تلمسان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تِلِمْسان، تلمسن، یا تنمسان، شهری در غرب الجزایر می باشد.
تِلِمْسان، تلمسن، یا به گفته یاقوت
تنمسان، شهری در غرب الجزایر، در َ۵۳ ْ۳۴ عرض شمالی و َ۲۱ ْ۱ طول غربی که اوران/ وَهْران، در ۱۳۸ کیلومتری شمال شرقی، سیدی بُلعباس در ۹۱ کیلومتری مشرق، و مرز مراکش، در ۶۳ کیلومتریِ آن قرار دارد. این شهر محل تلاقی راههای بزرگ داخلی
تونس با
اوجدا (وَجده) و «جاده طلا و
عاج » است که مدیترانه (بندرهای هُنَین/ حُنَین در مغرب و رَچگون و اَرشَکول /ارشقول در مشرق) را با تیزیل و سپس
سجلماسه و دروازه های صحرا مرتبط میکند. در پشت شهر، کوههای تلمسان قرار گرفتهاند که تا ارتفاع ۸۴۲، ۱ متری، در جهت شمالی ـ جنوبی کشیده شدهاند و به سمت دریا ادامه مییابند. این کوهها در قسمتهای مرتفع شهر، با فاصله پنجاه کیلومتری از میان دره ممتد تَفنَه/ تافنا در رشته کوههای ساحلی
تراراس ، قابل رؤیت اند. شهر ۸۲۷ متر ارتفاع دارد و بر دشتهای
هنّیه در شمال و
مغنیه در مشرق، که قلمرو وسیع
هائوز را میسازند، مشرف است. این قلمرو، علاوه بر تَفْنَه، با ایسِّر و شاخابه های آن و نیز تعداد زیادی جویبار ــ که از توده های کوهستانی سرازیر میشوند و با جریان دائمی خود باغهای
زیتون و انگور، مزارع بزرگ و کوچک، جنگلها و مراتع را آبیاری میکنند ــ مشروب میشود.
تلمسان «
شهرچشمه ها » است؛ چشمههایی چون عَین الحَجَر، عین الحوت، آبشارهای
ال اوریت ، رودخانه زیرزمینی غار، «عیون ابوالمهاجر دینار» (مغلوب کننده کُسَیلَه، رئیس بربرها) درست در نزدیکی تلمسان.
نظر معقول، اما نه قطعی، در باره وجه تسمیه شهر این است که واژه
بربری تلمسان، جمع تِلمَس، به معنای «چشمه، گودال آب» باشد. نظر دیگر این است که تلمسان از تَلَم که در زبان زناته به معنای «محل تقاطع» و سان به معنای «دو» است، گرفته شده و به معنای شهری است که دو عنصر متضاد بیابان و
کوهستان را باهم جمع کرده است.
جهانگردان مسلمان
اغلب از حمامها و آسیاهای آبی آن یاد کرده اند.
این شهر، پس از دوره ای که رومیها آن را «
پوماریا » (باغهای میوه) می نامیدند، نامهای دیگری همچون اَگادیر داشت و در محل شهر رومی واقع بود، جایی که در ۱۷۴ ادریس اول مسجدی در آن بنا کرد. امروزه فقط مناره آن مسجد ــ که نخستین فرد از بنوعبدالواد،
یَغْمَراسَن بن زَیّان ، بر آن افزوده ــ در مشرق شهر کنونی باقی است. این محل سپس پایتخت بنویعلی ' و بنوخزر
زناته شد و
یوسف بن تاشفین مرابطی ــ که در ۴۷۴ در مغرب
اگادیر ، شهر تاکْرارْت/
تکرارت (در بربری به معنای «اردوگاه») را بنیاد نهاد ــ آن را فتح کرد.
از تلفیق اگادیر و تاکرارت، شهر کنونی تلمسان به وجود آمد که
عبدالمؤمن موحدی در ۵۴۰ آن را محاصره کرد و بر آن
استیلا یافت و به امر وی شهر را با دیوار محکمی محصور کردند.
مرینیان، تلمسان را به مدتی طولانی (۶۹۹ـ۷۰۷) محاصره کردند و به همین منظور، شهر اردوگاهیِ
المنصوره را در مغرب آن بنا کردند که بقایای عظیمی از آن هنوز باقی است. تلمسان هنوز هم مدینه الجدار یا
ارض الجدار نامیده میشود. این نام به دیوار مذکور در
قرآن اشاره دارد که
حضرت موسی علیهالسلام در آنجا با
خضر علیهالسلام ملاقات کرد.
