جشن ولادت پیامبر (دیدگاه وهابیت)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وهابیت برگزاری مراسم جشن و شادی در ایام میلاد
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
ائمه (علیهمالسّلام)،
قرائت قرآن، مدح رسول گرامی اسلام، و ائمه توسط شعرا و مداحان، اطعام و پخش غذا و پذیرایی از مردم در اینگونه مراسمها را به جشن و شادی
یهود و
نصارا تشبیه میکنند و آن را
بدعت و
حرام میدانند.
سران وهابیت و پیروان آنها، با اینکه ادعای پیروی از پیامبر نور رحمت حضرت محمد بن عبدالله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و دینش را دارند، اما عملاً ابزار
محبت مسلمانان را به محضر آن حضرت به
سخریه گرفته و به حرمت جشن و عید گرفتن در روز
ولادت آن بزرگواران
فتوا دادهاند.
در ادامه ابتدا برخی از سخنان و فتاوای سران وهابیت را در خصوص بدعت دانستن این جشن، ذکر مینماییم آنگاه به صورت مفصل به پاسخ آن خواهیم پرداخت.
ابن تیمیه از زمینه سازان فکری جریان
وهابیت در اینباره میگوید:
ان اتخاذ هذا الیوم عیداً، محدثٌ لا اصل له، فلم یکن فی السلف لا من اهل البیت ولا غیرهم من اتخذ ذلک عیداً، حتی یحدث فیه اعمالا اذ الاعیاد شریعة من الشرائع فیجب فیها الاتباع لا الابتداع وللنبی خطب وعهود ووقائع فی ایام متعددة مثل یوم بدر وحنین والخندق وفتح مکة ووقت هجرته ودخوله المدینة وخطب له متعددة یذکر فیها قواعد الدین ثم لم یوجب ذلک ان یتخذ مثال تلک الایام اعیادا وانّما یفعل مثل هذا: النصاری الذین یتّخذون امثال ایام حوادث عیسی (علیهالسّلام) اعیاداً او الیهود، وانما العید شریعة فما شرعه الله اتبع والا لم یحدث فی الدین ما لیس منه.
وکذلک ما یحدثه بعض الناس اما مضاهاةً للنصاری فی میلاد المسیح، وامّا محبّة للنبی (صلیاللهعلیهوآله) وتعظیماً له. . فان هذا لم یفعله السلف، ولو کان خیراً محضاً او راجحاً لکان السلف احقَّ به مِنّا».
عید گرفتن روز
ولادت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را یک امر جدید و اساس ندارد. در میان گذشتگان و نیز
اهلبیت و غیر آنها کسی نبوده است که این روز را عید بگیرند و اعمالی را انجام داده باشند؛ زیرا عید گرفتن، شریعتی از شریعتهای
اسلام است؛ پس باید در این موارد از
شرع متابعت کرد نه اینکه از نزد خود بدعتگذاری کنیم. رسول خدا در وقایع متعددی همانند:
روز بدر،
حنین،
خندق،
فتح مکه، موقع
هجرت، هنگام ورود به
مدینه خطبههای و عهدنامههای متعددی دارد که اصول و پایههای دین را بیان کرده اما عید گرفتن در امثال این روزها را
واجب نکرده است.
شبیه این کارها را نصاری (
مسیحیت) انجام میدهند و ایامی را که برای
حضرت عیسی (علیهالسّلام) اتفاق افتاده، جشن و عید میگیرند. و نیز یهود. عید، شریعتی است که
خداوند آن را تشریع کرده، پس آنچه را خدا تشریع کرده پیروی کرد وگرنه نباید در
دین چیزی که از داخل دین نیست بر آن افزود.
و نیز برخی از مردم کاری جدیدی انجام میدهند یا به خاطر تشبه به نصارا در
ولادت عیسی یا به خاطر محبت و تعظیم پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم). ..
عید گرفتن را گذشتگان انجام ندادهاند، اگر اینها کار خیر محض و یا راجح بود، باید گذشتگان انجام میدادند و نسبت به آن سزاوارتر از ما بودند.
«
بن باز» از مفتیان فقید
وهابیت است. درباره حکم جشن
ولادت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از وی سؤال شده که در پاسخ، این جشن را بدعت شمرده است. متن
استفتاء و پاسخ او به نقل
عبدالرحمان بن اسماعیل ابوشامه در کتاب «الباعث علی انکار البدع» این است:
السؤال الاول: الحمد لله والصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله وصحبه ومن اهتدی بهداه اما بعد فقد تکرر السؤال من کثیر عن حکم الاحتفال
بمولد النبی (صلیاللهعلیهوسلم) والقیام له فی اثناء ذلک والقاء السلام وغیر ذلک مما یفعل فی
المولد.
والجواب ان یقال لا یجوز الاحتفال
بمولد الرسول (صلیاللهعلیهوسلم) ولا غیره لان ذلک من البدع المحدثة فی الدین لان الرسول (صلیاللهعلیهوسلم) لم یفعله ولا خلفاؤه الراشدون ولا غیرهم من الصحابة رضوان الله علی الجمیع ولا التابعون لهم باحسان فی القرون المفضلة وهم اعلم الناس بالسنة واکمل حبا لرسول الله (صلیاللهعلیهوسلم) ومتابعة لشرعة ممن بعدهم وقد ثبت عن النبی (صلیاللهعلیهوسلم) انه قال من احدث فی امرنا هذا ما لیس منه فهو ردای مردود علیه وقال فی حدیث آخر علیکم بسنتی وسنة الخلفاء الراشدین المهدیین من بعدی تمسکوا بها وعضوا علیها بالنواجذ وایاکم ومحدثات الامور فان کل محدثة بدعة وکل بدعة ضلالة.
سؤال نخست: حمد مخصوص خداست و سلام و درود بر رسول خدا، اهلبیت و اصحابش و کسانی که به هدایت آنان اقتدا کردهاند. اما بعد: بسیاری از افراد در باره جشن
ولادت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و برخاستن برای تعظیم آن حضرت در این جشن و
سلام کردن به آن حضرت و غیر آن، که در این جشن انجام میدهند، مکررا سؤال میکنند.
پاسخ: باید گفت: جشن
تولد گرفتن و غیر آن، برای آن حضرت جایز نیست؛ زیرا اینکار از بدعتهای جدید در دین است. زیرا رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، خلفای راشدین و غیر آنها از
صحابه و
تابعان در قرنهایی که برترین قرن بودند، این کارها را انجام ندادهاند در حالی که آنها داناتر به سنت بودند و محبت و اطاعتشان به رسول خدا کاملتر بودند.
از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ثابت شده است که فرمود: کسی که در دین آنچه را که از دین نیست وارد سازد، مردود است. و در روایت دیگر فرمود: بر شما است که سنت من و سنت خلفای راشدین را بگیرید و به آنها تمسک کنید، و با دندان از آن محافظت کنید و از بدعت بپرهیزید؛ زیرا هر چیز جدید بدعت است و هر بدعتی
گمراهی است.
