حدیث کساء
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رویداد کساء یکی از مهمترین
حوادث روشنگر تاریخ زندگی
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در جهت معرفی پیشوایان و راهنمایان امت
اسلام و یکی از نقاط روشن و بر جسته خصائص و فضایل
اهلبیت گرامی ایشان است.
حدیث کساء از
احادیث مشهور بین خاصه و عامه که در
کتب فریقین به طرق و اسانید مختلف بیان شده است و مبدا اصطلاحاتی همچون
اصحاب کساء،
آل عباء پنج تن آل عبا و... گردیده است.
اصل
حدیث ـ به مقدار مسلم و مورد اتفاق در تمامی آثار شیعه و سنی ـ چنین است که روزی
پیامبر اکرم و
حضرت امیر و
فاطمه زهرا و
حسن و
حسین (علیهمالسّلام) در منزل حضرت فاطمه یا
ام سلمه گرد هم آمدند، پیامبر بالاپوشی بر سر خود و آن چهار تن دیگر افکند، و در آن حال چنین
دعا کرد: «خدایا اینان اهلبیت و ویژگان منند، پس هر پلیدی را از ایشان بزدای و آنان را (از هر عیب و
گناه) پاک و مطهر بدار» پس از آن
جبرئیل فرود آمد، و
آیه تطهیر: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»
را فرود آورد.
قسمتهایی از متون این
حدیث شریف که در کتب معتبره و
صحاح و
تفاسیر عامه،
روایت شده، در مقاله اهلبیت، دائرة المعارف تشیع
بیان شده است، و خلاصه آنها بنا به تحقیق استاد
سید مرتضی عسکری چنین است: «روزی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در
حجره ام سلمه ـ یکی از همسران با فضیلت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حضور داشت، چون رحمت خاص الهی را در حال فرود آمدن دید: فرمود: فرا خوانید، فرا خوانید. گفتند: چه کسی را ای رسول خدا؟ فرمود : اهلبیت مرا، علی و فاطمه و حسن و حسین را. و چون ایشان اطراف پیامبر جمع شدند. بالاپوشی از موی سیاه که نقش جهاز
شتر بر آن بود (مرط مرحل) بر خود و ایشان افکند سپس گفت: «اللهم هؤلاء آلی فصل علی محمد و آل محمد» پس
خداوند آیه تطهیر را نازل فرمود (
حدیث الکساء عند اهل السنه).
بین
شیعه امامیه متن خاصی از
حدیث کساء به روایت از
حضرت زهرا (علیهاالسّلام) منقول است که در مجالس و محافل به قصد تبرک و
توسل برای قضای حاجات و رفع مشکلات و شفای بیماران و دفع ناملایمات خوانده میشود و آثار شگفتی از آن به
تجربه رسیده است، خلاصه آن متن بدین ترتیب است که: «رسول اکرم به دیدار دخترش فاطمه (سلاماللهعلیهم) آمد، بالاپوشی خواست و به روی خود افکند، امام حسن و امام حسین و امیرمؤمنان (علیهمالسّلام) یکی پس از دیگری از در وارد شده،
عطر مخصوص رسول خدای را استشمام نموده، به سویش دویده، رخصت طلبیده، در زیر آن بالاپوش قرار گرفتند، آنگاه حضرت فاطمه نیز به آن جمع پیوست، و پیامبر برای آنان دعا کرد، پیک
وحی فرود آمد، و آیه تطهیر را آورد، و از سوی
خداوند تاکید نمود که خداوند
جهان و هر چه در آن است را به طفیل وجود این خمسه طیبه آفریده است».
احادیثی که درباره رویداد کساء به ما رسیده است هر یک تنها به بخشی از این واقعه اشاره دارد. از این رو برای ارائه تصویر تقریباً کامل از این واقعه، باید از همه این
روایات، بهره جست. با این تفاصیل خواهیم کوشید تصویری تقریباً کاملی از این رویداد ارائه گردد:
«روزی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به خانه
همسر خود، امسلمه میآیند؛ در بدو ورود به ایشان تاکید میکنند که به هیچ کس اجازه ورود ندهد. از سویی دیگر، در آن
روز، دخترش فاطمه (سلاماللهعلیهم) غذایی (کاچی یا حریره) برای
پدر تهیه دیده و آن را در دیگ کوچکی آماده کرده، در طبقی نهاده راهی خانه پدر میشود.
