لیبرال در مقابله با جنبش کارگری و انقلابی ایران، ج۱، ص۱۶.
[۳۵] احمد زیرک‌زاده، پرسش‌های بی‌پاسخ در سالهای استثنایی، ج۱، ص۹۱.
دومین ائتلاف حزب ایران با حزب توده بود. در اردیبهشت ۱۳۲۵، تشکیل جبهه «حمایت از صنایع داخلی» ــکه متشکل از حزب ایران، حزب توده و چند تشکل دیگر بود زمینه ائتلاف حزب ایران را با حزب توده فراهم کرد. پس از مباحثات فراوان میان طرفداران (عمدتآ فریور، صالح و سنجابی) و مخالفان،
[۳۶] پرسش‌های بی‌پاسخ در سالهای استثنایی، به‌کوشش ابوالحسن ضیاء ظریفی و خسرو سعیدی، تهران ۱۳۷۶ش.
حزب توده و حزب ایران در تیر ۱۳۲۵ با نام «جبهه مؤتلف احزاب آزادیخواه»، اعلامیه‌ای مشتمل بر اهداف جبهه صادر کردند. در این اعلامیه، ضمن تأکید بر استقلال سیاسی و اقتصادی کشور و مناسبات خوب با دولتهای آزادی‌خواه و اتحاد کارگران، از دیگر احزاب و جمعیتها و مطبوعات برای همکاری دعوت شد.
[۳۷] خسرو سعیدی، اللهیار صالح، ج۱، ص۱۴۳ـ۱۴۴.
[۳۸] حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۱۳.
[۳۹] حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۸۲ـ۸۴.
[۴۰] حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۹۲ـ۹۳.
چندی پس از آن، فرقه دموکرات کردستان، حزب سوسیالیست و کمیته مرکزی حزب جنگل به این ائتلاف پیوستند.
[۴۱] حزب ایران: مجموعه‌ای از اسناد و بیانیه‌ها، ۱۳۳۲ـ ۱۳۲۳، ج۱، ص۱۱۷ـ۱۱۸.
دلایل متعددی برای این ائتلاف ــکه پیامد ناگواری برای حزب ایران داشت ــ ذکر شده است. از جمله این‌که در آن زمان پیش‌بینی می‌شد ائتلاف با حزب توده به منزله مانوری سیاسی و در جهت حفظ مصالح کشور و تأیید سیاست دولت قوام‌السلطنه برای نزدیکی به شوروی و در نهایت حفظ آذربایجان از خطر تجزیه خواهد بود. در واقع حزب ایران با این ائتلاف، برخلاف مرام و تعهدات حزبی خود ــکه متمایز از احزاب چپ و راست بودــ عمل نمود.
[۴۲] احمد زیرک‌زاده، پرسش‌های بی‌پاسخ در سالهای استثنایی، ج۱، ص۹۳.
[۴۳] احمد زیرک‌زاده، پرسش‌های بی‌پاسخ در سالهای استثنایی، ج۱، ص۹۶ـ۹۸.
[۴۴] احمد زیرک‌زاده، پرسش‌های بی‌پاسخ در سالهای استثنایی، ج۱، ص۴۹۴ـ۴۹۵.
[۴۵] نورالدین کیانوری، خاطرات نورالدین کیانوری، ج۱، ص۹۵، تهران ۱۳۷۲ش.
[۴۶] شاپور بختیار، خاطرات شاپور بختیار: آخرین نخست‌وزیر رژیم پهلوی، ج۱، ص۲۶ـ۲۷.
[۴۷] کریم سنجابی، امیدها و ناامیدی‌ها: خاطرات سیاسی دکتر کریم سنجابی، ج۱، ص۷۵.
پیامد زیان‌بار ائتلاف، جدایی گروهی از اعضای حزب و تشکیل حزب وحدت ایران از سوی برخی انشعاب‌کنندگان بود.
[۴۸] حسین مکّی، خاطرات سیاسی حسین مکی، ج۱، ص۱۹ـ۲۰.
