تکلر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تُکُلُر، نام شاخه ای از قوم فُلْبه (
فولانی ) که در
فوتا تورو ، دره میانی رود
سنگال ، زندگی میکنند و به علت فعالیتها و تبلیغات اسلامی در مناطق دیگر، شهرت یافته اند.
نام تکلر (در فرانسوی:
توکولور ) از تَکرور ، شهر و حکومتی پادشاهی در دره میانی رود
سنگال، گرفته شده است. احتمالاً این نام از زبان قوم
ولوف ، که همسایگان غربی تکلرها بودند، گرفته شده، از طریق آنان به میان استعمارگران فرانسوی راه یافته و از آنجا به صورت گسترده در قوم نگاریهای اروپایی و افریقاییِ
سنگال و افریقای غربی به کار رفته است.
در سراسر سده چهاردهم/ بیستم، از تکلرها با همین عنوان یاد شده است؛ اما آنها ترجیح میدهند که خود را
پولار زبان (فلفلده/ فولانی)، بنامند. این زبان در میان قوم
فلبه رایج است. قوم فلبه در امتداد کمربند ساحلی افریقای غربی پراکندهاند و با به کار بردن این
اصطلاح خود را با قومی بزرگتر پیوند میدهند و بر اهمیت جهادهای قوم فلبه تأکید میکنند. این جهادها در فوتا تورو، فوتا جالون (کوهستانهای
گینه )، مسینا (دلتای میانی رود
نیجر )، و برجسته ترین آنها در
هوسالند به رهبری عثمان دان فودیو در سده های دوازدهم و سیزدهم/ هجدهم و نوزدهم رخ داد.
از کاربرد واژه تکلر پیش از اوایل سده سیزدهم/ نوزدهم سند مکتوب وجود ندارد. این حقیقت، احتمال اخذ این واژه را از زبان ولوفها و انتقال آن به زبان فرانسوی، کاربرد همگانی تر و پیوند تنگاتنگ آن با تعالیم، احکام و مبارزه طلبی اسلامی در دره میانی، تقویت میکند. در اواخر سده دوازدهم/ هجدهم، گروهی از مسلمانان فوتا تورو، به سبب ناتوانی حکومت محلی فلبه (ساتیگیسها از
سلسله دنیانکه ) از دفع ویرانگریهای مهاجمان بدوی که از شمال بر آنان میتاختند، و نیز برای برقراری امنیت، به سازماندهی نیروهای خود پرداختند.
آنان به رهبری
سلیمان بال و سپس عبدالقادر کان، موفق به دفاع از خود، بسیج روستاییان و سرانجام تأسیس حکومتی شدند که آن را امامت/ المامت نامیدند. حاکمان سلسله دنیانکه به این مسلمانانِ بسیار متعهد،
توروضبه یا «زکات گیران» می گفتند و آنها این نام را به خود و سرانجام به طبقة حکمرانِ نظام جدید
اطلاق کردند. خاستگاه توروضبه ها، از نظر قومی و زبانی، کاملاً گوناگون بود (فلبه، سونینکه، مالینکه، ولوف، حسّانیه و غیره). نیاکان آنها عمدتاً به سبب حاصلخیزی دره میانی، که دارای دو فصل کشت (دیم کاری و کشت آبی) بود، به این سرزمین جذب شدند.
عبدالقادر نخستین
المامی شد (حدود اواخر دهة ۱۷۷۰ـ ۱۸۰۷). او در پی ایجاد فرهنگی کاملاً اسلامی در روستاها، به جای
آداب دنیانکه ها، و نیز صدور بینش اسلامی و
انقلاب به غرب و شرق دره میانی بود؛ اما در این راه شکست خورد و ائتلافی از نیروهای خودی و بیگانه، که از مبارزه جویی و دین مداری وی به تنگ آمده بودند، او را به
قتل رساندند. جانشینان او تا سلطه استعمار
فرانسه در ابتدای سدة چهاردهم/ نوزدهم، در مقام المامی دوام آوردند؛ اما هرگز مشی مقتدرانه و آمیخته با شور و حمیت عبدالقادر را ادامه ندادند.