از سخنان ابن تیمیه و بن باز (مفتی وهابی) استفاده میشود که جشن
ولادت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و برگزاری مراسم، بدعت است؛ زیرا:
اولا: خود رسول خدا اینکار را انجام نداده و در خطبهها و سخنانش نیز به آن نپرداخته است؛
ثانیا: خلفاء، صحابه و تابعان نیز برای کسی جشن
تولد نگرفتهاند؛
ثالثا:
نصارا و
یهود چنین مراسمی را برگزار میکنند، و اگر
مسلمانان چنین جشنی داشته باشند، شبیه یهود و نصارا شده و کارشان
بدعت و
حرام است.
تا اینجا اصل شبهه از زبان ابن تیمیه و فتوای بن باز و دلائل بدعت بودن جشن
مولودی روشن گردید. اکنون پاسخ این سؤال و مسائل فرعی آن را بیان میکنیم:
پاسخ اول؛ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در سالگرد ولادتش قربانی کرد.
فتوای بن باز در
حرمت جشن
ولادت رسول خاتم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به این دلیل استوار است که جشن سالگرد
ولادت، از سوی آن حضرت و صحابه انجام نشده است: لان الرسول (صلیاللهعلیهوسلم) لم یفعله ولا خلفاؤه الراشدون ولا غیرهم من الصحابة. این معیار در بدعت دانستن بسیاری از افعال و اعمال، از سوی وهابیت مطرح میشود و یکی از مصادیقش، موضوع مورد بحث است.
در پاسخ این شبهه باید گفت: اتفاقاً خود رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز در سالگرد ولادتش، دوباره جشن
عقیقه خودش را (که شکرگزاری محسوب میشود) تکرار کرده است و اینمطلب در روایت معتبر
اهلسنت آمده و جالب این است که
جلالالدین سیوطی یکی از علمای شناخته شده اهلسنت به این روایت بر استحباب جشن
مولودی پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) استدلال کرده است.
سیوطی بعد از این که فتوای
ابن حجر عسقلانی (که بعدا آن را بیان خواهیم کرد) و استناد وی را به روزهداری یهودیان در
روز عاشورا به شکرانه نجات
حضرت موسی (علیهالسّلام)، بیان کرده، خودش نیز بر استحباب جشن
مولودی پیامبر به این روایت استناد کرده و میگوید:
قلت: وقد ظهر لی تخریجه علی اصل آخر وهو ما اخرجه البیهقی عن انس ان النبی (صلیاللهعلیهوسلم) عق عن نفسه بعد النبوة مع انه قد ورد ان جده عبد المطلب عق عنه فی سابع
ولادته والعقیقة لا تعاد مرة ثانیة، فیجعل ذلک علی ان الذی فعله النبی (صلیاللهعلیهوسلم) اظهار للشکر علی ایجاد الله ایاه رحمة للعالمین وتشریع لامته کما کان یصلی علی نفسه لذلک فیستحب لنا ایضاً اظهار الشکر
بمولده بالاجتماع واطعام الطعام ونحو ذلک من وجوه القربات واظهار المسرات.
میگویم: برای من جشن
مولودی پیامبر بر اصل دیگری آشکار شده است و آن روایتی است که
بیهقی از
انس روایت کرده که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بعد از رسیدن به
مقام نبوت از جانب خودش
عقیقه (قربانی) نمود با آنکه طبق روایات،
عبدالمطلب برای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در روز سوم
تولد ایشان
عقیقه کرده بود، با اینکه
عقیقه دوباره انجام نمیشود؛ پس ایشان اینکار را به خاطر
شکر و
حمد خدا بر اینکه او را رحمت للعالمین قرار داده انجام داد و خواسته است اینکار را برای
امت خود تشریع کند؛ چنانکه بر خودش درود میفرستاد. پس برای ما هم
مستحب است شکر خدا را به خاطر
تولد ایشان با اجتماعاتمان بهجا آوریم و به
فقیران اطعام نماییم و کارهای دیگری را که موجبات خوشحالی است انجام دهیم.
نکته مهم در کلام سیوطی است که میگوید: رسول خدا جشن
عقیقه را به دو جهت انجام داد؛ اظهار شکر و تشریع اینکار برای امت: اظهار للشکر علی ایجاد الله ایاه رحمة للعالمین و تشریع لامته. آنگاه نتیجه میگیرد که جشن
مولودی هم با این معیار مستحب است: فیستحب لنا ایضاً اظهار الشکر
بمولده.
حلبی نیز بعد از
نقل روایت تصریح نموده که سیوطی این روایت را بهعنوان یک اصل و اساس برای برگزاری جشن
مولود پیامبر قرار داده است:
والحافظ السیوطی... وجعله اصلا لعمل
المولد قال لان
العقیقة لا تعاد مرة ثانیة فیحمل ذلک علی ان هذا الذی فعله النبی (صلیاللهعلیهوسلم) اظهارا للشکر علی ایجاد الله تعالی ایاه رحمة للعالمین وتشریعا لامته...
روایت
عقیقه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در منابع اهلسنت نقل شده و در این قسمت، سخنانی چند تن آنان را در صحت این روایت ذکر مینماییم:
مقدسی بعد از نقل روایت، به صحت سند آن تصریح کرده است: اخبرنا محمد بن احمد بن نصر باصبهان ان الحسن بن احمد الحداد اخبرهم وهو حاضر ابنا ابو نعیم ابنا سلیمان بن احمد الطبرانی ثنا احمد بن مسعود هو المقدسی قثنا الهیثم بن جمیل قثنا عبدالله بن المثنی عن ثمامة بن عبدالله بن انس عن انس ان النبی صلی الله علیه وسلم عق عن نفسه بعدما بعث نبیا اسناده صحیح.
ابوبکر هیثمی نیز میگوید:
وعن انس ان النبی (صلیاللهعلیهوسلم) عق عن نفسه بعد ما بعث نبیا رواه البزار والطبرانی فی الاوسط ورجال الطبرانی رجال الصحیح خلا الهیثم بن جمیل وهو ثقة.
از انس روایت شده که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بعد از
بعثت از جانب خودش
عقیقه کرد. این روایت را بزار و
طبرانی در اوسط نقل کرده و رجال طبرانی رجال صحیح هستند، جز هیثم بن جمیل که آنهم ثقه است.
دمیاطی نیز سند این روایت را حسن میداند و میگوید:
وحسن ان یعق عن نفسه کما مر لخبر انه (صلیاللهعلیهوسلم) عق عن نفسه بعد النبوة قال فی فتح الجواد وادعاء النووی بطلانه مردود بل هو حدیث حسن.
نیکواست که از جانب خود
عقیقه نماید؛ چنانچه در روایتی که گذشت رسول خدا از جانب خودش بعد از بعثت
عقیقه انجام داد. در کتاب «فتح الجواد» گفته است: ادعای نبوی بر باطل بودن این روایت مردود است بلکه این روایت
حدیث حسن است.
