تقیالدین ابراهیم کفعمی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
علامه شیخ ابراهیم کفعمی از دانشمندان بزرگ
شیعه در قرن نهم و دهم هجری است. او عالمی وارسته، محدثی مورد اطمینان، ادیبی توانا، شاعری زبردست و هنرمندی خوشنویس بود. كفعمی به دلیل مهارت در دانشهای عصر خویش و تسلط به علوم مختلف، تألیفات متنوع و آثار بدیعی را پدید آورده كه موجب شگفتی دانشوران دیگر گردیده است. عبارات بلندِ تاریخ نویسان و شخصیت نگاران در مورد وی، نشانگر عظمت علمی و معنوی اوست. القابی نظیر: اكابر علمای امامیه، اعیان محدّثین شیعه، كثیر التتبع و وجوه شیعه، حكایت از گستردگی اطلاعات علمی و نفوذ شخصیت معنوی وی در میان دانشمندان میباشد.
کفعمی در نیمه اول قرن نهم هجری، در یكی از روستاهای جبل عامل به نام «كفعم» یا «كفرعیما» و در یك خانواده علمی ـ مذهبی دیده به جهان گشود. در مورد تاریخ تولد وی اختلاف وجود دارد علامه سید محسن امین تاریخ ولادت او را سال ۸۴۰ هـ .ق ذكر كرده است
امّا اتمام نگارش كتابی را در سال ۸۴۳ هـ . ق به او نسبت میدهد. علامه شیخ آقا بزرگ طهرانی در الذریعه تولد او را در سال ۸۲۸ هـ . ق میداند.
این روستا نزدیك منطقه جبشیت بود. امروزه تنها آثار ویرانههای این روستا به چشم میخورد.
كفعمی دوران كودكی و ایام جوانی را در زادگاه خویش سپری كرد و فراگیری دروس حوزوی را نزد استادان آن سامان آغاز نمود. از جزئیات مراحل تحصیلی وی اطلاعات زیادی در دست نیست. امّا آن چه مسلم است، او بیشتر دروس مقدماتی خود را نزد پدر و سایر دانشهای عصر خود را نزد برادر دانشمندش و سایر استادان آن خطّه فرا گرفت.
كفعمی در اثر تلاشهای شبانه روزی و استقامت در تحصیل علوم، به مرتبهای از دانش رسید كه شخصیت نگاران بعد از وی، احاطه و تسلط او بر علوم مختلف را ستوده و او را پرچمدار علم حدیث و كاشف گنجینههای علوم و حكمت دانسته و از وی به عنوان زینت بخش عصر خویش و افتخار دانشمندان امامیه یاد كردهاند.
میرزا عبدالله افندی می فرماید:
«شیخ اجلّ عالم فاضل و فقیه كامل مرحوم كفعمی، از بزرگان علمای
اصحاب بود. عصر او به زمان ظهور
شاه اسماعیل صفوی (اول) متصل شد. این بزرگمرد
جهان شیعه در انواع علوم رایج مهارتی تام داشت، به ویژه در علوم عربی و ادبیات سرآمد عصر خویش بود. او عاشق كتاب و كتابخوانی بود. كتابهای بسیاری را در كتابخانهاش جمع كرده بود كه اكثر آنها از كتابهای ارزشمند و نایاب و معتبر به شمار میآمدند. شنیدهام: هنگامی كه وی وارد شهر
نجف اشرف شد و مدتی در آن جا اقامت گزید، در كتابخانه خزانه حرم مطهر علوی ـ علیه السلام ـ مطالعات بسیاری انجام داد. او در نیایشگری بینظیر بود، در زهد و تقوا و التزام به دستورهای شرع مقدس، شهره خاص و عام بود، تا آن جایی كه در مورد زهد و عبادت او میگویند:
كفعمی به تمام اعمال،
دعا ها،
عبادات و
آداب زیارت هایی كه در كتاب «مصباح» خود آورده است، عمل مینمود و در ساعاتی كه وقت او اجازه نمیداد، دعاها و عبادات آن روز را همسر عالم و عابد وی به جای میآورد و این چنین بود كه كتاب مصباح او بعد از تألیف، سریعاً به خانههای
شیعیان راه یافت. عاشقان و سالكان خداجو، «مصباح» كفعمی را هم چون مشعلی روشنگر، زینت بخش محافل و مجالس مذهبی و روحانی میدانستند. او در واقع، عالمی عامل، عارفی واصل و پژوهشگری كامل بود. تألیفات وی در زمینه دعاها و عبادات و زیارتها، دلیل روشنی بر زهد و تقوای وی و اهمیت دادن او به ارتباط با خداوند متعال است. نگارش كتابهای مهمی برای تزكیه و تطهیر نفس مانند: «
رساله محاسبه النفس اللوامه و تنبیه الروح النوامه»، «بلد الامین»، «مصباح» و «
رساله المقصد الاسنی و شرح صحیفه سجادیه»، دقت نظر وی در زمینه خودسازی و التزام او را به مبانی فكری و عملی
ائمّه اطهار ـ علیهم السّلام ـ نمایان میسازد.
