• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جدعاء

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف


به حیوان گوش بریده جدعاء می گویند که این عنوان در باب حج به کار رفته است.


همان گوش بریده است.
[۱] معانی الاخبار،ج۱، ص۲۲۱.    
[۲] مجلسی، محمد تقی،روضة المتقین، ج۱۱،ص۱۰.    
[۳] بحارالانوار،ج۹۶،ص۲۸۲-۲۹۸.    


جدعاء به حیوان گوش بریده و گوش یا بینی بریده
[۴] الوافی، ج۱۳، ص۱۱۲۴ .
[۵] الحدائق الناضرة، ج۱۷، ص۹۲.    
معنا شده است؛ لیکن بسیارى جدعاء را در معناى اوّل به کار برده‌اند؛ چنان که در لغت نیز به همین معنا آمده است.
[۶] لسان العرب، ج۸،ص۴۱.    
[۷] مجمع البحرین، ج۱، ص۳۵۰.    

عنوان جدعاء در برخى نصوص آمده است.
[۸] وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۲۶.    

در بعضى نسخه‌ها «جذعاء» با ذال نقل شده که ظاهراً تصحیف «جدعاء» با دال است. در برخى روایات
[۹] تهذیب الاحکام، ج۵، ص۲۱۳.    
و نیز کلمات فقها
[۱۰] المبسوط، ج۱، ص۳۷۲.    
[۱۱] تحریر الاحکام، ج۱، ص۶۲۴.    
[۱۲] الحدائق الناضرة، ج۱۷، ص۹۲.    
نیز «جذّاء» به کار رفته که به معناى گوش بریده است.

قربانی حج باید سالم باشد و جدعاء به هر دو معناى آن مجزی نیست.
[۱۳] الحدائق الناضرة، ج۱۷، ص۹۱-۹۲.    
[۱۴] جواهر الکلام، ج۱۹، ص۱۳۹-۱۴۱.    




۱. ↑ معانی الاخبار،ج۱، ص۲۲۱.    
۲. ↑ مجلسی، محمد تقی،روضة المتقین، ج۱۱،ص۱۰.    
۳. ↑ بحارالانوار،ج۹۶،ص۲۸۲-۲۹۸.    
۴. ↑ الوافی، ج۱۳، ص۱۱۲۴ .
۵. ↑ الحدائق الناضرة، ج۱۷، ص۹۲.    
۶. ↑ لسان العرب، ج۸،ص۴۱.    
۷. ↑ مجمع البحرین، ج۱، ص۳۵۰.    
۸. ↑ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۲۶.    
۹. ↑ تهذیب الاحکام، ج۵، ص۲۱۳.    
۱۰. ↑ المبسوط، ج۱، ص۳۷۲.    
۱۱. ↑ تحریر الاحکام، ج۱، ص۶۲۴.    
۱۲. ↑ الحدائق الناضرة، ج۱۷، ص۹۲.    
۱۳. ↑ الحدائق الناضرة، ج۱۷، ص۹۱-۹۲.    
۱۴. ↑ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۱۳۹-۱۴۱.    


فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۳، ص۵۷-۵۸.    


رده‌های این صفحه : حج | فقه | قربانی | واژه شناسی
جعبه ابزار