• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جشن ولادت از منظر وهابیت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



همه مسلمانان و فرق اسلامی روز ولادت حضرت محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را عید و جشن می‌گیرند و این روز را گرامی می‌دارند. اما سران وهابیت و پیروان آنها، با این که ادعای پیروی از پیامبر نور رحمت حضرت محمد بن عبدالله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و دینش را دارند، اما عملاً ابزار محبت مسلمانان را به محضر آن حضرت به سخریه گرفته و به حرمت جشن و عید گرفتن در روز ولادت آن بزرگواران فتوا داده‌اند! در این مقاله فتوای وهابیت و اهل‌سنت، بررسی و مورد نقد و نظر، قرار گرفته شده است.



در هفته وحدت مسلمانان جهان؛ شیعه و اهل سنت و فرق اسلامی، روز ولادت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را همه ساله جشن می‌گیرند. ولادت فرزندش امام صادق (علیه‌السّلام) نیز مقارن با این روز مبارک است. به افتخار این دو مولود مبارک، مسلمانان مراسم مولودی، مداحی و سخنرانی و جشن بر پا می‌کنند و به همدیگر تبریک می‌گویند و برنامه اطعام دارند.
برگزاری مراسم جشن مولودی از سوی وهابیت ممنوع، بدعت و حرام و در مقابل آن از نظر علمای شیعه جائز است، این مساله برای ما روشن است، می‌خواهیم برای اطیمنان بیشتر بدانیم که آیا علمای اهل سنت هم آن را جایز می‌دانند یا نه؟ در این مورد از آنها اقوال و فتاوایی هم نقل شده یا خیر؟
سران وهابیت و پیروان آنها، با این که ادعای پیروی از پیامبر نور رحمت حضرت محمد بن عبدالله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و دینش را دارند، اما عملاً ابزار محبت مسلمانان را به محضر آن حضرت به سخریه گرفته و به حرمت جشن و عید گرفتن در روز ولادت آن بزرگواران فتوا داده‌اند!
برای توضیح و اطلاع‌رسانی بیشتر، ابتدا برخی از سخنان و فتاوای سران وهابیت را در خصوص بدعت دانستن این جشن، ذکر می‌نماییم آنگاه به صورت مفصل به پاسخ آن خواهیم پرداخت.


فتاوا و سخنان توهین‌آمیز آنان در این باب فراوان است، و تنها از باب نمومه دو مورد آن ذکر می‌نماییم:

۲.۱ - سخن ابن‌تیمیه

ابن‌تیمیه از زمینه‌سازان فکری جریان وهابیت در این‌باره می‌گوید: ان اتخاذ هذا الیوم عیداً، محدثٌ لا اصل له، فلم یکن فی السلف لا من اهل البیت ولا غیرهم من اتخذ ذلک عیداً، حتی یحدث فیه اعمالا اذ الاعیاد شریعة من الشرائع فیجب فیها الاتباع لا الابتداعوللنبی خطب وعهود ووقائع فی ایام متعددة مثل یوم بدر وحنین والخندق وفتح مکة ووقت هجرته ودخوله المدینة وخطب له متعددة یذکر فیها قواعد الدینثم لم یوجب ذلک ان یتخذ مثال تلک الایام اعیاداوانّما یفعل مثل هذا: النصاریالذین یتّخذون امثال ایام حوادث عیسی (علیه‌السّلام) اعیاداًاو الیهود، وانما العید شریعة فما شرعه الله اتبع والا لم یحدث فی الدین ما لیس منه.
وکذلک ما یحدثه بعض الناس اما مضاهاةً للنصاری فی میلاد المسیح، وامّا محبّة للنبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وتعظیماً له. . فان هذا لم یفعله السلف، ولو کان خیراً محضاً او راجحاً لکان السلف احقَّ به مِنّا»
عید گرفتن روز ولادت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلّم) را یک امر جدید و اساس ندارد. در میان گذشتگان و نیز اهل بیت و غیر آنها کسی نبوده است که این روز را عید بگیرند و اعمالی را انجام داده با شند؛ زیرا عید گرفتن، شریعتی از شریعت‌های اسلام است؛ پس باید در این موارد از شرع متابعت کرد نه این که از نزد خود بدعت‌گذاری کنیم. رسول خدا در وقایع متعددی همانند: روز بدر، حنین، خندق، فتح مکه، موقع هجرت، هنگام ورود به مدینه خطبه‌ها و عهدنامه‌های متعددی دارد که اصول و پایه‌های دین را بیان کرده اما عید گرفتن در امثال این روزها را واجب نکرده است.
شبیه این کارها را نصاری (مسیحیت) انجام می‌دهند و ایامی را که برای حضرت عیسی (علیه‌السّلام) اتفاق افتاده، جشن و عید می‌گیرند. و نیز یهود.
عید، شریعتی است که خداوند آن را تشریع کرده، پس آنچه را خدا تشریع کرده پیروی کرد وگرنه نباید در دین چیزی که از داخل دین نیست بر آن افزود.
و نیز برخی از مردم کاری جدیدی انجام می‌دهند یا به خاطر تشبه به نصارا در ولادت عیسی یا به خاطر محبت و تعظیم پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)...
عید گرفتن را گذشتگان انجام نداده‌اند، اگر اینها کار خیر محض و یا راجح بود، باید گذشتگان انجام می‌دادند و نسبت به آن سزاوارتر از ما بودند.

۲.۲ - بن باز

«بن باز» (مفتی وهابیت) از مفتیان فقید وهابیت است. درباره حکم جشن ولادت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از وی سؤال شده که در پاسخ، این جشن را بدعت شمرده است. متن استفتاء و پاسخ او به نقل عبدالرحمان بن اسماعیل ابوشامه در کتاب «الباعث علی انکار البدع» این است:
السؤال الاول
الحمد لله والصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله وصحبه ومن اهتدی بهداه اما بعد فقد تکرر السؤال من کثیر عن حکم الاحتفال بمولد النبی (صلی‌الله‌علیه‌وسلّم) والقیام له فی اثناء ذلک والقاء السلام وغیر ذلک مما یفعل فی المولد.
والجواب ان یقال لا یجوز الاحتفال بمولد الرسول (صلی‌الله‌علیه‌وسلّم) ولا غیره لان ذلک من البدع المحدثة فی الدینلان الرسول (صلی‌الله‌علیه‌وسلّم) لم یفعله ولا خلفاؤه الراشدون ولا غیرهم من الصحابة رضوان الله علی الجمیع ولا التابعون لهم باحسان فی القرون المفضلة وهم اعلم الناس بالسنة واکمل حبا لرسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلّم) ومتابعة لشرعة ممن بعدهم
وقد ثبت عن النبی (صلی‌الله‌علیه‌وسلّم) انه قال من احدث فی امرنا هذا ما لیس منه فهو رد‌ای مردود علیه وقال فی حدیث آخر علیکم بسنتی وسنة الخلفاء الراشدین المهدیین من بعدی تمسکوا بها وعضوا علیها بالنواجذ وایاکم ومحدثات الامور فان کل محدثة بدعة وکل بدعة ضلالة.
سؤال نخست: حمد مخصوص خداست و سلام و درود بر رسول خدا، اهل بیت و اصحابش و کسانی که به هدایت آنان اقتدا کرده‌اند. اما بعد: بسیاری از افراد درباره جشن ولادت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلّم) و برخاستن برای تعظیم آن حضرت در این جشن و سلام کردن به آن حضرت و غیر آن، که در این جشن انجام می‌دهند، مکررا سؤال می‌کنند.
پاسخ: باید گفت: جشن تولد گرفتن و غیر آن، برای آن حضرت جایز نیست؛ زیرا این کار از بدعت‌های جدید در دین است. زیرا رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وسلّم)، خلفای راشدین و غیر آنها از صحابه و تابعان در قرن‌های که برترین قرن بودند، این کارها را انجام نداده‌اند در حالی که آنها داناتر به سنت بودند و محبت و اطاعت‌شان به رسول خدا کامل‌تر بودند.
از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ثابت شده است که فرمود: کسی که در دین آنچه را که از دین نست وارد سازد، مردود است. و در روایت دیگر فرمود: بر شما است که سنت من و سنت خلفای راشدین را بگیرید و به آنها تمسک کنید، و با دندان از آن محافظت کنید و از بدعت بپرهیزید؛ زیرا هر چیز جدید بدعت است و هر بدعتی گمراهی است.