كفعمی به
دعا ها و اثرات شگفتانگیز آن اعتقاد كامل داشت. او
اعمال عبادی و
دعا ها و تعقیبات نقل شده از
ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ را نه برای تفنّن و یا به خاطر دیگران مینوشت؛ بلكه او اوّل، آن دستورها را خودش عمل میكرد، آن گاه با ایمان راسخ و اعتقاد یقینی، برای دیگران نقل مینمود. او آثار دنیوی و اخروی دعاها را با تمام وجود باور كرده بود. وی گاهی در حاشیه كتاب، به آثار و نتایج دعا اشاره میكند، مثلا در حاشیه «بلد الامین» میگوید:
«من اثر این دعا (یكی از دعاهای بعد از نماز صبح) را در كتابهای
اصحاب بزرگوارمان خواندهام.»
و آن گاه به داستانی در این زمینه اشاره میكند كه:
«مردی از
شیعیان در ایام گذشته به دردی مبتلا شد كه تمام پزشكان از معالجه او عاجز شدند. او بعد از تلاشهای فراوان، از معالجه بیماری خویش مأیوس شد و تمام درها را به روی خود بسته دید، تا این كه روزی كتابی را مطالعه میكرد كه عبارتی توجه او را به خود جلب كرد. در آن جا نوشته بود: از
امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت شده است كه هر كس مبتلا به بیماری جسمی شده باشد، بعد از
نماز صبح چهل مرتبه این كلمات را بگوید: «بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله رب العالمین حسبنا الله و نعم الوكیل، تبارك الله احسن الخالقین، و لا حول و لا قوّه الّا بالله العلیّ العظیم» و سپس دست خود را به موضع درد بكشد، به خواست الهی شفا خواهد یافت. آن مرد به این دستور عمل كرده و به
اذن الهی شفا یافت.»
كفعمی در ادامه داستانی را از مشاهدات خود نقل میكند:
«پدر و استاد بزرگوارم اعتقاد فوق العاده به مضمون این
روایت داشت و هیچ گاه در نماز صبح از انجام آن فروگذاری نمیكرد؛ البته آن بزرگوار اثر آن را دیده و با تجربه برایش ثابت شده بود. او با یك خانم نجیب و بزرگواری از یك خانواده اصیل ازدواج كرد. بعد از مدتی، در اثر بیماری جسمی، همسر صالح و شایسته او ماهها به بستر بیماری افتاد. پدرم از این وضعیت شدیداً آشفته و مضطرب گردید. او كه در حال ناچاری به دنبال چارهای میگشت، ناگهان این
روایت به یادش آمد. لذا این دستور العمل شفابخش
امام صادق ـ علیه السلام ـ را به همسرش توصیه كرد كه آن را ۴۰ روز بعد از
نماز صبح ۴۰ مرتبه بخواند. بعد از انجام این دستور العمل، به
اذن خداوند متعال آن خانم از مرض سخت خویش
شفا یافت.»
