• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جَیْف (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





جَیْف (به فتح جیم) یا جیفه یکی از مفردات نهج البلاغه به معنای گندیدن یا بدن گندیده میّت است.
حضرت علی (علیه‌السلام) در رابطه با هنگام مرگ انسان و راه غرور زدایی از این واژه استفاده نموده است.
این واژه شش‌ بار در «نهج‌البلاغه» آمده است.



جَیْف (به فتح جیم) یا جیفه به معنای گندیدن یا بدن گندیده میّت، آمده است.
چنان‌که در لغت آمده است: «جافَتِ الجُثَّة جیفاََ: انتَنَت.»


برخی از مواردی که در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل می‌باشد:

۲.۱ - جيفَةً - خطبه ۱۰۸ (مرگ)

امام (صلوات‌الله‌علیه) در رابطه با مرگ انسان فرموده است:
«وَ خَرَجَتِ الرّوحُ مِنْ جَسَدِهِ، فَصارَ جيفَةً بَيْنَ أَهْلِهِ، قَدْ أوْحَشوا مِنْ جانِبِهِ، وَ تَباعَدوا مِنْ قُرْبِهِ.»
«و روح او از بدنش برای همیشه خارج می‌شود. در این هنگام، به صورت مرداری در میان خانواده اش قرار می‌گیرد، که از نشستن نزد او وحشت می‌کنند و از او فاصله می‌گیرند.»

۲.۲ - جيفَةٌ - حکمت ۴۴۳ (فخر و غرور انسان)

امام (علیه‌السلام) در خصوص راه زدودن غرور می‌فرماید:
«ما لاِبْنِ آدَمَ وَ الْفَخْرِ: أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ، وَ آخِرُهُ جيفَةٌ، و لا يَرْزُقُ نَفْسَهُ، وَ لا يَدفَعُ حَتْفَهُ.»
«پسر آدم را چه با فخر و نازیدن! چراکه اوّل او منی و آخر او مردار بد بو است، نه خود را روزی می‌دهد و نه مرگ خویش را دفع می‌نماید.»


این واژه شش‌ بار در «نهج البلاغه» آمده است.


۱. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۵، ص۳۴.    
۲. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ص۴۹۳.    
۳. مجموعة من المؤلفین، المعجم الوسیط، ج۱، ص۱۵۰.    
۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۲۴۸، خطبه ۱۰۸.    
۵. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۱، ص۲۱۲، خطبه ۱۰۷.    
۶. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۶۱، خطبه ۱۰۹.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۲۳۷، خطبه ۱۰۹.    
۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۱۰۳.    
۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۱۱۴.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین، ج۴، ص۵۹۰.    
۱۱. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۳۵۶.    
۱۲. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۲۰۱.    
۱۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۸۸۷، حکمت ۴۴۳.    
۱۴. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۳، ص۲۶۰، حکمت ۴۵۴.    
۱۵. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۵۵۵، حکمت ۴۵۴.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۸۴۹، حکمت ۴۵۴.    
۱۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۷۷۴.    
۱۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۷۷۴.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج۱۵، ص۵۷۶.    
۲۰. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۵۲۱.    
۲۱. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۱۵۰.    
۲۲. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۲۴۶، خطبه ۱۰۸.    
۲۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۳۲۳، خطبه ۱۵۱.    
۲۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۸۰۱، حکمت ۱۲۱.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «جیش»، ص۲۴۴.    






جعبه ابزار