۲.۳ - خلاصه

از سخنان ابن‌تیمیه و بن باز (مفتی وهابی) استفاده می‌شود که جشن ولادت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و برگزاری مراسم بدعت است؛ زیرا:
اولا: خود رسول خدا این کار را انجام نداده و در خطبه‌ها و سخنانش نیز به آن نپرداخته است؛
ثانیا: خلفاء، صحابه و تابعان نیز برای کسی جشن تولد نگرفته‌اند؛
ثالثا: نصارا و یهود چنین مراسمی را برگزار می‌کنند، و اگر مسلمانان چنین جشنی داشته باشند، شبیه یهود و نصارا شده و کارشان بدعت و حرام است.


تا اینجا اصل شبهه از زبان ابن‌تیمیه و فتوای بن باز و دلائل بدعت بودن جشن مولودی روشن گردید. اکنون پاسخ این سؤال و مسائل فرعی آن را بیان می‌کنیم:

۳.۱ - پاسخ اول

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در سالگرد ولادتش قربانی کرد.
فتوای بن باز در حرمت جشن ولادت رسول خاتم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به این دلیل استوار است که جشن سالگرد ولادت، از سوی آن حضرت و صحابه انجام نشده است: لان الرسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) لم یفعله ولا خلفاؤه الراشدون ولا غیرهم من الصحابة.
این معیار در بدعت‌دانستن بسیاری از افعال و اعمال، از سوی وهابیت مطرح می‌شود و یکی از مصادیقش، موضوع مورد بحث است.
در پاسخ این شبهه باید گفت: اتفاقاً خود رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز در سالگرد ولادتش، دوباره جشن عقیقه خودش را (که شکرگزاری محسوب می‌شود) تکرار کرده است و این مطلب در روایت معتبر اهل سنت آمده و جالب این است که جلال‌الدین سیوطی یکی از علمای شناخته شده اهل سنت به این روایت بر استحباب جشن مولودی پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) استدلال کرده است.
سیوطی بعد از این‌که فتوای ابن‌حجر عسقلانی (که بعدا آن را بیان خواهیم کرد) و استناد وی را به روزه‌داری یهودیان در روز عاشورا به شکرانه نجات حضرت موسی (علیه‌السلام)، بیان کرده، خودش نیز بر استحباب جشن مولودی پیامبر به این روایت استناد کرده و می‌گوید: قلت: وقد ظهر لی تخریجه علی اصل آخر وهو ما اخرجه البیهقی عن انس ان النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)عق عن نفسه بعد النبوةمع انه قد ورد ان جده عبد المطلب عق عنه فی سابع ولادته والعقیقة لا تعاد مرة ثانیة، فیجعل ذلک علی ان الذی فعله النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اظهار للشکر علی ایجاد الله ایاه رحمة للعالمین وتشریع لامتهکما کان یصلی علی نفسه لذلکفیستحب لنا ایضاً اظهار الشکر بمولدهبالاجتماع واطعام الطعام ونحو ذلک من وجوه القربات واظهار المسرات.
می‌گویم: برای من جشن مولودی پیامبر بر اصل دیگری آشکار شده است و آن روایتی است که بیهقی از انس روایت کرده که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بعد از رسیدن به مقام نبوت از جانب خودش عقیقه (قربانی) نمود با آنکه طبق روایات، عبدالمطلب برای رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در روز سوم تولد ایشان عقیقه کرده بود، با این‌که عقیقه دوباره انجام نمی‌شود؛ پس ایشان این کار را به خاطر شکر و حمد خدا بر این که او را رحمت‌اللعالمین قرار داده انجام داد و خواسته است این کار را برای امت خود تشریع کند؛ چنانکه بر خودش درود می‌فرستاد.
پس برای ما هم مستحب است شکر خدا را به خاطر تولد ایشان با اجتماعات‌مان به جا آوریم و به فقیران اطعام نماییم و کارهای دیگری را که موجبات خوشحالی است انجام دهیم.
نکته مهم در کلام سیوطی است که می‌گوید: رسول خدا جشن عقیقه را به دو جهت انجام داد؛ اظهار شکر و تشریع این کار برای امت: اظهار للشکر علی ایجاد الله ایاه رحمة للعالمین وتشریع لامته. آنگاه نتیجه می‌گیرد که جشن مولودی هم با این معیار مستحب است: فیستحب لنا ایضاً اظهار الشکر بمولده.
حلبی نیز بعد از نقل روایت تصریح نموده که سیوطی این روایت را به عنوان یک اصل و اساس برای برگزاری جشن مولود پیامبر قرار داده است: والحافظ السیوطی... وجعله اصلا لعمل المولدقال لان العقیقة لا تعاد مرة ثانیة فیحمل ذلک علی ان هذا الذی فعله النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اظهارا للشکر علی ایجاد الله تعالی ایاه رحمة للعالمین وتشریعا لامته...
روایت عقیقه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در منابع اهل سنت نقل شده و در این قسمت، سخنانی چند تن آنان را در صحت این روایت ذکر می‌نماییم:
مقدسی بعد از نقل روایت، به صحت سند آن تصریح کرده است: اخبرنا محمد بن احمد بن نصر باصبهان ان الحسن بن احمد الحداد اخبرهم وهو حاضر ابنا ابو نعیم ابنا سلیمان بن احمد الطبرانی ثنا احمد بن مسعود هو المقدسی قثنا الهیثم بن جمیل قثنا عبدالله بن المثنی عن ثمامة بن عبدالله بن انس عن انس ان النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عق عن نفسه بعدما بعث نبیااسناده صحیح.
ابوبکر هیثمی نیز می‌گوید: وعن انس ان النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عق عن نفسه بعد ما بعث نبیا رواه البزار والطبرانی فی الاوسطورجال الطبرانی رجال الصحیحخلا الهیثم بن جمیل وهو ثقة.
از انس روایت شده که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بعد از بعثت از جانب خودش عقیقه کرد. این روایت را بزار و طبرانی در اوسط نقل کرده و رجال طبرانی رجال صحیح هستند، جز هیثم بن جمیل که آنهم ثقه است.
دمیاطی نیز سند این روایت را حسن می‌داند و می‌گوید: وحسن ان یعق عن نفسه کما مر لخبر انه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عق عن نفسه بعد النبوة قال فی فتح الجواد وادعاء النووی بطلانه مردود بل هوحدیث حسن.
نیکو است که از جانب خود عقیقه نماید؛ چنانچه در روایتی که گذشت رسول خدا از جانب خودش بعد از بعثت عقیقه انجام داد. در کتاب «فتح الجواد» گفته است: ادعای نبوی بر باطل بودن این روایت مردود است بلکه این روایت حدیث حسن است.