ساخت این نامها با کلمه جدار، ممکن است بازتابی باشد از نام اگادیر (اجادیر یا اغادیر)، که احتمالاً از گَدِر کارتاژی (= جدار عربی) مشتق شده است اما از میان این اسامی فقط تلمسان تاکنون باقیمانده است.
تلمسان، در دوره حکومت یَغْمَراسَن (۶۳۳ـ۶۸۱)، از بربران زناته، آماج کشورگشاییهای حفصیان تونس و مرینیان
فاس بود. بیش از سی شاهزاده که در تلمسان جانشین او شدند، در تلاش برای حفظ قدرت خود سرنوشتهایی متفاوت داشتند، از جمله: متحد شدن با بعضی از رقیبان خود، نبرد با قبایل هلالی (بنوهلال) و در هنگام نیاز، هم پیمانی با آنان، و سرانجام پناهنده شدن به ترکهای
الجزیره بر ضد اسپانیاییها در بُجایه/ بِجایَه، بونه (عَنّابَه)، مَرسی الکبیر و اُران، و موافقت با پرداخت
خراج به ترکها. ابوحمو ثالث (حک: ۹۰۹ـ۹۲۳) در ۹۱۲ ناگزیر به پرداخت سالانه ۰۰۰، ۱۲ سکه طلا، ۱۲ رأس اسب گزیده و ۶ باز بود.
ترکهای الجزیره به فرماندهی صلاح رئیس، ابوزیّان چهارم
الحسن (آخرین فرد از
بنوعبدالواد ) را معزول و تلمسان را در ۹۶۲ ضمیمه خود کردند
و به
استقلال ۳۱۹ ساله شهر پایان دادند. تلمسان، در مدت سه قرنِ سلطه بیگهای (امرای) الجزیره، روبه زوال رفت. شهر در این سالها، شاهد درگیری اعراب بومی با حَضَرهای
بربر (که آنها همچنین شامل «اندلسیّون» ی میشدند که پیش از تسخیر دوباره اسپانیا به دست مسیحیان، به آنجا مهاجرت کرده بودند) و نیز با «
قول اوغلی » های (غلام زادگان) ترک بود که حاصل وصلت سربازان ترک با زنان بومی بودند و در ترکیب جمعیت شهر عنصری ثابت به شمار میآمدند. اشغال
الجزایر از سوی
فرانسه با تصرف تلمسان در ۱۲۵۲/۱۸۳۶ آغاز شد. تلمسان با عقد پیمان
تفنه در ۲۴ صفر ۱۲۵۳/ ۳۰ مه ۱۸۳۷ میان امیرعبدالقادرِ الجزایری و بوژو، به امیر باز گردانده شد. با پیمان دوباره ای در ۱۲۵۸/ ۱۸۴۲، تصرف قطعی صورت گرفت که ۱۲۰ سال ادامه یافت.
در میان بناهای تاریخی بسیار مهم اسلامی تلمسان و پیرامون آن، می توان به اینها اشاره کرد: بقایای باروهای قدیمی اگادیر، تا کرارت و المنصوره؛
مناره های مسجد جامع اگادیر؛ مسجد بوالحسن سیدی، که اکنون موزه هنرهای اسلامی است؛ دژ مَشوار، قصر محصور ساخته یغمراسن؛ و حوض بزرگ (اکنون خشک) «
صَهریج » (به ابعاد ۲۰۰•۱۰۰•۳ متر) که
ابوتاشْفین اول (حک: ۷۱۸ـ۷۳۷) ظاهراً برای خوشایند دختر خویش، و به احتمال بیشتر برای آبیاری باغهای خود، ساخته است. مناره سنگی مسجدالمنصوره، با چهل متر بلندی و با آجرکاریهای رنگارنگ، زیباست و بناهای عظیم موحدی همچون خیرالدا ی
اشبیلیه (سویل)، «کُتُبیّه» (کتابخانه) مراکش و برج
حسن را در رَباط به یاد میآورد. در جنوب شرقی تلمسان، مسجد و آرامگاه سیدی بومَدیَن، مشهورترین
عارف و پیر اندلسی تلمسان (متوفی ۵۹۴ در این شهر)، ساخته
ابوالحسن مَرینی ، قرار دارد. مقبره شیخ هنوز هم موردتوجه فراوان مردم است. سرانجام در شمال شهر و درست در پای دیوار آن، مسجد عارف اندلسی دیگر،
سیدالحَلْوی ، قرار دارد که ابوعِنان فارِس مرینی در ۷۵۴ آن را ساخته و در بناهای جانبی، در بسیاری از جزئیات شبیه مدرسه بوعنانیّه همین سلطان در فاس است.
