• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تنور در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





تنور که در عربی با تشدید نون و در فارسی بدون تشدید خوانده می‌شود، در لغت به معنای جای پختن نان می باشد.



تنور که در عربی با تشدید نون و در فارسی بدون تشدید خوانده می‌شود، در لغت به معنای جای پختن نان ،
[۲] لغت نامه، ج۵، ص۶۱۹۵، «تنور».
سطح زمین ،
[۳] لغت نامه، ج۵، ص۶۱۹۵.
[۴] المعرب، ص۴۷، «تنور».
جوی آب ، محل جمع شدن آب در دره ،
[۵] لغت نامه، ج۵، ص۶۱۹۶.
محل فوران آب و روشنایی
[۷] فرهنگ فارسی، ج۱، ص۱۱۵۶، «تنور».
آمده است.

۱.۱ - اصل واژه تنور از دیدگاه لغت شناسان

لغت شناسانی چون ابن دُرید و ابن سیده برآن‌اند که این واژه در اصل فارسی بوده و سپس در عربی به کار رفته است.
[۸] المعرب، ص۴۷.
[۱۰] لغت نامه، ج۵، ص۶۱۹۵.
فرانکل معتقد است تنورِ عربی، از لغت زبان آرامی و آن از اصلی ایرانی گرفته شده است.
[۱۱] واژه‌های دخیل، ص۱۵۸ - ۱۵۹.
کاربرد واژه در اوستا ، فارسی بودن آن را تایید می‌کند.
[۱۲] وندیداد، ج۲، ص۸۹۰.
[۱۳] وندیداد، ج۲، ص۱۱۱۶.


۱.۲ - واژه های مشابه تنور در زبانهای دیگر

با وجود این، تنور و واژه‌های مشابه آن، در زبان‌های حبشی ، آرامی، سریانی ، عبری ، ارمنی و اکدی گزارش شده
[۱۴] واژه‌های دخیل، ص۱۵۸ - ۱۵۹.
و نقل‌های تاریخی نیز آن را مشترک در همه زبان‌ها می‌دانند.
[۱۵] واژه‌های دخیل، ص۱۵۸ – ۱۵۹.
آرتور جفری، این واژه را متعلق به مردمی دانسته که پیش از سامی‌ها و آریایی‌ها می‌زیسته‌اند و آن گاه به همان شکل و معنا به سامی و آریایی راه یافته است، بر این اساس به احتمال زیاد عرب‌ها نیز آن را بی واسطه از همان منبع گرفته‌اند.
[۱۷] واژه‌های دخیل، ص۱۶۰.
[۱۸] لغت نامه، ج۵، ص۶۱۹۵.
برخلاف دیدگاه‌های پیش گفته، برخی واژه شناسان آن را عربی و برگرفته از « نار » یا «تنر» دانسته‌اند؛ ولی بسیاری این نظر را نمی‌پذیرند.
[۲۴] واژه‌های دخیل، ص۱۵۸.



واژه تنّور در قرآن کریم دو بار و در آیات ۴۰ هود و ۲۷ مؤمنون در ضمن داستان طوفان نوح علیه‌السّلام آمده است. برخی بر این باورند که بت پرستان برای به آتش افکندن حضرت ابراهیم ، بنایی شبیه تنور ساختند و در آن آتش افروختند.
[۲۷] جامع البیان، ج۲۳، ص۸۹.
[۲۸] التبیان، ج۸، ص۵۱۴.
در پی دعوت نوح و انکار و تمسخر قومش خداوند آن‌ها را به سیل و طوفان گرفتار کرد. قرآن در بیان چگونگی عذاب، از فوران آب از تنور خبر داده و می‌فرماید: (به نوح) گفتیم از هر نوع حیوان یک جفت ، و نیز خانواده ات به جز آنان که نابودیشان حتمی است و همچنین مؤمنان را در آن ( کشتی ) سوار کن: «حَتّی اِذا جاءَ اَمرُنا وفارَ التَّنّورُ قُلنَا احمِل فیها مِن کُلٍّ زَوجَینِ اثنَینِ واَهلَکَ اِلاّ مَن سَبَقَ عَلَیهِ القَولُ و مَن ءامَنَ». همین مضمون در آیه ۲۷ مؤمنون نیز آمده است: «فَاَوْحَیْنَآ اِلَیْهِ اَنِ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِاَعْیُنِنَا وَ وَحْیِنَا فَاِذَا جَآءَ اَمْرُنَا وَ فَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُکْ فِیهَا مِن کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَ اَهْلَکَ...» .