۳.۲ - پاسخ دوم

صحابه به شکرانه ولادت و بعثت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هر هفته دوشنبه را روزه می‌گرفتند.
صحابه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز به شکرانه ولادت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روزهای دوشنبه را روزه می‌گرفتند. این مطلب در روایت صحیح مسلم آمده که از رسول خدا درباره روزه گرفتن روز‌های دوشنه سؤال کردند، حضرت فرمودند:
این روز زوی است که من به دنیا آمده‌ام و به پیامبری مبعوث شده‌ام: حدثنا محمد بن الْمُثَنَّی وَمُحَمَّدُ بن بَشَّارٍ واللفظ لابن‌الْمُثَنَّی قالا حدثنا محمد بن جَعْفَرٍ حدثنا شُعْبَةُ عن غَیْلَانَ بن جَرِیرٍ سمع عَبْدَ اللَّهِ بن مَعْبَدٍ الزِّمَّانِیَّ عن ابی قَتَادَةَ الْاَنْصَارِیِّ رضی الله عنه اَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) سُئِلَ عن صَوْمِهِ قال فَغَضِبَ رسول اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فقال عُمَرُ رضی الله عنه رَضِینَا بِاللَّهِ رَبًّا وَبِالْاِسْلَامِ دِینًا وَبِمُحَمَّدٍ رَسُولًا وَبِبَیْعَتِنَا بَیْعَةً... قال وَسُئِلَ عن صَوْمِ یَوْمٍ وَاِفْطَارِ یَوْمٍ قال ذَاکَ صَوْمُ اَخِی دَاوُدَ علیه السَّلَام قالوَسُئِلَ عن صَوْمِ یَوْمِ الاثنین قال ذَاکَ یَوْمٌ وُلِدْتُ فیه وَیَوْمٌ بُعِثْتُ او اُنْزِلَ عَلَیَّ فیه...
ابوقتاده انصاری می‌گوید: از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درباره روزه گرفتنش سؤال شد، آن حضرت خشم کرد. عمر گفت: ما راضی هستیم که خداوند پروردگار ما، اسلام دین ما و محمد پیامبر ما و بیعت ما بیعت ما است....
راوی می‌گوید: از رسول خدا سؤال شد، اگر یک روز روزه بگیریم و یک روز افطار کنیم، فرمود: این روزه برادرم داود (علیه‌السّلام) است. از روزه گرفتن روز دوشنبه سؤال شد، حضرت فرمود: این روزی است که من به دنیا آمده‌ام و مبعوث به رسالت شده‌ام یا وحی بر من نازل شده است...
این روایت صراحت دارد که از روزه روز دوشنبه سؤال کردند و حضرت روزه گرفتن در این روزه به این دو مناسبت تایید کردند.
عبدری مالکی بعد از این‌که به قسمتی از این روایت اشاره دارد، بزرگداشت این روز را بزرگداشت ماه ربیع‌الاول می‌داند و می‌گوید: فتشریف هذا الیوم متضمن لتشریف هذا الشهرالذی ولد فیه فینبغی ان نحترمه حق الاحترام ونفضله بما فضل الله به الاشهر الفاضلة.
بزرگداشت این روز، به منزله بزرگداشت این ماه است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در آن متولد شده است. پس سزاوار است که آن را محترم بشماریم و حق احترام را اداء کنیم و آن را بر سایر ماه‌ها برتری دهیم به سبب آنچه خداوند آن را برتری داده است.
بنابراین، سخن افرادی که بزرگداشت این روز را به بهانه‌ای این‌که صحابه در این روز کاری انجام نداده‌اند، زیر سؤال می‌برند و عید و جشن را بدعت می‌دانند، باطل است.

۳.۳ - پاسخ سوم

جشن ولادت، جشن شکر اعطای نعمت وجود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است.
نعمت‌هایی را که خداوند متعال برای افراد بشر ارزانی داشته، بی‌حد و بی‌شمار است. یکی از نعمت‌های الهی، وجود مبارک رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است که به واسطه ایشان جهان انسانیت از گمراهی و جهل جاهلیت نجات یافت.
با این توضیح، از نظر مسلمانان، جشن ولادت، جشن شکرگذاری و سپاس از اعطاء وجود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است.
و از طرفی، شکر نعمت نیز واجب و امر پسندیده و عقلائی است و هیچگونه منع شرعی نیز در این‌باره وجود ندارد. حال سؤال این است که آیا شکر نعمت نیز از نظر وهابیت بدعت است؟
ابن‌حجر عسقلانی از علمای مشهور اهل سنت، ولادت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را از نعمت‌های بزرگ الهی دانسته و در عبارت صریح و روشن، جشن ولادت آن حضرت را از مصادیق شکر نعمت محسوب می‌نماید.
نکته مهم در سخنان وی این‌که فتوای خود را در جواز جشن مولودی، مستند به روایت صحیح نموده که در آن رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عمل جشن یهودیان را برای شکرگذاری غرق شدن فرعون و نجات حضرت موسی تقریر کرده است. ابن‌حجر از این روایت صحیح نتیجه می‌گیرد که اگر به قصد شکرگذاری، این‌گونه مراسم برگزار شود، جایز است.
متن فتوای ایشان به نقل سیوطی این است: وقد سئل شیخ الاسلام حافظ العصر ابو الفضل احمد بن حجر عن عمل المولد فاجاب بما نصه: اصل عمل المولد بدعة لم تنقل عن احد من السلف الصالح من القرون الثلاثة ولکنها مع ذلک قد اشتملت علی محاسن وضدها، فمن تحری فی عملها المحاسن وتجنب ضدها کان بدعة حسنةوالا فلا.
از شیخ‌الاسلام حافظ زمان، ابوالفضل احمد بن حجر درباره جشن ولادت پیامبر سؤال شد و پاسخ ایشان این است: اصل جشن ولادت، امر جدیدی است که از گذشتگان صالح در قرن سوم نقل نشده است؛ اما در عین حال، مشتمل بر خوبی و بدی‌ها است؛ پس اگر کسی کار خوبش را انجام دهد و از کار بدش دوری کند، عملش بدعت نیکوست.
ایشان بعد از این فتوا، سخنان خود را مستند به روایت صحیح می‌نماید و می‌گوید: قال: وقد ظهر لی تخریجها علی اصل ثابت وهو ما ثبت فی الصحیحینمن ان النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قدم المدینة فوجد الیهود یصومون یوم عاشوراء فسالهم فقالوا هو یوم اغرق الله فیه فرعون ونجی موسی فنحن نصومه شکراً لله تعالی. فیستفاد منه فعل الشکر لله علی ما من به فی یوم معینمن اسداء نعمة او دفع نقمة، ویعاد ذلک فی نظیر ذلک الیوم من کل سنة، والشکر لله یحصل بانواع العبادة کالسجود والصیام والصدقة والتلاوة، وای نعمة اعظم من النعمة ببروز هذا النبی نبی الرحمة فی ذلک الیوم، وعلی هذا فینبغی ان یتحری الیوم بعینه حتی یطابق قصة موسی فی یوم عاشوراء، ...
واما ما یعمل فیه فینبغی ان یقتصر فیه علی ما یفهم الشکر لله تعالی من نحو ما تقدم ذکره من التلاوة والاطعام والصدقة وانشاد شیء من المدائح النبویة والزهدیة المحرکة للقلوب الی فعل الخیر والعمل للآخرة...
برای من روشن شده است که جشن مولود، ریشه در اصل ثابتی دارد که در صحیحین ثابت شده و آن این که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مدینه تشریف آورند، یهودیان در روز عاشورا روزه می‌گرفتند، حضرت دلیل آن را از آنان سؤال نمود. آنها گفتند: این روزی است که خداوند فرعون را غرق نمود و موسی را نجات داد، ما برای انجام شکر خدا این روز را روزه می‌گیریم.
ابن‌حجر می‌گوید: از این روایت استفاده می‌شود که انجام شکر خدا بر آنچه که خداوند در یک روز معین بر انسان منت نهاد، همانند: اعطاء نعمت و یا دفع عقوبت، لازم است. این شکر بر نعمت الهی در هر سال و در این روز معین بر می‌گردد. و شکرگذاری برای خدا با انواع عبادت همانند: سجده کردن، روزه گرفتن، صدقه‌دادن، تلاوت قرآن حاصل می‌شود. و چه نعمتی بزرگ‌تر از نعمت وجود پیامبر رحمت در این روز است؟ بنابراین، این روز سزاوار شکرگذاری است تا با داستان نجات حضرت موسی در روز عاشورا مطابقت کند.
اما اعمالی که در این روز انجام می‌شود باید مصداق شکر خداوند باشد. همانند: تلاوت قرآن، اطعام کردن، صدقه دادن، مدیح‌سرایی در مقام نبوت، و چیزی که دل‌های انسان را به سوی انجام خیر و عمل آخرت سوق می‌دهد....

