جوامعالطیمائوس فی العلمالطبیعی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جوامع الطیمائوس فی العلم الطبیعی، (یا جوامع کتاب طیماوس فی العلم الطبیعی لجالینوس)،
عنوان بازنویسی جالینوس از بخشی از رساله تیمائوسِ افلاطون است.
باتوجه به سهم متن اصلی تیمائوس در پدید آمدن جوامع کتاب طیماوس به وسیله جالینوس و نیز اهمیت این
کتاب در تکوین موضوع معرفتشناسی در یونان و نیز بعضی فیلسوفان دوره اسلامی، در ابتدا لازم است گزارشی از ماهیت و متن تیمائوس داده شود.
رساله تیمائوس، یگانه رساله «علمی» موجود از افلاطون و یک جزء از چند گانهای است که او برای تبیین پارهای از آرای خود تألیف کرد.
این چند گانه را شامل جمهوری، تیمائوس، کرِیتیاس که نیمهتمام ماند
و هرموکراتس (که نوشته نشد) و یا سه رساله اخیر میدانند.
افلاطون، تیمائوس را در فاصله سالهای ۳۶۶ـ ۳۶۰ ق م، یعنی در دوران پختگی علمیاش نگاشت.
افلاطون در این رساله مانند دیگر رسائلش، مقصود علمی ـ فلسفی خود را در قالب گفتگویی طرح کرده که این بار میان سقراط، تیمائوس،
کریتیاس
و هرموکراتس
صورت گرفته است.
تیمائوس، با گفتگوی سقراط و تیمائوس در یادآوری مباحث جمهوری
آغاز میشود و با نقل خاطرهای از کودکی کریتیاس، در باره گفتگویی میان سولون
و کاهنی مصری در باره
جزیره افسانهای آتلانتیس ادامه مییابد.
سپس تیمائوس، مباحث کیهانشناسی را آغاز میکند.
بخش پایانی رساله، بحث درباره
ادراک حسی انسان، کارْ اندامشناسی (فیزیولوژی)
بیماری و پیدایش جانداران دیگر در فرایند
تناسخ است.
تیمائوس عمدتاً به کیهانشناسی فلسفی و پیدایش جهان میپردازد، اما مفسران و شارحان آن را اوج
حکمت افلاطونی دانستهاند.
اگر چه افلاطون در این رساله سعی داشته است که توضیحاتی در تبیین برخی پدیدههای علمی عرضه کند اما توضیحات وی عموماً حتی با
دانش آن روزگار هم سازگار نیست.
دیدگاه فلسفی خاص
حاکم بر تیمائوس و نیز اعتبار مباحث نجوم و ریاضی آن باعث شد که از نخستین کتابهایی باشد که توجه مترجمان، مفسران و شارحان را به خود جلب کرد.
خلکیدیوس ( فیلسوف و منجم
قرن چهارم میلادی) اولین کسی بود که تیمائوس را به لاتینی ترجمه کرد.
این کار او بسیار مهم بود زیرا تا پایان قرن دوازدهم میلادی، افلاطون را در غرب عمدتاً با این ترجمه لاتینی میشناختند.
این
ترجمه آنقدر ارزشمند بود که آن را
انجیل افلاطونی مینامیدند و شاید همین موضوع باعث شد تا خرافاتی در تفسیرها وارد شود.
ارزش عجیب و غریب تیمائوس برجا بود تا اینکه در قرن دوازدهم، منون و فایدون به لاتینی ترجمه و اروپاییان با دیگر تألیفات افلاطون آشنا شدند.
نخستین کسی که تیمائوس را
تفسیر کرد کرانتور سولیایی (مشهور در ۳۰۰ ق م) بود.
دیگر مفسران آن عبارت بودند از: پوسیدونیوس آپامهای (قرن اول ق م) که تفسیر او تا پایان قرون وسطا بر عقاید فلسفی تأثیر فراوان داشت، آدراستوس افرودیسیایی (شکوفایی در قرن دوم) که تفسیر او به مسائل ریاضی و ستارهشناسی تیمائوس پرداخته بود، و اسکلپیودوتوس اسکندرانی (برآمدن در نیمه دوم قرن پنجم) و برخی از مفسران قرون سپسین.
به نوشته اکرمی،
ارسطو هم از مهمترین مفسران تیمائوس بوده است.
نخستین ترجمه یونانی تیمائوس و دیگر آثار افلاطون در سال ۹۱۹/۱۵۱۳ در ونیز به وسیله آلدوس و موسوروس صورت گرفت.
جوئیت در ۱۲۸۸/۱۸۷۱ این رساله را به انگلیسی ترجمه کرد.
محمدحسن لطفی، بر اساس ترجمههای آلمانی و فرانسه و انگلیسی، اقدام به ترجمه و چاپ دوره آثار افلاطون، از جمله رساله تیمائوس، در ۱۳۵۶ ش به زبان فارسی نمود.