[۴۹] رسول مهربان، بررسی مختصر احزاب بورژوازی لیبرال در مقابله با جنبش کارگری و انقلابی ایران، ج۱، ص۳۳ـ ۳۴.
[۵۰] اسناد احزاب سیاسی ایران: ۱۳۲۰ـ۱۳۳۰ش، به کوشش بهروز طیرانی، ج۲، ص۴۳۱.
شرکت در دولت ائتلافی قوام‌السلطنه (۱۳۲۵ش) و همکاری با حزب توده در آن دولت، اشتباه دیگر حزب ایران بود. در آن دولت اللهیار صالح وزیر دادگستری شد.
[۵۱] غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست‌وپنج ساله ایران: از کودتا تا انقلاب، ج۱، ص۱۵۰ـ۱۵۱.
پس از سرکوب فرقه دموکرات آذربایجان، ائتلاف مذکور از هم پاشید و در دی ۱۳۲۵ کمیته مرکزی حزب ایران، رسمآ ائتلاف را لغو کرد و با تغییر موضع خود در برابر حوادث آذربایجان، پیشهوری را خائن و وطن‌فروش خواند. حزب همچنین دبیرکل جدیدی برگزید و از آن پس ابوالفضل قاسمی، اصغر گیتی‌بین و کریم سنجابی جای رهبران قبلی را گرفتند.
[۵۲] احمد زیرک‌زاده، پرسش‌های بی‌پاسخ در سالهای استثنایی، ج۱، ص۴۸۷.
[۵۳] رسول مهربان، بررسی مختصر احزاب بورژوازی لیبرال در مقابله با جنبش کارگری و انقلابی ایران، ج۱، ص۳۸ـ۳۹.
[۵۴] خسرو سعیدی، اللهیار صالح، ج۱، ص۱۴۷، ج ۱.



هم‌زمان با شکل‌گیری نهضت ملی شدن صنعت نفت، حزب ایران شعار ملی کردن صنعت نفت را مطرح کرد و برای تحقق آن اقداماتی صورت داد
[۵۵] احمد زیرک‌زاده، پرسش‌های بی‌پاسخ در سالهای استثنایی، ج۱، ص۵۰۱ـ۵۰۲.
[۵۶] گذشته، چراغ راه آینده است، ج۱، ص۵۳۳.
مصدق
[۵۷] محمد مصدق، خاطرات و تألمات دکتر محمد مصدق، ج۱، ص۲۲۹.
نوشته است نخستین‌بار حسین فاطمی شعار ملی کردن صنعت نفت را مطرح کرد.
پس از تشکیل جبهه ملی، فعالیت حزب تشدید شد و نخستین حزبی بود که به جبهه ملی پیوست.
[۵۸] غلامرضا نجاتی، جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ج۱، ص۸۶.

زب، بر پایه آرمان ملی‌گرایانه خود، از دکتر محمد مصدق حمایت کرد. پس از روی کار آمدن دولت مصدق، تعدادی از اعضای حزب در دولت مشارکت کردند. همچنین بسیاری از مشاوران نفتی مصدق از اعضای کمیته مرکزی حزب ایران بودند.
[۵۹] رسول مهربان، بررسی مختصر احزاب بورژوازی لیبرال در مقابله با جنبش کارگری و انقلابی ایران، ج۱، ص۷۴.



در ۱۳۳۱ش، با تشدید اختلافات درونی حزب، گروهی از اعضای حزب انشعاب کردند. انشعاب‌کنندگان، به رهبری محمد نخشب، پس از مدتی جمعیت آزادی مردم ایران را تشکیل دادند. از همان سال حزب در شهرستانها فعالیت گسترده‌ای آغاز کرد
[۶۰] حزب ایران: مجموعه‌ای از اسناد و بیانیه‌ها، ۱۳۳۲ـ ۱۳۲۳، ج۱، ص۲۸۱ـ ۲۸۳.