۳.۴ - پاسخ چهارم

علمای اهل سنت جشن ولادت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را جایز می‌دانند
با جستجو و دقت در کلمات و فتاوای علمای اهل سنت روشن می‌شود که آنها جشن ولادت آن حضرت را جایز دانسته و از دائره بدعتی که مورد نظر وهابیان می‌باشد خارج می‌دانند و برای آن ثواب و پاداش‌هایی را ذکر کرده‌اند که با بدعت نمی‌سازد.
سخنان آنها در این موضوع فراوان است. ما جهت رعایت اختصار پاره از سخنان و فتاوای آنها را در این‌جا ذکر می‌کنیم و همه آنها دلیل برگزاری مراسم جشن را، بزرگداشت مقام پیامبر، عرض ارادت و انجام شکر نعمت وجود آن حضرت می‌دانند.

۳.۴.۱ - دیدگاه ابن‌حجر عسقلانی

ابن‌حجر عسقلانی (متوفای۸۵۲ هـ) از بزرگان اهل سنت شافعی در قرن نهم در پاسخ به سؤالی که از ایشان شده، جشن مولود پیامبر را کار خوب می‌داند. متن سؤال و فتوای ایشان را جناب سیوطی چنین نقل می‌کند: وقد سئل شیخ الاسلام حافظ العصر ابو الفضل احمد بن حجر عن عمل المولد فاجاب بما نصه: اصل عمل المولد بدعة لم تنقل عن احد من السلف الصالح من القرون الثلاثة ولکنها مع ذلک قد اشتملت علی محاسن وضدها، فمن تحری فی عملها المحاسن وتجنب ضدها کان بدعة حسنةوالا فلا.
از شیخ‌الاسلام حافظ زمان، ابوالفضل احمد بن حجر از جشن ولادت پیامبر سؤال شد و پاسخ ایشان این است: اصل جشن ولادت یک امر جدیدی است که از هیچ یکی صالحان گذشته در قرن سوم نقل نشده است. ولی در عین حال خوبی‌ها و بدی‌هایی دارد؛ پس اگر کسی کار خوبش را انجام دهد و از کار بدش دوری کرد، عملش بدعت نیکوست.

۳.۴.۲ - دیدگاه سیوطی

جلال‌الدین سیوطی (متوفای ۹۱۱هـ) از علمای فقه و تفسیر اهل سنت نیز جشن میلاد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را بدعت حسنه و دارای پاداش و ثواب می‌داند: فقد وقع السؤال عن عمل المولد النبوی فی شهر ربیع الاول ما حکمه من حیث الشرع؟ وهل هو محمود او مذموم؟ وهل یثاب فاعله اولا؟.
والجواب: عندی ان اصل عمل المولد الذیهو اجتماع الناس وقراءة ما تیسر من القرآن وروایة الاخبار الواردة فی مبدا امر النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وما وقع فی مولده من الآیات ثم یمد لهم سماط یاکلونه وینصرفون من غیر زیادة علی ذلک هومن البدع الحسنةالتی یثاب علیها صاحبها لمافیه من تعظیم قدر النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) واظهار الفرح والاستبشار بمولده الشریف.
در مورد اعمالی که در میلاد پیامبر در ماه ربیع‌الاول انجام می‌شود سؤال شده که آن از نظر شرع چیست و آیا امر پسندیده است یا ناپسند؟ و آیا کسانی که آن را انجام دهد پاداش دارد یا خیر؟
پاسخ: اصل کارهایی که در مولودی انجام می‌شود (همانند: جمع شدن مردم، قرائت قرآن، روایت اخبار درباره آن حضرت، و جریان ولادت و معجزات ایشان و صرف طعام و برگشت آنها به خانه بدون این که چیزی بر این موارد افزوده شود) از بدعت‌های حسنه است، هرکه آن را انجام دهد، ثواب داده می‌شود؛ زیرا این کارها بزرگداشت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و اظهار شادمانی و بشارت به ولادت آن حضرت است.

۳.۴.۳ - دیدگاه صالحی شامی

صالحی شامی (متوفای ۹۴۷هـ) در نقد کلام یکی از کسانی که جشن ولادت را صحیح نمی‌داند می‌گوید: ولا نیة هنا الا الشکر لله تعالی علی ولادة هذا النبی الکریم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فی هذا الشهر الشریف، وهذا معنی نیة المولد فهی نیة مستحسنة بلا شک.
برگزاری جشن ولادت نبی مکرم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، جز به قصد شکر در این ماه شریف برگزار نمی‌شود، این معنای نیت جشن مولودی است، پس این نیت، بدون شک خوب و قابل ستایش است.

۳.۴.۴ - دیدگاه ابن‌جزری

شمس‌الدین محمد بن محمد جزری شافعی (متوفای۸۳۳هـ) از علمای قرن نهم اهل سنت در کتاب «التعریف بالمولد الشریف» روایت تخفیف عذاب ابولهب را (که به خاطر خبر تولد پیامبر کنیزش را در راه خدا آزاد کرد) در جهنم ذکر کرده و پس از آن تصریح می‌کند اگر کار ابولهب کافر باعث تخفیف عذاب وی شود، پاداش آن مسلمان موحدی که در ایام ولادت حضرت خوشحال می‌شود، بهشت خواهد بود و بر این نکته سوگند یاد می‌کند.
این سخن وی را سیوطی در کتاب «الحاوی للفتاوی» نقل کرده است: ثم رایت امام القراء الحافظ شمس الدین بن الجزری قال فی کتابه المسمی عرف التعریف بالمولد الشریف ما نصه: قد رؤی ابو لهب بعد موته فی النوم فقیل له ما حالک؟ فقال: فی النار الا انه یخفف عنی کل لیلة اثنین وامص من بین اصبعی ماء بقدر هذا واشار لراس اصبعه وان ذلک باعتاقی لثویبة عند ما بشرتنی بولادة النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وبارضاعها له.
فاذا کان ابو لهب الکافر الذی نزل القرآن بذمة جوزی فی النار بفرحه لیلة مولد النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به فما حال المسلم الموحد من امة النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یسر بمولدهویبذل ما تصل الیه قدرته فی محبته (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)؟ لعمری انما یکون جزاؤه من الله الکریم ان یدخله بفضله جنات النعیم.
پیشوای قراء، حافظ شمس‌الدین بن جزری را دیدم که در کتاب «عرف التعریف بالمولد الشریف» می‌گوید: ابولهب را بعد از مرگش در خواب دیدند و از حالش سوال کردند گفت: در آتش هستم، فقط در شب‌های دوشنبه بر من تخفیف می‌دهند و از بین انگشتانم کمی آب جاری می‌شود (اشاره کرد به سر انگشتانش) و این به خاطر این است که من هنگامی که تولد رسول خدا را از ثویبه کنیز خود شنیدم وی را آزاد کردم و چون او به ایشان شیر داد. اگر ابولهب کافر (همان کسی که قرآن در مذمتش وارد شده) به خاطر خوشحالی در تولد ایشان در جهنم پاداش داده می‌شود، پس حال مسلمان یگانه‌پرست از امت پیامبر که در تولد ایشان خوشحالی کند و آنچه را در توان دارد در راه محبت آن حضرت خرج نماید، چه خواهد بود. به خانم سوگند، همانا پاداش این شخص از خداوند این است که او را به فضل خودش به بهشت نعمت واردسازد.

