جماعت تبلیغ
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جماعت تبلیغ، از پر نفوذترین و فراگیرترین جنبشهای اسلامی معاصر است که در سال ۱۳۰۵ش توسط
مولانا محمد الیاس (متوفی ۱۳۲۳ش/۱۹۴۴م) بنیانگذاری شد. این جنبش به منظور
تبلیغ اسلام، از منطقهای به نام میوات در نزدیکی دهلی کار خود را آغاز و به تدریج در سراسر
هند و بعدها
شبه قاره و حتی سایر کشورها گسترش یافت، به گونهای که امروزه در جهان شناخته شده است.
در این نوشتار، با توجه به اهمیت روشها و نحوه عملکرد این گروه مهم تبلیغی
اهل سنت، ابتدا به تفصیل در خصوص مؤسس، اصول کاری، ساختار اجرایی این جماعت سخن گفته شده و در پایان، به این پرسش پاسخ داده میشود که آیا این گروه، در خدمت اهداف تبلیغی
وهابیت است یا همانند بسیاری از جنبشها و حرکتهای مسلمانان هند در دوران
استعمار انگلیس، ریشه در حرکت اصلاحطلبانه و احیاگرانه
شاه ولیالله دهلوی دارد که همزمان با آغاز سقوط قدرت سیاسی مسلمانان در هندوستان ظهور کرد.
پس از آنکه انگلیسیها قیام مردم هند را که متاثر از حرکت پیروان شاه ولیالله بود،
در سال (۱۲۷۳ش-۱۸۵۷م) سرکوب کردند، اغلب علمای مسلمان از مبارزه مستقیم با استعمار دست کشیدند و به رفع انحطاط داخلی پرداختند؛ از جمله
محمد قاسم نانوتوی، مکتب مذهبی
دیوبند را در ۱۲۸۴ش تاسیس کرد و به دنبال آن، شبکهای از مدارس مذهبی زیر نظر علمای این مکتب در بسیاری از مناطق هندوستان به وجود آمد.
جماعت تبلیغی در اوضاع آشفته سیاسی و اجتماعی جامعه مسلمانان هند پس از پایان
جنگ جهانی اول ظهور کرد. در آن زمان میان رهبران مذهبی و سیاسی مسلمانان هند تفرقه وجود داشت. در این شرایط، مولانا محمد الیاس که دوری از
دین را عامل همه بدبختیهای مسلمانان میدانست. وی معتقد بود که باید تمام توان را برای تبلیغ دین به کار بست و تا زمانی که دینداری در میان مسلمانان عمومیت پیدا نکند، نباید هیچگونه فعالیت دیگری، از جمله فعالیت سیاسی صورت گیرد. از اینرو به تاسیس گروه جماعت تبلیغ همت گماشت.
او معتقد بود که اصلاح و پیشرفت از طریق به دست گرفتن
حکومت، شیوه پیامبر اسلام نبود، بلکه پیامبر از روش اصلاح فردی استفاده نمود. او نیز همین روش را آموزه بنیادین تبلیغی جماعت قرار داد.
وی هم چنین فعالان تبلیغی جماعت را رسماً از داشتن گرایش فرقهای بر حذر میداشت. روشی که او برای تبلیغ دین ابداع کرد، مبلغان را موظف مینمود که از هر گونه مشاجره با مخاطبان خودداری کنند و حتی با تحمل توهین و ناسزا کار دعوت و
تبلیغ خود را ادامه دهند. بدینترتیب او با تبیین مفهوم و روش خاص تبلیغ، کار خود را آغاز کرد و موفقیتهای بسیاری به دست آورد.
او معتقد بود که تبلیغ باید مانند روزگار
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به صورت فردی باشد و رسانههای جدید نباید در امر تبلیغ واسطه قرار گیرند.
الیاس، تبلیغ اصول اساسی
اسلام را در میان مردم میوات هند (زادگاه خود) آغاز نمود و پس از مدتی از میان همین مردم جماعتهایی تشکیل داد و آنها را در داخل و خارج از میوات برای تبلیغ دین اعزام کرد.