[۶۱] حزب ایران: مجموعه‌ای از اسناد و بیانیه‌ها، ۱۳۳۲ـ ۱۳۲۳، ج۱، ص۲۹۵ـ۲۹۶.
[۶۲] اسنادی از احزاب سیاسی در ایران: حزب ایران ـ حزب سعادت ملی ایران، ج۱، ص۴۵ـ ۴۸.
[۶۳] اسنادی از احزاب سیاسی در ایران: حزب ایران ـ حزب سعادت ملی ایران،ج۱، ص۵۸ـ۵۹.
[۶۴] اسنادی از احزاب سیاسی در ایران: حزب ایران ـ حزب سعادت ملی ایران، ج۱، ص۱۲۱ـ۱۲۴.

حزب ایران بیش از دیگر گروهها و احزاب به مصدق و اندیشه‌های وی وفادار ماند، ولی به علت گرایش شدید رهبران آن به احراز مناصب دولتی و اشتباهاتشان در این مقامها، در شکست نهضت ملی مؤثر بود.
[۶۵] غلامرضا نجاتی، جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ج۱، ص۸۶.
[۶۶] غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست‌وپنج ساله ایران: از کودتا تا انقلاب، ج۱، ص۱۵۰.
به گفته سحابی،
[۶۷] یداللّه سحابی، «خاطرات و خطرات»، ج۱، ص۶.
دکتر مصدق حزب را، به سبب استفاده اعضا از آن در احراز مناصب دولتی، «بنگاه کاریابی» می‌نامید؛ ولی به‌گفته بیانی، این مطلب صحت ندارد.


پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، فعالیت حزب ایران، همچون دیگر احزاب، ممنوع شد و معدودی از رهبران آن بازداشت و برخی نیز مخفی شدند. از آن پس تا زمان تشکیل جبهه ملی دوم در ۱۳۳۹ش، اعضای حزب فعالیت خود را از طریق نهضت مقاومت ملی ادامه دادند، ولی در پی بروز اختلاف، که ناشی از دیدگاه متفاوت رهبران نهضت به دولت کودتا بود، از نهضت جدا شدند. محافظه‌کاران، که حزب ایران در رأس آنان قرار داشت، معتقد بودند که دولت کودتا را باید پذیرفت، ولی به صورت «اپوزیسیون» عمل کرد؛ ولی جناح تندرو، دولت را غیرقانونی می‌دانستند.
[۶۸] غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست‌وپنج ساله ایران: از کودتا تا انقلاب، ج۱، ص۱۲۲.
[۶۹] غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست‌وپنج ساله ایران: از کودتا تا انقلاب، ج۱، ص۱۵۲.
[۷۰] رسول مهربان، بررسی مختصر احزاب بورژوازی لیبرال در مقابله با جنبش کارگری و انقلابی ایران، ج۱، ص۱۳۰.
[۷۱] مهدی بازرگان، خاطرات بازرگان: شصت سال خدمت و مقاومت، ج۱، ص۳۹۵.
در بهمن ۱۳۳۵ حزب، با صدور اعلامیه‌ای، دکترین (رهنامه) آیزنهاور را پذیرفت. مهم‌ترین حامی آن اللهیار صالح بود. این امر با اعتراض عده‌ای از نمایندگان مجلس شورای ملی و سنا و برخی جراید روبه‌رو شد و سرانجام نمایندگان طرحی را مبنی بر غیرقانونی شناختن حزب ایران تقدیم مجلس کردند. در ۱۳۳۶ش، کمیسیون دادگستری مجلس، حزب ایران را، به بهانه ائتلاف با حزب توده، غیرقانونی اعلام کرد، اما این طرح به تصویب نهایی نرسید.
[۷۲] رسول مهربان، بررسی مختصر احزاب بورژوازی لیبرال در مقابله با جنبش کارگری و انقلابی ایران، ج۱، ص۴۰.