همچنین زینالدین عراقی مینویسد: ویروی ان النبی (صلیاللهعلیهوسلم) عق عن نفسه بعد النبوة... قلت له طریق لا باس بهارواها ابو الشیخ وابن حزم من روایة الهیثم بن جمیل.
و روایت شده است که، حضرت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از جانب خود بعد از نبوت
عقیقه داد، ... میگویم: این روایت سندهایی دارد که اشکالی در آنها ندارد، و آنها را ابوشیخ و
ابن حزم از الهیثم بن جمیل روایت کردند
عبدالوهاب عبداللطیف از اساتید الازهر مصر چنین مینویسد: فائدة: قد اشتهر انه صلی الله علیه وسلم عق عن نفسه... ثانیهما من روایة ابی بکر المستملی عن الهیثم بن جمیل... فالحدیث قوی الاسناد.
مشهور شده است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از جانب خود
عقیقه داده .... دومی آنها از روایت ابوبکر مستملی از هیثم بن جمیل میباشد ... پس روایت قوی میباشد.
پاسخ دوم؛
صحابه به شکرانه
ولادت و بعثت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هر هفته دوشنبه را
روزه میگرفتند. صحابه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز به شکرانه
ولادت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روزهای دوشنبه را روزه میگرفتند. اینمطلب در روایت
صحیح مسلم آمده که از رسول خدا درباره روزه گرفتن روزهای دوشنه سؤال کردند، حضرت فرمودند: این روز روزی است که من به دنیا آمدهام و به پیامبری مبعوث شدهام:
۱۱۶۲ حدثنا محمد بن الْمُثَنَّی وَمُحَمَّدُ بن بَشَّارٍ واللفظ لابن الْمُثَنَّی قالا حدثنا محمد بن جَعْفَرٍ حدثنا شُعْبَةُ عن غَیْلَانَ بن جَرِیرٍ سمع عَبْدَ اللَّهِ بن مَعْبَدٍ الزِّمَّانِیَّ عن ابی قَتَادَةَ الْاَنْصَارِیِّ رضی الله عنه اَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوسلم) سُئِلَ عن صَوْمِهِ قال فَغَضِبَ رسول اللَّهِ (صلیاللهعلیهوسلم) فقال عُمَرُ رضی الله عنه رَضِینَا بِاللَّهِ رَبًّا وَبِالْاِسْلَامِ دِینًا وَبِمُحَمَّدٍ رَسُولًا وَبِبَیْعَتِنَا بَیْعَةً... قال وَسُئِلَ عن صَوْمِ یَوْمٍ وَاِفْطَارِ یَوْمٍ قال ذَاکَ صَوْمُ اَخِی دَاوُدَ (علیهالسّلام) قال وَسُئِلَ عن صَوْمِ یَوْمِ الاثنین قال ذَاکَ یَوْمٌ
وُلِدْتُ فیه وَیَوْمٌ بُعِثْتُ او اُنْزِلَ عَلَیَّ فیه...
ابوقتاده انصاری میگوید: از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) درباره روزه گرفتنش سؤال شد، آن حضرت
خشم کرد.
عمر گفت: ما راضی هستیم که خداوند پروردگار ما،
اسلام دین ما و محمد پیامبر ما و بیعت ما بیعت ما است....
راوی میگوید: از رسول خدا سؤال شد، اگر یک روز روزه بگیریم و یک روز
افطار کنیم، فرمود: این روزه برادرم
داود (علیهالسّلام) است. از روزه گرفتن روز دوشنبه سؤال شد، حضرت فرمود: این روزی است که من به دنیا آمدهام و مبعوث به رسالت شدهام یا
وحی بر من نازل شده است...
این روایت صراحت دارد که از روزه روز دوشنبه سؤال کردند و حضرت روزه گرفتن در این روز به این دو مناسبت تایید کردند.
عبدری مالکی بعد از این که به قسمتی از این روایت اشاره دارد، بزرگداشت این روز را بزرگداشت
ماه ربیع الاول میداند و میگوید: فتشریف هذا الیوم متضمن لتشریف هذا الشهر الذی
ولد فیه فینبغی ان نحترمه حق الاحترام ونفضله بما فضل الله به الاشهر الفاضلة.
بزرگداشت این روز، به منزله بزرگداشت این ماه است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آن
متولد شده است. پس سزاوار است که آن را محترم بشماریم و حق احترام را اداء کنیم و آن را بر سایر ماهها برتری دهیم به سبب آنچه خداوند آن را برتری داده است.
بنابراین، سخن افرادی که بزرگداشت اینروز را به بهانهی اینکه صحابه در این روز کاری انجام ندادهاند، زیر سؤال میبرند و عید و جشن را بدعت میدانند، باطل است.
پاسخ سوم: جشن
ولادت، جشن شکر اعطای نعمت وجود پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است.
نعمتهایی را که خداوند متعال برای افراد بشر ارزانی داشته، بیحد و بیشمار است. یکی از نعمتهای الهی، وجود مبارک رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است که به واسطه ایشان جهان
انسانیت از
گمراهی و جهل
جاهلیت نجات یافت. با این توضیح، از نظر مسلمانان، جشن
ولادت، جشن شکرگزاری و سپاس از اعطاء وجود پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است. و از طرفی، شکر نعمت نیز واجب و امر پسندیده و عقلائی است و هیچگونه منع شرعی نیز در اینباره وجود ندارد. حال سؤال این است که آیا شکر نعمت نیز از نظر وهابیت بدعت است؟
ابن حجر عسقلانی از علمای مشهور اهلسنت،
ولادت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را از نعمتهای بزرگ الهی دانسته و در عبارت صریح و روشن، جشن
ولادت آن حضرت را از مصادیق شکر نعمت محسوب مینماید.
نکته مهم در سخنان وی اینکه فتوای خود را در جواز جشن
مولودی، مستند به روایت صحیح نموده که در آن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عمل جشن یهودیان را برای شکرگزاری غرق شدن
فرعون و نجات
حضرت موسی تقریر کرده است. ابن حجر از این روایت صحیح نتیجه میگیرد که اگر به قصد شکرگزاری، اینگونه مراسم برگزار شود، جایز است.
متن فتوای ایشان به نقل سیوطی این است:
وقد سئل شیخ الاسلام حافظ العصر ابو الفضل احمد بن حجر عن عمل
المولد فاجاب بما نصه: اصل عمل
المولد بدعة لم تنقل عن احد من السلف الصالح من القرون الثلاثة ولکنها مع ذلک قد اشتملت علی محاسن وضدها، فمن تحری فی عملها المحاسن وتجنب ضدها کان بدعة حسنة والا فلا.