در این کار ابتدا واحدهای سیار حداقل ده نفره سازماندهی میشد و سپس این واحدها که «جماعت» نامیده میشدند، برای تبلیغ دین با برنامهای مشخص به مناطق مختلف اعزام میشدند.
هر جماعت پس از رسیدن به مقصد خود، در یکی از مساجد آنجا مستقر میشد و تبلیغ را در قالب برنامهای ساده آغاز میکرد. این برنامه مشتمل بر پانزده نکته بود که بعدا در این شش اصل خلاصه شد.
شش اصل جماعت تبلیغی عبارت است از:
طبق اصل کلمه طیبه (
شهادتین: لااله الاالله، محمد رسول الله)، هر
مسلمان باید بتواند کلمه طیبه را به عربی درست بخواند و هم چنین از معنی و مفهوم آن آگاهی پیدا کند و در زندگی عملی خود لوازم آن را رعایت کند.
مسلمان باید
نماز را از هر جنبه به درستی یاد بگیرد و این وظیفه را طبق دستور اسلام بهجا آورد.
مسلمان باید دستورهای اسلام را فر بگیرد. همچنین در زبان او باید
ذکر خدا همواره جاری گردد و بهترین شکل آن این است که توجه بنده در همه حال به سوی خدا باشد.
در اصول ششگانه تبلیغی جماعت، اکرام مسلمان دارای جایگاه ویژهای است و علاوه بر زندگی عادی، رعایت این اصل در طی مسافتهای تبلیغی اهمیت خاصی دارد. به این ترتیب که از یک سو احترام و رعایت حقوق همسفران، تاثیر عمیقی بر روی فرد فرد اعضای جماعت میگذارد و از سوی دیگر رعایت این اصل در جریان کار تبلیغ، مبلغان را ملزم به تحمل توهینها و ناسزاها میکند. این اصل دارای جنبه اجتماعی است، اما پنج اصل دیگر جنبه فردی دارند. از دیدگاه بزرگان جماعت اگر در امر تبلیغ این اصل رعایت نگردد، ممکن است هزاران
فتنه ایجاد شود.
بر مسلمان فرض است که در انجام هر گونه عمل، فقط
رضایت خداوند را در نظر داشته باشد و از تصور هر گونه سود دنیوی پرهیز نماید.
هر مسلمان باید قسمتی از وقت خود را برای فراگرفتن احکام دین و آموزش به دیگران بگذارد. تبلیغ دین از طریق تفریغ (خالی کردن) وقت تحقق پیدا میکند که لازمه آن «خروج» است، یعنی خارج شدن از خانه و قرار گرفتن در یکی از جماعتها برای تبلیغ در دیگر مناطق.
بزرگان جماعت بر رعایت نکات دیگری مانند اطاعت از امیر جماعت و به جا آوردن آداب سفر و خوردن خوابیدن نیز تاکید کردهاند.
پس از درگذشت محمد الیاس، تنها پسرش
مولانا محمد یوسف، امیر جماعت گردید و پس از وفات او نیز،
مولانا انعام الحسن سومین امیر جماعت شد. با تلاشهای انعام الحسن در دوره امارت سی سالهاش، تبلیغی جماعت به جنبشی جهانی تبدیل گردید. پس از فوت انعام الحسن در ۱۳۷۴ش در دهلی، امیری برای جماعت تعیین نشد و اداره امور جماعت، به شورا واگذار شد.
یکی از وظایف اصلی مبلغان جماعت پس از ابلاغ پیام، آماده ساختن مخاطبان برای «خروج» است. مدت خروج نسبتا اختیاری است و فرد بنا به امکان میتواند سه روز در هفته، چهل روز در سال (چله) یا حداقل چهار ماه در تمام عمر، به منظور تبلیغ خروج نماید.
