جمالیات المفردة القرآنیة (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«جمالیات المفردة القرانیة» تالیف احمد یاسوف و تحت اشراف
نور الدین عتر در صدد بررسی جزئیات نصوص قرآنی و
تدبر و
تامل در آنها و جستجوی کتب بلاغی و تفاسیر قرآن و منابع روایی متقدمین و متاخرین و اشاره به اختلافات، جهت شناسایی و جمع آوری زیباییهای مفردات قرآنی و تبیین عناصر آن (بصری، سمعی و فنی) را به
زبان عربی میباشد.
مطالب در چهار فصل ارائه داده که در فهرست تفصیلی آمده است، از ترتیب تاریخی مباحث در تدوین مباحث بهره جسته، موازنهای بین شواهد قرآنی، ایجاد و سعی در ارائه شاهد مثالهایی جهت تبیین مباحث شده، در بررسی اقوال و اختلافات، از برخی مقالات نقد ادبی، زیبایی شناسی، مباحث لغوی مخصوصا از
فقه اللغه استعانت و در تدوین کتاب از پانزده علم استفاده شده است.
نگارنده پس از اشاره به
اعجاز لغوی قرآن، این بحث را ابتکاری در این علم دانسته و پس از ذکر منابعی که در تدوین کتاب از آنها بهره گرفته و مقدمهای پیرامون مفهوم جمیل و اثبات فطری بودن حب جمال برای
انسان، نظریات
جاحظ،
ابی حیان و
غزالی را مبنی بر اینکه
گوش و
چشم وسائل درک زیبایی و انتقال آن به قلب هستند، مفاد آیه (ان السمع و البصر و الفوآد کل اولئک کان عنهم مسئولا) را ارتباط بین این اعضا میداند.
پس از بیان مفهوم مفرد در ادبیات و جوانب زیبایی آن، به آراء بعض معاصرین اشاره ولی بحث در راستای توضیح نقش مفرد در نصوص ادبی معاصر است. بعد از عرضه کردن خصوصیات دلالت مفردات
قرآن و رابطه منظمشان و رفع توهم تناقض در بعض مفردات، به اهمیت دو عنوان «مفرد و نظم» تاکید و ادلهای را که علیه جرجانی که قائل بر منطبق بودن نظریات جدیدی بر قرآن است رد شده و مطرح میشود که، هیچ ترادفی در لغات قرآن نیست و هر لفظی در قرآن معنای ادبی منحصر به فرد خود را دارد و بدین جهت اصطلاح ترادف را توضیح و پس از اشاره به اقوال بعضی
علما مثل
ابن سکیت که قائل به ترادف است و بعضی دیگر مثل
ابی هلال عسکری و
ابی منصور ثعالبی که ترادف را قبول ندارند، شواهدی از بعض نصوص قرآنی دال بر تفاوت معنایی لغات به ظاهر مترادف آمده نتیجه گیری میشود که: ترادف در لغات ممکن الوجود است لکن وجودش در قرآن منتفی است. در آخر فصل بحثی مستفاد از
آیات و روایات، پیرامون تاثیر موسیقی آیات و نظم قرار گرفتن کلمات قرآن آمده و این اولین چیزی بود که اعراب هنگام نزول قرآن، آنرا حس کرده و در هیچ نثر مرسل و مسجعی تا آن زمان نظیرش را ندیده بودند تا جائیکه خیال کردند قرآن شعر است. پس از بیان مظاهری از موسیقی قرآن و تشبیه قرآن به
شعر، معارضه شعراء با قرآن و خصوصیات فنی قرآن، نتیجه آن است که موسیقی قرآن برای همه مشخص است، این نوای زیبا، غرض
دینی جهت تاثیر در اعماق قلب، ابراز معانی شدت، رحمت، تهدید، لطف و... دارد.
