• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جایگاه امام حسین نزد معاصران امام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




حسین بن علی (علیه‌السلام) از چنان مقام و منزلتی در میان مسلمانان هم عصر خویش برخوردار بود که نظیرش را نمی‌توان در هیچ یک از معاصران و همتایان وی یافت. حسن بصری در توصیف شخصیت حضرت گفته است: کان الحسین بن علی سیدا زاهدا ورعا صالحا ناصحا حسن الخلق :
[۱] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، تحقیق محمد سماوی، ج۱، ص۱۵۳.
«حسین بن علی (علیه‌السلام) آقا و مهتر، پرهیزکار، پارسا، شایسته، اندرزگوی و دارای خلق و خوی نیکو بود».



در اینجا به سخنان برخی از افراد در باره امام حسین (علیه‌السلام) اشاره می شود.

۱.۱ - عبدالله بن عباس

عبدالله بن عباس در ملاقاتش با امام در مکه با تعابیری چون: انک سید اهل الحجاز «تو آقای اهل حجاز هستی»، یا انک راس الفخار برسول الله وابن نظیرة البتول؛
[۶] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، تحقیق محمد سماوی، ج۱، ص۱۹۱.
(تـو سرآمد افتخار به رسول خدا و پسر همانند مریم بتول (حضرت زهرا) هستی»، از اباعبدالله (علیه‌السلام) خواست که به عراق نرود.

۱.۲ - عبدالله بن عمر

عبدالله بن عمر در دیدارش با حضرت، او را در بالاترین مرحله طهارت نفسی و در نزدیکترین جایگاه به رسول خدا معرفی کرد و اظهار داشت:
... ولیس مثلک فی طهارته و موضعه من الرسول، ان یسلم علی یزید بن معاویه باسم الخلافة، ولکن اخشی ان یضرب وجهک هذا الحسن الجمیل بالسیوف وتری من هذه الامة ما لا تحب، فارجع معنا الی المدینة وان شئت ان لاتبایع فلاتبایع ابدا، واقعد فی منزلک:
[۷] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۱، ص۱۹۲.
«هرجند می‌دانم شخصیتی مانند تو که از لحاظ طهارت نفس و جایگاه، نزدیک به رسول خداست، هرگز با خلافت یزید بن معاویه راضی نشده و بیعت نمی‌کند، ترس من از آن است که این صورت زیبای تو با ضربات شمشیرها آزرده گردد و از این امت چیزهایی ببینی که خوشایند تو نباشد. پس همراه ما به مدینه برگرد؛ آنگاه اگر خواستی تا ابد بیعت نکن و در خانه خود بنشین».

۱.۳ - عبدالله بن مطیع

عبدالله بن مطیع (عبدالله بن مطیع بن اسود کعبی قرشی علوی در زمان پیامبر متولد شد. وی در شجاعت و استقامت، از بزرگان قریش شمرده شده است. او در جریان قیام امام حسین، دو بار حضرت را ملاقات کرد: یکی، چنان که گفته شد، در راه مدینه به مکه و دیگری در مسیر مکه به کربلا و در هر دو بار حضرت را از رفتن به کوفه، منع کرد و حضرت را همراهی نکرد. در سال ۶۳ هجری که شورش اهل مدینه بر ضد حکومت یزید رخ داد و منجر به خلع یزید و اخراج امویان از مدینه شد، در میان شورشیان، فرماندهی قریشیان با او، و فرماندهی انصار با عبدالله بن حنظلة غسیل الملائکه بود. پس از آنکه سپاه اعزامی یزید بر مدینه مسلط شد و فاجعه مشهور «حرة» رخ داد، او به مکه متواری شد و چون از هواداران عبدالله بن زبیر بود، به وی پیوست. پسر مطیع در محاصره اول خانه خدا توسط سپاه یزید، در کنار ابن زبیر بود. او پس از مرگ یزید، از طرف ابن زبیر حاکم کوفه شد؛ اما با قیام مختار و تسلط وی بر کوفه، از آن شهر بیرون رانده شد و به مکه بازگشته، در کنار ابن زبیر ماند. ابن مطیع تا زمان عبدالملک، یعنی تا محاصره دوم خانه کعبه توسط حجاج، همراه ابن زبیر بود و با وی کشته شد.) در راه مدینه به مکه، با این سخن که: أین ترید أبا عبدالله جعلنی الله فداک... أنت سید العرب فی دهرک هذا.. ولان یعدل اهل الحجاز بک احدا، «کجا می‌روی‌ای اباعبدالله؟ خدا مرا فدایت کند.... تو آقا و سرور همه عرب در این روزگار هستی و هیچ کس از اهل حجاز (در صفات و ویژگیهای برجسته) با تو برابری نمی‌کند»، پایگاه اجتماعی بسیار بالای امام خانه را بازگو کرد.
از دیدگاه پسر مطیع، موقعیت و منزلت اجتماعی امام در جامعه اسلامی تا آنجا بود که خطاب به امام گفت: ... لئن قتلوک لایهابون بعدک احدا ابدا. . ؛ «اگر بنی امیه تو را بکشند، دیگر در کشتن هیچ کس، هراسی نخواهند داشت». همچنین گفت: ... فوالله لئن هلکت لنسترقن بعدک... ؛ «اگر تو کشته شوی، ما مسلمانان به بندگی و بردگی (یزید) درخواهیم آمد»؛ چرا که شخصیت حسین بن علی مانع و خط قرمزی بود که کشتن وی، راه جسارت، گردنکشی و تجاوز امویان را به حقوق امت اسلامی باز می‌کرد و مسیر را برای هر جنایتی از سوی آنان، هموار می‌کرد تا آنجا که فریاد هرگونه اعتراض به وضع حاکم، در نطفه خفه می‌شد.

