حدیث النظر علی وجه علی عبادة
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
روایات متعددی در منابع
اهلسنت با سند معتبر، وجود دارد که ثابت میکند نگاه کردن به چهره نورانی
امیرمؤمنان (علیهالسّلام) عبادت است.
روایات متعددی در منابع
اهلسنت در این زمینه وجود دارد که ثابت میکند نگاه کردن به چهره نورانی
امیرمؤمنان (علیهالسّلام) عبادت است.
این فضیلت، از فضائل بینظیر امیرمؤمنان (علیهالسّلام) به شمار میرود و چنین روایتی درباره هیچ یک از اصحاب و به ویژه خلفای سه گانه در کتابهای اهل سنت یافت نمیشود.
نه تنها درباره خلفا چنین روایتی نیست؛ بلکه حتی طبق روایتی که
بخاری نقل کرده است امیرمؤمنان (علیهالسّلام) از بودن با
عمر کراهت داشت و دوست نداشت که چهره او را ببیند: فَاَرْسَلَ اِلَی اَبِی بَکْر اَنِ ائْتِنَا، وَلاَ یَاْتِنَا اَحَدٌ مَعَکَ، کَرَاهِیَةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ.
علی (علیهالسّلام) به دنبال ابوبکر فرستاد که نزد ما بیاد؛ ولی هیچ کس با تو نباشد؛ زیرا از همنشینی با عمر کراهت داشت.
از نظر سندی نیز نمیتوان بر آن اشکال گرفت؛ چرا که این روایت حداقل از هیجده نفر از اصحاب نقل شده است، حتی اگر تمام سندهای آن ضعیف باشد، بازهم حجت است؛ چرا که برخی از علمای اهل سنت روایتی را که از چهار نفر اصحاب نقل شده، متواتر دانستهاند.
این روایت از هیجده نفر از اصحاب با سندهای متعدد نقل شده است، گذشته از این که یکی از سندهای آن توسط
حاکم نیشابوری و همچنین
شمسالدین ذهبی تصحیح شده، برخی دیگر از سندهای آن قطعا «حسن» هستند.
حتی اگر فرض را بر این بگیریم که تمام سندهای آن ضعیف نیز باشند، بازهم روایت از حجیت نمیافتد؛ چرا که این تعداد سند از دیدگاه
شیعه و
سنی متواتر به شمار میرود و روایت متواتر نیازی به اثبات صحت تک تک طرق ندارد؛ چنانچه
البانی وهابی در اینباره میگوید: ولا یشترط فی الحدیث المتواتر سلامة طرقه من الضعف، لان ثبوته انما هو بمجموعها، لا بالفرد منها.
در حدیث متواتر، سالم بودن طرق آن از ضعف، شرط نیست؛ چرا که اثبات روایت با نظر به مجموع طرق آن است، نه با نظر به تک تک طرق.
جالب است که برخی از علمای اهل سنت، تصریح کردهاند که این روایت، متواتر است.
محمد بن جعفر کتانی در کتاب
نظم المتناثر مینویسد: (ومنها) حدیث النظر الی علی
عبادة ورد من روایة احد عشر صحابیا بعدة طرق قال السیوطی فی التعقبات وتلک عدة التواتر فی رای جماعة.
جلالالدین سیوطی، عالم نامدار اهل سنت، نیز تصریح کرده است که این روایت متواتر است.
علامه مناوی در
فیض القدیر که شرحی است بر کتاب
جامع الصغیر، بعد از نقل این روایت میگوید: وتعقبه المصنف وغیره بانه ورد من روایة احد عشر صحابیا بعدة طرق وتلک عدة التواتر عند قوم
مصنف (سیوطی) و دیگران به دنبال این روایت گفتهاند: این روایت از یازه نفر از اصحاب با طرق مختلف نقل شده است، و این تعداد از دیدگاه عدهای متواتر محسوب میشود.
علی
بن محمد کنانی نیز همین مطلب را آورده است: وهذا الحدیث ورد من روایة احد عشر صحابیا بعدة طرق وتلک عدة التواتر فی رای قوم (قلت): وقال الحافظ العلائی الشافعی بعد ان حکی عن بعضهم ابطال الحدیث: الحکم علیه بالبطلان فیه بعد، ولکنه کما قال الخطیب غریب والله اعلم.
این حدیث از یازده نفر از اصحاب با طرق مختلف نقل شده است و این تعداد، از دیدگاه عدهای متواتر محسوب میشود. من میگویم: حافظ علائی بعد از این که سخن برخی را مبنی بر باطل بودن آن حکایت کرده، گفته: حکم بر بطلان این روایت، بعید است؛ ولی همانطور که خطیب گفته، این روایت غریب است.
علامه سیوطی و دیگران با دیدن یازده سند از اسناد آن، حکم به تواتر کردهاند؛ در حالی که این روایت از هیجده نفر از اصحاب با سندهای متعدد نقل شده است؛ پس هیچ تردیدی در متواتر بودن آن نیست
جالب است که علمای اهل سنت وقتی به فضائل ابوبکر میرسند، میبینند که سند درستی ندارد؛ اما میگویند که چون از طریق هشت نفر از اصحاب نقل شده؛ پس متواتر است:
ابنحجر هیثمی بعد از نقل روایت «مروا ابا بکر فلیصلّ بالناس» میگوید: اعلم ان هذا الحدیث متواتر فانه ورد من حدیث عائشة وابن مسعود وابن عباس وابن عمر وعبدالله
بن زمعة وابی سعید وعلی
بن ابی طالب وحفصة
بدان که این حدیث متواتر است؛ چرا که از طریق
عائشه،
ابنمسعود،
ابنعباس،
ابنعمر،
عبدالله بن زمعه،
ابنسعید،
علی بن ابیطالب و
حفصه نقل شده است.
حتی
ابنحزم اندلسی روایتی را که تنها چهار سند دارد، متواتر دانسته و بعد از روایت: «لا تبیعوا الماء» که از چهار نفر از اصحاب نقل شده میگوید: فَهَؤُلاَءِ اَرْبَعَةٌ من الصَّحَابَةِ رضی
الله عنهم فَهُوَ نَقْلٌ تَوَاتَرَ وَلاَ تَحِلُّ مُخَالَفَتُهُ.