خروج را میتوان هسته اصلی تبلیغی جماعت شمرد. همچنین یکی از معیارهای اصلی ارزیابی کار جماعتها، تعداد افرادی است که به دعوت خروج پاسخ مثبت میدهند.
به عقیده الیاس این روش تبلیغ مبنی بر خروج، زمینه را برای تحمل سختیها و تقویت خصوصیات اخلاقی و روحانی فرد آماده میکند.
این روش در گسترش و تداوم کار تبلیغی جماعت نقش اساسی داشته است.
سران جماعت تبلیغی هیچ شرطی برای شرکت فرد در فعالیتهای جماعت و تبلیغ دین، به جز آشنایی با اصول ششگانه قائل نشدهاند و افراد عادی نیز میتوانند حتی با دانش اندک مبلغ شوند و لازم نیست قبل از اعزام، آموزش خاصی ببینند. در انتخاب مخاطب نیز جماعت پایبند به اصول خاصی نیست.
جماعت در مورد فعالیتهای تبلیغی زنان برنامه مشخصی ندارد، با این حال زنان نیز در برخی از فعالیتها، بهویژه
اجتماعات تبلیغی و خروج زنان با شوهران یا اقوام نزدیک خود شرکت مینماید.
سران تبلیغی جماعت تاکید میکنند که مسلمانان ظاهر خود را به ظاهر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
صحابه آنگونه که خود ترسیم میکنند، شبیه کنند و لذا ظاهر مبلغان جماعت را میتوان اینگونه به تصویر کشید: لباس بسیار ساده معمولا با رنگ سفید، پیراهن بلند و گشاد، شلوار گشادی که لبه آن بالاتر از قوزک پا قرار میگیرد، سر پوشیده با کلاه یا عمامه مخصوص، ریش بلند و معمولا سبیلهای تراشیده و حمل لوازم خواب بر روی شانهها و ساک به دست با ظرفهایی برای غذا خوردن و آشپزی هنگام سفر تبلیغی.
برخی اصول که رهبران جماعت بر آن تاکید دارند عبارتند از:
۱. نفی دخالت بر
سیاست؛
۲.
خودسازی از طریق
ریاضت به عنوان پیش شرط تبلیغ؛
۳. دیگرسازی انفرادی به روش
وعظ؛
۴. قابل بودن به نقش
ایمان؛
۵. نفی اختلاف بین
فرق اسلامی و پرهیز از طرح مسائل تفرقهانگیز؛
۶. آزادی حضور علاقهمندان به برنامههای جماعت از کلیه فرق اسلامی؛
۷. احساس تکلیف نسبت به سرنوشت
کفار؛
۸. پرهیز از
تجملگرایی؛
۹. نفی استفاده از رسانهها و وسایل ارتباطی جدید.
یکی از ویژگیهای مهمی که جماعت تبلیغی را به لحاظ ساختاری از دیگر گروههای مذهبی و سیاسی متمایز میسازد، فقدان مقررات یا آییننامه مدون در این جماعت است.
همچنین این جماعت با وجود گسترش عظیم فعالیتهای خود مدعی است که هیچگونه تشکیلات رسمی به وجود نیاورده است، البته برای اداره امور مهم، بزرگان جماعت از طریق مشورت غیررسمی، امیر مرکزی را به صورت مادام العمر تعیین مینمایند و او نیز شورایی برای مشورت در موارد ضروری بر میگزیند. در هر کشور یک امیر تعیین میشود که وی امرا را تعیین میکند. جماعتی که برای تبلیغ اعزام میشوند نیز از بین خود امیری انتخاب میکنند.
سران تبلیغی جماعت، از دایر کردن دفتر در مناطق مختلف خودداری میکنند. آنها
مسجد را مرکز فعالیتهایشان میشناسانند. در این مساجد هیچگونه تشکیلات اداری وجود ندارد و هرکس میتواند به عضویت جماعت درآید و هرگاه اراده کند جماعت را ترک گوید.