شامل صورت ظاهری مفردات قرآنی است که پس از تاکید بر اهمیت آن، متعرض سهم مفردات قرآنی در تجسم معانی از راه
استعاره و
تشبیه و معنای لغوی و اصطلاحی تجسم شده، به بررسی اقوال قدما و معاصرین پرداخته سپس نمونهای از مفردات طبیعی موجود در قرآن را که دخیل در زیبایی و به تصویر کشیدن مفاهیم قرآن میباشد، ذکر و پس از تبیین مفهوم طبیعت در قرآن و انسجام آن با انسان و اینکه طبیعت مخلوقی مسخر انسان است، طبیعت را به جمادات و متحرک تقسیم کرده و به سهم مفردات قرآنی در تشخیص معانی و مجردات اشاره و معنای لغوی و اصطلاحی تشخیص را بیان و اطلاق صفات آدمی را بر جملات و معنویات و سرایت دادن حرکت در آنها، موجب تاثیر بیشتر در القای معانی دانسته شده که در مفردات قرآنی به وضوح دیده میشوند.
درباره زیبایی موسیقی مفردات قرآنی است، مولف مساله تلازم مخارج را از زمانی که مبتکر این بحث است نقل کرده، نظر
ابن سنان و
ابن اثیر و بعضی از محدثین را ذکر و وجوه زیبایی مفردات طولانی و حرکات مدی را مطرح کرده و میفرماید: مد جزئی از صدا و همان حرکت بیشتر است، ایشان زیبایی مفردات طویل را متکی بر ساختار کلمه، نحوه قرار گرفتن حرکات و جایگاه مناسب مدها میداند و معتقد است که پیشینیان در زیبایی موسیقی مفردات کلامی ندارند چرا که هدف آنها محدود به شفاف سازی معنا و رساندن آن به خوانندگان بوده است و آنچه پیرامون زیبایی ساختار داخلی مفردات از قدما به ما رسیده، منافاتی با کلام معاصرین ندارد بلکه تکمیل نظر قدماست.
پس از بیان زیبایی مفردات قرآنی، اشاره به تلاش محققین در تبیین دلالت صیغههای مفرد قرآن میفرماید: در بیانات قرآنی صیغههای مفردی آمده که معانی هر یک از آنها در صیغه دیگر نمیباشد، در همینجا اقوالی از قدما دلالت بر
فصاحت و کثرت اهتمام ایشان به لغات دارد، چرا که قدما علاقه بین ساختار داخلی لغات و معنا را درک کردهاند گرچه مصطلحات امروزی در کلام آنها نمیباشد. پس از بررسی علت کوتاه بودن
سورههای مکی و طولانی بودن
سورههای مدنی سبک قرآن را نص ادبی خالی از هر کلام زائد دانسته و به وجوه ایجاز مفردات قرآن و سپس به تحمل معانی زیاد در قالب الفاظ مفرد قرآن با الهام از کلام جاحظ اشاره شده و در ادامه بعضی شواهد و تحلیلهایی در تایید نظریات علماء میآید. نگارنده معتقدند: طبیعی است تمام مفردات قرآن مناسب مقام باشند چرا که نظم کلمات آن به گونهای نیست که احساس شود جای آنها مناسب مقام نمیباشد یا زیادی هستند، لغات قرآن حجم معینی دارد. هیچ جا ایجازی دیده نمیشود که بتوان اطناب جای آن بیاید یا بالعکس، این بخش متضمن بعضی افکار مثل: ملائمت الفاظ مفرد غریب و... که در قرآن استعمال شدهاند، میباشد مثلا در آیه ۸۵
سوره یوسف لفظ «تالله» و «تفتا» و «حرض» نسبت به سایر کلمات مترادفشان، غریب هستند، در عین حال ارتباط زیادی بین آنها دیده میشود. در آخر دلالتهای خاص بعض مفردات قرآنی مثل لفظ غلیظ، الظمآن، الحطمه و... که
خداوند متعال غرض خاصی از القاء آن به مخاطب دارد بیان میشود. ایشان در آخرین بحث در تعریف فواصل قرآنی چنین مینویسد: فواصل کلمه آخر آیاتند که غالبا متضمن واو و نون یا یاء و نون هستند، در اصطلاحات قدما نیز به سازگاری فواصل با مقام آنها به الفاظی مثل ایغال، تصدیر و توشیح مطرح شده است.
فهرست آیات همراه با تعداد و شماره آیه و صفحهای که در آن درج شده، مطابق ترتیب سورههای قرآن، اشخاصی که در کتاب معرفی شدهاند، مصادر و محتویات در آخر آمده، و در پاورقی به آدرس آیات، روایات، معانی لغوی و اصطلاحی، معرفی اعلام و مصادری که مطلبی از آنها نقل شده، درج گردیده است.
نرم افزار مشکات
الانوار، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.