• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جنگ خازر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خازِر، نام جنگ میان ابراهیم‌ بن مالک اشتر و عبیدالله ‌بن زیاد که در کنار خازِر یا خازَر (شاخابۀ راست رودخانه زاب) درگرفت.



به گفتۀ یاقوت حموی، خازر رودخانه‌ای است بین اربل و موصل و سپس بین زات بالا و موصل. این رودخانه از قریۀ اربون در ناحیۀ نخلا سرچشمه می‌گیرد و سرانجام به دجله می‌ریزد. در برخی منابع، نام این رود جازر ثبت شده است.
[۱] ابن‌قتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ج۲، ص۳۱، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
[۲] ابوعبید بکری، معجم مااستعجم، ج۱، ص۴۸۴، چاپ مصطفی سقا، بیروت ۱۴۰۳.
[۳] محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حواثد و وفیات ۶۱ـ۸۰، ص۵۵، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
بکری
[۴] ابوعبید بکری، معجم مااستعجم، ج۱، ص۴۸۴، چاپ مصطفی سقا، بیروت ۱۴۰۳.
به روایتی، خازر را شهری از مدائن دانسته است.


به نوشتۀ طبری،
[۵] طبری، تاریخ ، ج۶، ص۸۶، (بیروت).
خازر جزو منطقه موصل و نزدیک روستای باربیثا بود و از خازر تا موصل پنج فرسنگ راه بود.


در این منطقه ، یکی از نبردهای حساس سدۀ اول هجری رخ‌داد و اکثر مورخان و جغرافی‌دانان مسلمان دربارۀ این واقعه سخن گفته‌اند. بعضی مانند طبری ، به طور مفصّل و بعضی مانند خلیفة بن خیاط و یاقوت حموی، به چند جمله بسنده کرده‌اند. این دومین قیام بر ضد جنایتکاران حادثه کربلا و کشندگان امام حسین بوده است. اولین قیام در عَین‌الوَرده (سال ۶۵) میان عبیداللّه‌بن زیاد و کوفیان به‌رهبری سلیمانبن صُرَد خزاعی درگرفت.
در مورد زمان وقوع جنگ خازر اختلاف وجود دارد.


بعضی سال ۶۶
[۶] خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، ج۱، ص۱۶۴، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
و برخی
[۷] طبری، تاریخ ، ج۶، ص۸۶، (بیروت).
سال ۶۷ را ضبط کرده‌اند. در این نبرد، جمع کثیری از عاملان حادثه کربلا از جمله عبیداللّه‌ بن زیاد کشته شدند. دربارۀ زمان آن، با ذکر شواهدی می‌توان گفت که سال ۶۷ به صحت نزدیک‌تر است. طبری،
[۹] طبری، تاریخ ، ج۶، ص۸۶، (بیروت).
با ذکر روایت ابومخنف که به زمان وقوع حادثه از نظر تاریخی نزدیک است، سال ۶۷ را ثبت کرده است. ذهبی
[۱۱] محمد بن احمد ذهبی، العبر فی خبر من غبر، ج۱، ص۷۳ـ۷۴، چاپ صلاح‌الدین منجّد، کویت ۱۹۸۴.
و ابن‌کثیر
[۱۲] ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ج۸، ص۳۱۰ـ۳۱۱، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸ /۱۹۸۸.
نیز سال ۶۷ را درست دانسته‌اند. ذهبی در جای دیگر،
[۱۳] محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حواثد و وفیات ۶۱ـ۸۰، ص۵۵، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
این واقعه را در محرّم ۶۷ و به قولی روز عاشورا دانسته است.


پس از مرگ یزید بن معاویه در سال ۶۴ و کناره‌گیری معاویه بن یزید از خلافت، اوضاع شام و عراق آشفته و بحرانی شد و عبیداللّه‌ بن زیاد، والی امویان در عراق، که لشکری به جنگ امام حسین فرستاده بود، ناگزیر به شام رفت و عراقیان تلاش‌هایی برای رهایی از سلطه امویان کردند، از جمله مختار بن ابی‌عبید ثقفی (متوفی ۶۷) که در کوفه برضد امویان و به خونخواهی امام حسین علیه‌السلام قیام کرده بود، ابراهیم‌ بن مالک اشتر را که از شخصیت‌های سرشناس شیعه بود، با لشکر بسیار از کوفه به سوی شمال (شام) فرستاد که تا قبل از آن‌که لشکر عبیداللّه‌ بن زیاد وارد عراق شود، با او نبرد کند.