كفعمی در زهد و عبادت و خودسازی، سرآمد عصر خویش و سرمشق عارفان و زاهدان بود. كتاب محاسبه النفس وی ـ كه در قالبی زیبا به زیور طبع آراسته شده ـ در نوع خود بینظیر است و در مورد خودسازی و
سیر و سلوک معنوی، عالیترین رهنمودها را دارد.
محقق ارجمند «
شیخ فارس حسون» مهمترین استادن كفعمی را به این ترتیب ذكر میكند:
۱. شیخ زین الدین علی بن حسن؛ پدر دانشمند كفعمی كه از فقهای بزرگ و شخصی عادل و پرهیزگار بود. كفعمی از این استاد خویش حدیث نقل كرده و وی را فقیه اعظم و اورع نامیده و از او به عنوان زینت اسلام و مسلمین یاد كرده است.
۲. شیخ شمس الدین محمد (نویسنده زبده البیان) ؛ برادر كفعمی.
۳.
سید شریف فاضل حسین بن مساعد الحسینی الحائری؛ نویسنده «
تحفه الابرار فی مناقب الائمه الاطهار ـ علیهم السّلام ـ».
۴.
شیخ زین الدین البیاضی العاملی؛ نویسنده «الصراط المستقیم».
۵.
سید حسیب علی بن عبدالحسین الموسوی الحسینی؛ نویسنده «رفع الملامه عن علی ـ علیه السلام ـ فی ترك الامامه».
نامههایی در قالب نظم و نثر بین وی و كفعمی ردّ و بدل شده است.
كفعمی در بعضی از رسالههایش استاد خود را ستوده، از كتاب وی تمجیدهایی به عمل آورده و مطالبی را از او نقل كرده است.
محدّث نام آور
شیعه، تلاش فراوانی در گردآوری
حدیث نمود. او به كتابهای مختلف در این مورد رجوع میكرد و در هر كجا حدیثی را مییافت كه بزرگان و دانشمندان دیگر آن را در كتابهای خود نیاورده بودند، وی آن را ثبت و برای طالبان معارف زلال
اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ نقل مینمود.
اگر امروزه به كتابهای بزرگ و معتبر شیعه، همچون:
وسائل الشیعه،
مستدرک الوسائل و
بحارالانوار رجوع كنیم، در مییابیم كه محدث كفعمی چقدر در نشر و گسترش
احادیث و
روایات ائمه ـ علیهم السّلام ـ نقش داشته است.
شیخ حر عاملی در
وسائل الشیعه،
محدث نوری در
مستدرک الوسائل و
علامه مجلسی در
بحارالانوار دهها
روایت در موضوعات مختلف
علوم اسلامی، از محدث كفعمی نقل كردهاند كه بخشی از موضوعات آن روایات عبارتند از:
آداب نماز،
دعا،
وصیت،
طهارت، آداب فن و
کفن میت مسلمان،
اخلاق اجتماعی،
معماری اسلامی، آداب زندگی و معاشرت،
خواص سورههای قرآن، آثار
تربیت امام حسین ـ علیه السلام ـ،
آداب زیارت و
توسل،
حقوق اجتماعی مسلمانان،
بهداشت و مسائل فردی،
تاریخ شهادت و ولادت ائمه ـ علیهم السّلام ـ،
مهدویت، مسایل
حج و سایر موضوعات گوناگون فقهی، اخلاقی، عبادی و اجتماعی كه زینت بخش صفحات منابع گرانسنگ
شیعه است و كفعمی در نشر و گسترش آنها سهم عظیمی را به خود اختصاص داده است.