[۷۳] احمد زیرک‌زاده، پرسش‌های بی‌پاسخ در سالهای استثنایی، ج۱، ص۴۸۱.
[۷۴] خسرو سعیدی، اللهیار صالح، ج۱، ص۱۶۵ـ۱۶۷.
[۷۵] مهدی بازرگان، خاطرات بازرگان: شصت سال خدمت و مقاومت، ج۱، ص۳۹۷.
در ۱۳۳۹ش، در پی آزادی نسبی فضای سیاسی، حزب ایران به همت کریم سنجابی و شاپور بختیار احیا شد و به همراه حزب مردم ایران، حزب پان‌ایرانیست و گروهی از جامعه سوسیالیستها به رهبری محمدعلی خنجی که از خلیل ملکی جدا شده بودند، جبهه ملی دوم را تأسیس کردند.
[۷۶] حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۱۶۱.
[۷۷] رسول مهربان، بررسی مختصر احزاب بورژوازی لیبرال در مقابله با جنبش کارگری و انقلابی ایران، ج۱، ص۱۴۹.
[۷۸] کریم سنجابی، امیدها و ناامیدی‌ها: خاطرات سیاسی دکتر کریم سنجابی، ج۱، ص۲۰۳ـ۲۰۵.
حیات سیاسی جبهه ملی دوم تا ۱۳۴۲ش دوام یافت و پس از فروپاشی آن، حزب ایران نیز، که از ارکان جبهه به شمار می‌رفت، امکان فعالیت علنی نیافت و از آن پس مخفیانه به فعالیت ادامه داد. در ۱۳۴۲ش، بسیاری از اعضای حزب را از مراکز اداری اخراج کردند
[۷۹] ۱۷۸، حزب ایران به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۱۷۰..



در اواخر ۱۳۴۲ش کنگره حزب ایران برگزار شد. در این کنگره، هفت تن برای عضویت در کمیته مرکزی انتخاب شدند و کریم سنجابی و جهانگیر حق‌شناس، از اعضای پیشین کمیته، کنار گذاشته شدند.
[۸۰] حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۱۸۵ـ۱۸۶.
از فعالیتهای حزب ایران در فاصله سالهای ۱۳۴۲ش تا اواسط دهه ۱۳۵۰ش، به جز تشکیل جلسه‌های نامنظم و تبادل نظر درباره مسائل سیاسی روز، اطلاع دیگری موجود نیست.
[۸۱] حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۲۲۵ـ۲۳۱.
[۸۲] حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۲۷۵ـ۲۷۶.
از ۱۳۵۶ش گروههای وابسته به جبهه ملی، از جمله حزب ایران، برای احیای جبهه ملی فعالیت کردند. این گروهها با صدور اعلامیه‌ای با امضای «شاخه پیشرو برای اتحاد نهضت مقاومت ملی ایران» و با نام جدید «اتحاد نیروهای جبهه ملی ایران» فعالیت خود را از سر گرفتند. آنان با شعار آزادی خواستار بازگشت امام خمینی به ایران شدند
[۸۳] حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۳۷۵ـ۳۷۹.
[۸۴] اطلاعات، ش ۱۵۶۹۹، ۸ شهریور ۱۳۵۷، ص ۴.
باقر قدیری‌اصلی، عضو حزب ایران، مصاحبه مورخ ۲۲ آبان ۱۳۸۵ و خسرو سعیدی، عضو حزب ایران، مصاحبه مورخ ۳۱ شهریور ۱۳۸۷، فعالیت حزب ایران را مستقل دانسته‌اند.