۱.۴ - فرزدق

فرزدق شاعر نیز در ملاقاتی که هنگام حرکت امام حسین (علیه‌السلام) به سوی کوفه با ایشان داشت، با تعبیر بابی انت و امی یا بن رسول الله و در منزل «صفاح» با جمله انت احب الناس الی الناس؛ «تو محبوبترین شخص در میان مردم هستی»، عشق و علاقه خود را نسبت به حضرت، ابراز نمود. بالاخره قیس بن مسهر صیداوی (قیس بن مسهر اسدی از شجاعان کوفه و از چهره‌های سرشناس و برجسته قبیله بنی‌اسد بود. وقتی امام حسین (علیه‌السلام) از بیعت با یزید خودداری کرد و به مکه رفت، قیس یکی از کسانی بود که نامه‌های اهل کوفه را به امام حسین (علیه‌السلام) رساند. او همچنین به دستور امام، همراه با مسلم بن عقیل به کوفه رفت آن طور که از مضمون منابع تاریخی استفاده می‌شود، زمانی که مسلم نامه‌ای مبنی بر بیعت مردم برای امام نوشت و از آن حضرت برای ورود به کوفه دعوت کرد، حامل این نامه قیس بن مسهر بود.)
[۲۵] زبیری، مصعب، تسمیة من قتل مع الحسین، ص۱۵۲.
وقتی در چنگال دژخیمان عبیدالله بن زیاد گرفتار آمد و از او خواستند در انظار مردم، از امام حسین (علیه‌السّلام) بدگویی کرده، وی را دشنام دهد، او درباره حضرت گفت: ان الحسین بن علی خیر خلق الله؛ «حسین بن علی، بهترین خلق خداست».


البته این موقعیت معنوی و اجتماعی ممتاز امام نه تنها در میان مردم حجاز و کوفه، که سالها آن حضرت با آنان زندگی کرده بود، به چشم نمی‌خورد؛ بلکه اشراف و بزرگان شهر عثمانی مسلکی چون بصره هم از آن بزرگوار، به بزرگی یاد می‌کردند. یزید بن مسعود نهشلی از اشراف بصره، وقتی خبر حرکت امام حسین را شنید، قبایل بنی تمیم، بنی حنظله و بنی ساعد را گرد آورده، در سخنانی امام حسین را چنین توصیف کرد:
حسین بن علی پسر دختر رسول خدا، صاحب تبار و نژادی نیکو و خالصی، و عقیده‌ای استوار است؛ از فضلی وصف ناشدنی برخوردار و دانشی پایان ناپذیر است و او به سبب سابقه، سن بیشتر و خویشاوندی اش با پیامبر به این امر (خلافت) شایسته تر است. وی بر خردسال ترحم کرده، به بزرگسال مهر می‌ورزد.... پس از نور حق محروم نمانید و در ورطه و پرتگاه باطل گرفتار نشوید.
وی در نامه اش به امام (علیه‌السّلام) نوشت: «شما حجت خدا بر خلقش و امانت الهی در زمین هستید که از درخت (پربرکت و منشا روشنایی و بی خار و خاشاک) زیتون احمدی منشعب شده‌اید. رسول خدا ریشه آن درخت و شما شاخه اش هستید.


