حجامت در طب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حجامت، از روشهای بسیار کهن
خونگیری در
طب پیشگیری (حفظ الصحّه) و
درمان بیماریها، که معمولا همراه با
فصد ذکر میشود.
واژه
حجامت، از ریشه حج م، به معنای مکیدن است.
ترجمه برخی آثار یونانی به عربی درباره حجامت، چون الفصد و الحجامة از
بقراط، فی الحجامة از
جالینوس، نقل قولهای
رازی از پزشکان یونانی (مثلاً
)، اشاراتی در آثاری چون داستانهای بیدپای،
برخی نقشهای باقی مانده از مصر باستان و مطالبی در تلمود، نشان دهنده
قدمت و گستردگی جغرافیایی کاربرد این روش در دنیای کهن است.
حجامت در
عربستان پیش از
اسلام نیز رواج داشته ولی ظاهرآ، به سبب توصیههای
پیامبر و
امامان، پس از
اسلام رواج بیشتری یافته است.
در
دوره اسلامی، علاوه بر اشارات فراوان در کتابهای پزشکی، کتابهای مستقلی نیز درباره حجامت نگاشته شد، که برخی از آنها موجودند و برخی در دسترس نیستند.
برخی از این آثار مستقل عبارتاند از: فی الحجامة از
جبرئیل بن بختیشوع (متوفی ۲۱۳)، فی الفصد و الحجامة از
ابن ماسویه (متوفی ۲۴۳)، کتاب فی الحجامة از
علی بن ربَّن طبری (متوفی ۲۵۰)، کتاب الحجامة از
بختیشوع بن جبرئیل (متوفی ۲۵۶)، و فی الفصد و الحجامة از
ابن ماسه (متوفی ح۲۷۵).
حجامت را، بر خلاف
فصد، شیوهای برای خارج کردن
خون رقیق و خلطهای نزدیک
پوست از
مویرگهای پراکنده در
گوشت میدانستند که کمخطرتر و برای
کودکان بالای دو سال و بزرگسالان زیر شصت سال قابل اعمال بوده و برای درمان طیف گستردهای از بیماریها (چون سردرد، لرزه در
سر، و بیماریهای
چشم و
گوش و نیز اندامهای داخلی مثل رودهها و زهدان و غیره) به کار میرفته است.
چهارده جای بدن را محل حجامت میدانستند.
حجامت به سه وسیله انجام میشد: با
نیشتر، با
آتش، و با
شاخ یا آلت حجامت.
از نیشتر برای کودکان استفاده میشد، زیرا نمیشد آنان را فصد کرد؛ از شاخ یا
آلت حجامت بر روی اندامهایی چون جگر و سپرز استفاده میشد که نمیشد آنها را نیشتر زد.
آلت حجامت که با آتش به کاربرده میشد، ساختار مشخصی داشت که بنا بر
سن و نوع
بیماری، کوچکتر یا بزرگتر بود.
برای هر نوع بیماری جاهای بخصوصی را حجامت میکردند، مثلا برای بیماریهای سر و چشم ناحیه پشت
گردن را نیشتر میزدند (مثلاً
).
گودی سطح پشت «نُقْرَه» پرکاربردترین قسمت بود.
همچنین زمانهای خاصی را برای حجامت بهتر میدانستند و عموماً پس از میانه
ماه (
ماه قمری) را توصیه میکردند، چنان که
جرجانی تصریح کرده است که در شانزدهم و هفدهم ماه که نور ماه نقصان میگیرد باید حجامت کرد و در این باره گفته
جالینوس را، از قول ابن ماسویه، نقل کرده است که پیش از او
حارث بن کَلَده نیز زمان مناسب برای حجامت را هنگام کاسته شدن
هلال ماه میدانست.
آلات حجامت (
مَحْجَمه) را ــکه به گفته
زهراوی از قرنها پیش از او رواج داشته است ــ از
چوب،
مس یا
شیشه میساختند (برای تصویر محجمهها به این منبع رجوع کنید
).
از اندامهایی که قرار دادن آلت حجامت بر آنها امکانپذیر نبود، با
زالو خون میگرفتند.
گاه پس از زالو گذاشتن، برای سودمندی بیشتر، موضع را با وسیله حجامت میمکیدند.
حَجّامها از لحاظ اجتماعی افرادی فرودست و پست شمرده میشدند و این وجه در
ادب و
امثال عرب نیز راه یافته است (مثلاً
).
خارج از
حرفه خود آنها کسی با ایشان
ازدواج نمیکرد؛ احتمالاً بدان علت که خدمات مربوط به بدن را به طورکلی پست میشمردند.