مفسران درباره مقصود از تنّور در دو آیه یاد شده، گوناگون نظر داده‌اند؛ تنور نان پزی، سطح زمین، بلندترین بخش زمین و روشنی صبح ؛ همچنین معنای مجازی و آن کنایه بودن از خشم پروردگار
[۳۲] جامع البیان، ج۷، ص۵۱ - ۵۲.
[۳۳] مجمع البیان، ج۵، ص۲۴۷.
؛ ولی بیشتر آنان معنای نخست را معروف دانسته، کلام خدا را بر آن حمل می‌کنند.
[۳۴] جامع البیان، ج۷، ص۵۳.
[۳۵] مجمع البیان، ج۵، ص۲۴۷.
[۳۶] التفسیر الکبیر، ج۶، ص۳۴۷.
ظاهر بسیاری از روایات نیز همین معنا را تایید می‌کند.
[۳۷] امالی، ج۳، ص۷۶.
افزون بر این، گزارش‌های تاریخی از آشنایی فراوان اعراب با تنور نان پزی
[۳۹] المفصل، ج۷، ص۵۷۴.
و همچنین وجود تنور و کوره‌های صنعتی در بعضی نواحی شبه جزیره
[۴۰] المفصل، ج۷، ص۵۱۲.
حکایت می‌کنند؛ همچنین در اشعار کهن عربی، این واژه به معنای تنور نان پزی آمده است.
[۴۱] واژه‌های دخیل، ص۱۵۸.



کتاب مقدس ضمن بیان ماجرای طوفان نوح، به باریدن باران و جوشیدن آب از گودی‌های زمین اشاره می‌کند.
[۴۲] کتاب مقدس، پیدایش، ۷: ۱۱ - ۱۴.
گرچه عهد قدیم در این باره به طور مشخص از تنور نام نمی‌برد، می‌توان جوشش آب از گودی‌های زمین را به گونه‌ای بر تنور تطبیق کرد، براین اساس، گزارش کتاب مقدس نیز مؤید دیدگاه نخست است. در مواردی دیگر نیز کتاب مقدس، از تنور نان پزی یاد می‌کند،
[۴۳] قاموس الکتاب المقدس، ص۲۲۳ - ۲۲۴.
گرچه برخی «فَارَالتَّنُّورُ» را به معنای جوشش آب گرفته، آن را مناسب سیاق می‌دانند.
[۴۴] تفسیر موضوعی، ج۶، ص۲۸۰.



براساس روایات، حضرت نوح مشغول ساختن کشتی یا گذاشتن اسباب و لوازمی در کشتی بود
[۴۶] التفسیر الکبیر، ج۶، ص۳۴۶.
که همسر یا کنیزش
[۴۸] کنزالدقائق، ج۶، ص۱۶۰.
جوشش آب از تنور را به وی خبر داد. نوح به سرعت خود را به تنور رساند، سرپوشی بر آن نهاد و با مُهر خود آن را مُهر کرد. پس از ساختن کشتی، مُهر خود را شکست و سرپوش را برداشت تا آب فوران کند.
[۵۰] کنز الدقائق، ج۶، ص۱۶۰.



در تفاسیر، اطلاعاتی نامستند و عمدتا بی اعتبار درباره خصوصیات این تنور و مکان آن بیان شده است؛ برای مثال ، آن را تنوری سنگی و متعلق به آدم یا حوّا دانسته‌اند که در اختیار نوح
[۵۱] روح المعانی، ج۷، ص۷۷.
و در خانه وی در سرزمین دمشق بوده است. برخی نیز آن را متعلق به پیرزن مؤمنی دانسته‌اند که در کوفه می‌زیسته است. در روایاتی دیگر، محل تنور، نواحی کوفه یا مسجد کوفه یاد شده است.
[۵۳] مجمع البیان، ج۵، ص۲۴۷.
[۵۴] التفسیر الکبیر، ج۶، ص۳۴۶.
برخی نیز در بیان مکان تنور، از هند یا شام یاد کرده‌اند.
[۵۵] التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۳۴۶.
[۵۷] روح البیان، ج۴، ص۱۶۷.