منزلت و جایگاه درخشان پیشوای سوم تنها در نگاه مسلمانان دوستدار اهل بیت یا بی طرف خلاصه نمی‌شد؛ بلکه معاویه نیز -که عصاره نفاق و کفر پنهان و از پلید‌ترین و دشمن‌ترین افراد نسبت به خاندان بنی هاشم و به ویژه امامان (علیهم‌السّلام) بود- از ایشان با عنوان آحب الناس الی الناس؛
[۳۰] ابن عساکر، ترجمة الامام الحسین (علیه‌السّلام) من تاریخ مدینة دمشق، تحقیق محمد باقر محمودی، ص۱۹۹.
«محبوبترین شخص نزد مردم» یاد می‌کرد. همچنین معاویه در وصیتش به یزید با بیان موقعیت و مقام حسین بن علی (علیه‌السّلام) نزد رسول خدا، از وی خواست به حضرت احترام گذارد و با وی مدارا کند.
[۳۲] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، تحقیق محمد سماوی، ج۱، ص۱۷۶.



۱. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، تحقیق محمد سماوی، ج۱، ص۱۵۳.
۲. طبری، محمدبن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۴، ص۲۸۸.    
۳. بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۳، ص۱۶۱.    
۴. دینوری، ابوحنیفه، الاخبار الطوال، تحقیق عصام محمد الحاج علی، ص۲۴۳.    
۵. کوفی، ابن اعثم، کتاب الفتوح تحقیق علی شیری، ج۵، ص۲۴.    
۶. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، تحقیق محمد سماوی، ج۱، ص۱۹۱.
۷. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، ج۱، ص۱۹۲.
۸. دینوری، ابوحنیفه، الاخبار الطوال، تحقیق عصام محمد الحاج علی، ص۲۲۸.    
۹. دینوری، ابوحنیفه، الاخبار الطوال، تحقیق عصام محمد الحاج علی، ص۲۴۶.    
۱۰. ابن اثیر، ابوالحسن، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۳، ص۲۹۰.    
۱۱. کوفی، ابن اعثم، کتاب الفتوح، تحقیق علی شیری، ج۵، ص۲۲-۲۳.    
۱۲. طبری، محمدبن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۴، ص۲۶۱.    
۱۳. بلاذری احمدبن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاضی زرکلی، ج۳، ص۱۵۶.    
۱۴. دینوری، ابوحنیفه، الاخبار الطوال، ص۲۲۹.    
۱۵. طبری، محمدبن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۴، ص۲۶۱.    
۱۶. طبری، محمدبن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۴، ص۲۹۸.    
۱۷. طبری، محمدبن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۴، ص۲۶۱.    
۱۸. بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، ج۳، ص۱۵۶.    
۱۹. طبری، محمدبن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۴، ص۲۰۹.    
۲۰. شیخ مفید، الارشاد، تحقیق مؤسسة آل البیت، ج۲، ص۶۷.    
۲۱. ابن سعد، «ترجمة الحسین علیه‌السّلام ومقتله»، فصلنامه تراثنا، سال سوم، ش۱۰، ص۶۲.    
۲۲. سیدشرف الدین، عبدالحسین، المجالس الفاخرة، ص۱۰۹.    
۲۳. طبری، محمدبن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۲۶۳.    
۲۴. شیخ طوسی، رجال طوسی، تحقیق جواد قیومی اصفهانی، ص۱۰۴.    
۲۵. زبیری، مصعب، تسمیة من قتل مع الحسین، ص۱۵۲.
۲۶. بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاضی زرکلی، ج۳، ص۱۶۷.    
۲۷. طبری، محمدبن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۲۹۷.    
۲۸. سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، تحقیق فارس تبریزیان، ص۱۱۰-۱۱۱.    
۲۹. سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، تحقیق فارس تبریزیان، ص۱۱۳.    
۳۰. ابن عساکر، ترجمة الامام الحسین (علیه‌السّلام) من تاریخ مدینة دمشق، تحقیق محمد باقر محمودی، ص۱۹۹.
۳۱. کوفی، ابن اعثم، کتاب الفتوح، تحقیق علی شیری، ج۴، ص۳۵۰.    
۳۲. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین، تحقیق محمد سماوی، ج۱، ص۱۷۶.



پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۱۶۷-۱۷۱.






جعبه ابزار