حرفه سلمانیان، دلاکان و حجّامان از لحاظ اجتماعی از یک سنخ بود و چه بسا هر یک از آنان کار دو گروه دیگر را نیز انجام میداد (مثلاً
).
رسالهای متعلق به دوره
قاجار به
فارسی با نام کسوت نامه حجّامان، در احکام حجامت، به صورت پرسش و پاسخ موجود است.
در ۱۳۳۴ ش به دلیل غیربهداشتی صورت گرفتنِ حجامت، این کار ممنوع شد، ولی به شکل غیرقانونی ادامه یافت.
در ۱۳۶۵ ش، مؤسسهای به نام مؤسسه تحقیقات حجامت ایران، تشکیل و در ۱۳۶۹ ش ثبت شد.
در پی اعتراض وزارت بهداشت و صدور بخشنامه رسمی مبنی بر منع حجامت، موضوع را دیوان عدالت اداری پیگیری نمود و نهایتاً
شورای نگهبان قانون اساسی در ۱۳۸۰ ش بخشنامه وزارت بهداشت را ابطال کرد.
در ۱۳۸۲ ش وزارت بهداشت استانداردهایی برای حجامت تعیین نمود.
امروزه علاوه بر مؤسسه مذکور، شماری مراکز خصوصی نیز به حجامت میپردازند
(ایران، سال ۹، ش ۲۵۷۰، ۱۲ شهریور ۱۳۸۲، ص ۴؛ مؤسسه تحقیقات حجامت ایران، ۲۰۰۸).
(۱) ابن ابی اصیبعه، کتاب عیون الانباء فی طبقات الاطباء، چاپ امرؤالقیس بن طحان (آوگوست مولر)، کونیگسبرگ و قاهره ۱۲۹۹/۱۸۸۲، چاپ افست انگلستان ۱۹۷۲.
(۲) ابن سینا، قانون.
(۳) ابن منظور، لسان العرب.
(۴) محمد بن احمد ازهری، تهذیب اللغة، چاپ عبدالکریم عزباوی، قاهره (بی تا).
(۵)
اسلم بن سهل بحشل، تاریخ واسط، چاپ کورکیس عوّاد، بغداد ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
(۶) عبدالرحمان برقوقی، شرح دیوان المتنبیّ، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
(۷) یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران ۱۳۶۱ ش.
(۸) اسماعیل بن حسن جرجانی، ذخیره خوارزمشاهی، چاپ عکسی از نسخه ای خطی، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۵۵ ش.
(۹) اسماعیل بن حسن جرجانی، کتاب الأغراض الطبیة و المباحث العلائیة، عکس نسخه مکتوب در سال ۷۸۹ هجری محفوظ در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، تهران ۱۳۴۵ ش.
(۱۰) عمر بن ابراهیم خیام، نوروزنامه، چاپ علی حصوری، تهران ۱۳۵۷ ش.
(۱۱) حسین خیراندیش، حجامت از دیدگاه
اسلام، ج ۱، قم ۱۳۷۹ ش.
(۱۲) محمد بن زکریا رازی، الحاوی فی الطب، چاپ محمد محمداسماعیل، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
(۱۳) محمد بن زکریا رازی، المنصوری فی الطب، چاپ حازم بکری صدیقی، کویت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
(۱۴) خلف بن عباس
زهراوی، جراحی و ابزارهای آن، ترجمه فارسی بخش سی ام از کتاب التصریف لمن عجز عن التألیف، چاپ احمد آرام و مهدی محقق، تهران ۱۳۷۴ ش.
(۱۵) جعفر شهری باف، طهران قدیم، تهران ۱۳۸۱ ش.
(۱۶) علی بن سهل طبری، فردوس الحکمة فی الطب، چاپ محمدزبیر صدیقی، برلین ۱۹۲۸.
(۱۷) فتوّت نامهها و رسائل خاکساریه: سی رساله، چاپ مهران افشاری، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۲ ش.
(۱۸) کلیله و دمنه، داستانهای بیدپای، ترجمه محمد بن عبداللّه بخاری، چاپ پرویز ناتل خانلری و محمدروشن، تهران ۱۳۶۱ ش.
(۱۹) علی بن عباس مجوسی، کامل الصناعة الطبیة، بولاق ۱۲۹۴.
(۲۰) احمد بن محمد میدانی، مجمع الامثال، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۲۱) ناصر نجمی، دارالخلافه تهران، تهران ۱۳۶۲ ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حجامت»، شماره۵۸۳۰.