قال: وقد ظهر لی تخریجها علی اصل ثابت وهو ما ثبت فی الصحیحین من ان النبی (صلیاللهعلیهوسلم) قدم المدینة فوجد الیهود یصومون یوم عاشوراء فسالهم فقالوا هو یوم اغرق الله فیه فرعون ونجی موسی فنحن نصومه شکراً لله تعالی. فیستفاد منه فعل الشکر لله علی ما من به فی یوم معین من اسداء نعمة او دفع نقمة، ویعاد ذلک فی نظیر ذلک الیوم من کل سنة، والشکر لله یحصل بانواع العبادة کالسجود والصیام والصدقة والتلاوة، وای نعمة اعظم من النعمة ببروز هذا النبی نبی الرحمة فی ذلک الیوم، وعلی هذا فینبغی ان یتحری الیوم بعینه حتی یطابق قصة موسی فی یوم عاشوراء، ...
واما ما یعمل فیه فینبغی ان یقتصر فیه علی ما یفهم الشکر لله تعالی من نحو ما تقدم ذکره من التلاوة والاطعام والصدقة وانشاد شیء من المدائح النبویة والزهدیة المحرکة للقلوب الی فعل الخیر والعمل للآخرة...
از شیخالاسلام حافظ زمان، ابوالفضل احمد بن حجر درباره جشن
ولادت پیامبر سؤال شد و پاسخ ایشان این است: اصل جشن
ولادت، امر جدیدی است که از گذشتگان صالح در قرن سوم نقل نشده است؛ اما در عینحال، مشتمل بر خوبی و بدیها است؛ پس اگر کسی کار خوبش را انجام دهد و از کار بدش دوری کند، عملش بدعت نیکوست.
ایشان بعد از این فتوا، سخنان خود را مستند به روایت صحیح مینماید و میگوید: برای من روشن شده است که جشن
مولود، ریشه در اصل ثابتی دارد که در
صحیحین ثابت شده و آن اینکه
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در
مدینه تشریف آورند،
یهودیان در
روز عاشورا روزه میگرفتند، حضرت دلیل آن را از آنان سؤال نمود. آنها گفتند: این روزی است که خداوند فرعون را غرق نمود و موسی را نجات داد، ما برای انجام شکر خدا این روز را روزه میگیریم.
ابن حجر میگوید: از این روایت استفاده میشود که انجام شکر خدا بر آنچه که خداوند در یک روز معین بر انسان منت نهاد، همانند: اعطاء نعمت و یا دفع عقوبت، لازم است. این شکر بر نعمت الهی در هر سال و در این روز معین برمیگردد. و شکرگزاری برای خدا با انواع
عبادت همانند:
سجده کردن، روزه گرفتن،
صدقه دادن،
تلاوت قرآن حاصل میشود. و چه نعمتی بزرگتر از نعمت وجود پیامبر رحمت در این روز است؟ بنابراین، این روز سزاوار شکرگزاری است تا با داستان نجات حضرت موسی در روز عاشورا مطابقت کند. اما اعمالی که در این روز انجام میشود باید مصداق شکر خداوند باشد. همانند: تلاوت قرآن، اطعام کردن، صدقه دادن، مدیح سرایی در
مقام نبوت، و چیزی که دلهای انسان را به سوی انجام خیر و عمل آخرت سوق میدهد....
پاسخ چهارم:
علمای اهلسنت جشن
ولادت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را
جایز میدانند.
با جستجو و دقت در کلمات و فتاوای علمای اهلسنت روشن میشود که آنها جشن
ولادت آن حضرت را جایز دانسته و از دائره بدعتی که موردنظر
وهابیان میباشد خارج میدانند و برای آن ثواب و پاداشهایی را ذکر کردهاند که با بدعت نمیسازد. سخنان آنها در این موضوع فراوان است. ما جهت رعایت اختصار پاره از سخنان و فتاوای آنها را در اینجا ذکر میکنیم و همه آنها دلیل برگزاری مراسم جشن را، بزرگداشت مقام پیامبر، عرض ارادت و انجام
شکر نعمت وجود آن حضرت میدانند.
ابن حجر عسقلانی (متوفای۸۵۲ هـ) از بزرگان
اهلسنت شافعی در قرن نهم در پاسخ به سؤالی که از ایشان شده، جشن
مولود پیامبر را کار خوب میداند. متن سؤال و فتوای ایشان را جناب سیوطی چنین نقل میکند:
وقد سئل شیخ الاسلام حافظ العصر ابو الفضل احمد بن حجر عن عمل
المولد فاجاب بما نصه: اصل عمل
المولد بدعة لم تنقل عن احد من السلف الصالح من القرون الثلاثة ولکنها مع ذلک قد اشتملت علی محاسن وضدها، فمن تحری فی عملها المحاسن وتجنب ضدها کان بدعة حسنة والا فلا.
از شیخالاسلام حافظ زمان، ابوالفضل احمد بن حجر از جشن
ولادت پیامبر سؤال شد و پاسخ ایشان این است: اصل جشن
ولادت یک امر جدیدی است که از هیچیک از صالحان گذشته در قرن سوم نقل نشده است. ولی در عینحال خوبیها و بدیهایی دارد؛ پس اگر کسی کار خوبش را انجام دهد و از کار بدش دوری کرد، عملش بدعت نیکوست.
جلالالدین سیوطی (متوفای ۹۱۱هـ) از علمای فقه و تفسیر اهلسنت نیز جشن میلاد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را بدعت حسنه و دارای پاداش و ثواب میداند:
فقد وقع السؤال عن عمل
المولد النبوی فی شهر ربیع الاول ما حکمه من حیث الشرع؟ وهل هو محمود او مذموم؟ وهل یثاب فاعله اولا؟.
والجواب: عندی ان اصل عمل
المولد الذی هو اجتماع الناس وقراءة ما تیسر من القرآن وروایة الاخبار الواردة فی مبدا امر النبی (صلیاللهعلیهوسلم) وما وقع فی
مولده من الآیات ثم یمد لهم سماط یاکلونه وینصرفون من غیر زیادة علی ذلک هو من البدع الحسنة التی یثاب علیها صاحبها لمافیه من تعظیم قدر النبی (صلیاللهعلیهوسلم) واظهار الفرح والاستبشار
بمولده الشریف.
در مورد اعمالی که در میلاد پیامبر در
ماه ربیع الاول انجام میشود سؤال شده که آن از نظر
شرع چیست و آیا امر پسندیده است یا ناپسند؟ و آیا اگر کسی آن را انجام دهد پاداش دارد یا خیر؟
پاسخ: اصل کارهایی که در
مولودی انجام میشود (همانند: جمع شدن مردم، قرائت قرآن، روایت اخبار درباره آن حضرت، و جریان
ولادت و معجزات ایشان و صرف طعام و برگشت آنها به خانه بدون این که چیزی بر این موارد افزوده شود) از بدعتهای حسنه است، هرکه آن را انجام دهد، ثواب داده میشود؛ زیرا این کارها بزرگداشت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و اظهار شادمانی و
بشارت به
ولادت آن حضرت است.
صالحی شامی (متوفای ۹۴۷هـ) در نقد کلام یکی از کسانی که جشن
ولادت را صحیح نمیداند میگوید:
ولا نیة هنا الا الشکر لله تعالی علی
ولادة هذا النبی الکریم (صلیاللهعلیهوسلم) فی هذا الشهر الشریف، وهذا معنی نیة
المولد فهی نیة مستحسنة بلا شک.