در دوره تحت الحمایگی فرانسه، در ۱۲۷۰/ ۱۸۵۴ تلمسان به دهستانی تام الاختیار تبدیل شد و در ۱۲۷۴/ ۱۸۵۸ مرکز یک شهرستان بود. در دهه ۱۳۰۰ش /۱۹۲۰ شهر جمعیتی بالغ بر ۰۰۰، ۳۰ مسلمان، ۰۰۰، ۶ یهودی و ۰۰۰، ۴ اروپایی داشت. در جمهوری کنونی الجزایر، تمامی جمعیت شهر
مسلمان اند. همه یهودیها و اروپاییها به فرانسه،
اسرائیل و کشورهای دیگر
مهاجرت کرده اند. امروزه تلمسان مرکز ولایتی است به همان نام، با مساحتی برابر ۰۶۷، ۸ کیلومترمربع، با پنج شهرستان ونیم میلیون جمعیت. در ۱۳۶۶ ش/ ۱۹۸۷، خود شهر حدود ۰۰۰، ۱۴۰ سکنه داشت، جمعیتی که بهطور ثابت ۴ر۳% رشد سالانه دارد. این رشد تا حدی ناشی از رونق فزاینده ناشی از برنامه های خاص توسعه و ایجاد مؤسسات آموزش عالی (ازجمله دانشگاه اِمامه با بیش از ۰۰۰، ۵ دانشجو در پنج دانشکده) بوده است. توسعه صنعتی با فعالیت کارخانه های روغن زیتون، دباغی، نخ ریسی و تولید منسوجات ابریشمی، تولید سیلندرهای گاز و تجهیزات تلفن و جز آنها، که برای ۵۰۰، ۴ تن شغل ثابت ایجاد میکند، صورت گرفته است. نواحی صنعتی و مسکونی جدید، موجب گسترش زیاد محدوده شهر شدهاند و به اراضی کشاورزی هائوز تجاوز کرده اند؛ با این حال، این اراضی برای ۰۰۰، ۲ تن تأمین اشتغال میکند.
(۱) محمدبن
محمد ادریسی، کتاب نزهه المشتاق فی اختراق الا´فاق.
(۲) الاصاله (الجزیره)، ش ۲۶.
(۳) ویژه نامه تلمسان.
(۴) عبداللّه
بن عبدالعزیز بکری، کتاب المسالک و الممالک.
(۵) عبدالرحمان جیلالی، تاریخ الجزائرالعام.
(۶) احمدبن خالد سلاوی، کتاب الاستقصا لاخبار دول المغرب الاقصی.
(۷) کتاب الاستبصار فی عجائب الامصار.
(۸)
مبارک بن محمد میلی، تاریخ الجزائر فی القدیم والحدیث.
(۹)
حسین بن محمد ورثیلانی، نزهه الانظار فی فضل علم التّاریخ و الاخبار.
(۱۰) یاقوت حموی، معجم البلدان.
(۱۱) Architecture of the Islamic world: its history and socialmeaning , ed G Michell, London ۱۹۷۸, ۲۱۹;.
(۱۲) ML Bates, "The Ottoman coinage of Tilimsa ¦n", in American Numismatic Society Museum Notes, XXVI (۱۹۸۱) , ۲۰۳- ۲۱۴;.
(۱۳) Great Britain Naval Intelligence Division Admiralty Handbooks, Algeria, London ۱۹۴۳-۱۹۴۴, II , ۱۰۹-۱۱۲;.
(۱۴) R Hillenbrand, Islamic architecture: form, function and meaning: Edinburgh ۱۹۹۴, index at ۶۲۴;.
(۱۵) د اسلام، چاپ اول، ذیل "Tlemcen".
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تلمسان»، شماره ۳۸۴۱.