حَدَّثَنَا
مُحَمَّدُ بْنُ عُثْمَانَ
بْنِ اَبِی شَیْبَةَ، ثنا
اَحْمَدُ بْنُ بُدَیْلٍ الْیَامِیُّ، ثنا یَحْیَی
بْنُ عِیسَی، عَنِ الاَعْمَشِ، عَنْ اِبْرَاهِیمَ، عَنْ عَلْقَمَةَ، عَنْ
عَبْدِ اللَّهِ، عَنِ النَّبِیِّ (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) قَالَ: «النَّظَرُ اِلَی وَجْهِ عَلِیٍّ
عِبَادَةٌ».
عبدالله
بن مسعود از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل کرده است که آن حضرت فرمود: نگاه کردن به چهره علی (علیهالسّلام)
عبادت است.
عمر بن شاهین بعد از نقل این روایت میگوید: تَفَرَّدَ عَلِیٌّ بِهَذِهِ الْفَضِیلَةِ، لَمْ یَشْرَکْهُ فِیهَا اَحَدٌ.
تنها علی
بن ابیطالب (علیهالسّلام) این فضیلت را داشته و هیچکس دیگر در آن شریک نیست.
ابونعیم اصفهانی نیز این فضیلت را از فضائل اختصاصی امیرمؤمنان (علیهالسّلام) دانسته است، آنجا که میگوید: ذکر فضیلة اخری ل امیرالمؤمنین علی، رضی
الله عنه، لم یشرکه فیها احد.
خطیب بغدادی همین روایت را با همان سند نقل کرده؛ ولی نگاه کردن به خانه خدا و چهره علی
بن ابیطالب (علیهالسّلام) را در کنارهم ذکر کرده است: اخبرنا الحسن
بن ابی بکر حدثنا
محمد بن عبدالله
بن ابراهیم الشافعی املاء حدثنا الهیثم
بن خلف حدثنا علی
بن المثنی الطهوی حدثنا عاصم
بن عامر البجلی قال حدثنی یحیی
بن عیسی الرملی عن الاعمش عن ابراهیم عن علقمة عن عبدالله قال قال رسول
الله صلی
الله علیه وسلم النظر الی البیت
عبادة والنظر الی وجه علی
عبادة.
رسول خدا (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: نگاه کردن به خانه (
کعبه)
عبادت است و نگاه کردن به چهره علی (علیهالسّلام)
عبادت است.
حاکم نیشابوری بعد از نقل همین روایت از زبان
عمران بن حصین که بعدا ذکر میشود، گفته است: هذا حدیث صحیح الاسناد و شواهده عن عبدالله
بن مسعود صحیحة.
و سپس همین روایت عبدالله
بن مسعود را به عنوان شاهد برای روایت عمران
بن حصین نقل کرده است:
بنابراین، از نظر حاکم نیشابوری روایت عمران
بن حصین و همچنین روایت عبدالله
بن مسعود صحیح است و اشکالی در سند آن نیست
جالب است که ذهبی در
تلخیص المستدرک، روایت عمران
بن حصین را موضوع میداند؛ اما روایت عبدالله
بن مسعود را صحیح. وی بعد از سخن حاکم مینویسد: قلت: ذا موضوع وشاهده صحیح.
این روایت ساختگی است؛ ولی شاهد آن صحیح است.
یعنی روایت عمران
بن حصین جعلی است؛ اما شاهد آن که روایت عبدالله
بن مسعود باشد، صحیح است.
سیوطی در
تاریخ الخلفا این روایت را حسن دانسته و میگوید: واخرج الطبرانی والحاکم عن ابن مسعود رضی
الله عنهما ان النبی صلی
الله علیه وسلم قال: «النظر الی علی
عبادة» اسناده حسن.
این روایت را
طبرانی و حاکم از ابنمسعود از رسول خدا (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) نقل کرده است که نگاه کردن به چهره علی (علیهالسّلام)
عبادت است.
اسناد این روایت «حسن» است.
و ابنحجر هیثمی بعد از آن میگوید: الحدیث الخامس عشر اخرج الطبرانی والحاکم عن ابن مسعود رضی
الله عنه ان النبی صلی
الله علیه وسلم قال (النظر الی علی
عبادة) اسناده حسن.
حدیث پانزدهم: طبرانی و حاکم از ابنمسعود نقل کرده است که رسول خدا (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: نگاه کردن به چهره علی (علیهالسّلام)
عبادت است.
اسناد این روایت «حسن» است.
هر چند که همین تصریحات برای اثبات حجیت روایت کفایت میکند؛ اما در عین حال ناچاریم تک تک روات را نیز بررسی کنیم.
محمد بن عثمان:
محمد بن عثمان
بن ابی شیبة الامام الحافظ المسند ابو جعفر العبسی الکوفی...
۶۸۱
محمد بن عثمان
بن ابی شیبة الحافظ البارع محدث الکوفة ابو جعفر العبسی الکوفی.
احمد بن بدیل:
احمد بن بدیل
بن قریش ابو جعفر الیامی بالتحتانیة قاضی الکوفة صدوق له اوهام من العاشرة مات سنة ثمان وخمسین ت ق.
ذهبی در
سیر اعلام النبلاء در شرح حال او مینویسد:
احمد بن بدیل (ت ق). ابن قریش
بن بدیر
بن الحارث الیامی قاضی الکوفة ثم همذان الحافظ ابو جعفر عالم دین فاضل معمر....
احمد بن بدیل حافظ (کسی که یک صد هزار حدیث حفظ است)، دانشمند، متدین، فاضل و دارای عمر طولانی بود.
یحیی بن عیسی:
از روات
مسلم، بخاری در
ادب المفرد و سایر
صحاح سته: یحیی
بن عیسی التمیمی النهشلی الفاخوری بالفاء والخاء المعجمة الجرار بالجیم وراءین الکوفی نزیل الرملة صدوق یخطیء ورمی بالتشیع من التاسعة مات سنة احدی ومائتین بخ م د ت ق.
