جاده بخور
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بُخور، جاده یکی از قدیمترین جاده های کاروانی در شبه جزیره
عربستان است.
این جاده، از جنوب و مغرب شبه جزیره
عربستان (از عمان) آغاز میشد، و از یمن (شهرهای عدن و قان) تا غزّه در کنار مدیترانه امتداد داشت.
جاده بخور به شَبْوَه (پایتخت حضرموت)، سپس تِمْنَع (پایتخت دولت قَتَبان)، و وادی خَریب و مآرِب (پایتخت سبا)، و سپس به قَرن'اوُو در سرزمین مَعین امتداد مییافت و از آنجا به نجران میرفت و همچنان در جهت شمال ادامه داشت.
نجران از مهمترین آبادیها و
مراکز ارتباطی پیش از
اسلام بود، زیرا در آن جاده های ممتد از جنوب به هم میپیوستند و جاده
بازرگانی مهم شام از آنجا به جاده های
عربستان جنوبی میپیوست.
جاده دیگری از نجران، از وادی دَواسر به یمامه و کرانه های جنوبی
خلیج فارس و جاده
عراق میپیوست.
بخورات از محصولات قسمت جنوبی
عربستان است که در جنگلهای بخور منطقه (کندر و مُرّ و غیره) به دست میآمد.
ادویه معطر و حیوانات کمیاب و پرارزش، مانند طاووس و بوزینه، و نیز کالاهای دیگر از
هند و
آفریقا (سومالی) از راه دریا به جزیره اسکوترا و به
عمان در جنوب شرقی
عربستان وارد میشد، و از آنجا با کالاهای جنوب غربی
عربستان، بویژه بخورات، به گرهه (الاحساء) و بابل و تَدْمُر و فلسطین و صور (پایتخت فنیقیان) حمل میشد.
از عمان (مَغان یا سُحار) و دیلمون (بحرین)، جاده دیگری به حضرموت و سواحل جنوبی یمن وجود داشت
و از مغرب
عربستان در مناطقی که مَعینیان و سباییان و دولتهای دیگر حکومت میکردند، می گذشت و سپس از مکه و احتمالاً از یثرب (مدینه) عبور میکرد تا بندر اَیْله (عقبه) و از آنجا به شبه جزیره سینا و مصر، یا به شهر غَزّه در کرانه دریای مدیترانه، می رسید و از آنجا به سوریه و فلسطین و فنیقیه و آسیای صغیر و دریای اژه (بحرالجزایر) و یونان ادامه مییافت.
ظاهراً در این جادهها پس از ظهور اسلام نیز رفت و آمد میشد و آبادیهایی در طول این جادهها به چشم میخورد.
جغرافیدانان مسلمان، فاصله آبادیها از بندرها و شهرهای جنوب
عربستان تا شمال را با ماه و مرحله و میل ذکر کرده اند.
عَدَن (محل ورود کالاها) تا مکه حدود یک ماه فاصله داشت، و از دو جاده به مکه میرفتند: یکی از ساحل دریا که دورتر بود، دیگری از جاده ای کوتاهتر که از
صَنْعا (پایتخت یمن) و صَعْدَه و جُرَش و نجران و طایف میگذشت و به
مکه میرسید.
به نوشته ابن رسته،
فاصله مکه تا مدینه حدود ۲۶۶ میل، و به نوشته مقدسی
یازده مرحله(هر مرحله حدود شش فرسنگ) بوده است.
طول جاده دمشق تا مدینه را حدود بیست مرحله نوشته است.
مقدسی
فاصله
شام تا
مدینه را، با تعیین اماکن میان جاده، حدود ۲۳ مرحله ضبط کرده است.
به نوشته حِتّی،
سفر کاروانهای تجارتی از مَعین تا بندر ایله هفتاد روز طول میکشیده است.
پس از مدینه جاده خشکی به دَیْدان (یا العُلا) می رسید.
به نوشته
العلا نام محلی از
وادی القُری است که میان آنجا و شام قرار دارد.پیامبر صلّی اللّه علیه وآله وسلّم هنگام رفتن به تبوک در آنجا فرود آمد و مسجدی بنا کرد.این محل که تقریباً در سه کیلومتری جنوب غربی دیدان قدیم ساخته شد، ابتدا قُرّح نام داشت، سپس به العلا تغییر نام داد.
جاده
بازرگانی بخور پس از العلا به تَیْماء میرسد، که نامش در
تورات آمده و در اسلام نیز شهرتی دارد.
این محل (یا ناحیه)
عربستان جنوبی و
حجاز و شام و
عراق و
مصر را به هم پیوند میداد.
پس از آن پترا (شهر سنگی)
مرکز مهم حمل و نقل مال التجاره دولتهای میان آبادیها و شهرهای حَوْراء و ایله و غَزّه و بُصری ' و
دمشق بود.
پترا از راه بیابان با ایران و سواحل خلیج فارس ارتباط داشت.
