• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حاکمان اشغالگر (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



از دیدگاه ملکه سبا، تحقیر عزیزان جوامع و خواری آنان، و هم‌چنین افساد در سرزمین‌های آباد، از پی‌آمدهای حکومت حاکمان اشغالگر است.



از دیدگاه ملکه سبا، افساد در سرزمین‌های آباد، از پی‌آمدهای اشغال کشور به وسیله پادشاهان است:

«قالت ان الملوک اذا دخلوا قریة افسدوها وجعلوا اعزة اهلها اذلة وکذلک یفعلون»؛ «گفت: پادشاهان هنگامى كه وارد منطقه آبادى شوند، آن را به فساد و تباهى مى‌كشند، و عزيزان آنجا را ذلیل مى‌كنند. (آرى) كار آنان همين‌گونه است!».

۱.۱ - تفسیر آیه



۱.۱.۱ - مراد از افساد قریه‌ها

(افساد قریه‌ها) به معنای تخریب و آتش زدن و ویران کردن بناهای آن است.

۱.۱.۲ - مراد از اذلال عزیزان

و (اذلال عزیزان اهل قریه)، این است که آنان را بکشند و اسیر کنند و تبعید نمایند، یا به ایشان زور بگویند.

۱.۱.۳ - رأی ملکه سبا پس از مشورت

رأی ملکه سبا پس از مشورت با قوم خود
و خلاصه: بعد از مشورتش با درباریان خود ـ به طوری که از این دو آیه استفاده می‌شود ـ نظرش این شد که درباره سلیمان تحقیق بیش‌تری کند و کسی را نزد او بفرستد که از حال او و مظاهر نبوت و سلطنتش اطلاعاتی به دست آورده، برایش بیاورد، تا او به یکی از دو طرف جنگ یا تسلیم رأی دهد.
و از ظاهر کلام درباریان، که کلام خود را با جمله (نحن اولوا قوة و اولوا باس شدید) آغاز کردند، برمی‌آید که آنان میل داشتند جنگ کنند و چون ملکه هم همین را فهمیده بود؛ لذا نخست شروع کرد از جنگ مذمت کردن، در آخر رای خود را ارائه داد، اول گفت: (ان الملوک اذا دخلوا قریة افسدوها...) یعنی جنگ عاقبتی ندارد، مگر غلبه یکی از دو طرف و شکست طرف دیگر، یعنی فساد قریه‌ها و شهرها و ذلت عزیزان آن و چون چنین است، نباید بدون تحقیق اقدام به جنگ کرد، باید نیروی خود را با نیروی دشمن بسنجیم، اگر تاب نیروی او را نداشتیم، تا آنجا که راهی به صلح و سلم داریم اقدام به جنگ نکنیم، مگر اینکه راه، منحصر به جنگ باشد و نظر من این است که هدیه‌ای برای او بفرستیم، ببینیم فرستادگان ما چه خبری می‌آورند، آن وقت تصمیم به یکی از دو طرف جنگ یا صلح بگیریم. بنابراین جمله (ان الملوک اذا دخلوا...) زمینه است، برای جمله (و انی مرسلة الیهم بهدیة فناظرة....)

و جمله (و جعلوا اعزة اهلها اذلة)، تعبیری است که در افاده معنا، بلیغ‌تر از این است که مثلا بگوییم: (استذلوا اعزتها)، برای اینکه تعبیر قرآن کریم علاوه بر اینکه، بر تحقق ذلت دلالت می‌کند، تلبس به صفت ذلت را هم می‌رساند.
و جمله (کذلک یفعلون)، بعد از جملات (افسدوها و جعلوا اعزة اهلها اذلة) که اصل وقوع را می‌رساند، استمرار آن را نیز می‌رساند و معنایش این است که: این رفتار از پادشاهان همیشگی و مستمر است، (این‌طور نیست که نسبت به کشور ما رفتارشان طوری دیگر شود).
بعضی از مفسرین گفته‌اند: این جمله جزء کلام ملکه نیست؛ بلکه کلام خدای سبحان است؛ ولی حرف صحیحی نیست؛ چون مقام، اقتضای چنین تصدیقی را ندارد.


از دیدگاه ملکه سبا، تحقیر عزیزان جوامع و خواری آنان، از پی‌آمدهای حکومت حاکمان اشغالگر است:

«قالت ان الملوک اذا دخلوا قریة افسدوها وجعلوا اعزة اهلها اذلة وکذلک یفعلون»؛ «گفت: پادشاهان هنگامى كه وارد منطقه آبادى شوند، آن را به فساد و تباهى مى‌كشند، و عزيزان آنجا را ذليل مى‌كنند. (آرى) كار آنان همين‌گونه است!».

۲.۱ - بیان آیه



۲.۱.۱ - مشورت ملکه سبا

از این ماجرا روشن می‌شود که برنامه‌های شورایی چنان نیست که همیشه به حق منتهی شود؛ چراکه در اینجا عقیده اکثریت اطرافیان او این بود که توسل به نیروی نظامی مقدم است؛ در حالی که عقیده ملکه سباء بر عکس آن بود، و در پایان ماجرا می‌بینیم که حق با او بوده است.
و می‌توان گفت که این نوع مشورت غیر از آن است که امروز در میان ما رایج است، ما نظریه اکثریت را معیار قرار می‌دهیم و حق تصمیم‌گیری را برای
آنها قائل هستیم، در حالی که در این نوع مشورت حق تصمیم‌گیری با رهبر جمعیت است و مشاورین تنها اظهار نظر می‌کنند، و آیه شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله: با آنها در کارها مشورت کن و به هنگامی که تصمیم گرفتی بر خدا توکل نما (آل‌عمران - ۱۵۹) نیز اشاره به این قسم دوم از شوراست؛ در حالی که آیه ۳۸ شوری و امرهم شوری بینهم کار مؤمنان باید به صورت مشورت انجام یابد ظاهرا اشاره به قسم اول است.

۲.۱.۲ - سخن مشاوران

مشاوران ملکه سبا به او گفتند: ما صاحبان قوة و صاحبان بأس شدید هستیم. ممکن است تفاوت این دو در این باشد که قوة اشاره به کمیت عظیم لشکر، و بأس شدید اشاره به کیفیت کار آزمودگی و روح شجاعت و شهامت لشکریان باشد؛ یعنی ما هم از نظر کمیت لشکر و هم از نظر کیفیت آمادگی کامل برای رزم با دشمن داریم.

۲.۱.۳ - نشانه پادشاهان

از این آیات به خوبی استفاده می‌شود که سلطنت و حکومت استبدادی همه جا مایه فساد و تباهی، و ذلیل کردن عزیزان یک قوم است؛ چراکه افراد با شخصیت را کنار می‌زنند، و متملقان چاپلوس را به خدمت دعوت می‌کنند، و در همه چیز منفعت و سود خود را می‌جویند اهل هدیه و رشوه و زر و زیورند و طبعا ظالمان زورگو که دست‌رسی به این امور دارند، نزد آنها محبوب‌ترند.
شاهان، فکر و قلبشان در گرو مقام و هدایا و زر و زیورهاست؛ در حالی که پیامبران جز به صلاح امت‌ها نمی‌اندیشند.


۱. نمل/سوره۲۷، آیه۳۴.    
۲. طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۵۱۳ ۵۱۴، ذیل آیه.    
۳. نمل/سوره۲۷، آیه۳۴.    
۴. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۵۹.    
۵. شوری/سوره۴۲، آیه۳۸.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۴۵۹ ۴۶۰، ذیل آیه.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حاکمان اشغالگر».    




جعبه ابزار