امسلمه نتوانست مانع ورود ایشان به منزل شود ایشان به حضور پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میرسند. رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از ایشان میخواهند که همسر و دو فرزندش را نیز همراه بیاورد.
ایشان بیدرنگ به خانه باز میگردند و از همسر و دو فرزندشان میخواهند که رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را اجابت کنند.
طولی نمیکشد که ایشان همراه شوهر و دو
فرزند خردسالش به خانه پدر وارد میشوند. سفره پهن میشود با اینکه عادت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) این بود که بدون همسرش غذا نمیخورد؛ اما آن روز استثنائاً از همسرش برای تناول غذا، دعوت به عمل نمیآورند.
اگر امروز امسلمه بر این سفره بنشیند فردا سخن خداوند درباره اهلبیت (علیهالسّلام) به گونهای دیگر تفسیر خواهد شد. از این رو آنها خود بر سفره مینشینند. غذا تناول میشود جبرئیل نازل میشود و این آیه را میآورد: «....انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً»
«بدرستی که خدا خواست که تنها شما اهلبیت را از آلودگیها پاک گرداند و کاملاً پاک و پاکیزه گردانید.»
حضرت، علی (علیهالسّلام) را در رو برو و حسن و حسین (علیهالسّلام) را در سمت راست و چپش و فاطمه (سلاماللهعلیهم) را در پشت سرش مینشاند. سپس عبای خیبری بر سر آنها میاندازد،
پس آنگاه
دست راستش را از
عبا بیرون آورده به سوی
آسمان دراز کردند
و سه بار فرمودند:
«اللهم هؤلاء اهل بیتی و عترتی
فاذهب عنهم الرجس یتطهرهم تطهیراً»
«بارالها اینان فقط، اهل بیت منند پس هر گونه
پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان».
تا اینجا امسلمه که در گوشه اتاق مشغول خواندن
نماز بود
و کم و بیش ناظر این رویداد بود، دیگر تاب نمیآورد و جلو میآید تا او نیز از این فضای معنوی بهرهمند گردد. سپس گوشه عبا را بلند کرده، سرش را داخل در کساء میکند و میگوید: «ای رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) من هم با شمایم؟»
حضرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کساء را از دست او میکشد و مانع از ورود او به جمع اهل بیتش شده
و میفرمایند: «تو مقام خودت را داری تو بر خیر هستی
تو از همسران رسول خدایی؛ اما اهلبیت من آنانند».
بعضی از مفسران اهل سنت
حدیثی را از عکرمه نقل کردهاند که «از آنجا که ابتدای این آیه درباره
زنان رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بحث میکند پس منظور از اهلبیت در این آیه نیز، همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هستند.»
این در حالی است که خود پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در زمان حیات مبارکشان صریحاً بیان فرموده بودند که منظور از اهل بیت در این آیه، ایشان و علی (علیهالسّلام) و فاطمه (سلاماللهعلیهم) و حسن و حسین (علیهالسّلام) هستند.
محدثان بیشماری هم، چه
شیعه و چه
سنی، روایات فراوانی از رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
صحابه و
تابعین و نیز از
ائمه اطهار (علیهالسّلام) در کتب تفسیر و روایی خود ذکر کردهاند مبنی بر اینکه این آیه درباره اصحاب کساء نازل شده است.
حدیث کساء از حیث سند، قطعی و غیر قابل تردید بوده و
محدثان و راویان بسیاری در کتب معتبر خویش از آن یاد کردهاند به گونهای که نقل آن به حد تواتر رسیده است. قراین بسیاری نیز دلالت بر درستی این
حدیث دارد به طوری که نمیتوان در وقوع این رویداد تردیدی به خود راه داد. بسیاری از مفسران بزرگ در کتب تفسیر خود، از جمله طبری در
جامع البیان،
ابن ابیحاتم در تفسیر قرآن العظیم،
فرات کوفی در تفسیر کوفی،
حسکانی در
شواهد التنزیل و
سیوطی در
درالمنثور ،
شیخ طوسی در تبیان
و دیگر مفسران هر یک به نوبه خود روایات فراوانی را در اینباره نقل کردهاند. حتی از همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مانند
عایشه نیز
حدیث کسا نقل شده است.
از تفحصات علما و محققین چنین بر میآید که به جز
عروة بن زبیر که راوی اصلی او نیز عایشه بوده، کس دیگری یافت نمیشود که معتقد باشد واقعه کسا در خانه عایشه رخ داده بلکه با توجه به حجم روایاتی که به نزول این آیه در منزل امسلمه تصریح کردهاند، جای هیچگونه تردیدی باقی نمیماند که آلزبیر این مطلب را از پیش خود ساخته و پرداختهاند.