ذهبی نیز نام او را در کتاب «
ذکر من تکلم فیه وهو موثق» آورده است:
البته علمای اهل سنت در این سه راوی که گذشت، اختلاف دارند، برخی آنها را توثیق و برخی تضعیف کردهاند و به تعبیر علمای رجال «مختلف فیه» هستند؛ هر چند که این مساله ضرری به حجیت روایت نخواهد زد؛ چرا که روایت مختلف فیه از نظر رتبه «حسن» نامیده میشود و روایت «حسن» نیز همانند روایت «صحیح» حجت است و از این جهت هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند. . شاید به همین خاطر سیوطی و ابنحجر هیثمی حکم به «حسن» بودن آن کرده باشند.
سلیمان بن مهران:
از روات بخاری، مسلم و سایر صحاح سته: سلیمان
بن مهران الاسدی الکاهلی ابو
محمد الکوفی الاعمش ثقة حافظ عارف بالقراءات ورع لکنه یدلس من الخامسة مات سنة سبع واربعین او ثمان وکان مولده اول سنة احدی وستین ع.
ابراهیم نخعی:
ابراهیم
بن یزید النخعی ابو عمران الکوفی الفقیه عن خاله الاسود وعلقمة ورای عائشة وعنه الحکم ومنصور والاعمش وکان عجبا فی الورع والخیر متوقیا للشهرة راسا فی العلم مات ۹۶ کهلا ع.
علقمة بن قیس:
علقمة
بن قیس
بن عبدالله النخعی الکوفی ثقة ثبت فقیه
عابد من الثانیة مات بعد الستین وقیل بعد السبعین ع.
عبدالله
بن مسعود:
صحابی.
این روایت از طریق ابوبکر نیز با سندهای مختلف نقل شده است؛ از جمله
ابوالقاسم حلبی در کتاب حدیث خود،
محبالدین طبری در
ذخائر العقبی، و
ابنعساکر دمشقی در
تاریخ مدینه دمشق نوشتهاند: حَدَّثَنَا اِسْمَاعِیلُ، نا اَبُو
اَحْمَدَ، نا اَبُو عَلِیٍّ الْحُسَیْنُ
بْنُ عَبْدِ الْغَفَّارِ
بْنِ عَمْرٍو الاَزْدِیُّ، نا دُحَیْمٌ، نا شُعَیْبُ
بْنُ اِسْحَاقَ، عَنْ هِشَامِ
بْنِ عُرْوَةَ، عَنْ اَبِیهِ، عَنْ عَائِشَةَ، قَالَتْ: رَاَیْتُ اَبَا بَکْرٍ الصِّدِّیقَ یُکْثِرُ النَّظَرَ اِلَی وَجْهِ عَلِیِّ
بْنِ اَبِی طَالِبٍ، فَقُلْتُ: یَا اَبَةِ اِنَّکَ لَتُکْثِرُ النَّظَرَ اِلَی عَلِیِّ
بْنِ اَبِی طَالِبٍ، فَقَالَ لِی: یَا بُنَیَّةُ سَمِعْتُ رَسُولَ
اللَّهِ (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) یَقُولُ: " النَّظَرُ اِلَی وَجْهِ عَلِیٍّ
عِبَادَةٌ "
از عائشه نقل شده است که گفت: دیدم که ابوبکر زیاد به چهره علی
بن ابیطالب (علیهالسّلام) نگاه میکند، پس گفتم: ای پدر! شما زیاد به چهره علی
بن ابیطالب نگاه میکنی! پس به من گفت: ای دخترم! از رسول خدا (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) شندیم که میگفت: نگاه کردن به چهره علی
عبادت است.
ابوبکر دینوری در
المجالسة وجواهر العلم، و ابنعساکر دمشقی آن را با کمی تفاوت نقل کردهاند: حَدَّثَنَا
اَحْمَدُ، نا عَلِیُّ
بْنُ سَعِیدٍ، نا
مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْقَاضِی، نا اَبُو اُسَامَةَ، عَنْ هِشَامِ
بْنِ عُرْوَةَ، عَنْ اَبِیهِ، عَنْ عَائِشَةَ الصِّدِّیقَةِ ابْنَةِ الصِّدِّیقِ حَبِیبَةِ حَبِیبِ
اللَّهِ، قَالَتْ: " قُلْتُ لاَبِی: اِنِّی اَرَاکَ تُطِیلُ النَّظَرَ اِلَی وَجْهِ عَلِیِّ
بْنِ اَبِی طَالِبٍ رَضِیَ
اللَّهُ عَنْهُ. فَقَالَ لِی: یَا بُنَیَّةُ! سَمِعْتُ رَسُولَ
اللَّهِ (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) یَقُولُ: النَّظَرُ فِی وَجْهِهِ
عِبَادَةٌ "
از عائشه نقل شده است که به پدرم گفت: میبینم که به صورت طولانی به چهره علی
بن ابیطالب نگاه میکنی! پس به من گفت: از ر سول خدا (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) شنیدم که میگفت: نگاه کردن به چهره علی،
عبادت است.
شمسالدین ذهبی در سیر اعلام النبلاء، آن را با سند دیگر نقل کرده است: اَخْبَرَنَا الْحَسَنُ
بْنُ عَلِیٍّ، اَخْبَرَنَا جَعْفَرٌ الْهَمْدَانِیُّ، اَخْبَرَنَا اَبُو طَاهِرٍ السِّلَفِیُّ، اَخْبَرَنَا عَلِیُّ
بْنُ مَرْدَکَ بِالرَّیِّ، اَخْبَرَنَا اَبُو سَعْدٍ السَّمَّانُ، اَخْبَرَنَا اَبُو الْعَبَّاسِ
بْنُ الْحَاجِّ، وَاَبُو عَلِیِّ
بْنُ مَهْدِیٍّ الرَّازِیُّ، قَالا: اَخْبَرَنَا اَبُو الْفَوَارِسِ
بْنُ السِّنْدِیِّ، حَدَّثَنَا
مُحَمَّدُ بْنُ حَمَّادٍ الطِّهْرَانِیُّ، اَخْبَرَنَا
عَبْدُ الرَّزَّاقِ، عَنْ مَعْمَرٍ، عَنِ الزُّهْرِیِّ، عَنْ عُرْوَةَ، عَنْ عَائِشَةَ، عَنْ اَبِی بَکْرٍ رَضِیَ
اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِیَّ (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) یَقُولُ: " النَّظَرُ اِلَی وَجْهِ عَلِیٍّ
عِبَادَةٌ ".