۳.۴.۵ - دیدگاه سخاوی

ابوالخیر سخاوی شافعی (متوفای ۹۰۲هـ) نیز تصریح نموده بر این که مسلمانان در سراسر عالم و شهرهای بزرگ جشن میلاد آن حضرت را با انجام کارهای خیر برگزار می‌کنند. سخن وی را صالحی شامی این‌گونه نقل کرده است: قال الحافظ ابو الخیر السخاوی - رحمه الله تعالی - فی فتاویه: عمل المولد الشریف لم ینقل عن احد من السلف الصالح فی القرون الثلاثة الفاضلة، وانما حدث بعد، ثم لا زال اهل الاسلام فی سائر الاقطار والمدن الکبار یحتفلون فی شهر مولده (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بعمل الولائم البدیعةالمشتملة علی الامور البهجة الرفیعة ویتصدقون فی لیالیه بانواع الصدقات ویظهرون السرور ویزیدون فی المبرات ویعتنون بقراءة مولده الکریم ویظهر علیهم من برکاته کل فضل عمیم. انتهی.
حافظ ابوالخیر سخاوی در فتاوایش گفته است: جشن میلاد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلّم) از هیچ یکی از گذشتگان صالح در سه قرن برتر نقل نشده بلکه بعد از آن به وجود آمده و سپس مسلمانان در سراسر عالم و شهرهای بزرگ در ماه میلاد آن حضرت ولیمه و اطعام می‌دهند و اموری که باعث خوشحالی می‌شوند انجام می‌دهند. همانند: صدقه دادن در شب میلاد، خیرات و اطعام به فقراء و قرائت مولودی. با این کار خدای متعال بر آنها برکات خودش را ظاهر می‌سازد.
سخاوی از علمای شافعی مذهب است. صاحب کتاب «الکواکب» ایشان را این‌گونه معرفی کرده است: محمد بن السخاوی: محمد بن عبد الرحمن بن محمد بن ابی بکر بن عثمان بن محمد، الشیخ الامام، العالم العلامة المسند، الحافظ المتقن شمس الدین ابو الخیر السخاوی الاصل القاهری المولد، الشافعی المذهب، ... توفی بمکة، ... سنة اثنتین وتسعمائة،

۳.۴.۶ - دیدگاه ابوشامه

عبدالرحمن ابوشامه (متوفای۶۶۵هـ) یکی از علمای شافعی مذهب، در ابتدا تصریح می‌کند که جشن میلاد پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از کارهای خوبی است که جدیدا اتفاق افتاده و این کارها نیز به خاطر تعظیم پیامبر و شکرگزاری از خداوند است که وجود آن حضرت را برای ما ارزانی داشته است: ومن احسن ما ابتدع فی زماننامن هذا القبیل ما کان یفعل بمدینة اربل جبرها الله تعالی کل عام فی الیوم الموافق لیوم مولد النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) من الصدقات والمعروف واظهار الزینة والسرورفان ذلک مع ما فیه من الاحسان الی الفقراء مشعر بمحبة النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وتعظیمه وجلالته فی قلب فاعله وشکرا للهتعالی علی ما من به من ایجاد رسوله الذی ارسله رحمة للعالمین وعلی جمیع المرسلین.
از نیکوترین بدعت‌ها در زمان ما آن اعمالی است که در شهر اربل (که خداوند آنجا را آباد کند) هر سال در روزی که مصادف با ولادت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌باشد، انجام می‌دهند. مثل صدقه دادن، نیکی کردن، آزین‌بندی و اظهار شادمانی. این کارها علاوه بر این که احسان به فقراء است، محبت به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، تعظیم و بزرگداشت ایشان است در دل‌های کسانی که این کارها را انجام می‌دهند و انجام شکر خداست بر آنچه که خدا بر آنها منت نهاده از این‌که رسول رحمت را برایشان فرستاده است.
در پایان تصریح می‌کند که اولین مجلس بزرگداشت و جشن مولودی در موصل توسط یکی از صالحان برگزار شده است: وکان اول من فعل ذلک بالموصل الشیخ عمر بن محمد الملا احد الصالحین المشهورین وبه اقتدی فی ذلک صاحب اربل وغیره رحمهم الله تعالی.
نخستین کسی که این کار را در موصل انجام داد، شیخ عمر بن محمد ملا، یکی از صالحین مشهور بود و به این کار او صاحب اربل و غیر وی که خداوند آنان را مورد رحمتش قرار دهد، اقتدا کردند.
ابوشامه، یکی از علمای شافعی که محمد بن شاکر وی را به عنوان «امام، علامه ذوالفنون» یاد کرده است: ابو شامة عبد الرحمن بن اسماعیل بن ابراهیم بن عثمان الامام العلامة ذو الفنون شهاب الدین ابو شامة المقدسی الاصل الدمشقی الشافعی.
سبکی نیز از وی به «احد الائمه؛ یکی از پیشوایان» تعبیر کرده است: وابو شامة لقب علیه کان احد الائمة.

۳.۴.۷ - دیدگاه مبارک بن یحیی

شیخ نصیرالدین مبارک بن یحیی شافعی (متوفای۶۶۹هـ) نیز برگزاری مراسم جشن و سرور ولادت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را جایز و دارای ثواب و پاداش می‌داند. سخن ایشان را صالحی شامی در کتابش این‌گونه نقل کرده است: وقال الشیخ الامام العلامة نصیر الدین المبارک الشهیر بابن‌الطباخ فی فتوی بخطه: اذا انفق المنفق تلک اللیلة وجمع جمعا اطعمهم ما یجوز اطعامه واسمعهم ما یجوز سماعه ودفع للمسمع المشوق للآخرة ملبوسا، کل ذلک سرورا بمولده (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فجمیع ذلک جائز ویثاب.
شیخ، پیشوا، علامه نصیرالدین مبارک، مشهور به ابن‌طباخ در فتوایی به خط خودش گفته است: هرگاه شخصی در این شب (شب تولد پیامبر) انفاق کند، و گروهی را که احتیاج به طعام دارد، اطعام نماید، و برای آنها چیزی که شیندن آن جایز است بشنواند، و برای مستمعینی که شوق آخرت را دارند، لباسی هدیه بدهد، همه اینها سرور و خوشحالی در ولادت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است و تمام این کارها جایز و پاداش دارد.
ابن‌کثیر دمشقی ایشان را این‌گونه معرفی کرده است: الشیخ نصیر الدین المبارک بن یحیی بن ابی الحسن ابی البرکات بن الصباغ الشافعی العلامة فی الفقه والحدیث.
شیخ نصیرالدین، مبارک بن یحیی بن ابی‌الحسن، ابو البرکات بن صباغ شافعی، علامه در فقه و حدیث است.