مجموع روایاتی که در اینباره وارد شده ثابت میکند که نزول آیه تطهیر و رویداد کساء بیتردید در خانه امسلمه واقعه شده است. عایشه نیز بر این حقیقت اعتراف دارد چنانکه از ابوعبدالله جدلی روایت شده که بر عایشه وارد شدم و گفتم این آیه در کجا نازل شده است؟ او گفت: «در خانه امسلمه.»
در روایت دیگری امسلمه میگوید: «اگر از عایشه بپرسی به تو خواهد گفت که این آیه در خانه من نازل شده است.»
متن دعای پیامبرخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و بسیاری از
احادیثی که واقعه کساء را روایت کردهاند به روشنی نشان میدهند که این رویداد، در پی نزول آیه تطهیر و در جهت تفسیر و تبیین آن تحقق یافته است نقل شده که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در پایان
عمر پر برکتشان آنها را دعا مینموده و آنها را اهل بیت خود میخوانده است. بعد از نزول این آیه رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هر روز قبل از
نماز صبح بر در خانه علی (علیهالسّلام) و فاطمه (سلاماللهعلیهم) میآمدند و به آنها چنین خطاب میکردند: «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»....بعد دستگیره در را میگرفتند و میفرمودند: «یرحمکم الله، الصلاة، انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً»
و این کار را تا زمانی که از دنیا رحلت کردند ادامه میدادند.
ابیالحمراء خادم حضرت روایت کرده که رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نه یا ده ماه هر روز صبح قبل از
طلوع فجر بر در خانه علی (علیهالسّلام) آمده، دستگیره در را گرفته، میفرمود: «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ الصلاة، یرحمکم الله انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا».
عطیه عوفی از
ابوسعید خدری و
انس بن مالک نیز
احادیث مشابهی را نقل کرده است
و این دلالت بر اهمیت این رویداد دارد و اینکه این واقعه نه یک رویداد معمولی که بعدها ارزش پیدا کرده؛ بلکه یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ زندگی رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در زمینه معرفی پیشوایان و راهنمایان آینده جامعه اسلامی است. این رویداد بزرگ همواره بعنوان افتخاری بزرگ و فضیلتی انکار نشدنی مورد احتجاج و مباهات ائمه معصومین واقع شده و از آن بعنوان سند افتخار بهره جستهاند؛ چنانکه امام علی (علیهالسّلام) بر آن در روز شورا بدان احتجاج کرده
امام حسن (علیهالسّلام) بعد از
صلح با
معاویه در آخرین سخنرانیهای خود در
کوفه این امر را متذکر شده
و در ماجرایی که میان ایشان و
عمرو عاص واقع شد به او فرمود: «از من دور شو که تو پلیدی و ما خاندان پاکی هستیم که خداوند پلیدی را از ما دور کرده و پاکمان گردانیده است.»
سخنان مشابهی هم از امام حسین (علیهالسّلام) در برخورد با مروان حکم گزارش شده است.
امام سجاد نیز بعد از
واقعه کربلا، در
شام این فضیلت را یادآور شده و خود را مصداق اهلبیت معرفی کردند. ضمن اینکه بسیاری از صحابه نیز از این واقعه نزد
دوست و
دشمن به نیکویی یاد کردهاند.
مضمون
حدیث ثقلین و تاکید پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر این نکته که
قرآن و اهلبیت تا
روز قیامت با هم هستند و جامعه اسلامی موظف به پیروی از آنان است به روشنی دلالت دارد بر اینکه مصادیق اهلبیت (علیهالسّلام) به اصحاب کساء که آخرین آنان پنجاه سال بعد از رحلت رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به
شهادت رسید محدود نمیشوند، بلکه چنان که در شماری از روایات اهلبیت (علیهالسّلام) بدان تصریح گردیده است نه تن از فرزندان حسین (علیهالسّلام) نیز بدان افزوده میشوند.
علی (علیهالسّلام) در جواب سؤالی که از ایشان، درباره معنای قول رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در مورد «ثقلین» شد، در تبیین معنای عترت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، میفرمایند: انا و حسن و حسین و الائمه من ولد الحسین تاسعهم مهدیهم و قائمهم لا یفارقون کتاب الله ولایفارقهم حتی یردوا علی رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حوضه.
اما آنچه که امروزه به عنوان
حدیث کساء شایع شده پایه و اساسی ندارد. این متن در هیچ یک از کتب معتبر فریقین وجود ندارد حتی کتابهایی که هدف آنها جمعآوری
احادیث منسوب به اهلبیت (علیهالسّلام) بوده مانند
بحارالانوار نیز ذکری از این
حدیث نکردند. گویا نخستین کتابی که این متن را بیسند نقل کرده است چنان که
محدث قمی بدان اشاره کرده است کتاب المنتخب است.
این بدان معناست که از صدر
اسلام تا حدود هزار سال بعد، از این متن، هیچ اثری در کتب
حدیثی دیده نمیشود.
سلسله سند این
حدیث به قدری اشکال دارد که اگر کسی کمترین اطلاعی از
علم رجال و طبقات
محدثان داشته باشد نادرست بودن آن را آشکارا تشخیص میدهد بعلاوه در سلسله سند این
حدیث بسیاری از
محدثان بزرگ مثل
کلینی، طوسی، مفید، طبرسی،
ابن شهر آشوب و...وجود دارند که در کتب خود،
حدیث کسا را به گونهای دیگر نقل کردهاند که مخالف متن
حدیث کسای شایع شده، هست. همچنین در این روایت، برخلاف قول مشهور، خانه حضرت فاطمه (سلاماللهعلیهم) محل رخداد این واقعه عظیم، معرفی شده است.
و اما خلاصهای از این روایت مجعول:
جابر بن عبدالله انصاری از حضرت زهرا (سلاماللهعلیهم) نقل میکند که: «در خانه بودم که پدرم بر من وارد شد و
سلام کرد؛ جوابش دادم؛ ایشان (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از ضعف و رنجوری خود، نالیدند و از من خواستند تا کسایی بیاورم و او را بپوشانم؛ پس حضرت را به کسایی یمانی، پوشاندم. اندکی بعد پسرم حسن (علیهالسّلام) به خانه آمد و سلام کرد؛ سپس گفت: «ای
مادر؛ من بوی جدم رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را احساس میکنم» من نیز تاییدش کردم؛ پس حسن (علیهالسّلام) نزد ایشان رفته و از رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اذن ورود به کسا گرفت؛ حضرت نیز به او اجازه داد. اندکی بعد، حسین (علیهالسّلام) و بعد علی (علیهالسّلام) به خانه آمدند و از رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اجازه گرفتند و وارد کسا شدند؛ پس از آنها، من نیز اجازه گرفتم و وارد در کسا شدم. پس حضرت دست راست خود را از زیر کسا بیرون آورده، رو به آسمان دراز کردند و فرمودند: اللهم انّ هؤلاء اهل بیتی و خاصتّی و حامتّی لحمهم لحمی و دمهم دمی......»
گروهی از دانشمندان شیعه رسالههای مستقلی درباره اسناد
حدیث کساء و اثبات اعتبار آن پرداختهاند که از جمله آنهاست:
۱) سند
حدیث کساء، از آیة الله
مرعشی نجفی، چاپ ۱۳۵۶ ق؛
۲) آیة التطهیر فی الخمسة اهل
الکساء، از محیی الدین موسوی غریفی، چاپ ۱۳۷۷ ق؛
۳)
حدیث الکساء عند اهل السنة، از سید مرتضی عسکری، چاپ اول ۱۳۹۵ ق، و چاپ دوم با افزودن منابع شیعی، ۱۴۰۲ ق؛
۴) مهدی پور، علی اکبر، سند
حدیث شریف کساء، چاپ ۱۴۱۰ ق.
همچنین شرحهایی بر متن معروف
حدیث کساء نوشته شده که از آن جمله است:
الف:
التحفة الکسائیة، از شیخ
بافقی یزدی (م ۱۳۱۰ ق)؛
ب:
کشف الغطاء عن حدیث الکساء، از شیخ علی آل عبدالغفار کشمیری (م ۱۳۴۵ ق). و نیز دهها تن از شعرای نامدار
عرب و فارس و ترک و لر و اردو،
حدیث کساء را به نظم درآوردهاند.
پنج تن؛
اصحاب کساء؛
پنج تن آل عبا.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حدیث کساء» ۹۴/۱۲/۲۰. سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اهل بیت(ع) و آل کساء» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۵/۱۳.