در ۱۳۵۷ش، برای تعیین مشی سیاسی حزب، جلساتی برگزار گردید. در جلسه دی ماه همان سال، بختیار به دبیرکلی حزب ایران برگزیده شد. پس از تشکیل دولت بختیار (۱۳۵۷ش)، به‌رغم حضور دو تن از اعضای حزب ایران در دولت، حزب به کانون فعالیت مخالفان و موافقان بختیار بدل شد. هواداران بختیار، با تسلط بر حزب، آن را به شکل کانون ضد انقلاب در آوردند. آنچه مسلّم است حزب ایران، با توجه به اعتقاد رهبرانش به حفظ اساس سلطنت، پس از پیروزی انقلاب اسلامی نقش مؤثری در کشور نداشت
[۸۵] نورالدین کیانوری، خاطرات نورالدین کیانوری، ج۱، ص۹۵.
[۸۶] رسول مهربان، بررسی مختصر احزاب بورژوازی لیبرال در مقابله با جنبش کارگری و انقلابی ایران، ج۱، ص۱۹۷.
و پس از مدتی، فعالیت آن ممنوع شد.


(۱) اسناد احزاب سیاسی ایران: ۱۳۲۰ـ۱۳۳۰ش، به کوشش بهروز طیرانی، تهران: سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۷۶ش.
(۲) اسنادی از احزاب سیاسی در ایران: حزب ایران ـ حزب سعادت ملی ایران، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰ش.
(۳) مهدی بازرگان، خاطرات بازرگان: شصت سال خدمت و مقاومت، تهران ۱۳۷۵ـ۱۳۷۷ش.
(۴) همو، مدافعات در دادگاه غیرصالح تجدیدنظر نظامی، تهران ۱۳۵۰ش.
(۵) شاپور بختیار، خاطرات شاپور بختیار: آخرین نخست‌وزیر رژیم پهلوی، (تهران) ۱۳۸۰ش.
(۶) علیقلی بیانی و نظام‌الدین موحد، «تاریخچه حزب ایران به مناسبت شصتمین سال تأسیس»، حافظ، ش ۷ (مهر ۱۳۸۳).
(۷) حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴ش.
(۸) حزب ایران: مجموعه‌ای از اسناد و بیانیه‌ها، ۱۳۳۲ـ ۱۳۲۳، به‌کوشش مسعود کوهستانی‌نژاد، تهران: شیرازه، ۱۳۷۹ش.
(۹) احمد زیرک‌زاده، پرسش‌های بی‌پاسخ در سالهای استثنایی، به‌کوشش ابوالحسن ضیاء ظریفی و خسرو سعیدی، تهران ۱۳۷۶ش.
(۱۰) یداللّه سحابی، «خاطرات و خطرات»، (مصاحبه)، صبح امروز، سال ۱، ش ۹، ۳ دی ۱۳۷۷.
(۱۱) خسرو سعیدی، اللهیار صالح، ج ۱، تهران ۱۳۶۷ش.
(۱۲) کریم سنجابی، امیدها و ناامیدی‌ها: خاطرات سیاسی دکتر کریم سنجابی، لندن ۱۳۶۸ش.
(۱۳) شورای انقلاب و دولت موقت، تهران: نهضت آزادی ایران، ۱۳۶۱ش.
(۱۴) محمدعلی کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران: از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی، ترجمه محمدرضا نفیسی و کامبیز عزیزی، تهران ۱۳۷۲ش.
(۱۵) نورالدین کیانوری، خاطرات نورالدین کیانوری، تهران ۱۳۷۲ش.
(۱۶) گذشته، چراغ راه آینده است، ویراستار بیژن نیک‌بین، تهران: نیلوفر، ۱۳۶۲ش.
(۱۷) محمد مصدق، خاطرات و تألمات دکتر محمد مصدق، به‌کوشش ایرج افشار، تهران ۱۳۶۵ش.
(۱۸) حسین مکّی، خاطرات سیاسی حسین مکی، تهران ۱۳۶۸ش.
(۱۹) رسول مهربان، بررسی مختصر احزاب بورژوازی لیبرال در مقابله با جنبش کارگری و انقلابی ایران، تهران ۱۳۶۰ش.
(۲۰) غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست‌وپنج ساله ایران: از کودتا تا انقلاب، تهران ۱۳۷۱ش.
