توصیف نظام والن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
توصیف نظام والن، یکی از مباحث مطرح در علم
روانشناسی بوده که در آن به بررسی و تبیین نظام و نظریه والن در ابعاد مختلف آن میپردازد.
هنری والن، از روانشناسانی است که
مراحل تحول انسان را از تولد تا مرگ، به صورت یک نظام ارائه کرده است. در نظام
تحول روانی والن، تداخل و درهمآمیختگیهای پیچیدهای مشاهده میشود. هر مرحله از مراحل رشد، ریشه در مرحله قبلی داشته و نامربوط با مراحل بعدی نیز نیست.
هنری والن، (Henri Wallon) از روانشناسانی است که مراحل
تحول انسان را از تولد تا مرگ، به صورت یک نظام ارائه کرده است. در نظام
تحول روانی والن، تداخل و درهمآمیختگیهای پیچیدهای مشاهده میشود. هر مرحله از مراحل رشد، ریشه در مرحله قبلی داشته و نامربوط با مراحل بعدی نیز نیست. مبانی فکری پژوهش در نظام والن گسترده بوده و مانند نظام
پیاژه (Jean Piaget) مقید به مرزهای مشخصی نیست. همچنین
رشد داخلی و تاثیر محیط، ناپیوسته بوده و با جهشهای پیشبینی شده همراه است.
نظامها، توصیفکننده جریانی از گامهای متوالی
تحول روانی در دورههای مختلف زندگی هستند. یک نظام سراسری، در زمره نظریههای کلان روانشناختی بررسی میشود و ارائهکننده چرخه بزرگ
تحول روانی از آغاز تا مرگ است. حتی نظریهپردازان کلان، در گستردهترین سطح یافتههای خود نیز نتوانستهاند یک نظام سراسری تبیین کنند و نظامهای موجود، تنها کوششی در پوشش دادن به این مفهوم هستند، کوششی که
بوهلر (Buhler) از سال ۱۹۳۳ آغاز کرد و به فراگیرترین نظام عصر، یعنی نظام پیاژه منجر گشت.
والن، اولین پوشش چرخه بزرگ
تحول روانی را با نام "زندگی روانی" ارائه کرد. وی از
پزشکی به روانشناسی روی آورد، بنابراین نظام وی ابتدا بر مایههای
عصبشناسی و نشو و نمای عصبی مبتنی بوده است. یعنی
تحول روانی را با سبکی نزدیک به سبک عصبشناختی و فیزیولوژیک تبیین میکرد.
اصول اولیه والن به جنبههای کنشی فعالیت انسان اشاره داشت. در این مرحله، وی با توجه به اصول سهگانه اولیه خود، مراحل نخستین زندگی را به برانگیختگی، هیجانپذیری و حسی –
حرکتی تقسیم کرد. پس از آن و با دگرگونی مفاهیم روانشناختی و نزدیکتر شدن والن به عوامل اجتماعی، اصول نظام والن از بازداریهای کنشی فاصله گرفت و ابعاد مورد توجه وی به
آگاهی، منش،
تفکر،
رفتار و
هیجان تغییر کرد و والن نظام خود را به اصول پنجگانه مبدل کرد.
اصل عدم پیوستگی:
دستگاه روانی تحول پیوسته ندارد، بلکه نظامهای مختلف مرتبا جانشین یکدیگر میشوند. بنابراین پشت سر هم قرار گرفتن سالهای زندگی از نظر اهمیت جنبه ثانوی دارد، چرا که ممکن است دستگاه روانی چندین سال در یک چارچوب کششی و بدون تغییر قرار گرفته یا ظرف یک سال دچار
تحولاتی شود.
اصل وحدت شخص:
وحدت شخص، مقدم بر تغییرات اوست. یعنی در طول زندگی، حالات روانی فرد مرتبا دچار
تحول میشود و آنچه در تمام مراحل و دورهها ثابت میماند، شخص است، به این معنی که شخص به عنوان یک کل، همیشه و در تمام مراحل رشد به صورت تام باقی میماند.