از عائشه از ابوبکر نقل شده است که از رسول خدا (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) شنیدم که میگفت: نگاه کردن به چهره علی،
عبادت است.
البته ذهبی، به این روایت این چنین اشکال میکند: فَهَذَا اُدْخِلَ عَلَی اَبِی الْفَوَارِسِ.
این روایت، به
ابیفوارس وارد (بسته) شده.
البته باید از ذهبی سؤال کرد که دلیل شما برای این مطلب چیست؟ با این که راوی قبل از ابوفوارس ثقه است؛ پس شما از کجا چنین مطلبی را فهمیدید؟ آیا شما علم غیب دارید؟
واضح و روشن است که مخالفان
اهل بیت (علیهمالسّلام) برای زیر سؤال بردن فضائل آن بزرگواران نهایت تلاش خود را میکنند؛ اگر هیچ دلیلی هم نیافتند، از اخبار غیبی! برای رد کردن آن استفاده میکنند.
جالب است که ابنحجر هیثمی بعد از نقل این روایت میگوید: وکان ابو بکر یکثر النظر الی وجه علی فسالته عائشة فقال سمعت رسول
الله صلی
الله علیه وسلم یقول (النظر الی وجه علی
عبادة)
ابوبکر زیاد به چره علی نگاه میکرد؛ پس عائشه از او سؤال کرد؛ پس گفت: از رسول خدا شنیدم که میگفت: نگاه کردن به چهره علی
عبادت است.
سپس میگوید: ومر نحو هذا وانه حدیث حسن.
همانند این روایت پیش از این گذشت و این روایت «حسن» است.
این روایت از عمران
بن حصین با سه طریق نقل شده است:
طریق اول:
ابوسعید خدری از عمران
بن حصین:
حاکم نیشابوری در کتاب المستدرک مینویسد: حَدَّثَنَا دَعْلَجُ
بْنُ اَحْمَدَ السِّجْزِیُّ، ثنا عَلِیُّ
بْنُ عَبْدِ الْعَزِیزِ
بْنِ مُعَاوِیَةَ، ثنا اِبْرَاهِیمُ
بْنُ اِسْحَاقَ الْجُعْفِیُّ، ثنا
عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ رَبِّهِ
الْعِجْلِیُّ، ثنا شُعْبَةُ، عَنْ قَتَادَةَ، عَنْ
حُمَیْدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، عَنْ اَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیِّ، عَنْ عِمْرَانَ
بْنِ حُصَیْنٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ
اللَّهِ صَلَّی
اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ: " النَّظَرُ اِلَی عَلِیٍّ
عِبَادَةٌ ".
از عمران
بن حصین نقل شده است که رسول خدا (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: نگاه کردن به چهره علی،
عبادت است.
حاکم نیشابوری بعد از نقل روایت میگوید: هَذَا حَدِیثٌ صَحِیحُ الاِسْنَادِ، وَشَوَاهِدُهُ عَنْ
عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ صَحِیحَةٌ.
این روایت در کتابهای دیگر نیز نقل شده است که ما به ذکر چند آدرس اکتفا میکنیم.
طریق دوم:
طلیق بن محمد از جدش عمران
بن حصین:
ابوالقاسم طبرانی در
المعجم الکبیر، ابونعیم اصفهانی در
معرفة الصحابه و... این روایت را از طریق طلیق
محمد از جدش عمران
بن حصین نقل کردهاند: حَدَّثَنَا اَبُو مُسْلِمٍ الْکَشِّیُّ، ثنا اَبُو نُجَیْدٍ عِمْرَانُ
بْنُ خَالِدِ
بْنِ طَلِیقٍ الضَّرِیرُ، عَنْ اَبِیهِ، عَنْ جَدِّهِ، قَالَ: رَاَیْتُعِمْرَانَبْنَحُصَیْنٍیُحِدُّ النَّظَرَ اِلَی عَلِیٍّ فَقِیلَ لَهُ، فَقَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ
اللَّهِ (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) یَقُولُ: " النَّظَرُ اِلَی عَلِیٍّ رَضِی
اللَّهُ تَعَالَی عَنْهُ
عِبَادَةٌ "
محمد بن خلف بن حیان در
اخبار القضاه و ابنعساکر دمشقی سلفی همین روایت را به صورت دیگر از عمران
بن حصین نقل کردهاند: اَخْبَرَنَا اَبُو الْقَاسِمِ عَلِیُّ
بْنُ اِبْرَاهِیمَ، نا عَمِّی اَبُو الْبَرَکَاتِ عَقِیلُ
بْنُ الْعَبَّاسِ الْحُسَیْنِیُّ، انا اَبُو
عَبْدِ اللَّهِ بْنُ اَبِی کَامِلٍ، انا خَالُ اَبِی خَیْثَمَةَ
بْنِ سُلَیْمَانَ، نا اَبُو عُمَرَ
اَحْمَدُ بْنُ الْغَمْرِ یُعْرَفُ بِابْنِ اَبِی
حَمَّادٍ، نا رَجَاءُ
بْنُ مُحَمَّدٍ السَّقَطِیُّ، نا عِمْرَانُ
بْنُ خَالِدِ
بْنِ طُلَیْقٍ، حَدَّثَنِی اَبِی، عَنْ اَبِیهِ، عَنْ جَدِّهِ عِمْرَانَ
بْنِ حُصَیْنٍ، اَنَّهُ مَرِضَ مَرَضَهُ فَاَتَاهُ رَسُولُ
اللَّهِ (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) یَعُودُهُ، فَقَالَ: " یَا اَبَا نُجَیْدٍ اِنِّی لآیَسُ لَکَ مِنْ عِلَّتِکَ "، قَالَ: بِاَبِی اَنْتَ وَاُمِّی فَلا تَفْعَلْ، فَاِنَّ اَحَبَّ ذَلِکَ اِلَیَّ اَحَبَّهُ اِلَی
