جهانبینی قرآنی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جهانبيني يك نگرش كلي به
هستی و
انسان است. در جهانبيني
قرآني،
آفرینش هدفمند است و آن گونه كه مادي گرايان مي پندارند، بيهوده و گزاف آفريده نشده است.
جهان هستی گرانبها و ارزشمند است، از نظر فلسفه
قرآنی، عالم هستی ارزش والایی دارد و در نزد سازندهاش بسیار گرانقیمت است، نه از آن جهت که در آن بسیار تلاش نموده و بهای کلانی برای آن پرداخته است، نه هرگز: «اِنَّمَا اَمْرُهُ اِذَا اَرَادَ شَیْئًا اَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ؛
چون به چیزی
اراده فرماید، کارش این بس که میگوید: «باش؛ پس (بیدرنگ) موجود میشود».
ارزشمندی عالم هستی بدان جهت است که بر
خالق و آفریننده او دلالت میکند؛ چون خشت خشت آن، به حق بنا نهاده شده و قوانین محکمی آن را سرو سامان داده است که مجد و عظمت الهی، در درخشانترین صورت، آن متجلی است: «مَا
خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالارْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا اِلا بِالْحَقِّ وَاَجَلٍ مُسَمًّی وَالَّذِینَ کَفَرُوا عَمَّا اُنْذِرُوا؛
ما
آسمانها و
زمین و آنچه در میان این دو است، جز به
حق و برای سرآمد معینی نیافریدهایم؛ و لکن
کافران که این حقیقت را نمیپذیرند و از آنچه بیم داده میشوند که فرا رسیدن دادگاه بزرگ
قیامت و
شقاوت آخرت است، روی میگردانند».
خداوند دنیا را به خاطر به کمال رساندن انسان
خلق کرده است، زندگی آخرت را به وسیله
اعمال و رفتار اختیاری خویش در دنیا میسازیم و به آن شکل میدهیم و چنانکه در
روایات آمده، دنیا، مزرعه آخرت است. در اینجا باید کشت داشت تا در آنجا بتوان درو کرد: «انّما تُوَفّونَ اجورکم؛
فقط (نتایج) کارهایتان را برداشت میکنید».
اگر دنیا نباشد، کسی به
بهشت نمیرود، نعمتهای بهشت
پاداش کارهای دنیوی است، کرامات و فضائل و مقامات اخروی حاصل تلاشها و کارهای انسان است که در دنیا انجام داده است. پس دنیا ارزش فوقالعاده دارد؛ زیرا در عمر کوتاه آن، میتوان
سعادت بینهایت و لذت جاویدان آخرت را فراهم آورد.
حضرت ابراهیم (علیهالسلام) در دنیا به مقامی رسید که خداوند درباره او میفرماید:
«وَلَقَدِ اصْطَفَیْنَاهُ فِی الدُّنْیَا وَاِنَّهُ فِی الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ»؛
«و حقاً که برگزیدیم؛ ولی (حضرت ابراهیم) را در دنیا و او در آخرت از شایستگان است».
درباره بعضی از
مؤمنین میفرماید: «فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْیَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ»؛
«پس عطا کردشان خداوند
پاداش دنیا و نیکی
پاداش آخرت را».
و در جای دیگر
قرآن، دنیا را محل نزول برکات و نعمتهایش معرفی میکند: «و لو انّ اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض؛
«اگر اهل شهر و آبادیها،
ایمان میآوردند و
تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم».
سرزنشهای
قرآن درباره دنیا، نظیر اینکه درباره
مشرکین و
کفار میگوید: «غرّتهمُ الحیاةُ الدّنیا؛
زندگی دنیا فریبشان داده است».
یا میگوید: «فلا تغرنکم الحیاة الدنیا؛
و (مواظب باشید) زندگی دنیا فریبتان ندهد».
و در جای دیگر
زندگی دنیا را نوعی بازیچه کودکانه و
لهو و سرگرمی میشمرد، میفرماید: «و ما الحیاة الدنیا الا لعبٌ و لهوٌ...؛
زندگی دنیا چیزی جز
بازی و سرگرمی نیست». و نظایر اینها برای چیست؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت: زندگی دنیا به لحاظ اینکه موجودی عینی و در زمره
مخلوقات خداوند حکیم است، هیچ عیبی ندارد و براساس یک قاعده کلی از آیه، «ربّنا الّذی اعطی کل شیء
خلقه ثم هدی؛
پروردگار ما کسی است که با
آفرینش هر چیزی را بدان اعطا نمود و سپس آن را
هدایت فرمود».