برگزاری جشن
ولادت نبی مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، جز به قصد شکر در این ماه شریف برگزار نمیشود، این معنای نیت جشن
مولودی است، پس این نیت، بدون شک خوب و قابل ستایش است.
شمسالدین محمد بن محمد جزری شافعی (متوفای۸۳۳هـ) از علمای قرن نهم اهلسنت در کتاب «التعریف
بالمولد الشریف» روایت تخفیف عذاب
ابولهب را (که به خاطر خبر
تولد پیامبر کنیزش را در راه خدا آزاد کرد) در
جنهم ذکر کرده و پس از آن تصریح میکند اگر کار ابولهب
کافر باعث تخفیف
عذاب وی شود، پاداش آن مسلمان موحدی که در ایام
ولادت حضرت خوشحال میشود،
بهشت خواهد بود و بر این نکته سوگند یاد میکند.
این سخن وی را سیوطی در کتاب «
الحاوی للفتاوی» نقل کرده است:
ثم رایت امام القراء الحافظ شمس الدین بن الجزری قال فی کتابه المسمی عرف التعریف
بالمولد الشریف ما نصه: قد رؤی ابو لهب بعد موته فی النوم فقیل له ما حالک؟ فقال: فی النار الا انه یخفف عنی کل لیلة اثنین وامص من بین اصبعی ماء بقدر هذا واشار لراس اصبعه وان ذلک باعتاقی لثویبة عند ما بشرتنی
بولادة النبی (صلیاللهعلیهوسلم) وبارضاعها له.
فاذا کان ابو لهب الکافر الذی نزل القرآن بذمة جوزی فی النار بفرحه لیلة
مولد النبی (صلیاللهعلیهوسلم) به فما حال المسلم الموحد من امة النبی (صلیاللهعلیهوسلم) یسر
بمولده ویبذل ما تصل الیه قدرته فی محبته (صلیاللهعلیهوسلم)؟ لعمری انما یکون جزاؤه من الله الکریم ان یدخله بفضله جنات النعیم.
پیشوای قراء، حافظ شمسالدین بن جزری را دیدم که در کتاب «عرف التعریف
بالمولد الشریف» میگوید: ابولهب را بعد از مرگش در خواب دیدند و از حالش سوال کردند گفت: در آتش هستم، فقط در شبهای دوشنبه بر من تخفیف میدهند و از بین انگشتانم کمی آب جاری میشود (اشاره کرد به سر انگشتانش) و این به خاطر این است که من هنگامی که
تولد رسول خدا را از
ثویبه کنیز خود شنیدم وی را آزاد کردم و چون او به ایشان شیر داد. اگر ابولهب کافر (همان کسی که
قرآن در مذمتش وارد شده) به خاطر خوشحالی در
تولد ایشان در جهنم پاداش داده میشود، پس حال مسلمان یگانهپرست از امت پیامبر که در
تولد ایشان خوشحالی کند و آنچه را در توان دارد در راه
محبت آن حضرت خرج نماید، چه خواهد بود. به خانم سوگند، همانا پاداش این شخص از خداوند این است که او را به فضل خودش به بهشت نعمت وارد سازد.
ابوالخیر سخاوی شافعی (متوفای ۹۰۲هـ) نیز تصریح نموده بر اینکه مسلمانان در سراسر عالم و شهرهای بزرگ جشن میلاد آن حضرت را با انجام کارهای خیر برگزار میکنند. سخن وی را
صالحی شامی اینگونه نقل کرده است:
قال الحافظ ابو الخیر السخاوی - رحمه الله تعالی - فی فتاویه: عمل
المولد الشریف لم ینقل عن احد من السلف الصالح فی القرون الثلاثة الفاضلة، وانما حدث بعد، ثم لا زال اهل الاسلام فی سائر الاقطار والمدن الکبار یحتفلون فی شهر
مولده (صلیاللهعلیهوسلم) بعمل الولائم البدیعة المشتملة علی الامور البهجة الرفیعة ویتصدقون فی لیالیه بانواع الصدقات ویظهرون السرور ویزیدون فی المبرات ویعتنون بقراءة
مولده الکریم ویظهر علیهم من برکاته کل فضل عمیم. انتهی.
حافظ ابوالخیر سخاوی در فتاوایش گفته است: جشن میلاد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از هیچ یکی از گذشتگان صالح در سه
قرن برتر نقل نشده بلکه بعد از آن به وجود آمده و سپس مسلمانان در سراسر عالم و شهرهای بزرگ در ماه میلاد آن حضرت
ولیمه و
اطعام میدهند و اموری که باعث خوشحالی میشوند انجام میدهند. همانند: صدقه دادن در شب میلاد، خیرات و اطعام به فقراء و قرائت
مولودی. با اینکار خدای متعال بر آنها برکات خودش را ظاهر میسازد.
سخاوی از علمای
شافعی مذهب است. صاحب کتاب «الکواکب» ایشان را اینگونه معرفی کرده است: محمد بن السخاوی: محمد بن عبد الرحمن بن محمد بن ابی بکر بن عثمان بن محمد، الشیخ الامام، العالم العلامة المسند، الحافظ المتقن شمس الدین ابو الخیر السخاوی الاصل القاهری
المولد، الشافعی المذهب، ... توفی بمکة، ... سنة اثنتین وتسعمائة.
عبدالرحمن ابوشامه (متوفای۶۶۵هـ) یکی از علمای شافعی مذهب، در ابتدا تصریح میکند که جشن میلاد پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از کارهای خوبی است که جدیدا اتفاق افتاده و این کارها نیز به خاطر تعظیم پیامبر و
شکرگزاری از خداوند است که وجود آن حضرت را برای ما ارزانی داشته است:
ومن احسن ما ابتدع فی زماننا من هذا القبیل ما کان یفعل بمدینة اربل جبرها الله تعالی کل عام فی الیومالموافق لیوم
مولد النبی (صلیاللهعلیهوسلم) من الصدقات والمعروف واظهار الزینة والسرور فان ذلک مع ما فیه من الاحسان الی الفقراء مشعر بمحبة النبی (صلیاللهعلیهوسلم) وتعظیمه وجلالتهفی قلب فاعله وشکرا لله تعالی علی ما من به من ایجاد رسوله الذی ارسله رحمة للعالمین وعلی جمیع المرسلین. وکان اول من فعل ذلک بالموصل الشیخ عمر بن محمد الملا احد الصالحین المشهورین وبه اقتدی فی ذلک صاحب اربل وغیره رحمهم الله تعالی.
از نیکوترین بدعتها در زمان ما آن اعمالی است که در
شهر اربل (که خداوند آنجا را آباد کند) هر سال در روزی که مصادف با
ولادت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میباشد، انجام میدهند. مثل صدقه دادن، نیکی کردن، آزین بندی و اظهار شادمانی. این کارها علاوه بر اینکه احسان به فقراء است، محبت به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، تعظیم و بزرگداشت ایشان است در دلهای کسانی که این کارها را انجام میدهند و انجام شکر خداست بر آنچه که خدا بر آنها منت نهاده از اینکه رسول رحمت را برایشان فرستاده است.