اللَّهِ، قَالَ: فَوَضَعَ یَدَهُ عَلَی رَاْسِی، فَقَالَ: " لا بَاْسَ عَلَیْکَ یَا عِمْرَانُ "، فَعُوفِیَ مِنْ ذَلِکَ الْوَجَعِ، ثُمَّ انْصَرَفَ النَّبِیُّ (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) فَاَتَی عَلِیَّ
بْنَ اَبِی طَالِبٍ، فَقَالَ: اَعُدْتَ اَخَاکَ اَبَا نُجَیْدٍ؟ قَالَ: لَمْ اَعْلَمْ، قَالَ: عَزَمْتُ عَلَیْکَ لِمَا لَمْ تَجْلِسْ حَتَّی تَعُودَهُ، فَنَظَرَ اِلَیْهِ عِمْرَانُ مُقْبِلا، فَجَلَسَ اِلَیْهِ وَنَظَرَ اِلَیْهِ، ثُمَّ قَامَ فَاَتْبَعَهُ بَصَرُهُ حَتَّی غَابَ عَنْهُ، فَقَالَ لَهُ جُلَسَاؤُهُ: قَدْ رَاَیْنَاکَ وَمَا صَنَعْتَ، قَالَ: اِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ
اللَّهِ (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) یَقُولُ: «النَّظَرُ اِلَی عَلِیٍّ
عَبَادَةٌ»
طلیق
بن محمد از جدش عمران
بن حصین نقل میکند که او مریض شده بود؛ پس رسول خدا (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) به عیادت او آمد و فرمود: ای ابا نجید، ما از تو به خاطر بیماریت مایوس هستیم» عمران گفت: پدر و مادرم به فدایت، شما نگران من نباشید، هر آن چیزی را که
خداوند دوست دارد، من همان را دوست دارم. عمران گفت: پس رسول خدا دستش را بر سر من گذاشت و فرمود: ای عمران! تو مشکلی نداری! پس من از این بیماری عافیت پیدا کردم.
رسول خدا برگشت و پیش علی
بن ابیطالب رفت و فرمود: آیا برادرت ابا نجید را عیادت کردهای؟ گفت: بیخبر بودم. فرمود: تو را قسم میدهم قبل از این که بنشینی به عیادت او بروی. وقتی علی در حال آمدن بود، عمران به او نگاه کرد، وقتی نشست به او نگاه میکرد، هنگامی که ایستاد تا برود، بازهم از او چشم برنداشت تا این که از دید او خارج شد. پس اهل مجلس به او گفتند: ما دیدیم که تو چه کار کردی. عمران گفت: من از رسول خدا (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) نشدیم که میگفت: نگاه کردن به چهره علی،
عبادت است.
طریق سوم:
محمد بن موسی الحرشی از عمران
بن حصین
ابنمغازلی در کتاب
مناقب امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) مینویسد: قال: واخبرنا
محمد بن محمود، حدثنا ابراهیم
بن عبد السلام، حدثنا
محمد بن موسی الحرشی، حدّثنا عمران
بن حصین قال: سمعت رسول
الله (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) وسلّم یقول: «النظر الی وجه علی
عبادة»
خطیب بغدادی در
تاریخ بغداد و ابنعساکر در تاریخ مدینه دمشق، همین روایت را از طریق
ابوهریره از
معاذ بن جبل نقل کردهاند: وَاَخْبَرَنا عَلِیٌّ، قَالَ: اخبرنا
مُحَمَّدٌ، قَالَ حدثنا
مُحَمَّدُ بْنُ اَیُّوبَ، قَالَ: حدثنا هَوْذَةُ
بْنُ خَلِیفَةَ، قَالَ: حدثنا ابْنِ جُرَیْجٍ، عَنْ اَبِی صَالِحٍ، عَنْ اَبِی هُرَیْرَةَ، قَالَ: رَاَیْتُ مُعَاذَ
بْنَ جَبَلٍ یُدِیمُ النَّظَرَ عَلَی ابْنِ اَبِی طَالِبٍ، فَقُلْتُ: مَالَکَ تُدِیمُ النَّظَرَ اِلَی عَلِیٍّ کَاَنَّکَ لَمْ تَرَهُ؟ فَقَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ
اللَّهِ (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) یَقُولُ: " النَّظَرُ اِلَی وَجْهِ عَلِیٍّ
عِبَادَةٌ.
از ابوهریره نقل شده است که گفت: دیدم که معاذ
بن جبل به صورت طولانی به علی
بن ابیطالب (علیهالسّلام) نگاه میکند، پس گفتم: تو را چه شده، چرا به علی طولانی نگاه میکنی، انگار که او را ندیدهای؟ پس گفت: از رسول خدا (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) شنیدم که میگفت: نگاه کردن به چهره علی،
عبادت است.
ابونعیم اصفهانی، همین روایت را از طریق عائشه نقل کرده است: حدثنا ابو نصر
احمد بن الحسین المروانی النیسابوری قال ثنا الحسن ابن موسی السمسار قال ثنا
محمد بن عبدک القزوینی قال ثنا
عباد بن صهیب قال ثنا هشام
بن عروة عن ابیه عن عائشة رضی
الله تعالی عنها قالت قال رسول
الله (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) النظر الی علی
عبادة.
