حارصه (حقوق جزا)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حارصه یا قاشره از اصطلاحات حقوق جزا بوده و به معنای
جراحتی است که تنها در
پوست،
خراش ایجاد میکند بدون اینکه
خون جاری شود. این مقاله به بررسی کیفر و
مجازات حارصه و متصور بودن
قصاص یا
دیه در حارصه میپردازد.
یکی از زخمهایی که بر جسم «سر و صورت و بدن» انسان وارد میشود حارصه یا قاشره نامیده میشود که در متون فقهی و بند یک ماده ۴۸۰
قانون مجازات اسلامی ذکر شده است.
حارصه در لغت از حَرَصَ یَحرصُ بر وزن نَصَر ینصُر، مونث اسم فاعل حارص میباشد که به معنای آزمند و حریص چیزی شدن میباشد. و در اصطلاح: تعاریف متعددی در کتب فقهی از حارصه ارائه شده است اما تعریفی که
صاحب جواهر الکلام ارائه نموده مناسبتر به نظر میرسد. (الحارصة هی التی تقشر الجلد من دون ادماءٍ) یعنی حارصه آن
جراحتی است که تنها در پوست خراش ایجاد میکند بدون اینکه خون جاری بشود، برخلاف [[دامیه].
و در بند یک ماده ۴۸۰ قانون مجازات اسلامی، حارصه تعریف شده: خراش پوست بدون آنکه خون جاری شود. خراش بدون خون آمدن در سر و صورت و در سائر اعضا بدن و زخمهای وارده بر پیشانی و ابرو و گوش بینی و لب در حکم حارصه هستند.
برابر تصریح ماده ۴۸۰ قانون مجازات اسلامی، دیه حارصه یک
شتر یعنی ۱ صدم
دیه کامله انسان میباشد و در پرداخت این مقدار
دیه تفاوتی ندارد که مجنیعلیه و جانی،
زن باشند یا
مرد، به جهت اینکه
دیه زن تا ثلث
دیه اعضاء، برابر
دیه مرد هست و در زیادی از ثلث، دیه به نصف برمیگردد.
نکته: برابر ماده ۴۸۱ قانون مجازات، اگر حارصه در غیر
سر و
صورت واقع بشود در صورتی که آن
عضو دارای دیه معین باشد باید نسبت دیه آن را با دیه کامل سنجیده آنگاه به مقدار همان نسبت
دیه جراحت را که در غیر سر و صورت واقع میشود تعیین گردد، مثلاً در خراشی در دست کسی واقع بشود دیه آن نصف یک شتر خواهد شد چون دیه دست، نصف دیه کامل است و دیه حارصه هم در سر و صورت یک شتر است پس مقدار همان نسبتی که
دیه دست با دیه کامله دارد نسبت به دیه
جراحت حارصه محاسبه میشود.
و در صورتی که آن
عضو جراحت دیده، دارای دیه معین نباشد دادن
ارش لازم است. مثلاً خراشی که در پشت انسان یا کف دست ایجاد بشود چون دیه معین ندارند ارش تعیین خواهد گردید.
آیا قصاص در اینگونه زخمها متصور است یا دیه متعین میگردد؟
فقهاء شیعه و سنّی با استناد به آیه ۴۵
سوره مائده «
والجروح قصاص» هر زخمی قصاص دارد. قصاص در
جراحات عمدی را پذیرفتهاند لذا چنانچه زخمهایی که در سر و صورت ایجاد میشود، عمدی باشد و به فوت
مجروح منجر شود؛ در صورت وجود دیگر شرایط لازم قصاص، ایجادکننده
جراحت،
قصاص نفس خواهد شد و اگر
مجروح زنده بماند حق قصاص
عضو را خواهد داشت.
البته چنانچه در استیفای قصاص بیم
مرگ یا خوف ضرری بیش از میزان استحقاق
بزهکار باشد، قصاص ساقط میشود. لذا گاه قصاص
عضو، موجب
تعزیر به نفس یا
عضو دیگر جانی بشود، به جای آن دیه ثابت میشود پس اگر اجرای قصاص بدون ورود نقص و با رعایت تساوی مانند برخی از
جراحتهای عمیق یا در موارد شکسته شدن استخوانها یا جا به جایی باید دیه پرداخت گردد.
در قصاص، اعضاء باید از حیث طول – عرض مساوی جنایت باشد و در صورت امکان رعایت تساوی عمقاً نیز لازم است. از اینرو برای رعایت تساوی قصاص با جنایت باید حدود
جراحت کاملاً اندازهگیری شود و هر چیزیکه مانع استیفای قصاص یا موجب ازدیاد آن باشد.» باید برطرف گردد م ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی لذا در حارصه با رعایت شروط لازم دیگر، قصاص ممکن است.
نکته: به نظر مشهور فقهای امامیه اجرای قصاص در
جراحات پیش از بهبود
زخم جایز است هر چند برخی به این استناد که
جراحت ممکن است به مرگ
مجروح بینجامد و قصاص نفس مطرح بشود آن را پیش از التیام یافتن زخم جایز نمیشمارند. و صبر کردن را لازم میدانند.
مهلت پرداخت دیه: طبق تبصره ۲ ماده ۳۰۲ قانون مجازات اسلامی، اگر
جراحتها بطور عمد ایجاد شود مهلت پرداخت دیه آن از سوی جانی یکسال است و اگر شبه عمد باشد دو سال و اگر خطاء محض باشد در ظرف سه سال پرداخت میشود.
•
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «حارصه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۶/۱۷.