۶.۱ - ال و لام التنور

بعضی نیز «ال» را در «التَّنّور» به معنای جنس گرفته و جوشش آب از تنورها را سبب شگفتی از قدرت خدا شمرده‌اند.
[۵۸] روح المعانی، ج۷، ص۷۷.
بر اساس این احتمال، قوم بی ایمان نوح جوشیدن آب از درون تنورهای خانه هاشان را دیدند و مانند گذشته از کنار این گونه اخطارهای پرمعنای الهی چشم و گوش بسته گذشتند.
[۵۹] روح المعانی، ج۷، ص۷۷.
روایتی از امام صادق علیه‌السّلام نیز جوشیدن آب از تنور را از نشانه‌های الهی دانسته است تا نوح متوجه طوفان شود و خود و یارانش بر کشتی سوار شوند.

۶.۲ - معانی دیگر تنور در آیه ۲۷ سوره مومنون

طبق معانی دیگری که برای تنّور بیان شده معنای فرمان خداوند به نوح علیه‌السّلام تفاوت می‌کند: هنگامی که آب را در سطح زمین دیدی، فوران آب را از بلندترین بخش زمین مشاهده کردی یا نور صبح پدیدار گشت، خود و پیروانت بر کشتی سوار شوید.
[۶۲] جامع البیان، ج۷، ص۵۱ - ۵۲.
[۶۳] مجمع البیان، ج۵، ص۲۴۷.
رشید رضا «فَارَالتَّنُّور» را کنایه از شدت غضب پروردگار و اعلام نزدیک شدن عذاب کوبنده الهی دانسته و با نقد روایاتی که معانی دیگری از تنّور ارائه داده‌اند، آن‌ها را اسرائیلی شمرده است.
[۶۵] تفسیر المنار، ج۱۲، ص۷۵.
در مقابل، بیشتر مفسّران، از جمله سید مرتضی و طبرسی ، به جز معنای اول، دیگر اقوال را مجاز دانسته، حمل کلام بر حقیقت را اولی می‌دانند؛ به ویژه آنان قول اخیر را ضعیف‌ترین وجه شمرده‌اند.
[۶۶] امالی، ج۳، ص۷۶.
[۶۷] مجمع البیان، ج۵، ص۲۴۷.


۶.۳ - وجود تنور در دوران نوح از دیدگاه قرآن پژوهان

برخی قرآن پژوهان معاصر، با بعید شمردن وجود تنور در دوران نوح، مقصود از فوران تنّور را فعال شدن آتشفشانی در آن منطقه و نشانه آغاز طوفان دانسته، سپس با توجّه به آیه «مِّمَّا خَطِیـٔـتِهِمْ اُغْرِقُواْ فَاُدْخِلُواْ نَارًا فَلَمْ یَجِدُواْ لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ اَنصَارًا» نتیجه گرفته است که قوم نوح پس از ابتلا به سیل، در آن (گدازه‌های آتشفشان) سوختند
[۶۹] طوفان نوح، ص۶۸ - ۶۹.
؛ لیکن ادعای نبودِ تنور در آن زمان و نیز وقوع آتشفشان، بدون دلیل بوده، با ظاهر آیات (پناه بردن فرزند نوح به کوه و...) ناسازگار است. علاوه بر آن ظاهر آیه این است که منظور از آتش در این آیه، آتش جهنم است نه دنیا.


عرفا در تاویلات عرفانی خود فوران تنّور را به چیرگی خواهش‌های طبیعی بر قلب و غرق شدن در مادیات و در نتیجه نابودی معنا کرده‌اند.
[۷۰] تفسیر ابن عربی، ج۱، ص۵۶۳.
برخی هم آن را ظهور فجر و پدیده صبح می‌دانند.
[۷۱] تفسیر موضوعی، ج۶، ص۲۸۰.