عبیداللّه‌ بن زیاد که از طرف عبدالملک‌ بن مروان ، خلیفه اموی، مأمور آرام کردن عراق و بازگرداندن آن تحت سلطه دولت اموی در شام شده بود، از شام خارج گردید.
در اولین نبرد در ذیحجه ۶۶، وی از نیروهای مختار به فرماندهی یزید بن انس شکست خورد.


پس از آن بین عبیداللّه‌ بن زیاد و لشکر مختار به فرماندهی ابراهیم‌ بن مالک در خازر جنگ درگرفت.
[۱۴] طبری، تاریخ ، ج۶، ص۳۸ـ۴۲، (بیروت).
[۱۵] طبری، تاریخ ، ج۶، ص۸۶، (بیروت).
شمار سپاه ابراهیم را در این نبرد هشت هزار نفر و سپاه عبیداللّه را چهل هزار نفر نوشته‌اند.
[۱۶] محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حواثد و وفیات ۶۱ـ۸۰، ص۵۵، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
ابراهیم‌ بن مالک‌اشتر، طُفَیل‌ بن لَقیط نخعی را که مردی دلیر بود، به عنوان فرمانده پیشاهنگ سپاه به سوی عبیداللّه فرستاد. ابراهیم پیوسته با آرایش جنگی حرکت می‌کرد و سربازان سواره و پیاده‌اش را از خود جدا نمی‌کرد. او ارکان سپاه خود را آرایش نظامی داد و سواران را که عده‌شان اندک بود، کنار خود در قلب و میمنه نگه داشت. ابراهیم یاران خود را به خون‌خواهی امام حسین و برضد عبیداللّه‌ بن زیاد و لشکر وی ترغیب می‌کرد.


حُصَیْن‌ بن نُمَیْر، سردار میمنه عبیداللّه، بر میسره سپاه عراق غلبه کرد. در پی آن، ابراهیم به فرمانده میمنه و پرچم‌دار خود فرمان پیشروی داد و خود به یاری پیادگان به دشمن حمله کرد و آنان را پس از نبردی سخت، شکست داد. از طرفین، بسیاری کشته شدند. ابراهیم‌ بن مالک، عبیداللّه‌ بن زیاد را کشت. بسیاری از بزرگان اشراف شام نیز که در سپاه اموی بودند، از جمله حصین‌ بن نمیر و شُرَحبیل‌ بن ذی‌الکَلاع کشته شدند. یاران ابراهیم به تعقیب فراریان پرداختند و اردوگاه آن‌ها را تصرف کردند.
عدۀ دشمنانی که هنگام فرار در رودخانه غرق شدند از کشته‌شدگان میدان جنگ بیش‌تر بود.
[۱۷] طبری، تاریخ ، ج۶، ص۳۸ـ۴۲، (بیروت).
[۱۸] طبری، تاریخ ، ج۶، ص۸۶ـ۹۲، (بیروت).
[۱۹] خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، ج۱، ص۱۶۴، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
[۲۰] ابن‌قتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ج۲، ص۲۴ـ۲۵، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
[۲۱] مسعودی، مروج ، ج۳، ص۲۹۸، (بیروت).



گفته شده که عُمَیْر بن حُباب سُلَمی، سردار میسره عبیداللّه، پیش از آغاز جنگ مخفیانه با ابراهیم بیعت کرده و به وی وعده داده بود که هنگام جنگ بگریزد، اما به وعده خود عمل نکرد و در جنگ با سپاه ابراهیم پایداری نمود.
[۲۲] طبری، تاریخ ، ج۶، ص۸۶، (بیروت).
[۲۳] طبری، تاریخ ، ج۶، ص۸۹، (بیروت).
وی از آن‌رو به ابراهیم پیشنهاد همکاری داد که گروهی از مُضَر و دیگر طوایف نِزار که با وی هم قبیله بودند، در مَرْج راهِط کشته شده بودند و از مروان کینه به دل داشتند. به‌این ترتیب، می‌خواست تا با حمله کردن به عرب‌های قحطانی که در سپاه شام بودند، انتقام خون هم‌قبیله‌ای‌های خود را بگیرد.
[۲۴] مسعودی، مروج ، ج۳، ص۲۹۸، (بیروت).



