جریانشناسی سلفیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سلفیه، به معنای تقليد از گذشتگان بوده
و در اعمال، رفتار
و اعتقادات خود بر تابعيت از
پیامبر اسلام،
صحابه و تابعین تأكيد دارند. در انديشه سلفیها، روشهای عقلی
و منطقی جايگاهی ندارد
و تنها
نص قرآن،
احادیث نبوی و ادله مفهوم از نص قرآن
حجیت دارد. جریانهای مختلف سلفیگری، هر چند از نظر خاستگاه
و پیشینه با هم
مشترکاند، اما سه عامل «
عقاید»، «
سیاست»
و «روش رسیدن به هدف»، تفاوتهایی در جریانهای مختلف سلفیگری به وجود آورده است. بر اساس این شاخصههای ذکر شده میتوان جریانهای سلفی را به
سلفی تکفیری،
سلفی جهادی و سلفی تبلیغی تقسیم کرد.
سلفیه در لغت به معنای تقليد از گذشتگان يا
تقلید کورکورانه از مردگان
و در اصطلاح نام فرقهای است كه تمسك به
دین اسلام جسته
و خود را پيرو پيشينيان نيكو میدانند
و در اعمال، رفتار
و اعتقادات خود بر تابعيت از پيامبر اسلام، صحابه
و تابعين تأكيد دارند. سلفیگری معتقد است عقايد اسلامی را بايد منحصراً از
کتاب و سنت نبوی فرا گرفت
و علما نبايد به طرح ادلهای غير از آنچه در قرآن آمده بپردازند.
در انديشه سلفیها، روشهاي عقلی
و منطقی جايگاهی ندارد
و تنها نص قرآن، احاديث نبوی
و ادله مفهوم از نص قرآن برای آنها حجيت دارد. سلفيه
رأی و قیاس رادر زمينههای عقيدتی نفی میكند
و هرگونه
کفر وگرايش را كفر
و انحراف ميداند
و گرايشهای كلامی،
صوفیگری و افكار فلسفی را
بدعت تلقی میكند.
جریانهای مختلف سلفیگری، هر چند از نظر خاستگاه
و پیشینه با هم
مشترکاند، اما سه عامل «عقاید»، «سیاست»
و «روش رسیدن به هدف»، تفاوتهایی در جریانهای مختلف سلفیگری به وجود آورده است؛ مثلاً در بحث عقاید، در اینکه منبع معرفتی،
حدیث است یا اینکه باید مستقیماً به
نص مراجعه کرد یا در مورد مکتب
دیوبند، که به دو اصل
طریقت و شریعت قائلاند، تفاوتهایی وجود دارد.
در بحث
سیاست، مسائلی مانند حد
و مرز، حضور در سیاست، چگونگی تعامل با
دولت و نحوه برخورد با مسلمانان
و غیر مسلمانان، از موارد اختلافی است. آنگونه که روش رسیدن به هدف، روش
ترور و خشونت
و جهاد برای رسیدن به هدف با این فرض که همه سعی مسلمانان باید معطوف به جهاد باشد
و نیز دعوت
و روش تبلیغی، یعنی
امر به معروف و نهی از منکر، که مهمترین معرف
توحید و خروج از
شرک است، از بحثهایی است که دیدگاههای مختلفی در خصوص آنها وجود دارد. بر اساس این شاخصههای ذکر شده، میتوان جریانهای سلفی را به چند دسته تقسیم کرد:
سابقه تکفیر به قرن اول هجری باز میگردد که هم زمان با ظهور
خوارج است. دغدغه اصلی خوارج، مسئله ایمان
و کفر بود که میتواند تاثیرهای مهم سیاسی به لحاظ برخورداری افراد از حقوق ناشی از عضویت در
جامعه اسلامی، همچون حرمت جان، مال
و حق زندگی داشته باشد. آموزه دیگر خوارج را میتوان نفی
حکومت دانست.
به دلیل فهم نادرست از آیه «اِنِ الحُکمُ اِلاَّ لِلهِ».
طبق دیدگاه خوارج، خداوند باید مستقیماً در این جهان حکومت کند. بر اساس مسئله ایمان
و کفر، خوارج مرتکب
گناه کبیره را کافر میدانستند. فرد با ارتکاب کبیره از عضویت در جامعه اسلامی نیز خارج میشود.
امر به معروف
و نهی از منکر در همه درجات آن
واجب است که لازمه آن، نظارت شدید بر رفتار فردی
و اجتماعی افراد است
و یکی از مراتب امر به معروف
و نهی از منکر را وجوب خروج
و جنگ با حاکم ستمگر میدانستند. براساس این آموزهها، ویژگیهای روش شناختی خوارج را میتوان چنین برشمرد:
۱. تمرکز بر آموزههای نقلی دینی
و پرهیز از رجوع به
عقل؛
۲. اخذ ظواهر دینی
و رد هرگونه
تفسیر و تأویل؛
۳.