این مجموعه در ۱۳۶۷ ش و ۱۳۸۰ ش کاملتر شد.
در تمدن اسلامی، ترجمه عربی تلخیص و بازنویسی جالینوس از تیمائوس تداول یافت که ظاهراً متن یونانی آن از بین رفته است.
این رساله که جوامع کتاب طیمائوس فیالعلم الطبیعی نام دارد، بیشتر به بخشهای پزشکی و فلسفه طبیعی اندیشههای افلاطون میپردازد.
به نوشته جالینوس،
افلاطون در این رساله برخلاف دیگر کتابهایش، کلامش کوتاه و مختصر است و شاید هدف افلاطون از ایجاز کلام در این کتاب آن بوده است که جز با اندیشه کامل و غور در مطالبش مفهوم آنها برای دیگران
آشکار نشود و فقط کسانی که بر سایر آثارش اشراف دارند مفهوم این رساله را دریابند.
گاهی جالینوس برای توضیح بیشتر نظریات افلاطون به مقالات خود نیز ارجاع داده است.
مثلاً، در توضیح کار
چشم ، سخن را کوتاه کرده و به مقاله فی آراء بقراط و فلاطن
و در توضیح علل امراض نیز به جای توضیح بیشتر، خوانندگان را به دو اثر یعنی فی آراء بقراط و فلاطن و الشرحِ لِما فی کتاب طیماوس من علم الطب ارجاع داده
و گاهی نیز به مثال متوسل شده است.
برای نخستین بار، یحیی بن بطریق بازنویسی جالینوس از تیمائوس افلاطون را به عربی ترجمه کرد.
بهگزارش حنین بن اسحاق،
او ابتدا این کتاب را از یونانی به سریانی و سپس، مقاله اول آن را به عربی برگرداند.
پس از حنین، اسحاق بن حنین بقیه آن را به عربی ترجمه کرد.
عجیب اینکه حنین، برخلاف ابنندیم، از ترجمه ابنبطریق از این کتاب سخنی به میان نیاورده، در حالیکه به روایت ابنندیم
حنین ترجمه ابنبطریق را اصلاح نموده است.
ابنندیم در جایی
از این کتاب، تنها با عنوان کتاب طیماوس و در جایی دیگر
از آن با عنوان ما ذَکَرَه فلاطُن فی طیماوس یاد کرده است.
عنوان دوم، کاملاً شبیه عنوانی است که حنین بن اسحاق
برای این کتاب آورده است.
اما ابنابی اصیبعه
از این کتاب با عنوان تفسیر ما فی کتاب فلاطن المسمّی طیماوُس من علم الطب یاد کرده است.
به نوشته قفطی،
یحیی بن عدی نیز این کتاب را
اصلاح نموده است اگرچه بهرغم نوشته حنین،
که از تبویب کتاب در چهار مقاله یاد کرده، این کتاب بدون بخشبندی خاصی و تنها در یک بخش کلی تهیه شده است.
جوامع، مورد توجه آن دسته از پزشکان و دانشمندان دوره اسلامی، که به موضوع فلسفه طبیعی علاقهمند بودند، قرار گرفت و به آثار بسیاری از آنان راه یافت، از آن جمله
جابر بن حیان بود که از آن با نام کتاب طب طیماوس نام برده است. این اشاره جابر و نیز مواردی از این دست، از جمله نقل نظریه خلقت منسوب به افلاطون در تیمائوس و نیز تفسیر مکتب کیمیایی افلاطون در «مصححّات افلاطون»، نشان میدهد که برخی حکمای اسلامی با
آثار جالینوس، پیش از
شروع نهضت ترجمه، احتمالاً آشنا بودهاند.
ثابت بن قرّه
از تفسیر جالینوس بر طیماوس در
پزشکی و ابنبیطار
از کتاب طیماوسِ جالینوس نام بردهاند.
در میان پزشکان دوره اسلامی، بیشترین ارجاع به این کتاب از آنِ محمد بن زکریای رازی است.
او دستکم در دو کتابش، یعنی الحاوی فی الطب
و الجُدری و الحصبه،
از جوامع سود برده است.
بر اساس فهرستی که
ابوریحان بیرونی از آثار رازی تهیه کرده،
رازی کتابی به نام تفسیر کتاب طیماوس نیز تألیف کرده بوده
که نسخهای از آن باقینمانده است.
حتی به نظر میرسد که او از تفاسیری که پلوتارک و جالینوس بر تیمائوس نوشتهاند تأثیر پذیرفته است.
از دیگر نویسندگان دوره اسلامی که جوامع مورد توجه آنان قرار گرفته است،
مسعودی (متوفی ۳۴۶) است.