ابراهیم فرمان داد تا سرعبیداللّه‌ بن زیاد را بریدند و آن را با مژده پیروزی خود، همراه سر سرداران عبیداللّه، نزد مختار به مداین فرستاد و پیکر عبیداللّه را سوزاندند.
[۲۷] مسعودی، مروج ، ج۳، ص۲۹۸، (بیروت).



(۱) ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ.
(۲) ابن‌قتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
(۳) ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸ /۱۹۸۸.
(۴) ابوعبید بکری، معجم مااستعجم، چاپ مصطفی سقا، بیروت ۱۴۰۳.
(۵) خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
(۶) محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حواثد و وفیات ۶۱ـ۸۰، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
(۷) محمد بن احمد ذهبی، العبر فی خبر من غبر، چاپ صلاح‌الدین منجّد، کویت ۱۹۸۴.
(۸) طبری، تاریخ (بیروت).
(۹) مسعودی، مروج (بیروت).


۱. ابن‌قتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ج۲، ص۳۱، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
۲. ابوعبید بکری، معجم مااستعجم، ج۱، ص۴۸۴، چاپ مصطفی سقا، بیروت ۱۴۰۳.
۳. محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حواثد و وفیات ۶۱ـ۸۰، ص۵۵، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
۴. ابوعبید بکری، معجم مااستعجم، ج۱، ص۴۸۴، چاپ مصطفی سقا، بیروت ۱۴۰۳.
۵. طبری، تاریخ ، ج۶، ص۸۶، (بیروت).
۶. خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، ج۱، ص۱۶۴، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
۷. طبری، تاریخ ، ج۶، ص۸۶، (بیروت).
۸. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۶۱.    
۹. طبری، تاریخ ، ج۶، ص۸۶، (بیروت).
۱۰. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۶۱.    
۱۱. محمد بن احمد ذهبی، العبر فی خبر من غبر، ج۱، ص۷۳ـ۷۴، چاپ صلاح‌الدین منجّد، کویت ۱۹۸۴.
۱۲. ابن‌کثیر، البدایة و النهایة، ج۸، ص۳۱۰ـ۳۱۱، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۰۸ /۱۹۸۸.
۱۳. محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حواثد و وفیات ۶۱ـ۸۰، ص۵۵، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
۱۴. طبری، تاریخ ، ج۶، ص۳۸ـ۴۲، (بیروت).
۱۵. طبری، تاریخ ، ج۶، ص۸۶، (بیروت).
۱۶. محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، حواثد و وفیات ۶۱ـ۸۰، ص۵۵، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
۱۷. طبری، تاریخ ، ج۶، ص۳۸ـ۴۲، (بیروت).
۱۸. طبری، تاریخ ، ج۶، ص۸۶ـ۹۲، (بیروت).
۱۹. خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، ج۱، ص۱۶۴، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
۲۰. ابن‌قتیبه دینوری، الامامة و السیاسة، ج۲، ص۲۴ـ۲۵، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
۲۱. مسعودی، مروج ، ج۳، ص۲۹۸، (بیروت).
۲۲. طبری، تاریخ ، ج۶، ص۸۶، (بیروت).
۲۳. طبری، تاریخ ، ج۶، ص۸۹، (بیروت).
۲۴. مسعودی، مروج ، ج۳، ص۲۹۸، (بیروت).
۲۵. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۶۱.    
۲۶. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۳۰۹.    
۲۷. مسعودی، مروج ، ج۳، ص۲۹۸، (بیروت).
۲۸. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۶۴۲۶۵.    



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جنگ خازر»، شماره۵۹۴۵.    






جعبه ابزار