و باز در دو جای دیگر از کتاب تاریخ مدینه دمشق و با سند دیگر همین روایت را نقل کرده است: اَخْبَرَنِی اَبُو الْمَعَالِی
عَبْدُ اللَّهِ بْنُ اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحُلْوَانِیُّ وَحْدِی، حَدَّثَنِی اَبُو بَکْرِ
بْنُ خَلَفٍ وَحْدِی، حَدَّثَنِی الْحَاکِمُ اَبُو
عَبْدِ اللَّهِ وَحْدِی، حَدَّثَنِی وَحْدِی اَبُو الْعَبَّاسِ
اَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْفَارِسِیُّ وحدی، حَدَّثَنِی اَبُو الْحُسَیْنِ
اَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَخْزُومٍ الْحَافِظُ وحدی، حَدَّثَنِی
مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَی الْعَسْکَرِیُّ، وحدی حَدَّثَنِی مُؤَمَّلُ
بْنُ اِهَابٍ وَحْدِی، وَحَدَّثَنِی
عَبْدُ الرَّزَّاقِ وَحْدِی، حَدَّثَنِی مَعْمَرٌ وَحْدِی، حَدَّثَنِی الزُّهْرِیُّ وَحْدِی، عَنْ عُرْوَةَ، عَنْ عَائِشَةَ: اَنّ النَّبِیَّ (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) قَالَ: «النَّظَرُ اِلَی عَلِیٍّ
عِبَادَةٌ».
محبالدین طبری در ذخائر العقبی روایتی را از
جابر بن عبدالله انصاری نقل میکند که در آن سه نفر از اصحاب شهادت میدهند که این روایت را از رسول خدا (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) شنیدهاند: وعن جابر قال قال رسول
الله صلی
الله علیه وسلم لعلی عد عمران
بن حصین فانه مریض فاتاه وعنده معاذ وابو هریرة فاقبل عمران یحد النظر الی علی فقال له معاذ لم تحد النظر الیه فقال سمعت رسول
الله صلی
الله علیه وسلم یقول «النظر الی علی
عبادة» فقال معاذ وانا سمعته من رسول
الله صلی
الله علیه وسلم وقال ابو هریرة وانا سمعت من رسول
الله صلی
الله علیه وسلم اخرجه ابن ابی الفرات.
از جابر
بن عبدالله نقل شده است که رسول خدا (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) به
علی (علیهالسّلام) فرمود: به عیادت عمران
بن حصین برو؛ چرا که بیمار است. پس به عیادت او آمد؛ در حالی معاذ و ابوهریره نیز آن جا بودند. پس عمران جلو آمد؛ در حالی که چشم از علی بر نمیداشت. پس معاذ به او گفت: چرا از او چشم بر نمیداری؟ پس گفت: از رسول خدا (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) شنیدم که میگفت: «نگاه کردن به چهره علی،
عبادت است» پس معاذ گفت: من نیز آن را از رسول خدا (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) شنیدهام، ابوهریره نیز گفت: من نیز آن را از پیامبر خدا شنیدهام. این روایت را
ابوفرات آورده است.
ابنعساکر دمشقی، روایت مورد نظر را به صورت مستقیم از خود جابر
بن عبدالله نیز نقل کرده است: اَخْبَرَنَاهُ اَبُو
عَبْدِ اللَّهِ الْفُرَاوِیُّ، وابو الْقَاسِمِ الشَّحَّامِیُّ، قَالا: انا اَبُو سَعْدٍ الْجَنْزَرُودِیُّ، انا اَبُو الْفَضْلِ نَصْرُ
بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ اَحْمَدَ بْنِ یَعْقُوبَ الطُّوسِیُّ الْعَطَّارُ، انا سُلَیْمَانُ
بْنُ اَبِی صَلابَةَ، نا اَبُو بَکْرِ
بْنُ اِبْرَاهِیمَ، نا مِقْدَامُ
بْنُ رُشَیْدٍ، نا ثَوْبَانُ
بْنُ اِبْرَاهِیمَ، نا سَالِمٌ الْخَوَّاصُ، عَنْ جَعْفَرِ
بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ اَبِیهِ، عَنْ جَابِرِ
بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ
اللَّهِ (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم): " النَّظَرُ اِلَی عَلِیٍّ
عِبَادَةٌ ".
ابنمغازلی در کتاب مناقب امیرمؤمنان (علیهالسلام)، آن را از
واثلة بن الاسقع نقل کرده است: اخبرنا
احمد بن محمد، حدثنا الحسین
بن محمد بن الحسین العدل، حدّثنا
محمد بن محمود، حدّثنا ابراهیم
بن مهدی الابلی، حدّثنا عبدالله
بن معاویة الجمحی، حدّثنا
محمد بن راشد، عن مکحول، عن واثلة
بن الاسقع قال: قال رسول
الله (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) وسلّم: «النظر الی علی
عبادة».
عبدالله بن عدی، همین روایت را از طریق ابوهریره در کتاب
الکامل فی ضفعاء الرجال، آورده است: ثنا الحسن
بن علی ثنا الصباح
بن عبدالله ثنا شعبة عن الاعمش عن ابی صالح عن ابی هریرة قال قال رسول
الله النظر الی وجه علی
عبادة.
البته به ما اشکال نکنند که چرا از این کتاب روایت را آوردهایم؛ چون هدف ما اثبات صحت تک تک سندهای آن نیست، بلکه در این مرحله تنها میخواهیم ثابت کنیم که این روایت از طریق چند نفر از اصحاب نقل شده است.
این روایت از طریق
انس بن مالک نیز نقل شده است؛ چنانچه ابنعساکر در تاریخ مدینه دمشق مینویسد: اَخْبَرَنَاهُ اَبُو الْقَاسِمِ
بْنُ السَّمَرْقَنْدِیِّ، انا اَبُو الْقَاسِمِ
بْنُ مَسْعَدَةَ، نا حَمْزَةُ
بْنُ یُوسُفَ، انا اَبُو
اَحْمَدَ بْنُ عَدِیٍّ، نا حَاجِبُ
بْنُ مَالِکٍ، نا عَلِیُّ
بْنُ الْمُثَنَّی، حَدَّثَنِی
عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ مُوسَی، حَدَّثَنِی مَطَرُ
بْنُ اَبِی مَطَرٍ، عَنْ اَنَسِ
بْنِ مَالِکٍ، قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم): " النَّظَرُ اِلَی وَجْهِ عَلِیٍّ
عِبَادَةٌ ".