علامه مجلسی علاوه بر نقل
روایات كفعمی، بارها در كتاب
بحارالانوار از نكات علمی، تفسیری و ادبی محدث كفعمی سود جسته و در
معانی لغات مشكل و شرح بعضی جملات و عبارات سنگین، از نظرات این دانشمند فرزانه بهره گرفته است. وی در مورد فضل و عظمت و كمالات كفعمی میگوید:
«كتابها و آثار او ما را از سخن گفتن در مورد شخصیت وی باز میدارد و شكوه و جلالت این عالم جلیل القدر را، نوشتهها و آثار جاویدان وی بر همگان آشكار میسازد.»
این دانشمند گرانمایه در طول زندگی پربار خویش، نتیجه سالها تلاش علمی و فرهنگی خود را در قالب كتابها و رسالههای ارزشمند به جهان دانش عرضه كرده است. او تألیفات فراوانی را در موضوعات مختلف علوم اسلامی به رشته تحریر كشیده و نقش به سزایی در تدوین و تكمیل آثار مذهبی به ویژه آثار شیعی در قرن نهم هجری داشته است تا آن جا كه
علامه مجلسی وجود این شخصیت پژوهشگر اسلامی را حلقه اتصال بین دو دانشمند نخبه شیعی، یعنی
شهید اول و
شهید ثانی میداند.
تنوع موضوعات در آثار كفعمی، نشانگر تسلط سرشار آن بزرگوار بر علوم مختلف و رایج عصر خویش میباشد. تاكنون نزدیك به ۵۰ اثر از تألیفات و تصنیفات این بزرگمرد شناخته شده است كه میتوان آنها را در ۱۲ موضوع طبقه بندی كرد كه عبارتند از:
۱.
محاسبه النفس اللوامه و تنبیه الروح النوامه كه به شرح فارسی ترجمه شده است.
۲. المقام الاسنی یف شرح الاسما الحسنی.
۳. صفوه الصفات فی شرح دعاء السمات، كه در سال ۸۷۵ هـ.ق نوشته شده است و در كتابخانه
شیخ ضیاء الدین نوری در
تهران، نسخهای از آن دیده شده است.
۱. اللفظ الوجیز فی قرائه الكتاب العزیز.
۱. قراضه النضیر؛ تلخیص تفسیر «
مجمع البیان» طبرسی میباشد.
۲. الرساله الواضحه فی شرح سوره الفاتحه.
۳. تلخیص «غریب القرآن» نوشته
محمد سجستانی.
۴. تلخیص «تفسیر علی بن ابراهیم».
۵. تلخیص «
جوامع الجامع» طبرسی.
۱. فرج الكرب و فرج القلب؛ درباره اقسام علم ادبیات تألیف شده و نزدیك به ۲۰۰۰۰ بیت است (هر بیت، سطر ۵۰ حرفی را میگویند).
۲. نهایه الارب فی امثال العرب؛ در دو جلد نگارش یافته است، كه در نوع خود بینظیر است.
۳. لمع البرق فی معرفه الفرق.
۴. زهرا الربیع فی شواهد البدیع.
۵. تلخیص «نزهه الالباء فی طبقات الادباء» اثر
کمال الدین عبدالرحمن بن محمد انباری.
۶. فروق اللغه.
۷. مقالید الكنوز فی اقفال اللّغوز.
۸. تلخیص «مغرب اللغه» مطرزی.
۹. رساله فی علم البدیع.
۱۰. تلخیص «المجازات النبویه» اثر
سید رضی (ره).
۱. قصیده فی البدیع فی مدح النبی ـ صلّی الله علیه و آله ـ و شرح آن.
۲. نور حدیقه البدیع؛ در شرح تعدادی از قصیدههای معروف عرب.
۳. قصیده غدیریه و سایر اشعار اخلاقی و ادبی.
۴. البدیعیه؛ كه قصیدهای است میمیه و حاوی تمامی محسّنات و زیباییهای ادبی و آرایشهای كلامی در
علم بدیع میباشد.