در پایان تصریح میکند که اولین مجلس بزرگداشت و جشن
مولودی در
موصل توسط یکی از صالحان برگزار شده است: نخستین کسی که اینکار را در موصل انجام داد، شیخ عمر بن محمد ملا، یکی از صالحین مشهور بود و به اینکار او صاحب اربل و غیر وی که خداوند آنان را مورد رحمتش قرار دهد، اقتدا کردند.
ابو شامه، یکی از علمای شافعی که
محمد بن شاکر وی را به عنوان «امام، علامه ذوالفنون» یاد کرده است: ابو شامة عبد الرحمن بن اسماعیل بن ابراهیم بن عثمان الامام العلامة ذو الفنون شهاب الدین ابو شامة المقدسی الاصل الدمشقی الشافعی.
سبکی نیز از وی به «احد الائمه؛ یکی از پیشوایان» تعبیر کرده است: و ابوشامة لقب علیه کان احد الائمة.
نصیرالدین مبارک بن یحیی شافعی (متوفای۶۶۹هـ) نیز برگزاری مراسم جشن و سرور
ولادت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را جایز و دارای ثواب و پاداش میداند. سخن ایشان را صالحی شامی در کتابش اینگونه نقل کرده است:
وقال الشیخ الامام العلامة نصیرالدین المبارک الشهیر بابن الطباخ فی فتوی بخطه: اذا انفق المنفق تلک اللیلة وجمع جمعا اطعمهم ما یجوز اطعامه واسمعهم ما یجوز سماعه ودفع للمسمع المشوق للآخرة ملبوسا، کل ذلک سرورا
بمولده (صلیاللهعلیهوسلم) فجمیع ذلک جائز ویثاب.
شیخ، پیشوا، علامه نصیرالدین مبارک، مشهور به
ابن طباخ در فتوایی به خط خودش گفته است: هرگاه شخصی در این شب (شب
تولد پیامبر)
انفاق کند، و گروهی را که احتیاج به طعام دارد، اطعام نماید، و برای آنها چیزی که شنیدن آن جایز است بشنواند، و برای مستمعینی که شوق
آخرت را دارند، لباسی
هدیه بدهد، همه اینها سرور و خوشحالی در
ولادت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است و تمام این کارها جایز و پاداش دارد.
ابن کثیر دمشقی ایشان را اینگونه معرفی کرده است:
الشیخ نصیرالدین المبارک بن یحیی بن ابی الحسن ابی البرکات بن الصباغ الشافعی العلامة فی الفقه والحدیث.
شیخ نصیرالدین، مبارک بن یحیی بن ابی الحسن، ابو البرکات بن صباغ شافعی، علامه در
فقه و
حدیث است.
ابن عباد الرندی مالکی(متوفای۷۹۲هـ) نیز از جمله افرادی است که جشن میلاد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را از اعیاد مسلمین دانسته و بدعت بودن آن را رد نموده است. سخن وی را
محمد بن عبدالرحمن مغربی اینگونه نقل کرده است:
قال فی رسائله الکبری ما نصه واما
المولد فالذی یظهر لی انه عید من اعیاد المسلمین وموسم من مواسمهم وکل ما یفعل فیه ما یقتضیه وجود الفرح والسرور بذلک
المولد المبارک من ایقاد الشمع وامتاع البصر والسمع والتزین بلبس فاخر الثیاب ورکوب فاره الدواب امر مباح لا ینکر علی احد قیاسا علی غیره من اوقات الفرح، والحکم بکون هذه الاشیاء بدعة فی هذا الوقت الذی ظهر فیه سر الوجود وارتفع فیه علم الشهود وانقشع فیه ظلام الکفر والجحود وادعاء ان هذا الزمان لیس من المواسم المشروعة لاهل الایمان ومقارنة ذلک بالنیروز والمهرجان امر مستثقل تشمئز منه القلوب السلیمة وتدفعه الآراء المستقیمة.
در کتاب «رسائل الکبری» نص کلام او این است: آنچه برای من آشکار شده این است که روز میلاد
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یکی از عیدها و مراسمی از مراسم مسلمانان است. تمام کارهایی را که مسلمانان در آن انجام میدهند به اقتضای خوشحالی و سرور این
مولود مبارک است. همانند: روشن کردن شمع، بهره رساندن به چشم و گوش، (منظور مدیحه سرایی و سخنرانی در فضائل پیامبر است) لباس نو پوشیدن، سوار شدن اسب، کار
مباح است که برای هیچ فردی زشت نیست؛ همانگونه که در غیر این زمان این موارد جایز است.
اما حکم نمودن به
بدعت این موارد در هنگام
ولادت آن حضرت (در آن هنگامیکه سر عالم وجود به دنیا میآید، نشانههای شهود بلند میشود و تاریکیهای
کفر و انکار کنار میرود) و نیز این ادعا که روز
ولادت از مراسم شرعی برای اهل ایمان نیست و آن را با
نوروز و همایش مقایسه میکنند، یک امر سنگین است که قلبهای سالم از آن ناراحت و اندیشههای درست آن را قبول نمیکنند.
اسماعیل بغدادی، ابن عباد را اینگونه معرفی کرده است:
ابن عباد الرندی: محمد بن ابراهیم بن ابی بکر عبدالله ابن مالک بن عباد التعزی نسبا والرندی بلدا ابو عبدالله المالکی الصوفی الشهیر بابن عبادولد سنة ۷۳۳ وتوفی سنة ۷۹۲ اثنتین وتسعین وسبعمائة من تصانیفه... الرسائل الکبری فی دقائق علم التوحید والتصوف ومتشابه الآیات والاحادیث.
ابن عبار رندی: محمد بن ابراهیم بن ابوبکر، عبدالله بن مالک بن عباد از جهت نسب و رندی از جهت شهر است.
کنیه او ابوعبدالله مالکی صوفی و مشهور به ابن عباد است که در سال ۷۳۳ به دنیا آمده و در سال ۷۹۲ از دنیا رفته است. از جمله کتابهای وی ... و رسائل الکبری است ....
حسن بن عمر بن حبیب (متوفای۷۷۹هـ): مورخ مشهور، حسن بن عمر بن حبیب نیز تصریح نموده که روز
ولادت پیامبر اسلام را باید
عید گرفت و آن را گرامی داشت:
فما اکرم ایام
مولده الشریف عند من عرف قدرها وما اعظم برکتها عند من عرف سرها ونشرها وحقیق بیوم کان فیه وجود النبی ان یتخذ عیدا وخلیق بوقت استقرت فیه غرته ان یعقد طالعا سعیدا اذ قد انبسق فیه عن جوهرة الکون بیض الشرف وفیه ظهرت الدرة المصونة من باطن الصدف وابرز سابق السعد من کمون العدم وبمکة المشرفة انجز صادق الوعد بمضمون الکرم.