مولانا الیاس مخالف استفاده از هر گونه نوشته در امر تبلیغ بود و معتقد بود که روش عملی به طرز موثری میتواند در اذهان تحول ایجاد کند. با وجود این، آنها نوشتههای برخی افراد را تایید کرده و از آنها استفاده میکند، مثل
حیات المسلمین اثر
مولانا اشرف علی تانوی و
تعلیم الاسلام از
مفتی کفایت الله و آثار
مولانا محمد زکریا.
رسانهها در برگزاری
اجتماعات میلیونی جماعت تبلیغ نیز هیچگونه فعالیتی ندارد.
و حتی اطلاعیهای برای دعوت مردم به شرکت در این
اجتماعات چاپ نمیکنند، بلکه از روش شفاهی استفاده مینمایند.
امروزه هند،
پاکستان و
بنگلادش، پایگاههای اصلی جماعت تبلیغ هستند تا جایی که این جماعت در جهان به نام «
جنبش تبلیغی شبه قاره» شناخته شده است. بزرگترین
اجتماعات سالانه جماعت نیز در همین سه کشور برگزار میشود. اغلب جماعتهای تبلیغی از همین سه کشور به دیگر کشورهای جهان میروند و در آن کشورها نیز هستههای اصلی تبلیغی جماعت را اتباع مهاجر همین سه کشور تشکیل میدهند.
یکی از برنامههای مهم جماعت، برگزاری
اجتماعات بزرگ است. در این گونه
اجتماعات علاوه بر مرور عملی اصول ششگانه، برای فعالیتهای تبلیغی آینده برنامهریزی میشود. شرکت در این
اجتماعات اهمیت خاصی دارد و اغلب، مقامات بلند پایه دولتی و شخصیتهای مذهبی و سیاسی در مراسم «آخرین مناجات» شرکت مینمایند. تعداد شرکت کنندگان در بنگلادش در اول فوریه ۲۰۰۰م در مراسم آخرین مناجات به سه میلیون تن رسید. اولین تجمع بزرگ تبلیغی جماعت در ۱۳۲۰ش/۱۹۴۱م با شرکت ۲۵۰۰۰ تن در میوات برگزار شد.
پس از استقلال پاکستان، در این کشور نیز مرکز تبلیغی در منطقهای به اسم رائیوند در سی کیلومتری شرق شهر لاهور در ایالت پنجاب به وجود آمد. در این مرکز علاوه بر
اجتماعات ادواری، تجمع سالانه بینالمللی تبلیغی جماعت در پاکستان، دو سال پس از استقلال آن (۱۹۴۹) در همین محل برگزار شد.
تعداد شرکت کنندگان در تجمع سالانه رائیوند معمولا بیش از یک میلیون تن، تقریباً از سرتاسر دنیا بوده است. این مراسم پس از
حج، دومین اجتماع بزرگ مسلمانان به شمار آمده است.
در بنگلادش مرکز تبلیغی جماعت ابتدا در یکی از مساجد داکا بود.
و نخستین
اجتماعات در همین مسجد برگزار میشد، اما در ۱۳۴۶ش/ ۱۹۶۷م مرکز تبلیغی در شهر صنعتی تونگی در سی کیلومتری داکا به وجود آمد و سرزمینی به وسعت ۱۵۰ جریب در کنار شرقی رود توراج برای آن اختصاص یافت.
تا فوریه ۲۰۰۰م تعداد شرکت کنندگان در تجمع سالانه این مرکز، که به زبان بنگلادشی «
بشوا اجتماع» (اجتماع بینالمللی) نامیده میشود، تقریباً به دو میلیون تن رسید که چند هزار تن از آنها هشتاد کشور دیگر جهان در آنجا شرکت میکردند. کنگره تبلیغی با مناجات برای صلح جهان پایان مییابد. بشّوا اجتماع در سال ۲۰۰۰م نیز با همین کیفیت برگزار شد و در پایان این تجمع تقریبا یک هزار جماعت (هر جماعت حداقل ده تن) برای اعزام به نقاط مختلف دنیا (خروج) به منظور تبلیغ تشکیل گردید.