اصل پویایی
تحول:
تغییرات، روی هم انباشته نمیشوند بلکه هر تغییر در سازمان روانی با برقرار شدن نظام جدیدی همراه است و یک گذار از موقعیت قبلی به موقعیت جدید ایجاد میشود.
اصل جهت رشد:
در تمام زمینههای
تحول (
حرکتی، هیجانی و عقلی)، همواره جریان
تحول از کلنامتفاوت به تفاوتیافتن طی میشود. برای مثال، هیجان که یک حالت کلی است به طرق مختلف در رفتار فرد ظاهر میشود.
اصل نقش نمو و محیط:
برای نمو دستگاه روانی که نمایانگر
تحول است،
محیط باید موقعیتهای تغییر و تکامل را به وجود آورد وگرنه فرد با ثبوت در یک مرحله مواجه خواهد شد و سیر تکاملی، ناقص یا فاقد هدف مورد انتظار خواهد بود.
موضعگیری والن درباره مفهوم مرحله از سایر روانشناسان متمایز است. مراحل
تحول روانی والن، ناپیوسته، متداخل و مطابق با اصول تعریفشده اوست. وی بر این اساس زندگی فرد را به ۶ مرحله تقسیم میکند.
در این قسمت به مراحل
تحول روانی در نظریه و نظام والن میپردازیم.
برانگیختگی
حرکتی (از تولد تا ۳ ماهگی) :
وابستگی زیستی کودک به مادر در مرحله درونرحمی، جای خود را به
حرکاتی (تنفس، مکیدن، بلعیدن و...) میدهد که کودک را متوجه جهان بیرونی میسازد. این بار کودک به محیط و مادر جدا از کودک نیازمند است.
هیجانپذیری (از ۳ تا ۶ ماهگی):
همزیستی بدنی جای خود را به
همزیستی عاطفی میدهد. صداها و
حرکاتی که برونریز هیجانات و نیازهای کودک هستند ظاهر میشوند. در این مرحله کودک به جهان درونی خویش واقف میگردد.
فعالیت حسی –
حرکتی (۶ ماهگی تا ۳ سالگی): فعالیتهای هیجانی که در مرحله قبل به ایجاد دنیای درونی منجر شده بود، جای خود را به جستجوگری در جهان بیرونی میدهد، فضایی که کشف و بهتر شناختن اشیای جدید را به دنبال دارد.
شخصیتگرایی (۳ تا ۶ سالگی): کودک دوباره با هدفی جدید (ساختن من) به درون باز میگردد. برای این کار، ابتدا کودک انحصارطلب، حسود، دورو و پنهانکار شده سپس تغییر رفتار میدهد و با خودنمایی و دلربایی در صدد جلب توجه برمیآید. آخرین رفتار کودک در این مرحله
تقلید است. تقلید الگو با تکرار نقشهای اطرافیان که امکان درک درونی محیط پیرامون را برای وی به وجود میآورد.
فکر مقولهای (۶ تا ۱۱ سالگی): شخصیتگرایی مرحله قبل با چندشخصیتی جایگزین میشود. رفتارهای کودک هر بار منطبق با شرایط محیطهای جدیدی است که در آن قرار میگیرد و این تطبیق نیازمند تفکر است.
در مرحله قبل زیرساختهای عقلی لازم برای استقرار شخصیت به وجود آمده و "من" مورد نظر شناخته شده است. بنابراین پس از گذار از
کودکی به
بلوغ و
نوجوانی، شخصیت چندظرفیتی فرد شکل گرفته و وی را پس از بحرانهای بلوغ نسبت به خود هشیار میکند. بدینترتیب تدریجا به برقرار کردن شبکهای از روابط با دنیای بیرونی میرسد و شخصیت هشیارتر و مستقلتر خود را در این شبکه قرار میدهد. گرچه در این مرحله
شخصیت کاملا شکل نگرفته ولی فرد به سطحی رسیده که در آن،
تحول شخصیت براساس انتخابها و هدفهای معینی جهت مییابند.
نظام والن، در اصول و مراحل خلاصه میشود. گرایشها بهطور متناوب جانشین یکدیگر میشوند بیآنکه این امر پیوستگی یا وحدت شخصیت را خللپذیر کند.
•
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «توصیف نظام والن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۴/۲۹.