(۲۱) غلامرضا نجاتی، جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، تهران ۱۳۶۸ش.
(۲۲) Ervand Abrahamian, Iran between two revolutions, Princeton, NJ ۱۹۸۳.


۱. مهدی بازرگان، خاطرات بازرگان: شصت سال خدمت و مقاومت، ج۱، ص۲۴۳.
۲. مهدی بازرگان، خاطرات بازرگان: شصت سال خدمت و مقاومت، ج۱، ص۱۰۲.
۳. مهدی بازرگان، خاطرات بازرگان: شصت سال خدمت و مقاومت، ج۱، ص۱۰۶.
۴. Ervand Abrahamian, Iran between two revolutions, Princeton, NJ ۱۹۸۳، ص۱۸۸.
۵. مهدی بازرگان، خاطرات بازرگان: شصت سال خدمت و مقاومت، ج۱، ص۱۰۸ـ۱۰۹.
۶. نورالدین کیانوری، خاطرات نورالدین کیانوری، ج۱، ص۹۵.
۷. حسین مکّی، خاطرات سیاسی حسین مکی، ج۱، ص۱۸.
۸. علیقلی بیانی و نظام‌الدین موحد، «تاریخچه حزب ایران به مناسبت شصتمین سال تأسیس»، ج۱، ص۶۹.
۹. مصاحبه مورخ ۱۰ آبان ۱۳۸۵، علیقلی بیانی و نظام‌الدین موحد، «تاریخچه حزب ایران به مناسبت شصتمین سال تأسیس»، حافظ، ش ۷ (مهر ۱۳۸۳).
۱۰. حسین مکّی، خاطرات سیاسی حسین مکی، ج۱، ص۱۹.
۱۱. حسین مکّی، خاطرات سیاسی حسین مکی، ج۱، ص۱۹.
۱۲. خسرو سعیدی، اللهیار صالح، ج۱، ص۱۴۲.
۱۳. خسرو سعیدی، اللهیار صالح، ج۱، ص۱۴۲.
۱۴. شفق، ش ۱۴، ۶ آذر ۱۳۲۳، ص ۵.
۱۵. اسناد احزاب سیاسی ایران: ۱۳۲۰ـ۱۳۳۰ش، به کوشش بهروز طیرانی، ج۱، ص۱۸۴ـ۱۸۵
۱۶. تهران: نهضت آزادی ایران، ۱۳۶۱ش.
۱۷. حسین مکّی، خاطرات سیاسی حسین مکی، ج۱، ص۱۹.
۱۸. احمد زیرک‌زاده، پرسش‌های بی‌پاسخ در سالهای استثنایی، ج۱، ص۸۰.
۱۹. Ervand Abrahamian, Iran between two revolutions, Princeton, NJ ۱۹۸۳، ص۲۵۳.
۲۰. محمدعلی کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران، از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی، ج۱، ص۱۹۲
۲۱. حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۲۱۵.
۲۲. شفق، ش ۱۴، ۶ آذر ۱۳۲۳، ص ۵.
۲۳. تهران، نهضت آزادی ایران، ۱۳۶۱ش.
۲۴. دادار، سال ۱، ش ۳۱، ۱۵ دی ۱۳۲۶، ص ۴.
۲۵. خسرو سعیدی، اللهیار صالح، ج۱، ص۱۴۱، ج ۱.
۲۶. جبهه، سال ۱، ش ۱۳۴، ۴ اردیبهشت ۱۳۲۵، ص ۱.
۲۷. شفق، ش ۱۷۹، ۴ مهر ۱۳۲۴، ص ۱.
۲۸. جبهه، ش ۱۸، ۲۸ آبان ۱۳۲۴، ص ۱.
۲۹. نبرد امروز، دوره ۳، ش ۱۳، ۲۲ آذر ۱۳۲۵، ص ۱.
۳۰. حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۱۰۲ـ۱۰۳.