یکی از ویژگیهای این اجتماع، مراسم ازدواجها بهطور دستهجمعی است که بدون شرایط سنگین مرسوم (جهیزیه و مهریه و غیره) انجام میشود. در سالهای اخیر تعداد اینگونه ازدواجها به نود مورد رسیده است.
در مناطق سنینشین ایران نیز این جماعت فعالان بسیار دارد و آنان به مراکز تبلیغی رائیوند در پاکستان رفت و آمد میکنند. در اجتماع سال ۱۳۷۳ش در رائیوند، حدود پانصد تن از ایران شرکت کردند.
بسیاری از مسلمانان
قاره آفریقا نیز در برنامههای جماعت شرکت میکنند.
در میان کشورهای اسلامی، جماعت کمترین نفوذ را در منطقه خاورمیانه دارد و اعراب به ندرت از آن استقبال کردهاند. در
اروپا و
آمریکا نیز جماعت از طریق اصول ششگانه خود، مسلمانان را برای داشتن ارتباط مستمر با دین ترغیب مینماید. در انگلستان فعالان جماعت از تشکیلات منسجمی برخودارند. تجمع جماعت در اروپا و آمریکا برنامهای است که در آن بیشترین تعداد مسلمانان آن مناطق جمع میشود.
جماعت مدعی است که هیچ
مذهب و عقیده اسلامی خاصی را تبلیغ نمیکند و اصول ششگانه آن حاوی مشترکات
مذاهب اسلامی است. این ادعا مشابهت بسیاری با تفکر شاه ولیالله مبنی بر تلفیق مذاهب اسلامی دارد، اما فعالان جماعت به لحاظ عقیدتی از مکتب دیوبند پیروی میکنند و همانند دیوبندیها مخالف اموری مانند تکریم اولیا و رفتن به زیارتگاهها هستند.
سنیهای بریلوی که از مهمترین مخالفان
تبلیغی جماعتاند، معتقدند که این جماعت مروج عقیده دئوبندی و
وهابی هستند.
موضع جنبش شاه ولیالله دهلوی در قبال
تشیع خصمانه بود، اما تبلیغی جماعت اغلب مخالفت آشکاری نسبت به این مذهب نشان نداده است، با این حال بسیاری از افراد و گروههایی که تفکر ضد شیعی دارند، مانند اعضای
جمعیت العلمای اسلام پاکستان پیوسته با جماعت ارتباط دارند و فعالان جماعت نیز در انتخابات مختلف پاکستان معمولاً به همین حزب رأی میدهند.
از موارد عمده انتقاد برانگیز در کار این گروه عبارتاند از:
۱. روش جماعت برای تبلیغ؛
۲. احترام پیامبر گونه به مولانا الیاس؛
۳. گرایشهای فرقهای؛
۴. نظام مرموز مالیاتی؛
۵. شرکت نکردن در امور سیاسی و جهادی و اعتقادشان به نقش محدود زنان در جامعه؛
۶. همچنین اینکه این جماعت به جای
قرآن و
حدیث، اصول ششگانه را اساس کار تبلیغی قرار داده و به نوعی دین را در این اصول خلاصه نموده است؛
۷. کم اهمیت جلوه دادن علما و مدارس مذهبی؛
۸. روش تبلیغی آنان با مبلغانی کماطلاع و بر اساس
احادیث ضعیف است. اینان با استناد به همین احادیث ضعیف روش خود را توجیه مینماید؛
۹. خط مشی جماعت مبنی بر دوری از سیاست نیز همسو با خواستههای دشمنان اسلام پنداشته شده است.
جماعت از اوایل تاسیس، خود را از امور سیاسی دور نگه داشت و مدعی است که هنوز این روش را ادامه میدهد.
با این حال برخی از فعالان جماعت توانستهاند به مناصب مهم دولتی دست یابند، مثلاً:
۱.