آن چه قابل بیان است این است که: نظام زندگی دنیوی بهترین نظام بوده و از نهایت اتقان و جمال برخوردار میباشد؛ بنابراین اشکال اصلی کار را باید در جای دیگر جستوجو کرد و با کمی دقت در
آیات و
روایات میتوان دریافت، عیب و ایراد، از کیفیت رابطه انسان و برخورد وی با دنیا پیدا میشود؛ زیرا همان برخورد او با دنیاست که میتواند آن را برای آینده مفید یا مضرّ، ارزشمند یا بیارزش، مثبت یا منفی، خوب یا بد کند. در واقع آنچه مورد مذمت و سرزنش قرار گرفته است،
دنیاپرستی، تکاثرطلبی، طغیانگری، نابرابری،
خودخواهی، دگرآزاری و... خدا محور نبودن کارهاست؛ و گرنه دنیا محل پرورش یافتن و شکوفا گشتن است و هیچ
مذمت و سرزنشی را به همراه ندارد. دیدگاه
قرآن شریف هم درباره اصل هستی و دنیا بسیار مثبت و جدی است.
شخصی در حضور
علی (علیهالسلام) از دنیا مذمت کرد، آن حضرت خطاب به وی، با لحنی تند که حاکی از مخالفت شدید با وی بود، فرمود: «ثکلتک امّک»؛ چرا از دنیا مذمت میکنی، دنیا «متجر» اولیاء الله و محل پرورش و تکامل دوستداران
خداوند است، زندگی دنیا مذمت ندارد؛. بلکه رابطه ویژهای میان انسان و دنیاست که مذمت دارد، سوء استفاده کردن انسان از دنیا، دلبستگی انسان به دنیا، فریبخوردن
انسان و مغرور شدن وی از دنیا و غافل شدن از
آخرت، مشغول شدن به دنیا و فراموش کردن خداست که مذمت و سرزنش دارد. برخورد ما با دنیاست که میتواند صحیح یا غلط باشد؛ ولی از آنجا که متعلق و موضوع برخورد انسان، دنیاست، گاهی به تبع رفتار انسان، دنیا نیز مورد مذمت و نکوهش قرار میگیرد.
در واقع مذمت و سرزنش به رفتار انسان تعلق دارد، رفتار اختیاری انسان است که موضوع
اخلاق و متعلق
ارزش یا ضد ارزش
اخلاق قرار میگیرد.
به فرموده
امام سجاد (علیهالسلام) دنیا دو گونه است: دنیا که به حد کفاف است و انسان را به آخرت و
معنویت میرساند و دنیای نفرینشده که انسان را از
خدا دور میکند.
ملاکها در جهانبینی
قرآنی، اینچنین است:
در جهانبینی
قرآنی،
آفرینش هدفمند است و آنگونه که
مادیگرایان میپندارند، بیهوده و گزاف آفریده نشده است: «وَمَا
خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالارْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا بَاطِلا ذَلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنَ النَّارِ؛
و آسمان و زمین و آنچه میان این دو است، به
باطل نیافریدیم، این گمان کسانی است که
کافر شدهاند؛ پس وای از
آتش بر کسانی که کافر شدهاند».
در جهانبینی
قرآنی همه آفریدگان آگاهانه، سرسپرده خدای متعالاند: «وَلَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالارْضِ کُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ؛
و هر آنکه در آسمان و زمین است، از آن اوست، همه او را گردن نهادهاند».
در جهانبینی
قرآنی، همهکاره خداست: «... بَلْ لِلَّهِ الامْرُ جَمِیعًا...؛
بلکه همه کارها و فرمانها یکسره از آن خداست».
در جهانبینی
قرآنی، آدمی بیهوده و گزاف آفریده نشده است: «اَفَحَسِبْتُمْ اَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَاَنَّکُمْ اِلَیْنَا لا تُرْجَعُونَ؛
آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریدهایم و اینکه شما به سوی ما باز گردانیده نمیشوید»؟
در جهانبینی
قرآنی، هدف از آفرینش انسان،
قرب به
خداوند است که دستیابی بدان در گرو
عبودیت و
بندگی خداوند است: «وَمَا
خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالانْسَ اِلا لِیَعْبُدُونِ؛
جن و انس را نیافریدیم، جز آنکه مرا بپرستند».
در جهانبینی
قرآنی مرگ پایان کار نیست؛ بلکه مرحله دیگری از
زندگی است: «کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَکُنْتُمْ اَمْوَاتًا فَاَحْیَاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ اِلَیْهِ تُرْجَعُون؛
«چگونه به خداوند
کافر میشوید؛ در حالی که شما اجسام بیروحی بودید و او شما را زنده کرد؛ سپس شما را میمیراند و بار دیگر زنده میکند؛ سپس به سوی او باز میگردید».
آیات یادشده گوشههایی از جهانبینی
قرآنی را تبیین میکنند.
۱.
اخلاق در
قرآن، آیتالله مکارم شیرازی، ج۲، ناشر: مدرسه الامام علی بن ابیطالب، ۱۳۷۸.
۲.
اخلاق در
قرآن، آیتالله
مصباح یزدی، ج۱، ناشر: موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، بهار ۱۳۷۶.
۳. محورهای پنجگانه
قرآن کریم، مؤلف: محمد غزالی مصری، مترجم دکتر محمود ابراهیمی، ناشر: انتشارات کردستان، چ ۸۱.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «جهانبینی قرآنی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۱۹.