جُرُز (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جُرُز: (مَا عَلَیْها صَعِیداً جُرُزاً) «جُرُز» (بر وزن شتر) در اصل از مادّه
«جرز» (بر وزن مرض) به معنای قطع کردن و بریدن، به معنای زمینی است که گیاهی در آن نمیروید،
گویی گیاهان خود را خرد و ریشهکن ساخته، و به تعبیر دیگر «
جُرُز» به سرزمینی گفته میشود که به خاطر خشکسالی و کمی
باران، تمام گیاهانش از میان بروند.
ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با
جُرُز:
(وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَيْهَا صَعِيدًا جُرُزًا) (ولی این زیورها پایدار نیست، و ما سرانجام آنچه را بر روی
زمین است خاک بی حاصلی قرار میدهیم.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: کلمه
جرز به طوری که مجمع البیان گفته، زمینی است که
گیاه نرویاند، گویی تخم گیاهان را میخورد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاء إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعَامُهُمْ وَأَنفُسُهُمْ أَفَلَا يُبْصِرُونَ) (آیا ندیدند که ما
آب را به سوی زمینهای خشک و بیگیاه میرانیم و بوسیله آن زراعتهایی میرویانیم که هم چهار پایانشان از آن میخورند و هم خودشان؛ آیا نمیبینند؟!)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: كلمه
جرز زمين خشكى را گويند كه به خاطر نيامدن باران بدون گياه باشد.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «جُرُز»، ص۱۶۴.