جاحظ
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جاحظ، ابوعثمان عمرو بن بحر، متکلم و ادیب معتزلی و مؤلف کثیرالتألیف قرن سوم، از اهالی
بصره که فرقه جاحظیه بدو منسوب است.
ابوالفداء
کنیه وی را ابوعمران آورده است.
جدّش زنگی و شتربان و از موالی
بنی کِنانه بود.
در باره تاریخ ولادت جاحظ اختلاف نظر هست؛ عده ای، به نقل خود وی، او را هم سن
ابونواس (۱۴۶ـ ۱۹۸) و حتی بزرگ تر از او و عده ای او را متولد ۱۵۰ و برخی متولد حدود سال ۱۶۰ دانسته اند.
او چهره ای زشت با چشمانی برآمده داشت و به همین مناسبت، جاحظ (چشم برآمده) و حَدَقی لقب گرفت.
وی در بصره با فروش
نان و
ماهی ، امرار معاش میکرد. در آن زمان مُوَیْس بن عِمران، یکی از تاجران بصره، از وی حمایت میکرد.
ابوعُبَیده (متوفی ۲۰۹)،
اَصْمَعی (متوفی ۲۱۶) و
ابوزید انصاری (متوفی ۲۱۵) در لغت و ادبیات از استادان او بودند. وی نحو را از دوستش اَخْفَش (متوفی ۲۱۵)، کلام را از نَظّام (متوفی ۲۳۱) و فصاحت را شفاهاً از بادیه نشینان عرب، در بازار مِرْبَد آموخت.
وی از طریق علمای کلام و هم نشینی با
حُنین بن اسحاق (متوفی ۲۶۰) و
سَلْمُویه (متوفی ۲۲۵)، با فرهنگ یونانی آشنا شد و با مطالعه کتابهای
ابن مُقَفَّع (متوفی ۱۴۲) و حضور در محضر
ابوعبیده ، در فرهنگ و ادب فارسی مهارت یافت.
جاحظ، خلفای عباسی را از
مهدی (حک: ۱۵۸ـ۱۶۹) تا
مُعْتَز (حک: ۲۵۱ـ۲۵۵) یا
مُهْتَدی (حک: ۲۵۵ـ۲۵۶) درک کرد و مورد تکریم و احترام آنان بود.
جاحظ گرایشهای سیاسی مشخص نداشت و غالباً تابع جریانهای حاکم بود.
جاحظ کتابهای خود را به درباریان تقدیم میکرد و
صله میگرفت و تا پایان عمر به این روش
ارتزاق کرد.
تعدادی از کتابهایش، با موضوع امامت، مورد توجه
مأمون (حک: ۱۹۸ـ ۲۱۸) قرار گرفت.
جاحظ با وجود علم و کثرت تألیف، از تدبیر امور عاجز بود و زمانی که به جانشینی ابراهیم بن عباس صولی (متوفی ۲۴۳) به ریاست دیوان رسائل برگزیده شد، پس از سه روز استعفا کرد.
او ملازم خاص محمد بن عبدالملک زَیّات (متوفی ۲۳۳)، وزیر
واثق (حک: ۲۲۷ـ۲۳۲)، شد و با دستگیر شدن ابن زیّات، او نیز گریخت و پس از آنکه ابن زیّات به دستور متوکل (حک: ۲۳۲ـ۲۴۷) کشته شد، جاحظ خود را تسلیم کرد.
زمانی که جاحظ به علم و ادب مشهور شده بود، متوکل برای تعلیم فرزندش، او را دعوت کرد اما وقتی چهره اش را دید، با اعطای هزار درهم عذرش را خواست،
در عین حال، جاحظ با
متوکل مجالست و مؤانست داشت.
جاحظ در جوانی در بغداد و مدتی نیز در
سامرا اقامت کرد و سپس به بصره بازگشت. به
دمشق و
انطاکیه نیز
سفر کرد.
او در
محرّم ۲۵۵ یا ۲۵۶، بر اثر
بیماری فلج و
نقرس ، در بصره درگذشت.
جاحظ دارای هوش بسیار و حافظه قوی بود.
به گفته مُبَرِّد (متوفی ۲۸۶)، وی شیفته مطالعه بود و وقتی کتابی به دست میآورد، تا تمام آن را نمیخواند آن را کنار نمیگذاشت.
علاقه شدید وی به کتاب و علم آموزی به اندازه ای بود که از برخی وَرّاقان (کتاب فروشان) دکان اجاره میکرد و شب تا صبح در آنجا به مطالعه میپرداخت.