چه گرامی است ایام شریف
ولادت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در نزد کسی که جایگاه آن حضرت را میداند. و چه قدر بابرکت است این ایام در نزد کسی که اسرار و نشر آن را میداند. سزاوار است که روز
ولادت وجود پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را عید گرفت، و سزاوار است در وقتی که این ماه ظهور میکند، طالع خوبی منعقد شود زیرا در این ماه از جوهره عالم و دائره شرف پرده برداشته شد و در این ماه در پنهان از درون صدف بیرون آمد و آن کسی که سعید بود به عرصه وجود پا نهاد و در
مکه مشرفه وعده راستین الهی محقق شد.
محمد بن عمر حضرمی شافعی (۹۳۰هـ) تصریح میکند که مردم مکه شب
ولادت آن حضرت در محل ولادتش جمع میشوند
ذکر و
دعا میخوانند و به این محل
تبرک میجویند. گروهی از متاخرین نیز بر نیکو بودن این اعمال
فتوا دادهاند:
قال علماء السیر:
ولد النبی
[
(صلیاللهعلیهوسلم)
]
فی ربیع الاول، یوم الاثنین بلا خلاف.... وذلک ب (مکة) المشرفة، فی شعب ابی طالب، وهو المکان الذی یجتمع فیه اهل (مکة) لیلة
المولد الشریف، للذکر والدعاء والتبرک بمسقط راسه
[۲۷] . وافتی جماعة من المتاخرین بان عمل
المولد علی هذا القصد حسن محمود.
سیره نویسان گفتهاند: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در
ماه ربیع الاول روز دوشنبه به دنیا آمد و در این مساله اختلافی نیست ....
تولد پیامبر در مکه مشرفه در
شعب ابوطالب اتفاق افتاد. اینجا همان مکانی است که اهل مکه شب
ولادت آن حضرت جمع میشود و ذکر و دعا میخوانند و به محلی که حضرت به دنیا آمده تبرک میجویند. گروهی از متاخرین فتوا دادهاند که اعمال روز
ولادت با این هدف و قصد یک امر نیکو است.
جمعبندی سخنان علمای اهلسنت این است که جشن میلاد پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، بزرگداشت و تعظیم مقام بلند آن حضرت، نشانه ارادت و محبت، شکرگزاری از نعمت وجود بابرکت آن حضرت است. با اینبیان، جشن میلاد با آن کارهای خیری که در آن انجام میشود، از دائره بدعت موردنظر وهابیان خارج است.
پاسخ پنجم؛ بر مبنای
اهلسنت، جشن میلاد بدعت حسنه است.
علمای اهلسنت، بدعت را بر دو نوع بدعت حسن (نیکو) و بدعت قبیح تقسیم کردهاند.
سمعانی در کتابش مینویسد: و البدعة علی وجهین بدعة قبیحة و بدعة حسنة.
برخی از علمایی که سخنانشان را نقل کردیم، این موضوع را بدعت حسنه دانسته به اینمطلب تصریح کردهاند. علاوه بر آنها،
حلبی از
ابن حجر هیتمی نقل کرده است کارهایی که در مراسم میلاد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) انجام میشود، داخل در بدعت حسنه است:
وقد قال ابن حجر الهیتمی والحاصل ان البدعة الحسنة متفق علی ندبها وعمل
المولد واجتماع الناس له کذلکای بدعة حسنة.
ابن حجر هیتمی گفته است: خلاصه این است که بدعت حسنه با اتفاق امر مستحب است و کارهایی که در میلاد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) انجام میشود و مردم برای آن جمع میشوند نیز همچنین است؛ یعنی بدعت حسنه است.
حتی از نظر
ابن تیمیه با معیاری که ارائه داده، جشن میلاد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در نوع بدعت حسنه داخل میشود. او میگوید: اذا البدعة الحسنة عند من یقسم البدع الی حسنة وسیئة لابد ان یستحبها احد من اهل العلم الذین یقتدی بهم ویقوم دلیل شرعی علی استحبابها.
بدعت حسنه را در نزد کسانیکه بدعت را به حسنه و
سیئه تقسیم میکنند، باید یکی از اهل علم که مورد اقتدای مردم باشد،
مستحب بداند و
دلیل شرعی بر استحباب آن باشد.
خلاصه سخن ابن تیمیه این است که از نظر طرفداران بدعت حسنه، یک امری وقتی بدعت حسنه محسوب میشود که یکی از علماء، این امر
مستحب بداند، در حالی که ابن حجر هیتمی به نقل حلبی صریحا میگوید، اعمال جشن میلاد و اجتماع مردم در آن، در بدعت حسنه داخل است و بدعت حسنه هم به اتفاق علماء، مستحب است.
پاسخ ششم: جشن گرفتن وهابیت در هرسال.
جالب اینجاست که وهابیون تنها جشن گرفتن برای
ولادت پیامبر را
حرام میدانند، به این بهانه که در دین نیامده است، اما همه ساله برای سالگرد فتح ریاض توسط ملک عبدالعزیز و تاسیس حکومت عربستان، جشن برپا میکنند و بههمین علت، اعیاد رسمی
عربستان سعودی،
عید فطر،
عید قربان و عید تاسیس کشور عربستان است، و برای صدمین سالگرد این اتفاق، مراسمی بهخصوص برپا شد! برای سفر بوش و روسای کفر به عربستان جشنی خاص و برای شفای ملک عبدالله از مریضی نیز جشنی دیگر، برای بازگشت وی به کشور نیز جشنی دیگر، اما گرفتن جشن برای
ولادت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بدعت است!
در مقدمه کتاب
تاریخ مکه تالیف
احمد السباعی که به مناسبت صدمین سال پیروزی خونبار
آل سعود بر عربستان تجدید چاپ شد آمده است:
متن آن چنین است:
جاءت فکرة الاحتفال بمناسبة مرور مائة عام علی دخول الملک عبدالعزیز بن عبدالرحمن الفیصل آل سعود یرحمه الله مدینة الریاض. وتاسیس المملکة العربیة السعودیة؛ تاکیداً لاستمرار المنهج القویم المبادئ السَامیة التی قامت علیها المملکة ورصداً لبعض الجهود المبارکة التی قام بها المؤسس الملک عبدالعزیز فی سبیل توحید المملکة؛ عرفاناً بفضله. ووفاءً بحقه وتسجیلاً لابرز المکاسب والانجازات الوطنیة التی تحققت فی عهده وعهد ابنائه خلال المائة عام والتعریف بها للاجیال القادمة.
طرح جشن گرفتن برای صدمین سال وارد شدن ملک عبدالعزیز به شهر ریاض و تاسیس کشور عربستان سعودی، تاکیدی بر راه صحیحی است که کشور عربستان در آن حرکت میکند! و مراقبتی است از بعضی از تلاشهای با برکتیکه ملک عبدالعزیز در اتحاد کشور عربستان انجام داده و نیز وفای به حق ایشان و نوعی ثبت است برای بهترین کارهای کشوری که در زمان عبدالعزیز و فرزندش که در طول صد سال انجام شده میباشد تا نسلهای جدید با آنها آشنا بشوند.