ذاکر حسین رئیس جمهور اسبق هند (۱۳۴۶ـ۱۳۴۸ش/۱۹۶۷ـ ۱۹۶۹م) از فعالان جماعت بود و اولین ماموریت تبلیغی در لندن به رهبری وی صورت گرفت.
۲. در پاکستان جماعت تبلیغی، به دلیل غیر سیاسی بودن، برای فعالیت در میان نیروهای مسلح با هیچ مانعی روبرو نیست.
بهویژه در زمان
ضیاء الحق، جماعت از طریق فعالیتهای تبلیغی، نفوذ بسیاری در میان نظامیان پیدا کرد. برخی از افسران عالیرتبه ارتش که از فعالان جماعت به حساب میآیند، مسئولیتهای مهمی در دولتهای مختلف داشتهاند.
۳.
محمد شریف، پدر
نواز شریف نخست ویز اسبق پاکستان نیز از فعالان مهم جماعت است.
۴. نواز شریف در زمان نخست وزیری (۱۳۷۶ـ ۱۳۷۸ش/ ۱۹۹۷ـ ۱۹۹۹) گاهی جلسات تبلیغی را برای اعضا و دیوانسالاران عالی رتبه
دولت خود برگزار میکرد.
۵.
محمد رفیق تارر، رئیس جمهور پیشین پاکستان، نیز که از فعالان قدیمی جماعت است به کمک نواز شریف به این مقام رسید.
۶. در دیگر کشورها نیز چنین مواردی کم و بیش مشاهده میشود؛ مثلاً شواهدی وجود دارد دال بر اینکه مقامات سیاسی عالی رتبه
چچن در فعالیتهای جماعت شرکت داشتهاند.
بنا به این موارد، این دیدگاه وجود دارد که گرچه جماعت تبلیغی بهطور مستقیم نقشی در امور سیاسی ندارد، به صورت غیرمستقیم از اعضای ورزیده خود برای رسیدن به مقامات سیاسی مهم حمایت مینماید.
در مورد منابع مالی تبلیغی جماعت نیز بسیاری سؤالات مطرح است،
زیرا از یک سو فعالیتهای گسترده و
اجتماعات میلیونی جماعت، از نیاز به منابع کلان مالی حکایت دارد و از سوی دیگر جماعت مدعی است که خود فعالان جماعت همه هزینهها را تأمین میکنند.
در پیشینه تاریخی ارتباط
دارالعلوم دیوبند و فرقه وهابیت شاهد آن هستیم که پس از تخریب
بقاع متبرکه در سرزمین وحی از سوی وهابیون، واکنش شدید از سوی این دارالعلوم اتخاذ شد. این اعتراضها بدانجا انجامید که اکثر علمای دیوبند
فتوا به تحریم حج در آن ایام دادند.
تلاش
حکام سعودی برای نزدیکی با دیوبند و برگزاری اجلاس
مکه برای توجیه اعتقادات و رفتارهای وهابیت نیز مثمر ثمر نبود و نتوانست علمای دیوبند را قانع سازد. گرچه این سردی ارتباط مقامات سعودی و روحانیون عالی رتبه وهابی با جماعت تبلیغی برخاسته از مکتب دیوبند، سالها ادامه یافت و حتی در سالیان اخیر نیز همچنان موانع جدی بر سر راه تبلیغی مبلغین جماعت در
عربستان وجود دارد ولی شواهد فراوانی از همگرایی این دو طیف به چشم میخورد.
از جمله این همگراییها عدم مخالفت علمای دیوبند با تکفیرها و منش غیرعلمی وهابیت و خصومتهای آن با تشیع است که از سابقه بلندمدتی برخوردار است.
بیانیه ۱۶نفره علمای طراز اول دیوبند که در آن
شیعیان را
روافض و دارای عقاید باطله دانسته و
تکفیر شیعه اثنی عشریه و متارکه با آنان را واجب شمردند، خود حاکی از این موضع خصومتآمیز مکتب دیوبند با تشیع است.