عملگرایی شدید در اندیشه
و تقدم عمل بر نظریه؛
۴. پایان تقدیس قدرت سیاسی پس از
رحلت پیامبر و انتقال آن به کل جامعه اسلامی،
۵. دیدگاه خوارج در مورد اعتقاد به
دموکراسی فراگیر
و افراطی که به برابری تمام مسلمانان در امر حکومت معتقد بودند
و نیز «
آنارشیسم» که برخی از محققان تاریخ اسلام، بهویژه خاورشناسان، به آن توجه کردهاند.
در دوران معاصر، سلفیگری تکفیری بر اساس آموزه خوارج، مرتکب کبیره را کافر میدانند. لذا مخالفان خود را کافر میشمارند
و نوعی تلازم بین ایمان
و عمل قائلاند. این جریان، هیچ تفاوتی میان کافران
و مسلمانان شیعه
و سنی قائل نیست
و همه را مستحق مرگ میداند.
البته باید به این نکته اشاره کرد که کشورهای غربی هم از این ظرفیت برای مقابله با رشد
اسلامگرایی در غرب استفاده میکنند. آنها پروژه
اسلامستیزی در جهان اسلام را با استفاده از این گروهها دنبال میکنند.
سلفیه جهادی، جریانی است که در اندیشههای
ابوالاعلی مودودی ریشه دارد. به نظر «حمید عنایت»، جان کلام نظریه آمادهسازی
انقلاب اسلامی مودودی این است که
حکومت اسلامی، بدون انقلابی اسلامی، لاجرم وامیماند
و فرو میریزد.
ریشههای دیگر این جریان در اندیشه
سید قطب است که همه جوامع را
جوامع جاهلی نام نهاد
و نیز در اندیشه
محمد عبدالسلام که بحث «الفریضة الغائبه» را مطرح کرد.
به این ترتیب، مفهوم «جهاد» یکی از لوازم بازگشت به عظمت اسلامی تلقی شد که دو صورت داشت: جهاد با دشمن داخلی
و جهاد با دشمن خارجی. طبق این عقیده، بر هر مسلمانی واجب است که هر سال جهاد انجام دهد یا هزینه دوازده ماهه یک سرباز را تامین کند.
عبداللطیف هرماسی سلفیگری جهادی را چنین توصیف میکند: سلفیگری جهادی در فعالیتهای خود به تعریف رایج میان علمای اسلامی توجهی ندارند که جهان را به دو بخش اسلام
و کفر تقسیم میکنند، بلکه با توسعه در مفهوم
شرک و کفر، گروه بزرگی از مسلمانان را نیز از دایره اسلام خارج میکنند. از سوی دیگر، رنگی کاملاً سیاسی به فعالیتهای خود میدهند
و روش آنان در مبارزه، جهاد است، که برای توجیه آن، ناگزیر باید برای مخالفان خود حکم کفر
و ارتداد صادر کنند.
"
جریانهای
بن لادن و طالبان و گروه النصره و جریانهایی که علیه
سوریه و عراق عمل میکنند، جزء سلفیهای جهادی هستند. این گروهها قائل به جهادند
و اصل اعتقادیشان بر این است که باید با جهاد، حکومت اسلامی برپا کرد که این جریان به «رادیکالیسم» تمایل یافته
و اقدامات افراط گرایانه
و خشونت آمیزی در جهان انجام داده است.
سلفیگری تبلیغی، نوعی از سلفیگری است که محور فعالیت خود را تبلیغ اندیشهها
و مبانی سلفیگری قرار میدهد. این جریان میکوشد با بهرهگیری از فناوری پیش رفته ارتباطی، گفتمان سلفیگری را جهانی کند. همچنین با ترویج مبانی سلفیگری، مثل
حدیثگرایی،
گذشتهگرایی،
توحید و شرک و ایمان
و کفر از یک طرف
و شبهه افکنی برای تخریب عقاید بقیه مسلمانان، هدف خود را پیگیری میکند.
پیروان این جریان با ورود به
فضای مجازی و استفاده از آن، نوعی اسلام سلفی آنلاین به وجود آوردهاند. آنها با استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی
و تارنماهای اینترنتی، بستر ارتباط معنادار گفتمان اسلام سلفی
و جهانیسازی را فراهم کردهاند. نمونه جریان سلفیگری تبلیغی،
جماعت تبلیغ است. این گروه به روش چهره به چهره معتقد است
و در
ایران نیز فعال است. اهل قرآن پاکستان هم در سلک سلفیگری تبلیغی فعالیت میکنند.
پایگاه تخصصی وهابیتپژوهی و جریانهای سلفی، برگرفته از مقاله «اصول روششناسی سلفیه»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۱/۱۷.