جنس به شرط شی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جنس به
شرط شی یکی از
اصطلاحات بهکار رفته در
علم منطق بوده و به معنای جنس مقیَّد به یکی از فصول معیِّنه است.
معنای جنسی را به سه صورت میتوان مورد ملاحظه و اعتبار قرار داد که به حسب هر یک از اعتبارات، اسامی و احکام خاصی دارد.
هرگاه ذات جنس و معنای جنسی بهطور مبهم (بدون لحاظ هیچ قیدی) ملاحظه شود و اتحاد یا عدم اتحاد آن با اشیای خارج از ذات جنس در نظر گرفته نشود؛ یعنی نه وجود چیزی با آن منظور شود و نه عدمش، آن را «
جنس لابهشرط» گویند. جنس در حالت
لابه
شرطیت به هیچ فصلی تخصص داده نشده و تحصل نوعی نیافته است و بین هر یک از فصول منوّعه مردد است.
جنس
لابه
شرط از اتحاد وجودی با هیچ فصلی امتناع ندارد و قابلیت دارد با یکی از فصول متحد شود و تخصص یابد. چنین جنسی همان جنس
طبیعی است که قابل
حمل بر
نوع است و
جزء حد قرار میگیرد.
هر گاه خود
جنس به تنهایی اعتبار شود؛ یعنی با قید عدم تقید به هیچ فصلی، آن را «
جنس بهشرط لا» گویند. چنین جنسی در خارج، جزء مادی نوع است (و
فصل برای
ماده است) و ازاین رو قابل حمل بر نوع نیست، چون جزء، قابل حمل بر کل نیست و جزء حد نمیتواند قرار گیرد. جنس به این اعتبار هر چند ناتمام است و نه تحصل ذهنی دارد و نه تحصل خارجی، اما در عین حال با همه چیز مغایرت دارد، همچنان که هر چیزی در مرحله ذات خود با چیز دیگر قابل اتحاد نیست و ازاین رو نه با نوع
اتحاد پیدا میکند و نه با فصل.
جنسی است که به لحاظ اقتران آن به یکی از فصول معین ملاحظه میشود و به همین سبب از ابهام جنسی خارج شده و تحصل نوعی پیدا کرده است و ازاین رو قابل حمل بر نوع نیست و جزء حد قرار نمیگیرد، زیرا با این اعتبار که جزء نوع است اگر بر نوع حمل شود تکرار لازم میآید؛ مثل اینکه گفته شود: انسان، حیوانی است که انسان باشد.
امام خمینی در مسئله ارتباط جنس و ماده بر این باور است که
جنس و ماده در حقیقت یک چیزاند اما در اعتبار باهم فرق دارند
و مبدا جدایی این دو،
فصل و صورت است. به عبارت دیگر فرق آنها به ابهام و تعین و لا تحصل و تحصل است به این معنا که فصل و صورت، تحصل ماده و جنساند.
ایشان تفاوت میان جنس و فصل با ماده و صورت را از نتایج توجه به اعتبارات سهگانه
ماهیت در ارتباط با حقایق و واقعیات میداند.
امام خمینی با اشاره به اجزای ماهیت بر این باور است که ماهیتی که لا
بشرط در نظر گرفته شده، همان جنس است که به واسطه فصل تحصل پیدا میکند. ایشان جنس را مشترک میان انواع و قابلحمل بر اشیای مختلف و امری مبهم میداند.
امام خمینی ملاک جنس بودن یک مفهوم را به ابهام و لا
بشرط بودن آن میداند؛ به گونهای که هیولا در مرحله نخستین در دار هستی غیر متحصل و غیر متعین و در غایت ضعف است و ضعف آن به نحوی است که ممکن نیست خودش از حیث تعین، ظهور کند، بنابراین در غایت معنای جنسیت است ولی وقتی حرکت و ترقی کرد به صورت جسمیه متصور میشود و بعد به صورت نباتی و حیوانی میرسد در حالت ماهیت جنسی است و نامتعین و لا متحصل است و میتواند متصور به فصل و صورت انسانی شود و این آخر درجه وجود است که در
عالم طبیعت است؛ زیرا بالاتر از صورت انسانی، چیزی نیست که صورت انسان نسبت به آن جنس باشد.
در تنظیم این مقاله از منبع ذیل استفاده شده است:
•
مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.
•
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «جنس به شرط شی»، تاریخ بازیابی۱۳۹۵/۱۲/۱۵. •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.