بیگمان در سالیان اخیر، وهابیت یعنی دشمن شماره یک دیوبند در سالیان گذشته به یک شریک و همراه بدل گشته و یکی از عمده منابع تامین کننده هزینههای دیوبند محسوب شده و حجم انبوهی از تبادلات علمی را در میان خود برقرار نمودهاند. جماعت تبلیغی نیز به عنوان همزاد دیوبند در این مناسبات جدید نقش پر رنگی ایفا نموده و میزان همراهی بدان حد بوده است که بسیاری از مسلمانان هند، میان این جماعت و وهابیون تمایزی قائل نیستند.
(۱) عاشق الهی بلند شهری، چه باتین، راولپندی: تحسین پبلشرز بی تا.
(۲) محمد رضا حافظ نا، وضعیت ژئوپلتیکی پنجاب در پاکستان، تهران ۱۳۷۹ش.
(۳) محمد شهید، اسلام، در بریتانیا، ترجمه مجید روئین تن، تهران ۱۳۷۱ ش.
(۴) عزیز احمد، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ترجمه نقی لطفی و محمد جعفر یا حقی، تهران ۱۳۶۷ش.
(۵) ارشد قادری، تبلیغی جماعت لاهور ۲۰۰۰.
(۶) احمد موثقی، جنبشهای اسلامی معاصر، تهران ۱۳۷۸ش.
(۷) ابوالحسن علی ندوی، حضرت مولانا محمد الیاس اوران کی دینی دعوت، کراچی: مجلس نشریات اسلام، بی تا.
(۸) پیترهاردی، مسلمانان هند بریتانیا، ترجمه حسن لاهوتی، مشهد ۱۳۶۹ش.
(۹) محمد خالد مسعود، ایمن، ایدئولوژی و مشروعیت، در مسافران در ایمان، لیدن: بریل، ۲۰۰۰ ب.
(۱۰) تاجالاسلام هاشمی، اسلام در سیاست بنگلادش، مسلمانان، مسلمانان، دولت مدرن: مطالعات موردی مسلمانان در سیزده کشور، اد. هاوسن مولالب و تاجالاسلام هاشمی، نیویورک: مطبوعات سنت مارتین، ۱۹۹۴.
(۱۱) م. امیر علی، رویای نیروهای ضد اسلام، موسسه اطلاعات و آموزش اسلامی.
(۱۲) ابراهیم موسی، جهان، از هم جدا و: برگه |âgh |âJama | UAT در آفریقای جنوبی تحت آپارتاید، ۱۹۶۳-۱۹۹۳، در مسافران در ایمان، لیدن: بریل، ۲۰۰۰.
(۱۳) مارک گابوریو، تحول جدول به یک جنبش فراملی، در مسافران در ایمان، لیدن: بریل، ۲۰۰۰.
(۱۴) وحیدالدین خان، جنبش تابلو، TR. فریدا خانام، دهلی نو ۱۹۹۹.
(۱۵) پیتر ماندویل، سیاست مسلمانان فراملی: مجددا به امار، لندن ۲۰۰۱.
(۱۶) باربارا متکالف، "اسلام و زنان: در مورد تبلیغ جاما در"، دانشگاه استنفورد، فوریه ۲۷ ۱۹۹۶.
(۱۷) ممتاز احمد، محمد ایلیاس، اسلام ۱۰۱، ۲۰۰۱.
(۱۸) ممتاز احمد، تبلیغ جماعت "، در موسی خان جلال زی، درگیری سنی شیعه در پاکستان، لاهور ۱۹۹۸.
(۱۹) دایره المعارف آکسفورد دنیای اسلام مدرن، اد.
(۲۰) ب رامان، "جهاد اسلامی و ایالات متحده"، جنوب آسیا گروه تجزیه و تحلیل.
(۲۱) گیل کوپل، ایمان و عمل.
•
پایگاه تخصصی وهابیت پژوهی و جریانهای سلفی، برگرفته از «جماعت تبلیغ» تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۱۲/۱۹