او در کلام، ادبیات عرب، حدیث، تفسیر، تاریخ و حتی علوم طبیعی سرآمد و در فنون گوناگون صاحب تألیف بود
اما مسعودی
گفته است که مباحث او در باب طبیعیات و جغرافیا چندان اعتبار ندارد زیرا او اهل سفر و دریانوردی نبوده و نقلیاتش به کتابها منحصر میشده و گاه در این باره به ضد و نقیض و اغراق نیز رسیده است.
وی با زیرکی و با ارائه دلایل، می توانست مطلبی را به اثبات برساند و با همان قوّت آن را رد کند.
جاحظ به شوخ طبعی و سهل انگاری در مطالب علمی نیز معروف بود، لغت شناسانی چون
ثعلب (متوفی ۲۹۱) او را رد کرده و به نقل او اعتماد نداشته اند. او همچنین به دروغ پردازی شهرت داشت و احادیث را به
سخره میگرفت. خواهرزاده اش، یَمُوت بن مُزَرَّع (متوفی ۳۰۴)، او را بی دین خوانده است.
با وجود این، گفتهاند که کتابهایش دارای الفاظی شیوا و ساده است و در آنها تناسب معنا و لفظ، از هر نوعی (عامیانه، ادبی، و غیره)، حفظ شده است و با داشتن برخی انحرافات، نقش مهمی در روشن سازی اذهان دارد و به فراخور حال خواننده از جدّی به شوخی میپردازد.
وی بیش از هر چیز به کتابت و قرائت اشتغال داشت و در ابتدا برای رواج کتابهایش، آنها را به دیگر علما نسبت میداد. گفتنی است با اینکه وی مطابق سیاست حاکم به
عثمان بن عفان گرایش داشت، اهل علم کمتر کتابهای او را میشناختند.
موضوعات تألیفات جاحظ بسیار متنوع است؛ ادبیات، ادبیات عامه، کلام، سیاست و بعضی شاخه های علوم طبیعی. اما آنچه کتابهای او را ممتاز میسازد، شیوه ادبی بارز وی در نگارش، اطلاع او از زندگی اجتماعی مردم و شناخت سرشت و اخلاقشان است.
البیان و التبیین از مهم ترین کتابهای اوست.
ابن خلدون (متوفی ۸۰۸) آن را یکی از چهار کتاب اصول فن ادب و از ارکان آن معرفی کرده است.
دیگر کتاب با ارزش جاحظ، کتاب
الحَیَوان است.
بروکلمان
و طه حسین
کتاب البُخَلاء را نیز از بهترین آثار جاحظ دانسته اند. جاحظ این کتاب را در باره بخل به شیوه ای ادبی، اخلاقی و انتقادی و با در نظر گرفتن مواضع سیاسی نگاشته است.
فان فلوتن این کتاب را در ۱۹۰۰ در لیدن به چاپ رساند. سپس کتاب بارها در مصر چاپ شد. این کتاب در ۱۹۳۰ به آلمانی ترجمه شد و در ۱۹۵۱ شارل پلا آن را به فرانسه ترجمه کرد.
بروکلمان
آثار جاحظ را به دو بخش کلی تقسیم کرده است: الف) آثاری که به چاپ رسیده، ب) آثاری که خود جاحظ یا دیگران از آن نام برده اند. وی هر یک از این آثار را ذیل عناوین و موضوعات گوناگون آورده است، بدین قرار:
الف) رسالة فی بیان مذاهب الشیعة، حُجَّة (حُجَج) النّبوّة، صناعة الکلام، استحقاق (وجوب) الامامة، مقالات الزّیدیة والرّافضة، رسالة الی ابی الولید محمدبن احمدبن ابی دُؤاد فی نفی التشبیه، رسالة فی النابة، مقالات العثمانیة، امامة امیرالمؤمنین معاویة بن ابی سفیان، فضل هاشم
علی عبدشمس، العِبَر و الاعتبار، جواباته فی الامامة، ردّالنصاری ' (خلق القرآن، الرّدعلی المشبهة، الرّدعلی ابن اسحاق النَّظّام و اشباهه).