۳.۴.۸ - دیدگاه ابن‌عباد الرندی

ابن‌عباد مالکی (متوفای۷۹۲هـ) نیز از جمله افرادی است که جشن میلاد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را از اعیاد مسلمین دانسته و بدعت‌بودن آن‌را رد نموده است. سخن وی را محمد بن عبدالرحمن مغربی این‌گونه نقل کرده است: قال فی رسائله الکبری ما نصه واما المولد فالذی یظهر لی انه عید من اعیاد المسلمین وموسم من مواسمهموکل ما یفعل فیه ما یقتضیه وجود الفرح والسرور بذلک المولد المبارک من ایقاد الشمع وامتاع البصر والسمع والتزین بلبس فاخر الثیاب ورکوب فاره الدواب امر مباح لا ینکر علی احد قیاسا علی غیره من اوقات الفرح، والحکم بکون هذه الاشیاء بدعة فی هذا الوقت الذی ظهر فیه سر الوجود وارتفع فیه علم الشهود وانقشع فیه ظلام الکفر والجحود وادعاء ان هذا الزمان لیس من المواسم المشروعة لاهل الایمان ومقارنة ذلک بالنیروز والمهرجان امر مستثقل تشمئز منه القلوب السلیمة وتدفعه الآراء المستقیمة.
در کتاب «رسائل الکبری» نص کلام او این است: آنچه برای من آشکار شده این است که روز میلاد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یکی از عیدها و مراسمی از مراسم مسلمانان است. تمام کارهایی را که مسلمانان در آن انجام می‌دهند به اقتضای خوشحالی و سرور این مولود مبارک است. همانند: روشن کردن شمع، بهره رساندن به چشم و گوش، (منظور مدیحه‌سرایی و سخنرانی در فضائل پیامبر است) لباس نو پوشیدن، سوار شدن اسب، کار مباح است که برای هیچ فردی زشت نیست؛ همانگونه که در غیر این زمان این موارد جایز است.
اما حکم نمودن به بدعت این موارد در هنگام ولادت آن حضرت (در آن هنگامی که سر عالم وجود به دنیا می‌آید، نشانه‌های شهود بلند می‌شود و تاریکی‌های کفر و انکار کنار می‌رود) و نیز این ادعا که روز ولادت از مراسم شرعی برای اهل ایمان نیست و آن را با نوروز و همایش مقایسه می‌کنند، یک امر سنگین است که قلب‌های سالم از آن ناراحت و‌ اندیشه‌های درست آن را قبول نمی‌کنند.
اسماعیل بغدادی، ابن‌عباد را این‌گونه معرفی کرده است: ابن‌عباد الرندی: محمد بن ابراهیم بن ابی بکر عبدالله ابن‌مالک بن عباد التعزی نسبا والرندی بلداابو عبدالله المالکی الصوفی الشهیر بابن‌عباد ولد سنة ۷۳۳ وتوفی سنة ۷۹۲ اثنتین وتسعین وسبعمائة من تصانیفه... الرسائل الکبری فی دقائق علم التوحید والتصوف ومتشابه الآیات والاحادیث.
ابن‌عبار رندی: محمد بن ابراهیم بن ابوبکر، عبدالله بن مالک بن عباد از جهت نسب و رندی از جهت شهر است. کنیه او ابو عبدالله مالکی صوفی ومشهور به ابن‌عباد است که در سال ۷۳۳ به دنیا آمده و در سال ۷۹۲ از دنیا رفته است. از جمله کتابهای وی... و رسائل الکبری است....

۳.۴.۹ - دیدگاه حسن بن عمر

مورخ مشهور، حسن بن عمر بن حبیب (متوفای۷۷۹هـ) نیز تصریح نموده که روز ولادت پیامبر اسلام را باید عید گرفت و آن را گرامی داشت: فما اکرم ایام مولده الشریف عند من عرف قدرها وما اعظم برکتها عند من عرف سرها ونشرهاوحقیق بیوم کان فیه وجود النبی ان یتخذ عیداوخلیق بوقت استقرت فیه غرته ان یعقد طالعا سعیدا اذ قد انبسق فیه عن جوهرة الکون بیض الشرف وفیه ظهرت الدرة المصونة من باطن الصدف وابرز سابق السعد من کمون العدم وبمکة المشرفة انجز صادق الوعد بمضمون الکرم
چه گرامی است ایام شریف ولادت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در نزد کسی که جایگاه آن حضرت را می‌داند. و چه‌قدر با برکت است این ایام در نزد کسی که اسرار و نشر آن را می‌داند. سزاوار است که روز ولادت وجود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را عید گرفت، و سزاوار است در وقتی که این ماه ظهور می‌کند، طالع خوبی منعقد شود زیرا در این ماه از جوهره عالم و دائره شرف پرده برداشته شد و در این ماه در پنهان از درون صدف بیرون آمد و آن کسی که سعید بود به عرصه وجود پا نهاد و در مکه مشرفه وعده راستین الهی محقق شد.

۳.۴.۱۰ - دیدگاه محمد بن عمر حضرمی

محمد بن عمر حضرمی شافعی (۹۳۰هـ) تصریح می‌کند که مردم مکه شب ولادت آن حضرت در محل ولادتش جمع می‌شوند ذکر و دعا می‌خوانند و به این محل تبرک می‌جویند. گروهی از متاخرین نیز بر نیکو بودن این اعمال فتوا داده‌اند: قال علماء السیر: ولد النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فی ربیع الاول، یوم الاثنین بلا خلاف.... وذلک ب (مکة) المشرفة، فی شعب ابی طالب، وهو المکان الذی یجتمع فیه اهل (مکة) لیلة المولد الشریف، للذکر والدعاء والتبرک بمسقط راسه ((صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ). وافتی جماعة من المتاخرین بان عمل المولد علی هذا القصد حسن محمود.
سیره‌نویسان گفته‌اند: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در ماه ربیع‌الاول روز دوشنبه به دنیا آمد و در این مساله اختلافی نیست.... تولد پیامبر در مکه مشرفه در شعب ابوطالب اتفاق افتاد. این‌جا همان مکانی است که اهل مکه شب ولادت آن حضرت جمع می‌شود و ذکر و دعا می‌خوانند و به محلی که حضرت به دنیا آمده تبرک می‌جویند. گروهی از متاخرین فتوا داده‌اند که اعمال روز ولادت با این هدف و قصد یک امر نیکو است.

۳.۵ - نتیجه پاسخ چهارم

جمع‌بندی سخنان علمای اهل سنت این است که جشن میلاد پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، بزرگداشت و تعظیم مقام بلند آن حضرت، نشانه ارادت و محبت، شکرگذاری از نعمت وجود با برکت آن حضرت است. با این بیان، جشن میلاد با آن کارهای خیری که در آن انجام می‌شود، از دائره بدعت مورد نظر وهابیان خارج است.

۳.۶ - پاسخ پنجم

بر مبنای اهل سنت، جشن میلاد بدعت حسنه است.
علمای اهل سنت، بدعت را بر دو نوع بدعت حسن (نیکو) و بدعت قبیح تقسیم کرده‌اند. سمعانی در کتابش می‌نویسد: والبدعة علی وجهین بدعة قبیحة وبدعة حسنة.
برخی از علمایی که سخنانشان را نقل کردیم، این موضوع را بدعت حسنه دانسته به این مطلب تصریح کرده‌اند.
علاوه بر آنها، حلبی از ابن‌حجر هیتمی نقل کرده است کارهایی که در مراسم میلاد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) انجام می‌شود، داخل در بدعت حسنه است: وقد قال ابن‌حجر الهیتمی والحاصل ان البدعة الحسنة متفق علی ندبهاوعمل المولد واجتماع الناس له کذلک‌ای بدعة حسنة.
ابن‌حجر هیتمی گفته است: خلاصه این است که بدعت حسنه با اتفاق امر مستحب است و کارهایی که در میلاد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) انجام می‌شود و مردم برای جمع می‌شوند نیز همچنین است؛ یعنی بدعت حسنه است.
حتی از نظر ابن‌تیمیه با معیاری که ارائه داده، جشن میلاد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در نوع بدعت حسنه داخل می‌شود. او می‌گوید: اذا البدعة الحسنة عند من یقسم البدع الی حسنة وسیئة لابد ان یستحبها احد من اهل العلم الذین یقتدی بهم ویقوم دلیل شرعی علی استحبابها.
بدعت حسنه را در نزد کسانی که بدعت را به حسنه و سیئه تقسیم می‌کنند، باید یکی از اهل علم که مورد اقتدای مردم باشد، مستحب بداند و دلیل شرعی بر استحباب آن باشد.
[۲۸] کتب و رسائل و فتاوی ابن‌تیمیة فی الفقه، ج۲۷، ص۱۵۲.