امالی، السید المرتضی (م. ۴۳۶ ق.)؛ به کوشش حلبی، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۳ ق؛ تاج العروس، الزبیدی (م. ۱۲۰۵ ق.)؛ به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ ق؛ التبیان، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.)؛ به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ تفسیر روح البیان، بروسوی (م. ۱۱۳۷ ق.)؛ بیروت، دار الفکر؛ تفسیر العیاشی، العیاشی (م. ۳۲۰ ق.)؛ به کوشش رسولی محلاّتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه؛ تفسیر غرائب القرآن، نظام الدین النیشابوری (م. ۷۲۸ ق.)؛ به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۶ ق؛ تفسیر القرآن الکریم، محیی الدین بن عربی (م. ۶۳۸ ق.)؛ به کوشش مصطفی غالب، بیروت، دار الاندلس؛ التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م. ۶۰۶ ق.)؛ قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق؛ تفسیر کنزالدقایق، المشهدی، به کوشش درگاهی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۱ ق؛ تفسیر المنار، رشید رضا (م. ۱۳۵۴ ق.)؛ قاهرة، دارالمنار، ۱۳۷۳ ق؛ تفسیر موضوعی قرآن کریم، جوادی آملی، تهران، اسراء، ۱۳۷۳ ش؛ تفسیر نمونه، مکارم شیرازی و دیگران، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش؛ جامع البیان، الطبری (م. ۳۱۰ ق.)؛ به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ ق؛ الدرالمنثور، السیوطی (م. ۹۱۱ ق.)؛ بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ ق؛ روح المعانی، الآلوسی (م. ۱۲۷۰ ق.)؛ به کوشش محمد حسین، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ ق؛ طوفان نوح، عبدالرحمن غنیم، دمشق، دارالجلیل، ۲۰۰۱ م؛ فرهنگ فارسی، معین (م. ۱۳۵۰ ش.)؛ تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵ ش؛ قاموس الکتاب المقدس، بطرس عبدالملک و دیگران، القاهرة، دارالثقافة، ۱۹۹۴ ق؛ الکافی، الکلینی (م. ۳۲۹ ق.)؛ به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش؛ الکتاب المقدس، بیروت، دارالکتاب المقدس فی شرق الاوسط، ۱۹۹۳ م؛ لسان العرب، ابن منظور (م. ۷۱۱ ق.)؛ به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ ق؛ لغت نامه، دهخدا (م. ۱۳۳۴ ش.) و دیگران، تهران، مؤسسه لغت نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ ش؛ مجمع البیان، الطبرسی (م. ۵۴۸ ق.)؛ بیروت، دار المعرفة، ۱۴۰۶ ق؛ المعرب من الکلام الاعجمی، الجوالیقی (م. ۵۴۰ ق.)؛ به کوشش خلیل عمران، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۹ ق؛ المفصل، جواد علی، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۷۶ م؛ المیزان، الطباطبایی (م. ۱۴۰۲ ق.)؛ بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق؛ واژه‌های دخیل در قرآن مجید، آرتور جفری، ترجمه: بدره‌ای، توس، ۱۳۷۲ ش؛ وندیداد، هاشم رضی، تهران، سوره، ۱۳۷۶ ش.