۱. ارجوزه الفیه فی مقتل الحسین ـ علیه السلام ـ و
اصحابه: درباره نامها، اشعار و زجرهای
اصحاب امام حسین ـ علیه السلام ـ. وی در این مقتل از منابع متعددی بهره گرفته و شیوه نو در این زمینه به كار برده است.
۲. تاریخ وفیات العلماء.
۱. مشكاه الانوار: این كتاب غیر از «
مشکاه الانوار» طبرسی و مجلسی میباشد و به این نام كتابهای متعدد در موضوعات مختلف تألیف شده است.
۲. تلخیص «
علل الشرایع» اثر
صدوق (ره).
۱. مجموع الغرائب و موضوع الرغائب: این كتاب در سال ۱۴۱۲ هـ.ق به چاپ رسیده است. محقق كفعمی در مقدمه آن میگوید: من این كتاب را از كتاب كبیر و بینظیر خودم گرد آوردهام و آن را بعد از مطالعه و رجوع به ۱۰۰۰ تألیف و تصنیف نوشتهام.
۲. حیاه الارواح فی اللطایف و الاخبار و الآثار: نگارش این كتاب در سال ۸۴۳ هـ.ق به اتمام رسیده است. كفعمی این اثر را در ۷۸ باب تنظیم كرده است.
۱. تعلیقات بر «
کشف الغمه»
علی بن عیسی اربلی: این تعلیقات مورد توجه پژوهشگران مسلمان قرار گرفته است.
۱. التلخیص فی مسائل العویص من الفقه.
۲. تلخیص «قواعد» شهید (ره).
۳. تلخیص «الحدود و الحقایق فی تفسیر الالفاظ المتداوله فی الشرع و تصریفها»؛ اصل این كتاب تألیف
سید مرتضی علم الهدی (ره) است.
۴. منظومهای درباره ایام شریفهای كه روزه آنها مستحب است. این سروده قصیدهای از نوع رجز میباشد كه در ۱۳۰ بیت ترتیب یافته است. وی این منظومه فقهی را به درخواست علامه بابلی به رشته نظم كشیده است.
۱. البلد الامین: كفعمی در این كتاب، دعاها، ذكرها، زیارتها و اعمال سال را آورده است. او این كتاب را قبل از مصباح تألیف نموده است. آداب
نمازهای یومیه، تعقیبات، دعاهای مختصه و زیارات متعددی برای
پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ در این كتاب ذكر شده و در پایان، مناجات ائمه و دعاهای وارده در مناسبتهای گوناگون بیان شده است.
۲. شرح
صحیفه سجادیه كه آن را به نام «
الفوائد الطریفه فی شرح الصحیفه» نامگذاری كرده است. وی در آخر این كتاب میگوید: من دعاهای این كتاب صحیفه را از منابع معتبر استخراج كرده و نقل نمودهام.
۳.
جنه الامان الواقیه و جنه الایمان الباقیه۴. مختصر مصباح، كه بعد از تألیف كتاب مصباح، آن را نوشته است. نام دیگر این كتاب الجنّه الواقیه میباشد.
۵. المنتقی فی العوذ و الرّقی.
۱. العین المبصره.
۲. الكواكب الدّریّه.
۳. حدیقه انوار الجنان الفاخره.
۴. اختصار لسان الحاضر و القدیم.
۵. مجموعه كبیره، كه نویسنده
ریاض العلماء آن را در شهر ایروان دیده است.
۶. ملحقات الدروع الواقیه.
۷. رساله خطی شبیه كشكول.
۸. حجله العروس.
۹. الحدیقه الناضره.
۱۰. الروضه و النحله.
۱۱. تلخیص «الغریین» نوشته هروی.
۱۲. النخبه.
كفعمی علاوه بر خَلقِ آثار متعدد و تألیفات متنوع در رشتههای گوناگون
علوم اسلامی، در عرصه ادبیات و شعر و
خطابه هم چون ستارهای درخشید. خطابههای نغز و كم نظیر وی و اشعار بدیع و ابتكاری او در نهایت فصاحت و بلاغت میباشد. او در یكی از خطبههای زیبای خویش كه در شرح بدیعیه خود گفته است، تمامی سورههای قرآن را مندرج و موجب شگفتی اهل فضل و ادب گردیده است.