خلاصه سخن ابن‌تیمیه این است که از نظر طرفداران بدعت حسنه، یک امری وقتی بدعت حسنه محسوب می‌شود که یکی از علماء، این امر مستحب بداند، در حالی که ابن‌حجر هیتمی به نقل حلبی صریحا می‌گوید، اعمال جشن میلاد و اجتماع مردم در آن، در بدعت حسنه داخل است و بدعت حسنه هم به اتفاق علماء، مستحب است.


سخنان چند تن از علمای اهل سنت را ذکر می‌کنیم که تنها گوشه‌ای از ثواب‌های مجلس بزرگداشت و جشن ولادت آن حضرت را بیان کرده‌اند.

۴.۱ - جلال‌الدین سیوطی

سیوطی از علمای مشهور اهل سنت در کتاب «الوسائل فی شرح الشمائل» برای جشن مولودی فضائل و مناقبی را بیان کرده است که آن را دمیاطی در کتابش چنین نقل کرده است: قال سلطان العارفین جلال الدین السیوطی فی کتابه الوسائل فی شرح الشمائل ما من بیت او مسجد او محلة قریء فیه مولد النبی الا حفت الملائکة باهل ذلک المکان وعمهم الله بالرحمةوالمطوقون بالنور یعنی جبریل ومیکائل واسرافیل وقربائیل وعینائیل والصافون والحافون والکروبیون فانهم یصلون علی ما کان سببا لقراءة مولد النبی. قال وما من مسلم قریء فی بیته مولد النبی الا رفع الله تعالی القحط والوباء والحرق والآفات والبلیات والنکبات والبغض والحسد وعین السوء واللصوص عن اهل ذلک البیت فاذا مات هون الله تعالی علیه جواب منکر ونکیر وکان فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر
سلطان عارفان جلال‌الدین سیوطی در کتاب «الوسائل فی شرح الشمائل» گفته است: در هر خانه، مسجد، یا محله‌ای که در آن مولودی پیامبر خوانده شود، فرشتگان اهل آن مکان را همه در حیطه رحمت الهی و نور قرار می‌دهد. مقصود از فرشتگان، جبرئیل، میکائیل، اسرافیل، قربائیل، عینائیل، صافون و حافون و کربیون است؛ زیرا آنها درود می‌فرستند بر کسانی که سبب مولودی خوانی پیامبر می‌شودند. و نیز گفته است: در هر خانه مسلمانی که مولودی پیامبر خوانده شود، خداوند متعال گرسنگی، وبا، آتش‌سوزی، آفات و بلیات، کینه، حسادت، چشم بد، شر دزد را از اهل این خانه بر می‌داند. هنگامی که بمیرد، خداوند پاسخ منکر و نکیر را بر وی آسان می‌کند و او در جایگاه راست‌گویان در نزد خداوند خواهد بود.

۴.۲ - امام یافعی

به نقل دمیاطی، یافعی نیز تصریح می‌کند، کسی که در میلاد پیامبر اطعام و احسان می‌کند و مردم را برای این مراسم دعوت می‌کند، خداوند او را با صدیقان، شهداء و صالحین محشور می‌کند و جایش در بهشت است: وقال الامام الیافعی الیمنیمن جمع لمولد النبی اخوانا وهیا طعاما واخلی مکانا وعمل احسانا وصار سببا لقراءة مولد الرسول بعثه الله یوم القیامة مع الصدیقین والشهداء والصالحین ویکون فی جنات النعیم.
امام یافعی یمنی گفته است: هر کسی برای مراسم مولودی پیامبر، برادران دینی‌اش را جمع کند، برای آنها طعامی آماده نماید، و مکانی را برای مراسم آماده سازد و اعمال نیک انجام دهد، و سبب مولودی‌خوانی و مدیحه‌سرایی شود، خداوند او را در روز قیامت با صدیقان، شهدا و صالحین محشور می‌کند و در بهشت از نعمات الهی بهرمند خواهد بود.

۴.۳ - جنیدی بغدادی

ایشان صرف حضور در جشن میلاد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را رسیدن به ایمان می‌داند. سخن وی را دمیاطی چنین نقل کرده است: قال الجنیدی البغدادی رحمه الله من حضر مولد الرسول وعظم قدرهفقد فاز بالایمان.
جنیدی بغدادی گفته است: کسی که به جشن مولودی پیامبر حاضر شود و جایگاهش را بزرگ بداند، به ایمان دست پیدا می‌کند.

۴.۴ - سری سقطی

سری سقطی سخن نابی در این زمینه دارد و آن این‌که هر کسی نیت داشته باشد در مجلس میلاد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شرکت کند، او قصد باغی از باغ‌های بهشت را کرده است: وقال السری السقطی من قصد موضعا یقرا فیه مولد النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فقد قصد روضة من ریاض الجنةلانه ما قصد ذلک الموضع الا لمحبة الرسول وقد قال (علیه‌السّلام) من احبنی کان معی فی الجنة.
سری سقطی می‌گوید: کسی که تصمیم بگیرد در جایی برود که مولودی پیامبر قرائت می‌شود، تصمیم گرفته که در باغی از باغ‌های بهشت وارد شود؛ زیرا او به خاطر محبت پیامبر قصد این مکان را نموده است، در حالی که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: کسی که مرا دوست بدارد همراه من در بهشت است.


از پاسخ‌هایی که بیان کردیم چند مطلب به دست می‌آید:
اولا: وهابیت ادعا دارند که خود رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) جشن و سالگرد نگرفته است. در حالی که دو تن از علمای اهل سنت همانند ابن‌حجر عسقلانی و جلال‌الدین سیوطی جشن میلاد آن حضرت را بر اساس دو روایت صحیح می‌دانند. و در یکی از این روایات تصریح شده است که رسول خدا در سالگرد تولدش بعد از چندین سال، جشن عقیقه گرفت و قربانی انجام داد.
ثانیا: گفته‌اند صحابه نیز در سالگرد میلاد آن حضرت جشن نگرفته‌اند در حالی که طبق روایت صحیح مسلم، صحابه هر هفته روز دوشبنه را به مناسبت این‌که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در آن روز به دنیا آمده و نیز مبعوث به رسالت شده، روزه می‌گرفته‌اند.
ثالثا: برگزارش جشن میلاد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و فرزندش امام صادق (علیه‌السلام)، مراسم بزرگداشت و به شکرانه اعطای وجود مبارک این پیشوایان است و بدون شک از نظر هیچ مسلمانی، شکر نعمت الهی قبیح و مذموم نیست.
رابعا: از نظر علمای اهل سنت، جشن میلاد آن حضرت کار خوب و پسندیده است؛ زیرا این کار نشانه تعظیم و بزرگداشت پیامبر، اظهار ارادت و شکرگزاری و سپاس از نعمت وجود با برکت آن حضرت است.
خامسا: بر مبنای اهل سنت که بدعت را دو قسم می‌داند، برگزاری این‌گونه جشن‌ها، داخل در بدعت حسنه است. و به ادعای ابن‌حجر هیتمی اموری در قسمت بدعت حسنه قرار می‌گیرد، مستحب هستند.