آثار معنوی جشن میلاد
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در کلام علمای اهلسنت:
ممکن است در اذهان برخی این سؤال مطرح شود که آیا بزرگذاشت
ولادت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و جشن و عید گرفتن این روز، دارای ثواب و پاداش هم میباشد یا خیر؟ در پاسخ این سؤال سخنان چند تن از علمای اهلسنت را ذکر میکنیم که تنها گوشه از ثوابهای مجلس بزرگذاشت و جشن
ولادت آن حضرت را بیان کردهاند.
سیوطی از علمای مشهور اهلسنت در کتاب «الوسائل فی شرح الشمائل» برای جشن
مولودی فضائل و مناقبی را بیان کرده است که آن را دمیاطی در کتابش چنین نقل کرده است:
قال سلطان العارفین جلال الدین السیوطی فی کتابه الوسائل فی شرح الشمائل ما من بیت او مسجد او محلة قریء فیه
مولد النبی الا حفت الملائکة باهل ذلک المکان وعمهم الله بالرحمة والمطوقون بالنور یعنی جبریل ومیکائل واسرافیل وقربائیل وعینائیل والصافون والحافون والکروبیون فانهم یصلون علی ما کان سببا لقراءة
مولد النبی. قال وما من مسلم قریء فی بیته
مولد النبی الا رفع الله تعالی القحط والوباء والحرق والآفات والبلیات والنکبات والبغض والحسد وعین السوء واللصوص عن اهل ذلک البیت فاذا مات هون الله تعالی علیه جواب منکر ونکیر وکان فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر.
سلطان عارفان جلالالدین سیوطی در کتاب «الوسائل فی شرح الشمائل» گفته است: در هر خانه، مسجد، یا محلهای که در آن
مولودی پیامبر خوانده شود، فرشتگان اهل آن مکان را همه در حیطه
رحمت الهی و نور قرار میدهد. مقصود از
فرشتگان،
جبرئیل،
میکائیل،
اسرافیل،
قربائیل،
عینائیل،
صافون و
حافون و
کربیون است؛ زیرا آنها درود میفرستند بر کسانی که سبب
مولودی خوانی پیامبر میشدند.
و نیز گفته است: در هر خانه مسلمانی که
مولودی پیامبر خوانده شود،
خداوند متعال گرسنگی،
وبا، آتشسوزی، آفات و
بلیات،
کینه،
حسادت، چشم بد، شر
دزد را از اهل اینخانه برمیدارند. هنگامیکه بمیرد، خداوند پاسخ
منکر و
نکیر را بر وی آسان میکند و او در جایگاه راستگویان در نزد خداوند خواهد بود.
به نقل دمیاطی،
یافعی نیز تصریح میکند، کسی که در میلاد پیامبر
اطعام و
احسان میکند و مردم را برای این مراسم دعوت میکند، خداوند او را با صدیقان، شهداء و صالحین محشور میکند و جایش در
بهشت است:
وقال الامام الیافعی الیمنی من جمع
لمولد النبی اخوانا وهیا طعاما واخلی مکانا وعمل احسانا وصار سببا لقراءة
مولد الرسول بعثه الله یوم القیامة مع الصدیقین والشهداء والصالحین ویکون فی جنات النعیم.
امام یافعی یمنی گفته است: هر کسی برای مراسم
مولودی پیامبر، برادران دینیاش را جمع کند، برای آنها طعامی آماده نماید، و مکانی را برای مراسم آماده سازد و
اعمال نیک انجام دهد، و سبب
مولودی خوانی و مدیحه سرایی شود، خداوند او را در
روز قیامت با صدیقان، شهدا و صالحین محشور میکند و در بهشت از نعمات الهی بهرمند خواهد بود.
جنیدی بغدادی صرف حضور در جشن میلاد
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را رسیدن به
ایمان میداند. سخن وی را دمیاطی چنین نقل کرده است:
قال الجنیدی البغدادی رحمه الله من حضر
مولد الرسول وعظم قدره فقد فاز بالایمان.
جنیدی بغدادی گفته است: کسی که به جشن
مولودی پیامبر حاضر شود و جایگاهش را بزرگ بداند، به ایمان دست پیدا میکند.
سری سقطی سخن نابی در این زمینه دارد و آن اینکه هر کسی نیت داشته باشد در مجلس میلاد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شرکت کند، او قصد باغی از باغهای بهشت را کرده است:
وقال السری السقطی من قصد موضعا یقرا فیه
مولد النبی (صلیاللهعلیهوسلم) فقد قصد روضة من ریاض الجنة لانه ما قصد ذلک الموضع الا لمحبة الرسول وقد قال (علیهالسّلام) من احبنی کان معی فی الجنة.
سری سقطی میگوید: کسی که تصمیم بگیرد در جایی برود که
مولودی پیامبر قرائت میشود، تصمیم گرفته که در باغی از باغهای بهشت وارد شود؛ زیرا او به خاطر محبت پیامبر قصد این مکان را نموده است، در حالی که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: کسی که مرا دوست بدارد همراه من در بهشت است.
از پاسخهای که بیان کردیم چند مطلب بهدست میآید:
اولا:
وهابیت ادعا دارند که خود
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جشن و سالگرد نگرفته است. در حالی که دو تن از علمای اهلسنت همانند
ابن حجر عسقلانی و
جلالالدین سیوطی جشن میلاد آن حضرت را براساس دو روایت صحیح میدانند. و در یکی از این روایات تصریح شده است که رسول خدا در سالگرد تولدش بعد از چندین سال، جشن
عقیقه گرفت و
قربانی انجام داد.
ثانیا: گفتهاند
صحابه نیز در سالگرد میلاد آن حضرت جشن نگرفتهاند در حالی که طبق روایت
صحیح مسلم، صحابه هر هفته روز دوشبنه را به مناسبت این که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آن روز به دنیا آمده و نیز مبعوث به
رسالت شده،
روزه میگرفتهاند.
ثالثا: جشن میلاد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و فرزندش
امام صادق (علیهالسّلام)، مراسم بزرگداشت و به شکرانه اعطای وجود مبارک این پیشوایان است و بدون شک از نظر هیچ مسلمانی، شکر
نعمت الهی قبیح و مذموم نیست.
رابعا: از نظر علمای اهلسنت، جشن میلاد آن حضرت کار خوب و پسندیده است؛ زیرا اینکار نشانه
تعظیم و بزرگداشت پیامبر، اظهار ارادت و شکرگزاری و سپاس از نعمت وجود بابرکت آن حضرت است.
خامسا: بر مبنای اهلسنت که بدعت را دو قسم میداند، برگزاری اینگونه جشنها، داخل در بدعت حسنه است. و به ادعای
ابن حجر هیتمی اموری در قسمت بدعت حسنه قرار میگیرد،
مستحب هستند.
موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «جشن ولادت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از نگاه بزرگان اهلسنت».