با وجود این، بینش المامی عبدالقادر، به عنوان نمونه آرمانیِ رهبر و
حکومت اسلامی، دنبال شد. این بینش، در واژه تکلر، به عنوان راهی برای
اشاره به ساکنان دره میانی ــ یا دست کم برخی از آنان که فرهنگ اسلامی را نشانه ای از هویت قومی به شمار آوردند ــ تجلی یافت. حداقل بسیاری از ولوفها و فرانسویان پس از آنها چنین تصور میکردند. بسیاری از ساکنان دره میانی که به سوی
باختر و بویژه به
سن لویی ، پایتخت استعمارگران فرانسوی در دهانه رود
سنگال، کوچ کردند، حس برتری آداب اسلامی را به دیگران منتقل میکردند. بیشتر کسانی که در اواخر سده سیزدهم/ نوزدهم در
سنگال غربی رهبری جهادها را بر عهده داشتند یا رهبر
اخوان المسلمین سنگال در سدة چهاردهم/ بیستم بودند، اصل و نسب تکلر داشتند یا چنین ادعا میکردند.
کسی که موجب پیوند عمیق تکلرها با مبارزه جویی مسلمانان شد، حاج
عمر تال بود. او که در اواخر سده دوازدهم/ هجدهم در حدود غربی فوتا تورو متولد شده بود، جنگی مذهبی بر ضد حکومتهای
مالینکه و بمباره ، از بخشهای غربی
مالی کنونی، را در نیمة سده سیزدهم/ نوزدهم رهبری کرد و برای دستیابی به اهدافش، در سراسر
سنگامبیا و بویژه در دره میانی، اقدام به سربازگیری نمود. وی در ۱۲۷۴ـ۱۲۷۵/ ۱۸۵۸ـ۱۸۵۹، سپاهی با حدود چهل هزار سرباز تشکیل داد و پسرش،
احمد شخو (احمدشیخ، اَمَدوسیکو)، که جانشین اصلی او بود، تا فاصله سالهای ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۷/ دهة ۱۸۹۰ که از فرانسویها شکست خورد، به سربازگیری در فوتا ادامه داد. روستاییانی که مزارع و خانه های خود را در دره میانی، برای جنگیدن و اقامت در نیورو، سگو، بانجاگارا و دیگر باروهای شرق منطقه، ترک کرده بودند، به نامهای گوناگونی (مجاهد، فوتانکه و تکلر) شناخته میشدند.
کسانی که به دره میانی بازگشتند و در
سنگالِ مستعمره ساکن شدند، پیوند میان فوتا تورو، مبارزات اسلامی و عنوان تکلر را تقویت کردند.
سیدو نورو تال ، نوه عمر تال، در سالهای میانی و پایانی حکومت استعماری فرانسه (ح ۱۲۹۹ـ ۱۳۳۹ ش/ ۱۹۲۰ـ۱۹۶۰) به تحکیم این پیوند یاری رساند. او از منزلت پدربزرگش، به عنوان نماد مبارزه اسلامی پیش از
استعمار ، استفاده کرد تا
اقتدار استعمار را تقویت و اشکال جدیدتر اصلاحگری اسلامی را بتدریج تضعیف کند.
در چند دهه اخیر، این همانند انگاریها، در پی تغییر شکل و تعمیق شیوه اسلامی، گوناگونی انواع و خاستگاههای اصلاحگری اسلامی، گسترش سواد به زبان پولار/ فولانی و دیگر زبانهای افریقای غربی و فقدان هرگونه حکومت اسلامی مرکزی آشکار، بتدریج رنگ باخته است؛ با اینهمه، تداعیهای واژة تکلر و برخی خلطها میان تکلر و توروضْبِه (طبقة مسلط دره میانی)، باقی مانده است.
(۱) Abbإ Boilat, Esquisses sإnإgalaises , Paris ۱۸۵۳.
(۲)M.Delafosse, Haut-Sإnإgal-Niger , Paris ۱۹۱۲.
(۳)J. Hanson, Migration, jihad and Muslim authority , Bloomington, Ind. ۱۹۹۶.
(۴)Musa Kamara, Florilةge au jardin de l'histoire des noirs: Zuhur al-Basatin, vol. ۱, Paris ۱۹۹۸.
(۵)O. Kyburz, "Les hiإrarchies sociales et leurs fondements idإologiques chez les haalpulaar ةn (Sإnإgal)", doctoral thesis, Univ. of Paris X, ۱۹۹۴.
(۶)D. Robinson, Chiefs and clerics. Abdul Bokar Kane and the history of Futa Toro, ۱۸۵۳-۹۱ , Oxford ۱۹۷۵.
(۷)idem, idem, "Ethnography and customary law in Senegal", in Cahiers d'إtudes africaines , XXXII (۱۹۹۲).
(۸) idem, The Holy War of Umar Tal. The western Sudan in the mid-nineteenth century , Oxford ۱۹۸۵.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تکلر»، شماره ۳۸۰۰.