جاده ای از پترا به غَزّه در ساحل
دریای مدیترانه میرسید.
غزّه در تجارت
عربستان به اندازه ای اهمیت داشت که میتوان آن را شریان حیاتی مناطق جنوبی
عربستان شمرد. در غزّه ۲۴ (یا ۴۴) نوع سکه ضرب میشد که در داخل
عربستان رواج مییافت.در حقیقت، غزّه پایان جاده بخور و محصولاتی بود که از
چین و
هند و
افریقا میآمد (و در مقابل از مصر کالا و پارچه به آن نواحی حمل میشد)
داریوش هخامنشی که به تجارت و دریانوردی اهمیت فراوان میداد، فرمان داده بود تا اسکولاکس، دریاسالار یونانی، در
دریای سرخ و اقیانوس هند به بررسی بپردازد که قاعدتاً علاقه داریوش را به جاده بخور نشان میدهد؛ زیرا به نوشته هرودوت، مقدار خراج سالانه سرزمین عربی به صورت جنسی (عطریات) به ایران پرداخت میشد.اما او به جایگاه این اعراب خراجگزار اشاره نکرده است.
ظاهراً لشکرکشی آیلیوس گالوس، والی رومی مصر، به
عربستان جنوبی (در ۲۴ یا ۲۵ ق.م) به فرمان اوگوستوس، برای دست یافتن به جاده بخور (یا منبع بخورات) بوده است
زیرا دولت روم(در این هنگام) که براثر فتوحات بر هر دو ساحل غربی و شرقی بحراحمر دست یافته بود و راه خروج تجارت بخور (یعنی مصر و شهرهای بندری سوریه) را مالک شده بود، به فکر
تصرف منبع آن نیز افتاده بود.
به گفته حتّی، استرابون جغرافیدان مشهور که با گالوس دوستی داشته و تاریخ این لشکرکشی را نگاشته است، خیانت نبطیان و راهنمایی آنان را در این لشکرکشی، موجب ناکامیها و رنجهای
سپاه رومی میداند.
سرانجام، سعی و کوشش رومیان در برقرار کردن کشتیرانی و به کار انداختن راه دریایی مصر و هندوستان از طریق
بحراحمر و کشف موسم منظم بادهای موافق (مونسونهای) جنوب غربی که موجب آمد و شد سفاین میان بنادر باب المندب و بندر مصری (میوس هورموس) در ساحل غربی آن دریا گردید، ضربه بزرگی به
بازرگانی عربستان جنوبی وارد ساخت، و پس از آن کلودیوس (حاکم رومی مصر) در نیمه اول قرن اول ق م، به ضرر
عربستان، تجارت هند را با مصر از طریق بحراحمر برقرار کرد.این امر طبعاً راه تجارت عمده بخورات و حمل و نقل بین المللی آن روز را که تا آن هنگام از جاده غربی
عربستان میگذشت، به بحراحمر سوق داد.
به نوشته حتّی،
اطلاع از دوره بادهای موسمی و راه مستقیم دریایی به هندوستان وقتی صورت گرفت که روم بر مصر تسلط یافت.
ورود کشتیهای رومی به اقیانوس هند، پایان رفاه عربها بود.از وضع جاده بخور در دوره
ساسانیان اطلاعی در دست نیست.ظاهراً دولت
روم شرقی از این جاده باخبر بوده است.احتمالاً حمله
خسرو اول (
انوشیروان) به
یمن با تسلط بر این جاده، بی ارتباط نبوده است.
(۱) ابن رسته، کتاب الاعلاق النفیسه، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۲) امل اسین، مکه مکرمه، مدینة منوره، ترجمة احمد آرام، تهران ۱۳۵۸ ش.
(۳) ابراهیم بن محمد اصطخری، المسالک والممالک، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۴) دولیسی ایوانز اولیری، انتقال علوم یونانی بعالم اسلامی، ترجمه احمد آرام، تهران ۱۳۴۲ ش.
(۵) حسن تقی زاده، تاریخ
عربستان و قوم عرب در اوان ظهور اسلام و قبل از آن، تهران ۱۳۲۹-۱۳۳۰ ش.
(۶) فیلیپ خوری حِتّی، تاریخ عرب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۷) جورج فدلو حورانی، دریانوردی عرب در دریای هند در روزگار باستان و در نخستین سده های میانه، ترجمه محمد مقدم، تهران ۱۳۳۸ ش.
(۸) دایرة المعارف فارسی، به سرپرستی غلامحسین مصاحب، تهران ۱۳۴۵ ش.
(۹) نیکلا زیاده، الجغرافیة والرّحلات عندالعرب، بیروت ۱۹۶۲.
(۱۰) جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت ۱۹۷۶-۱۹۷۸.
(۱۱) محمدبن احمد مقدسی، کتاب احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
(۱۲) یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶-۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بخور»، شماره۶۷۱.