«او شخصیتی مورد اطمینان، فاضل، ادیب، شاعر، عابد و پارسا بود. او كتاب بزرگ و پربار مصباح را به نام الجنّه الواقیه در سال ۸۹۵ هـ.ق تألیف كرده است و هم چنین گزیده مصباح و البلد الامین و شرح صحیفه از آثار اوست. وی اشعار بسیار سروده و رسالههای متعددی نیز تألیف كرده است.
«شیخ تقی الدین ابراهیم بن شیخ زین الدین علی بن شیخ بدر الدین حسن بن شیخ محمد بن شیخ صالح بن شیخ اسماعیل حارثی همدانی خارفی عاملی كفعمی لویزی جبعیّ، یكی از چهرههای درخشان قرن نهم هجری قمری میباشد كه جامع علم و ادب بود.»
«ابراهیم بن علی بن الحسن الحارثی عاملی كفعمی ملقب به تقی الدین، مردی ادیب و از فضلای
امامیه میباشد. او در روستای «كفرعیما» از توابع جبل عامل متولد شد و در همان جا وفات یافت. وی مدتی در شهر كربلا مسافرت كرد و در آن جا اقامت گزید. آثار وی در قالب نظم و نثر به ۴۹ كتاب و رساله میرسد.»
سپس زركلی تعدادی از آثار كفعمی را نام میبرد.
شیخ ابراهیم كفعمی، در اواخر عمر خویش، در كربلا زندگی میكرد و محلی هم برای دفن خودش در آن جامعین كرده و وصیت نموده بود كه در آن جا دفن شود و سرودهای هم در این زمینه دارد كه نهایت علاقه وی را به آستان مقدس
امام حسین ـ علیه السلام ـ میرساند.
كفعمی با همه علاقهای كه به
کربلا داشت، موفق نشد تا آخر عمر در آن جا بماند و مهمان
حضرت ابی عبدالله ـ علیه السلام ـ بشود. وی در در اواخر عمر خویش، سفری به زادگاهش نمود كه در همان جا وفات یافت و به خاك سپرده شد.
آن منطقه در اثر مرور زمان خراب شده و قبر شریف كفعمی در زیر خاك ماند و از منظر مردم پنهان گردید
كسی آن جا را نمیشناخت و از اثر قبر او اطلاعی نداشت، تا این كه بعد از قرن یازدهم هجری قمری، كشاورزی هنگام شخم زدن زمین، گاو آهن وی به سنگی برخورد و آن را از محل خودش تكان داد، از زیر آن سنگ جسدی با كفن تر و تازه برخاست و با حیرت تمام به راست و چپ نگاه كرد و گفت: «هل قامت القیامه؛ آیا قیامت به پا شده است؟!» آن گاه افتاد و دوباره به خواب ابدی فرو رفت. كشاورز از مشاهده این واقعه شگفت انگیز بیهوش میشود و بعد از مدتی كه به حال طبیعی بر میگردد، اهالی روستا را مطلع میكند. آنان نوشته سنگ قبر را مشاهده میكنند كه روی آن چنین حك شده بود: هذا قبر الشیخ ابراهیم بن علی الكفعمی (ره).
بعد از این واقعه، مردم قبر شریف او را بازسازی و تعمیر نمودند. هم اكنون نیز مرقد او زیارتگاه عاشقان
اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و
شیعیان جهان میباشد. بدین ترتیب، كفعمی بعد از عمری تلاش و جهاد در راه احیای فرهنگ
اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ در سال ۹۰۵ هـ.ق در آستانه سلطنت
شاه اسماعیل صفوی، در زادگاه خویش جهان را وداع گفت و به لقای دوست شتافت.
سایت اندیشه قم