۳۱. جبهه، سال ۱، ش ۱۱۸، ۱۶ فروردین ۱۳۲۵، ص ۱
۳۲. کریم سنجابی، امیدها و ناامیدی‌ها: خاطرات سیاسی دکتر کریم سنجابی، ج۱، ص۷۲.
۳۳. حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۵۰ـ۵۳.
۳۴. رسول مهربان، بررسی مختصر احزاب بورژوازی لیبرال در مقابله با جنبش کارگری و انقلابی ایران، ج۱، ص۱۶.
۳۵. احمد زیرک‌زاده، پرسش‌های بی‌پاسخ در سالهای استثنایی، ج۱، ص۹۱.
۳۶. پرسش‌های بی‌پاسخ در سالهای استثنایی، به‌کوشش ابوالحسن ضیاء ظریفی و خسرو سعیدی، تهران ۱۳۷۶ش.
۳۷. خسرو سعیدی، اللهیار صالح، ج۱، ص۱۴۳ـ۱۴۴.
۳۸. حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۱۳.
۳۹. حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۸۲ـ۸۴.
۴۰. حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۹۲ـ۹۳.
۴۱. حزب ایران: مجموعه‌ای از اسناد و بیانیه‌ها، ۱۳۳۲ـ ۱۳۲۳، ج۱، ص۱۱۷ـ۱۱۸.
۴۲. احمد زیرک‌زاده، پرسش‌های بی‌پاسخ در سالهای استثنایی، ج۱، ص۹۳.
۴۳. احمد زیرک‌زاده، پرسش‌های بی‌پاسخ در سالهای استثنایی، ج۱، ص۹۶ـ۹۸.
۴۴. احمد زیرک‌زاده، پرسش‌های بی‌پاسخ در سالهای استثنایی، ج۱، ص۴۹۴ـ۴۹۵.
۴۵. نورالدین کیانوری، خاطرات نورالدین کیانوری، ج۱، ص۹۵، تهران ۱۳۷۲ش.
۴۶. شاپور بختیار، خاطرات شاپور بختیار: آخرین نخست‌وزیر رژیم پهلوی، ج۱، ص۲۶ـ۲۷.
۴۷. کریم سنجابی، امیدها و ناامیدی‌ها: خاطرات سیاسی دکتر کریم سنجابی، ج۱، ص۷۵.
۴۸. حسین مکّی، خاطرات سیاسی حسین مکی، ج۱، ص۱۹ـ۲۰.
۴۹. رسول مهربان، بررسی مختصر احزاب بورژوازی لیبرال در مقابله با جنبش کارگری و انقلابی ایران، ج۱، ص۳۳ـ ۳۴.
۵۰. اسناد احزاب سیاسی ایران: ۱۳۲۰ـ۱۳۳۰ش، به کوشش بهروز طیرانی، ج۲، ص۴۳۱.
۵۱. غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست‌وپنج ساله ایران: از کودتا تا انقلاب، ج۱، ص۱۵۰ـ۱۵۱.
۵۲. احمد زیرک‌زاده، پرسش‌های بی‌پاسخ در سالهای استثنایی، ج۱، ص۴۸۷.
۵۳. رسول مهربان، بررسی مختصر احزاب بورژوازی لیبرال در مقابله با جنبش کارگری و انقلابی ایران، ج۱، ص۳۸ـ۳۹.
۵۴. خسرو سعیدی، اللهیار صالح، ج۱، ص۱۴۷، ج ۱.
۵۵. احمد زیرک‌زاده، پرسش‌های بی‌پاسخ در سالهای استثنایی، ج۱، ص۵۰۱ـ۵۰۲.
۵۶. گذشته، چراغ راه آینده است، ج۱، ص۵۳۳.
۵۷. محمد مصدق، خاطرات و تألمات دکتر محمد مصدق، ج۱، ص۲۲۹.
۵۸. غلامرضا نجاتی، جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ج۱، ص۸۶.
۵۹. رسول مهربان، بررسی مختصر احزاب بورژوازی لیبرال در مقابله با جنبش کارگری و انقلابی ایران، ج۱، ص۷۴.
۶۰. حزب ایران: مجموعه‌ای از اسناد و بیانیه‌ها، ۱۳۳۲ـ ۱۳۲۳، ج۱، ص۲۸۱ـ ۲۸۳.
۶۱. حزب ایران: مجموعه‌ای از اسناد و بیانیه‌ها، ۱۳۳۲ـ ۱۳۲۳، ج۱، ص۲۹۵ـ۲۹۶.
۶۲. اسنادی از احزاب سیاسی در ایران: حزب ایران ـ حزب سعادت ملی ایران، ج۱، ص۴۵ـ ۴۸.
۶۳. اسنادی از احزاب سیاسی در ایران: حزب ایران ـ حزب سعادت ملی ایران،ج۱، ص۵۸ـ۵۹.
۶۴. اسنادی از احزاب سیاسی در ایران: حزب ایران ـ حزب سعادت ملی ایران، ج۱، ص۱۲۱ـ۱۲۴.
۶۵. غلامرضا نجاتی، جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ج۱، ص۸۶.
۶۶. غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست‌وپنج ساله ایران: از کودتا تا انقلاب، ج۱، ص۱۵۰.
۶۷. یداللّه سحابی، «خاطرات و خطرات»، ج۱، ص۶.
۶۸. غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست‌وپنج ساله ایران: از کودتا تا انقلاب، ج۱، ص۱۲۲.
۶۹. غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست‌وپنج ساله ایران: از کودتا تا انقلاب، ج۱، ص۱۵۲.
۷۰. رسول مهربان، بررسی مختصر احزاب بورژوازی لیبرال در مقابله با جنبش کارگری و انقلابی ایران، ج۱، ص۱۳۰.
۷۱. مهدی بازرگان، خاطرات بازرگان: شصت سال خدمت و مقاومت، ج۱، ص۳۹۵.
۷۲. رسول مهربان، بررسی مختصر احزاب بورژوازی لیبرال در مقابله با جنبش کارگری و انقلابی ایران، ج۱، ص۴۰.
۷۳. احمد زیرک‌زاده، پرسش‌های بی‌پاسخ در سالهای استثنایی، ج۱، ص۴۸۱.
۷۴. خسرو سعیدی، اللهیار صالح، ج۱، ص۱۶۵ـ۱۶۷.
۷۵. مهدی بازرگان، خاطرات بازرگان: شصت سال خدمت و مقاومت، ج۱، ص۳۹۷.
۷۶. حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۱۶۱.
۷۷. رسول مهربان، بررسی مختصر احزاب بورژوازی لیبرال در مقابله با جنبش کارگری و انقلابی ایران، ج۱، ص۱۴۹.
۷۸. کریم سنجابی، امیدها و ناامیدی‌ها: خاطرات سیاسی دکتر کریم سنجابی، ج۱، ص۲۰۳ـ۲۰۵.
۷۹. ۱۷۸، حزب ایران به روایت اسناد ساواک، ج۱، ص۱۷۰..
۸۰. حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۱۸۵ـ۱۸۶.
۸۱. حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۲۲۵ـ۲۳۱.
۸۲. حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۲۷۵ـ۲۷۶.
۸۳. حزب ایران به روایت اسناد ساواک، تألیف سیاوش یاری، ج۱، ص۳۷۵ـ۳۷۹.
۸۴. اطلاعات، ش ۱۵۶۹۹، ۸ شهریور ۱۳۵۷، ص ۴.
۸۵. نورالدین کیانوری، خاطرات نورالدین کیانوری، ج۱، ص۹۵.
۸۶. رسول مهربان، بررسی مختصر احزاب بورژوازی لیبرال در مقابله با جنبش کارگری و انقلابی ایران، ج۱، ص۱۹۷.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حزب ایران»، شماره۶۰۷۷.    

رده‌های این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام




جعبه ابزار