ابنعساکر، آن را طریق
ثوبان، غلام رسول خدا نیز نقل کرده است: اَخْبَرَنَاهُ اَبُو الْقَاسِمِ، انا اَبُو الْقَاسِمِ، انا حَمْزَةُ، انا اَبُو
اَحْمَدَ، نا حَاجِبُ
بْنُ مَالِکٍ، نا عَلِیُّ
بْنُ الْمُثَنَّی، حَدَّثَنِی الْحَسَنُ
بْنُ عَطِیَّةَ الْبَزَّارُ، حَدَّثَنِی یَحْیَی
بْنُ سَلَمَةَ
بْن کُهَیْلٍ، عَنْ اَبِیهِ، عَنْ سَالِمٍ، عَنْ ثَوْبَانَ، قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم): " النَّظَرُ اِلَی عَلِیٍّ
عِبَادَةٌ ".
ابنعساکر آن را از طریق
عثمان بن عفان نقل کرده است: اَخْبَرَنَا اَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ
بْنُ اَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ، انا
مُحَمَّدُ بْنُ اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الآبَنُوسِیُّ، انا اَبُو نَصْرٍ
مُحَمَّدُ بْنُ اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی
بْنِ جَعْفَرٍ الْمَلاحِمِیُّ الْبُخَارِیُّ، نا
مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ
بْنِ عَلِیٍّ الْجُرْجَانِیُّ، نا
مُحَمَّدُ بْنُ اَبِی سَعِیدٍ الْحَافِظُ، انا اَبُو الْعَبَّاسِ
اَحْمَدُ بْنُ هَاشِمٍ الطَّرِیقِیُّ، حَدَّثَنِی جَعْفَرُ
بْنُ الْحَسَنِ
بْنِ عُمَرَ الزَّیَّاتُ الْکُوفِیُّ، نا
مُحَمَّدُ بْنُ غَسَّانَ الاَنْصَارِیُّ، عَنْ یُونُسَ مَوْلَی الرَّشِیدِ، قَالَ: کُنْتُ وَاقِفًا عَلَی رَاْسِ الْمَاْمُونِ، وَعِنْدَهُ یَحْیَی
بْنُ اَکْثَمَ الْقَاضِی، فَذَکَرُوا عَلِیًّا وَفَضْلَهُ، فَقَالَ الْمَاْمُونُ: سَمِعْتُ الرَّشِیدَ، یَقُولُ: سَمِعْتُ الْمَهْدِیَّ، یَقُولُ: سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ، یَقُولُ: سَمِعْتُ اَبِی، یَقُولُ: سَمِعْتُ جَدِّی، یَقُولُ: سَمِعْتُ ابْنَ عَبَّاسٍ، یَقُولُ: رَجَعَ عُثْمَانُ اِلَی عَلِیٍّ، فَسَاَلَهُ الْمَصِیرَ اِلَیْهِ، فَصَارَ اِلَیْهِ فَجَعَلَ یَحُدُّ النَّظَرَ اِلَیْهِ، فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ: مَالِکٌ یَا عُثْمَانُ؟ مَالِکٌ تَحُدُّ النَّظَرَ اِلَیَّ؟ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ
اللَّهِ (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) یَقُولُ: " النَّظَرُ اِلَی عَلِیٍّ
عَبَادَةُ ".
از ابنعباس نقل شده است که عثمان به طرف علی برگشت و از او خواست که پیشش برود؛ پس علی (علیهالسّلام) پیش او رفت؛ عثمان چشم از او بر نمیداشت، علی (علیهالسّلام) به او گفت: تو را چه شدهای عثمان! چرا چشم از من بر نمیداری؟ عثمان گفت: از رسول خدا شنیدم که میگفت: نگاه کردن به چهره علی،
عبادت است.
ابنجوزی همین روایت را از طریق
عبدالله بن عباس نقل کرده است: واما حدیث ابن عباس: انبانا
محمد بن ناصر
بن علی
بن میمون قال انبانا علی
بن المحسن التنوخی قال انبانا عبدالله
بن ابراهیم
بن جعفر الزینبی قال حدثنا
محمد بن سفیان الحنائی قال حدثنا عثمان
بن یعقوب العطار قال حدثنا
محمد بن محمد البصری عن الحمانی عن ابن فضیل عن یزید
بن ابی زیاد عن مجاهد عن ابن عباس ان النبی قال: النظر الی علی
عبادة.
این روایت از طریق
ابوذر غفاری، یار وفادار رسول خدا (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) و امیرمؤمنان (علیهالسّلام) نیز نقل شده است. ابنعساکر مینویسد: اَخْبَرَنَا اَبُو مَنْصُورٍ
عَبْدُ الرَّحْمَنِ
بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْوَاحِدِ، انا اَبُو بَکْرٍ الْخَطِیبِ، انا اَبُو طَاهِرٍ اِبْرَاهِیمُ
بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ
بْنِ یَحْیَی الْعَلَوِیُّ، انا اَبُو المْفُضَّلِ
مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الشَّیْبَانِیُّ، نا
مُحَمَّدُ بْنُ مَحْمُودِ ابْنِ بِنْتِ الاَشَجِّ الْکِنْدِیُّ الْکُوفِیُّ، نَزِیلُ اِسْکَرَانَ سَنَةَ ثَمَانِی عَشْرَةَ وَثَلاثِ مِائَةٍ، نا
مُحَمَّدُ بْنُ عَبیَسِ
بْنِ هِشَامٍ النَّاشِرِیُّ، نا اِسْحَاقُ
بْنُ یَزِیدَ، حَدَّثَنِی
عَبْدُ الْمُؤْمِنِ
بْنُ الْقَاسِمِ، عَنْ صَالِحِ
بْنِ مِیثَمٍ، عَنْ یَدِیمِ
بْنِ الْعَلاءِ، عَنْ اَبِی ذَرٍّ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ
اللَّهِ (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم): «مَثَلُ عَلِیٍّ فِیکُمْ ـ اَوْ قَالَ: فِی هَذِهِ الاُمَّةِ ـ کَمَثَلِ الْکَعْبَةِ الْمَسْتُورَةِ، النَّظَرُ اِلَیْهَا
عِبَادَةٌ، وَالْحَجُّ اِلَیْهَا فَرِیضَةٌ».