۱. لسان العرب، ج۴، ص۹۵، «تنر».    
۲. لغت نامه، ج۵، ص۶۱۹۵، «تنور».
۳. لغت نامه، ج۵، ص۶۱۹۵.
۴. المعرب، ص۴۷، «تنور».
۵. لغت نامه، ج۵، ص۶۱۹۶.
۶. لسان العرب، ج۴، ص۹۵.    
۷. فرهنگ فارسی، ج۱، ص۱۱۵۶، «تنور».
۸. المعرب، ص۴۷.
۹. لسان العرب،ج۴، ص۹۵.    
۱۰. لغت نامه، ج۵، ص۶۱۹۵.
۱۱. واژه‌های دخیل، ص۱۵۸ - ۱۵۹.
۱۲. وندیداد، ج۲، ص۸۹۰.
۱۳. وندیداد، ج۲، ص۱۱۱۶.
۱۴. واژه‌های دخیل، ص۱۵۸ - ۱۵۹.
۱۵. واژه‌های دخیل، ص۱۵۸ – ۱۵۹.
۱۶. لسان العرب، ج۴، ص۹۵.    
۱۷. واژه‌های دخیل، ص۱۶۰.
۱۸. لغت نامه، ج۵، ص۶۱۹۵.
۱۹. تاج العروس، ج۱۰، ص۲۹۵، «تنر».    
۲۰. تاج العروس، ج۱۰، ص۲۹۴.    
۲۱. العرب، ج۲، ص۵۷.    
۲۲. لسان العرب، ج۲، ص۵۷.    
۲۳. تاج العروس، ج۱۰، ص۲۹۵.    
۲۴. واژه‌های دخیل، ص۱۵۸.
۲۵. هود/سوره۱۱، آیه۴۰.    
۲۶. مومنون/سوره۲۳، آیه۲۷.    
۲۷. جامع البیان، ج۲۳، ص۸۹.
۲۸. التبیان، ج۸، ص۵۱۴.
۲۹. صافات/سوره۳۷، آیه۹۷.    
۳۰. هود/سوره۱۱، آیه۴۰.    
۳۱. مومنون/سوره۲۳، آیه۲۷.    
۳۲. جامع البیان، ج۷، ص۵۱ - ۵۲.
۳۳. مجمع البیان، ج۵، ص۲۴۷.
۳۴. جامع البیان، ج۷، ص۵۳.
۳۵. مجمع البیان، ج۵، ص۲۴۷.
۳۶. التفسیر الکبیر، ج۶، ص۳۴۷.
۳۷. امالی، ج۳، ص۷۶.
۳۸. المیزان، ج۱۰، ص۲۲۶.    
۳۹. المفصل، ج۷، ص۵۷۴.
۴۰. المفصل، ج۷، ص۵۱۲.
۴۱. واژه‌های دخیل، ص۱۵۸.
۴۲. کتاب مقدس، پیدایش، ۷: ۱۱ - ۱۴.
۴۳. قاموس الکتاب المقدس، ص۲۲۳ - ۲۲۴.
۴۴. تفسیر موضوعی، ج۶، ص۲۸۰.
۴۵. تفسیر عیاشی، ج۲، ص۱۴۷.    
۴۶. التفسیر الکبیر، ج۶، ص۳۴۶.
۴۷. الدر المنثور، ج۴، ص۴۳۰.    
۴۸. کنزالدقائق، ج۶، ص۱۶۰.
۴۹. تفسیر عیاشی، ج۲، ص۱۴۷.    
۵۰. کنز الدقائق، ج۶، ص۱۶۰.
۵۱. روح المعانی، ج۷، ص۷۷.
۵۲. الاصول من الکافی، ج۳، ص۴۹۳ - ۴۹۴، ح ۹.    
۵۳. مجمع البیان، ج۵، ص۲۴۷.
۵۴. التفسیر الکبیر، ج۶، ص۳۴۶.
۵۵. التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۳۴۶.
۵۶. غرائب القرآن، ج۴، ص۲۱.    
۵۷. روح البیان، ج۴، ص۱۶۷.
۵۸. روح المعانی، ج۷، ص۷۷.
۵۹. روح المعانی، ج۷، ص۷۷.
۶۰. نمونه، ج۹، ص۹۸.    
۶۱. تفسیر عیاشی، ج۲، ص۱۴۶.    
۶۲. جامع البیان، ج۷، ص۵۱ - ۵۲.
۶۳. مجمع البیان، ج۵، ص۲۴۷.
۶۴. الدرالمنثور، ج۴، ص۴۲۲ - ۴۲۳.    
۶۵. تفسیر المنار، ج۱۲، ص۷۵.
۶۶. امالی، ج۳، ص۷۶.
۶۷. مجمع البیان، ج۵، ص۲۴۷.
۶۸. نوح/سوره۷۱، آیه۲۵.    
۶۹. طوفان نوح، ص۶۸ - ۶۹.
۷۰. تفسیر ابن عربی، ج۱، ص۵۶۳.
۷۱. تفسیر موضوعی، ج۶، ص۲۸۰.



دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله«تنور در قرآن»    




جعبه ابزار