او در التنبیه و الاشراف
از این کتاب با نام طیماوس فیما بعدالطبیعه یاد کرده و نوشته که افلاطون آن را در سه مقاله برای شاگردش تیمائوس تألیف کرده است.
گفتنی است که در این موضع، مسعودی این کتاب را با اثری که جالینوس بر آن تفسیر نوشته، متفاوت دانسته است.
مسعودی در مبحث کهانت مُروج الذهب،
برای ارتباط بین نفس و
روح و
بدن انسان ، از این کتاب یاد کرده است.
در این میان، شماری از دانشمندان
از انتقاد ابنمیمون بر آنچه جالینوس بر کتاب جوامع طیماوس در کتاب الفصول خود نوشته، یاد کردهاند، اما بررسی یکی از نسخههای متقن الفصول ابنمیمون، نشان داد که چنین انتقادی از سوی ابنمیمون صورت نگرفته است.
به نظر میرسد که این اشتباه تاریخی ناشی از خلط دو عنوان از آثار ابنمیمون، یعنی الفصول و رساله القبریه، باشد.
از جوامع نسخههای معدودی مانده است.
این کتاب را نخستین بار پل کراوس در ۱۹۵۱ در لندن چاپ کرد و سپس به اهتمام عبدالرحمان بدوی در ۱۳۵۳ ش/ ۱۹۷۴ در
تهران به چاپ رسید.
(۱) ابن ابیاصیبعه، کتاب عیون الانباء فی طبقات الاطباء، چاپ امرؤالقیس بیطحان (آوگوست مولر)، کونیگسبرگ و قاهره ۱۲۹۹/۱۸۸۲، چاپ افست انگلستان ۱۹۷۲.
(۲) ابنبیطار، الجامع فیالطب.
(۳) ابنندیم، الفهرست (تهران).
(۴) ابوریحان بیرونی، فهرست کتابهای رازی و نامهای کتابهای بیرونی، تصحیح و ترجمه و تعلیق از مهدی محقق، تهران ۱۳۷۱ ش.
(۵) افلاطون، دوره آثار افلاطون، ترجمه محمدحسن لطفی و رضا کاویانی، تهران ۱۳۸۰ ش.
(۶) موسی اکرمی، کیهانشناسی افلاطون، تهران ۱۳۸۰ ش.
(۷) ثابت بن قرّه، کتاب الذخیره فی علمالطب، چاپ صبحی، قاهره ۱۹۲۸.
(۸) جالینوس، جوامع کتاب طیماوس فی العلم الطبیعی، اخراج حنین بن اسحاق، در افلاطون فی الاسلام: نصوص، حققها و علق علیها عبدالرحمان بدوی، تهران: مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مکگیل، ۱۳۵۳ ش.
(۹) حنین بن اسحاق، رساله حنین بن اسحق الی علی بن یحیی فی ذکر ما تُرْجِمَ من کتب جالینوس، متن عربی با ترجمه فارسی، چاپ مهدی محقق، تهران ۱۳۷۹ ش.
(۱۰) محمد بن زکریای رازی، ترجمه کتاب الجُدَری و الحصبه (آبله و سرخک)، با حواشی و ملحقات به سعی و اهتمام محمود نجمآبادی، تهران ۱۳۷۱ ش.
(۱۱) محمد بن زکریای رازی، کتاب الحاوی فی الطب، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۴ـ۱۳۹۰/ ۱۹۵۵ـ۱۹۷۱.
(۱۲) محمد بن زکریای رازی، ج ۱، ترجمه محمود طباطبائی، تهران۱۳۶۹ ش.
(۱۳) جورج سارتون، تاریخ علم: تا پایان دوره طلایی یونان، ترجمه احمد آرام، تهران ۱۳۳۶ ش.
(۱۴) محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، چاپ محمد سید کیلانی، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
(۱۵) محمد بن محمد فارابی، کتاب تحصیلالسّعاده، چاپ جعفر آلیاسین، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۱۶) علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء، هو مختصرالزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبار العلماء باخبار الحکماء، چاپ یولیوس لیپرت، لایپزیگ ۱۹۰۳.
(۱۷) تئودورگمپرتس، متفکران یونانی، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران ۱۳۷۵ ش.
(۱۸) مهدی محقق، «ردّ موسی بن میمون بر جالینوس و دفاع از موسی بن عمران»، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، سال ۱۵، ش ۱ (مهر ۱۳۴۶).
(۱۹) مسعودی، تنبیه.
(۲۰) مسعودی، مروج (پاریس).
(۲۱) احمد هاشمی، «آرا و آثار حنین بن اسحاق»، مجله تاریخ علم، ش ۵ (بهار و تابستان ۱۳۸۵).
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جوامعالطیمائوس فی العلمالطبیعی»، شماره۵۱۵۰.