از ابوذر نقل شده است که رسول خدا (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: علی، در میان شما (یا در میان این امت) همانند خانه کعبه است که پوشیده شده، نگاه کردن به او
عبادت و آمدن به سوی آن برای
حج، واجب است.
ابنکثیر در کتاب
البدایة والنهایه، نام خلیفه دوم را نیز در میان راویان این روایت آورده است: روی من حدیث ابی بکر الصدیق، وعمر وعثمان
بن عفان وعبدالله
بن مسعود ومعاذ
بن جبل وعمران
بن حصین وانس وثوبان وعائشة وابی ذر و جابر ان رسول
الله صلی
الله علیه وسلم قال: «النظر الی وجه علی
عبادة».
محبالدین طبری، بعد از نقل همین روایت از عبدالله
بن مسعود، تصریح میکند که همین روایت از طریق
عمرو بن العاص نیز نقل شده است: وعن ابن مسعود قال قال رسول
الله صلی
الله علیه وسلم (النظر الی وجه علی
عبادة) اخرجه ابو الحسن الحربی وعن عمرو
بن العاص مثله اخرجه الابهری.
ابناثیر جزری در کتاب
اسد الغابه، همین روایت از طریق معاذة الغفاریة، یکی از زنهای مسلمان نقل کرده است: اخبرنا ابو موسی کتابة قال: اخبرنا ابو سعد
محمد بن عبدالله المعدانی، حدثنا ابو الحسین
بن ابی القاسم، حدثنا
احمد بن موسی، حدثنی
محمد بن علی، حدثنا جعفر
بن احمد بن رَزین الموصلی، حدثنا یعقوب الدورقی، حدثنا یعلی
بن عبید، حدثنا حارثة
بن ابی الرجال، عن عمرة قالت: قالت لی معاذة الغفاریة: کنت انیساً برسول
الله، اخرج معه فی الاسفار، اقوم علی المرضی واُداوی الجرحی، فدخلت علی رسول
الله صلی
الله علیه وسلّم ببیت عائشة وعلی رضی
الله عنهما خارج من عنده، فسمعته یقول: (یا عائشة، ان هذا احب الرجال الیّ واکرمهم عَلیَّ، فاعرفی له حقه واکرمی مثواه). .. وذکر الحدیث فی النظر الی عَلیّ
عبادة.
از معاذة الغفاریة نقل شده است که: من با رسول خدا (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) مانوس بودم، در سفر او را همراهی میکردم تا بیماران و زخمیها را مداوا کنم. پس زمانی که آن حضرت در خانه
عائشه حضور داشت، بر او وارد شدم؛ در حالی که علی از پیش او خارج میشد؛ پس شنیدم میگفت: «ای عائشه! این مرد مجبوبترین و گرامیترین شخص در نزد من است؛ پس حق او را بشناس و او را گرامی بدار». تا آن جای که این مطلب را نقل کرده: نگاه کردن به چهره علی،
عبادت است.
علامه
حموینی در کتاب
فرائد السمطین، همین روایت را از ابوسعید خدری نقل کرده است:
۱۴۴ ـ اخبرنی ابن عمّی الشیخ الامام نظام الدین
محمد بن علی
بن المؤید الحموئی، والشیخ الامام استاذی عماد الدین
محمد بن احمد الخطیب الجاجرمی، ونجم الدین
محمد بن ابی بکر
[۵۶] بیرایة ـ رحمهم
الله ـ والشیخ الامام ابو عمرو ابن الموفق بقراءتی علیه، بروایتهم عن والدی شیخ الاسلام
محمد بن المؤید الحموئی رضی
الله عنه، بروایته عن الشیخ العارف المحقّق صدّیق عهده ابی الجناب
احمد بن عمر
بن محمد الصوفی قدّس
الله روحه، قال: انبانا
محمد بن عمر
بن علی الطوسی بقراءتی علیه بنیسابور، انبانا ابو العباس
احمد ابن ابی الفضل الشعانی، انبانا ابو سعید
محمد بن طلحة الجنابذی، انبانا ابو القاسم السراج املاءً، انبانا ابو علی
حامد بن محمد الهروی، انبانا
محمد بن یونس القرشی، حدثنا ابراهیم
بن اسحاق الجعفی، حدثنا عبدالله
بن عبد ربّه، حدثنا شعبة، عن قتادة، عن
حمید بن عبد الرحمان، عن ابی سعید قال: قال رسول
الله صلّی
الله علیه وسلّم: النظر الی وجه علی
بن ابی طالب
عبادة.
همچنین علامه حموینی آن را از
امیرمؤمنان (علیهالسّلام) نقل کرده است: عن جعفر
بن محمد عن ابیه عن علی
بن الحسین عن ابیه عن امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) وعلیهم، قال: قال: رسول
الله صلّی
الله علیه وآله:... ثم قال: صلّی
الله علیه وآله: النظر الی علی
عبادة، وذکره
عبادة، ولا یقبل
الله ایمان
عبد الاّ بولایته والبراءة من اعدائه.
امیرمؤمنان (علیهالسّلام) نقل کرده است که رسول خدا (صلی
اللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: نگاه کردن به چهره علی،
عبادت است، یاد او
عبادت است، خداوند
ایمان هیچ بندهای را نمیپذیرد؛ مگر با قبول ولایت آن حضرت و اعلام بیزاری از دشمنان او.
این روایت با بیش از هیجده سند در کتابهای
اهل سنت نقل شده است و این تعداد سند قطعا متواتر محسوب میشود، حکم به بطلان چنین روایتی با این گستردگی نقل، تنها نشانگر خصومت و
عداوت کسانی است که تمام همت خود را به کار بستهاند تا فضائل اهل بیت (علیهمالسّلام) را زیر سؤال ببرند.
موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «آیا روایت «نگاه کردن به چهره علی (ع) عبادت است» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟».