حرکت بسیط و مرکب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حرکت در
زبان فارسی به معنای جنبش، در لغت فرانسه معادل Mouvement است و معادل انگلیسی آن واژههای Movement ،Motion، Move میباشد.
حرکت در مقابل
سکون است و در نظر قدما تعاریف گوناگون دارد.
مشهورترین تعریف آن عبارتست از نحوه وجودی که شی به واسطه آن به تدریج از قوه به سوی فعل میرود و تدریجی بودن آن بدین معناست که اجزایی که برای وجود آن فرض میشود در
زمان واحد با هم جمع نمیشوند بلکه در طول زمان به وجود میآیند.
به عبارت دیگر مقصود از تدریجی بودن حرکت این است که هر یک از حدود و اجزای فرضی وجود آن، فعلیت جزء فرضی پیشین و قوه جزء پسین میباشد.
تدریج یک امر بدیهی است و با کمک حس شناخته میشود
و مقصود از تدریج واقع شدن در زمانهای یکی پس از دیگری است.
بسیط در لغت به معنی ساده و
مرکب به معنی آمیخته است. حرکت بسیط و مرکب که نام دیگر
حرکت عرضی و طولی میباشد، عبارتست از وقوع حرکت و تغییر تدریجی در ماهیتهای نوعی.
امام خمینی موجودات را به دو قسم ثابت و متغیر تقسیم کرده و بر این باور است که ثابت بودن ذات مقدس حق موافق مشرب عرفانی است که هیچ تغییر و حرکتی در ذات او نیست. از موجودات امکانی از حیث ذات، هویتشان متغیر و بلکه ماهیتشان قابل تبدیل است و حقیقتشان از نیستی به سوی هستی دائماً در حال تبدل و تغیر است.
امام خمینی عالم ماده را عالم کون و فساد و دنیا را دار تغییر و تصرم میداند
و معتقد است حیات امکان ملازم با حرکت آنهاست. البته درک دقیق حقیقت حرکت، متوقف بر درک امتداد است و امتداد نیز به دو قسم است:
۱- امتداد پایدار، امتدادی است که جایز است اجزای فرضی آن با هم موجود باشند؛ مانند امتدادهای مکانی اعم از خط، سطح، حجم.
۲-امتداد ناپایدار یا سیال، مانند زمان که ممکن نیست اجزای فرضی آن با هم اجتماع در وجود داشته باشند، بلکه باید یکی معدوم و دیگری موجود باشد.
به اعتقاد ایشان تغییر زمانی به دو نحو است، تغییر مستمر یا
حرکت توسطیه، تغییر تدریجی یا
حرکت قطعیه. اگر تغییر زمانی را غیر منطبق بر زمان در نظر بگیریم آن را تغییر مستمر یا حرکت توسطیه گویند که عبارت از بودن متحرک بهگونهای که هر حدی از حدود مسافت که ملاحظه شود قبل از آن وصول به آن حدّ، در آن نبوده و بعد از آنِ وصول به آن حدّ نیز در آن نخواهد بود.
اما اگر تغییر زمانی شیء که در طول مدتی از زمان، تحقق مییابد منطبق بر زمان باشد تغییر تدریجی یا حرکت
قطعیه است. به اعتقاد امام خمینی حرکت
قطعیه از ملاحظه حرکت توسطیه به اعتبار نسبت به حدود مسافت حاصل میشود که خود یک امتداد سیال است، اگرچه حرکت
قطعیه، تدریجی الحدوث است لکن قار بوده و دارای بقاء است؛ ولی بقای آن مناسب حال اوست. امام خمینی این محذور را که اگر
زمان، مقدار حرکت
قطعیه باشد در این صورت مقدار (زمان) موجود بوده و متقدر (حرکت
قطعیه) موجود نمیباشد را نقد و بررسی کرده است.
در حرکت عرضی (حرکتی که در ماهیتهای نوعی زیر مجموعه یک
جنس قریب که در عرض یکدیگرند نه در طول هم، روی دهد)،
موضوع حرکت در تمام مراحل حرکت ثابت است و همان موضوع اولیه تا اخرین مرحله،
موضوع میباشد و در هر مرحله به نحو "خلع و لبس" این موضوع صورتی را پذیرفته، حرکتی را تشکیل میدهد و سپس با از دست دادن آن صورت که " خلع" نامیده میشود صورت جدیدی را میپذیرد و به این علت که موضوع همیشه ثابت است و تغییر نمیکند، از بساطت خارج نمیشود و تا آخرین مرحله از حرکت در میان ماهیتهای نوعی موجود تحت یک
جنس قریب که در عرض یکدیگر قرار دارند، واحد است و صورتی را بر روی صورت دیگر نمیپذیرد تا مرکب شود، این نوع حرکت را حرکت بسیط مینامند.
در
حرکت طولی (حرکتی که در ماهیتهای نوعی یک سلسله که از بالا به پایین بر یکدیگر مترتب میباشند صورت میپذیرد. حرکتی که از نوع عالی آغاز شده و به نوع متوسط رسیده و سرانجام به نوع اخیر پایان مییابد)،
موضوع حرکت در هر یک از حدود حرکت تغییر میکند. در یک مرحله ماده اولی، موضوع حرکت است، در مرحله بعد ماده اولی همراه با صورت نخستین، موضوع حرکت است و به همین ترتیب در هر مرحله از حرکت، موضوع متحول میگردد، ولی این تغییر موضوع که در
فلسفه به "لبس بعد از لبس" معروف است، به صورت کامل گشتن میباشد؛ یعنی در هر مرحله از حرکت، کمالی بر موضوع پیشین افزوده میشود؛ زیرا در هر یک از حدود حرکت، فعلیت آن حد و قوه حد پس از آن مجموعا قوه برای فعلیت حرکت بعدی و حد بعدی حرکت میشوند.
البته در این حرکت، وقتی صورت دوم بر روی صورت اول قرار میگیرد، فعلیت نوع را همان صورت دوم تشکیل میدهد و همه آثار مترتب بر شیء از آن صورت سرچشمه میگیرد و به همان صورت تعلق دارد؛ زیرا هر حکمی که برای چیزی ثابت میشود از ناحیه فعلیت آن شیء است و فعلیت فقط یک مرتبه است و فعلیت دوم مستلزم از بین رفتن فعلیت قبلی است وگرنه فعلیتهای متعدد موجب این میشود که یک شیء در عین اینکه یک شیء است، چند شیء باشد
به این بیان که به نظر
ملاصدرا و پیروان او، در یک
مرکب حقیقی ، فعلیتهای متعدد نمیتواند وجود داشته باشد. از این رو در حرکت طولی که به حرکت مرکب و حرکت اشتدادی نیز معروف است، صورت پیشین با آمدن صورت جدید فعلیت خود را از دست میدهد و جزء ماده صورت جدید میگردد و از این رو، همه آثاری که از مرکب صدور مییابد، به صورت اخیر آن که تنها فعلیت آن است نسبت داده میشود.
•
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «حرکت بسیط». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.