ب) الاصنام، الفرق مابین الجنّ والانس، فرق مابین الملائکة و الجنّ، خلق القرآن، الاحتجاج لنظم القرآن و غریب تألیفه و بدیع ترکیبه، الرّد
علی النصرانی و الیهودی، اصحاب الالهام، الرّد
علی الحجیة فی الادراک، فرق مابین النَبّی و المُتنبّی، فرق مابین الحیل و الخارق، فضیلة المعتزلة، آی القرآن، احالة القدوة
علی الظلم، اُحْدُوثَة العالَم، الاستطاعة و خلق الافعال، افعال الطبائع، بصیرة غَنّام المرتد، حکایة قول اصناف الزیدیة، رسالة الی ابی النجم فی الخراج، الدّلالة
علی أن الامامة فرض، رسالة فی الرّد
علی القولیة، الرّد
علی من ألحد بکتاب اللّه، الرّد
علی من زعم أن الانسان جزء لایتجزّأ، الرّد
علی الیهود، المخاطبات فی التوحید، المیراث.
الف) الاخبار، رسالة الی ابی حسان فی امرالحَکَمَین و تصویب رأی امیرالمؤمنین
علی بن ابی طالب (رسالة فی اثبات امامة امیرالمؤمنین
علی بن ابی طالب)، رسالة فی بنی امیة، العباسیة (رسالة فی تفضیل بنی هاشم
علی سواهم).
ب) القحطانیة و العدنانیة فی الرّد
علی القحطانیة، العرب و الموالی، العرب و العجم، فخرعبدشمس و مخزوم، فی فضائل سلالة النبیّ (ص)، امامة وُلْدِالعباس، جمهرة الملوک، رسالة فی موت ابی حرب الصّفارالبصری، الملوک و الامم السالفة و الباقیة.
الف) رسالة الی الفتح بن خاقان (اخلاق الملک)، فخرالسُودان
علی البیضان، رسالة فی العشق و النساء، العرس و
العروس،
مفاخرة الجواری، رسالة فی وصف العوام، ذمّالعلوم و مدحها، فی مدح الکتب و البحث
علی جمعها، مسائل و جوابات فی العرفة، فی تفضیل البطن
علی الظهر، رسالة الی ابی الفرج الکاتب فی المودّة والخلطة، الحنین الی الاوطان.
ب) الصّرحاء و الهَجْناء، فصل مابین الرّجال و النساء و فرق مابین الذَّکَر و الاُنْثی '، القِحاب و الکِلاب و اللّاطة، اَطْعِمَةُالعرب، الاخوان، رسالة الی ابی الفرج بن نجاح فی امتحان عقول الاولیاء، امهات الاولاد، العالم و الجاهل، العُرجان و البَرْصان، الطُفَیلین، القضاة و الولاة،
مفاخرة السُودان و الحَمران، السلطان و اخلاق اَهْلهِ، العفو و الصَّفْح، فضل العلم، اللاّشی و المُتَناشی (الناشی و المتلاشی)، مناظرة مابین حق الخُؤُولة و العمومة.
الف) رسالة فی الحاسد و الحسود (الدّلائل و الاعتبار
علی الخلق و التدبیر)، فی تفضیل النطق
علی الصَّمْت، رسالة فی استنجاز الوعد، ذمّ اللّواط، رسالة الی الحسن بن وهب فی مدح النبیذ و صفة اصحابه، الشارب و المشروب، رسالة الی محمدبن عبدالملک الزیّات فی الاخلاق المحمودة و الاخلاق المذمومة، کتمان السّرّ و حفظ اللسان، رسالة المعاد و المعاش فی الادب و تدبیرالناس و معاملتهم، رسالة الی محمدبن عبدالملک الزیّات فی الجدّ و الهزل (المزاح و الجدّ)، رسالة الی ابی عبداللّه احمدبن ابی دُؤاد الایادی، رسالة فی الفصل مابین العداوة و الحسد، الحجاب و ذمّه، رسالة الی ابی الفرج بن نجاح الکاتب فی الکرم، رسالة الفتیا، باب العِرافة و الزَّجر و الفَراسة
علی مذهب الفرس، رسالة فی النَّبل و التنبّل و ذم الکبر.
ب) الاوفاق و الرّیاضات، الوعد و الوعید، رسالة فی الامل و المأمول، الانس و السَّلوی، تحسین الاموال، الحزم و العزم، ذمّ الزّناء، الکبر للمستحسن و المستقبح، رسالة فی اِثْمِ السُّکْر.
الف) رسالة فی مدح التجار (التجارة) و ذم عمل السلطان، رسالة فی الوکلاء، فی طبقات المُغَنّین، ذم اخلاق الکتّاب، رسالة القِیان، رسالة فی المعلمین، رسالة فی ذمّالقُوّاد، التبصربالتّجارة، حیل اللصّوص.