۱. ابن‌تیمیه الحرانی الحنبلی، ابوالعباس احمد عبدالحلیم (متوفای ۷۲۸ ه)، اقتضاء الصراط المستقیم مخالفة اصحاب الجحیم، ج۲، ص۱۲۳.    
۲. عبدالرحمن بن اسماعیل ابوشامه (متوفای ۶۶۵ ه)، الباعث علی انکار البدع والحوادث، ج۱، ص۱۰۷، تحقیق:عثمان احمد عنبر،، دار النشر:دار الهدی - القاهرة، الطبعة:الاولی، ۱۳۹۸ - ۱۹۷۸.    
۳. سیوطی، جلال‌الدین، الحاوی للفتاوی، ج۱، ص۲۳۰.    
۴. الحلبی، علی بن برهان‌الدین (متوفای۱۰۴۴ه)، السیرة الحلبیة فی سیرة الامین المامون، ج۱، ص۱۱۷.    
۵. المقدسی الحنبلی، ابوعبدالله محمد بن عبد الواحد بن احمد (متوفای۶۴۳ه)، الاحادیث المختاره، ج۵، ص۲۰۴، تحقیق عبدالملک بن عبدالله بن دهیش، ناشر:مکتبة النهضة الحدیثة - مکة المکرمة، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۰ه.    
۶. الهیثمی، ابوالحسن علی بن ابی‌بکر (متوفای۸۰۷ ه)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج۴، ص۵۹، ناشر:دارالریان للتراث/ دار الکتاب العربی - القاهرة، بیروت - ۱۴۰۷ه.    
۷. الدمیاطی، ابی‌بکر ابن‌السید محمد شطا (معاصر) حاشیة اعانة الطالبین علی حل الفاظ فتح المعین لشرح قرة العین بمهمات الدین، ج۲، ص۳۸۲.    
۸. نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۸۱۹.    
۹. ابوعبدالله محمد بن محمد بن محمد العبدری الفاسی المالکی الشهیر بابن‌الحاج الوفاة:۷۳۷ه، المدخل، ج۲، ص۳، دار النشر:دار الفکر - ۱۴۰۱ه - ۱۹۸۱م.    
۱۰. السیوطی، جلال‌الدین ابوالفضل عبدالرحمن بن ابی‌بکر (متوفای۹۱۱ه)، الحاوی للفتاوی فی الفقه وعلوم التفسیر والحدیث والاصول والنحو والاعراب وسائر الفنون، ج۱، ص۲۲۹.    
۱۱. السیوطی، جلال‌الدین ابوالفضل عبدالرحمن بن ابی‌بکر (متوفای۹۱۱ه)، الحاوی للفتاوی فی الفقه وعلوم التفسیر والحدیث والاصول والنحو والاعراب وسائر الفنون، ج۱، ص۲۲۹.    
۱۲. السیوطی، جلال‌الدین ابوالفضل عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الحاوی للفتاوی، ج۱، ص۲۲۱.    
۱۳. شمس شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی والرشاد، ج۱، ص۳۷۳.    
۱۴. السیوطی، جلال‌الدین ابوالفضل عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الحاوی للفتاوی فی الفقه وعلوم التفسیر، ج۱، ص۲۳۰.    
۱۵. شمس شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی والرشاد، ج۱، ص۳۶۲.    
۱۶. نجم‌الدین محمد بن محمد الغزی (المتوفی:۱۰۶۱ه) الوفاة:۱۰۶۱، الکواکب السائرة باعیان المئة العاشره، ج۱، ص۵۳.    
۱۷. عبدالرحمن بن اسماعیل ابوشامة الوفاة:۶۶۵، الباعث علی انکار البدع والحوادث، ج۱، ص۲۳، دار النشر:دار الهدی - القاهرة - ۱۳۹۸ - ۱۹۷۸، الطبعة:الاولی، تحقیق:عثمان احمد عنبر.    
۱۸. الکتبی، محمد بن شاکر بن احمد (متوفای۷۶۴ه) فوات الوفیات، ج۲، ص۲۶۹.    
۱۹. السبکی الشافعی، ابونصر تاج‌الدین عبدالوهاب بن علی بن عبدالکافی (متوفای ۷۷۱ه)، طبقات الشافعیة الکبری، ج۸، ص۱۶۵، تحقیق:د. محمود محمد الطناحی د. عبد الفتاح محمد الحلو، ناشر:هجر للطباعة والنشر والتوزیع، الطبعة:الثانیة، ۱۴۱۳ه.    
۲۰. الصالحی الشامی، محمد بن یوسف (متوفای۹۴۲ه)، سبل الهدی والرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱، ص۳۶۳، تحقیق:عادل احمد عبدالموجود وعلی محمد معوض، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۴ه.    
۲۱. ابن‌کثیر الدمشقی، ابوالفداء اسماعیل بن عمر القرشی (متوفای۷۷۴ه)، البدایة والنهایه، ج۱۳، ص۲۵۶، ناشر:مکتبة المعارف - بیروت.    
۲۲. المغربی، محمد بن عبدالرحمن ابوعبدالله (متوفای:۹۵۴ه)، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، ج۲ ص۴۰۷، ناشر:دار الفکر - بیروت، الطبعة:الثانیة، ۱۳۹۸ه.    
۲۳. البغدادی، اسماعیل باشا (متوفای ۱۳۳۹ه)، هدیة العارفین اسماء المؤلفین وآثار المصنفین، ج۲، ص۱۷۴، دار النشر:دار الکتب العلمیة - بیروت - ۱۴۱۳ - ۱۹۹۲.    
۲۴. الحسن بن عمر بن حبیب (متوفای۷۷۹ه)، المقتفی من سیرة المصطفی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ج۱، ص۳۲، تحقیق:د مصطفی محمد حسین الذهبی، دار النشر:دار الحدیث - القاهرة - مصر، الطبعة:الاولی ۱۴۱۶ه - ۱۹۹۶م    
۲۵. الحضرمی الشافعی، محمد بن عمر بحرق (متوفای۹۳۰ه)، حدائق الانوار ومطالع الاسرار فی سیرة النبی المختار، ج۱، ص۱۰۵، تحقیق:محمد غسان نصوح عزقول، دار النشر:دار الحاوی - بیروت، الطبعة:الاولی۱۹۹۸م.    
۲۶. منصور بن محمد السمعانی ابو المظفر الوفاة:۴۸۹ه، الانتصار لاصحاب الحدیث، ج۱، ص۲۸، دار النشر:مکتبة اضواء المنار - السعودیة - ۱۴۱۷ه - ۱۹۹۶م، الطبعة:الاولی، تحقیق:محمد بن حسین بن حسن الجیزانی.    
۲۷. الحلبی، نورالدین، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۱۲۳.    
۲۸. کتب و رسائل و فتاوی ابن‌تیمیة فی الفقه، ج۲۷، ص۱۵۲.
۲۹. البکری الدمیاطی، اعانة الطالبین، ج۳، ص۴۱۵.    
۳۰. البکری الدمیاطی، ابی‌بکر ابن‌السید، اعانة الطالبین، ج۳، ص۳۶۵.    
۳۱. الدمیاطی، ابی‌بکر ابن‌السید محمد شطا (معاصر) حاشیة اعانة الطالبین علی حل الفاظ فتح المعین لشرح قرة العین بمهمات الدین، ج۳، ص۴۱۴.    
۳۲. البکری الدمیاطی، ابی‌بکر ابن‌السید، اعانة الطالبین ج۳، ص۴۱۵.    



موسسه ولی‌عصر، برگرفته از مقاله «آیا علمای اهل‌سنت بر جواز جشن ولادت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فتوا داده‌اند؟».    






جعبه ابزار