ب) اقسام فضول الصناعات و مراتب التجارات، غش الصناعات، الاخطار و المراتب و الصناعات، النوامیس فی حیل اهل الغش و التدلیس، حیل المُکَدّین، اخلاق الشَّطّار، حانوت عطار، رسالة فی زم الوراقة، رسالة فی القلم، رسالة فی الکیمیاء، نقض الطلب، النعل.
الف) القول فی البغال و منافعها. ب) فضل الفرس
علی الهِملاج، الاسد و الذئب.
الف) الفرق فی اللغة، رسالة فی البلاغة و الاعجاز. ب) الاسم و الحکم، رسالة الی ابراهیم بن المدبر فی المکاتبة، الامثال، التمثیل، خصومة مابین الحول و العور، عناصرالادب.
الف) الاوطان و البلدان. ب) الامصار و عجائب البلدان.
الف) سحرالبیان، رسالة فی فنون شتی مستحسنة، مائة من امثال
علی (ع)، المختار من کلام ابی عثمان الجاحظ. ب) الرسائل الهاشمیات، الجوابات، المسائل، المعارف، رسالة الی ابی النجم و جوابه، الاستبداد و المشاورة فی الحرب، استطالة الفهم، الرّسالة الیتیمة.
الف) التربیع و التدویر. ب) فی فرط جهل الکندی.
ب) الصَّوالِجَة، النرد و الشطرنج، رسالة الحِلْبَة.
ب) المعادن و القول فی جواهرالارض، الزرع و النخل و الزیتون و العنب، التُّفاح، رسالة فی
مفاخرة المسک و الرّماد.
ب) رسالةٌ فیمن یُسَمّی «عمرأ» من الشعراء.
ب) مضاحک البغدادی، المَلَح و الطَّرَف، نوادرالحُسْن.
همچنین این آثار به جاحظ نسبت داده شده است: کتاب التاج فی اخلاق الملوک، المحاسن و الاضداد، تنبیه الملوک و المکاید، سلوة الحریف بمناظرة الربیع و الخریف، کتاب الدلائل و الاعتبار
علی الخَلْق و التدبیر، تهذیب الاخلاق، کتاب الاِبِل، و کتاب الهدایا.
ابن ندیم و
یاقوت حموی نیز فهرستی از آثار جاحظ تهیه نموده اند.
(۱) ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، حیدرآباد دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱.
(۲) ابن حزم، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، چاپ محمدابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۳) ابن خلّکان.
(۴) ابن قتیبه، تأویل مختلف الحدیث، چاپ محمد زهری نجار، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۵) ابن کثیر، البدایة و النهایة فی التاریخ، ج ۱۱، بیروت: دارالفکر العربی.
(۶) ابن مرتضی، کتاب المنیة والامل فی شرح الملل و النحل، چاپ محمد جواد مشکور، ۱۹۸۸.
(۷) ابن ندیم.
(۸) اسماعیل بن
علی ابوالفداء، المختصر فی اخبار البشر: تاریخ ابی الفداء، بیروت: دارالمعرفه.
(۹) محمد بن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج ۱، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
(۱۰) احمد امین، ضحی الاسلام، بیروت: دارالکتاب العربی.
(۱۱) کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، نقله الی العربیة عبدالحلیم نجار، قاهره (۱۹۷۴).
(۱۲) عمرو بن بحر جاحظ، البخلاء، چاپ طه حاجری، قاهره ۱۹۷۱.
(۱۳) جمیل جبر، الجاحظ: فی حیاته وادبه و فکره، بیروت ۱۹۹۹.
(۱۴) ابراهیم بن
علی حصری، زهر الا´داب و ثمر الالباب، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت: دارالجیل.
(۱۵) خطیب بغدادی.
(۱۶) یوسف الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، قاهره ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
(۱۷) شوقی ضیف، الفنّ و مذاهبه فی النثرالعربی، قاهره ۱۳۶۵/ ۱۹۴۶.
(۱۸) طه حسین، المجموعة الکاملة لمؤلفات الدکتور طه حسین، ج ۵: الادب و النقد، بیروت: الشرکة العالمیة للکتاب.
(۱۹) مسعودی، مروج (بیروت).
(۲۰) الموروث الشعبی فی آثار الجاحظ: معجم مفهرس، بغداد: وزارة الاعلام، المرکز الفولکلوری العراقی، ۱۳۹۶/ ۱۹۷۶.
(۲۱) یاقوت حموی، معجم الادباء، بیروت ۱۴۰۰/ ۱۹۸۰.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جاحظ»، شماره۴۳۱۱.