تقلید از نیاکان و اسلام (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله به بررسی آیاتی که مرتبط با اعراض انسانهای
عصر پیامبر از
اسلام خواهیم پرداخت.
پيروى مشركان
صدر اسلام از پدران جاهل خود، مايه اعراض آنان از احكام و مقرّرات اسلام:
واذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما الفینا علیه ءاباءنا اولو کان ءاباؤهم لایعقلون شیــا ولا یهتدون.
«و هنگامی که به آنها گفته شود از آنچه
خدا نازل کرده است پیروی کنید، میگویند: بلکه ما از آنچه
پدران خود را بر آن یافتیم پیروی مینمائیم، آیا نه این است که پدران آنها چیزی نمیفهمیدند و
هدایت نیافتند؟!».
در اینجا اشاره به
منطق سست مشرکان در مساءله تحریم بیدلیل غذاهای حلال، و یا بتپرستی، کرده، میگوید: (هنگامی که به آنها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده پیروی کنید میگویند ما از آنچه پدران و نیاکان خود را بر آن یافتیم پیروی میکنیم) (و اذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما الفینا علیه آباءنا).
قرآن بلافاصله این منطق خرافی و تقلید کورکورانه از نیاکان را با این عبارت کوتاه و رسا محکوم میکند: (آیا نه این است که پدران آنها چیزی نمیفهمیدند و هدایت نیافتند)؟! (اولو کان آباؤ هم لا یعقلون شیئا و لایهتدون).
ما جعل الله من بحیرة ولا سائبة ولا وصیلة ولا حام ولـکن الذین کفروا یفترون علی الله الکذب واکثرهم لا یعقلون• واذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل الله والی الرسول قالوا حسبنا ما وجدنا علیه ءاباءنا او لو کان ءاباؤهم لا یعلمون شیــا ولا یهتدون.
«خداوند هیچگونه بحیره و سائبه و وصیله و حام قرار نداده است (اشاره به چهار نوع از حیوانات اهلی که در
زمان جاهلیت استفاده از آنها را ممنوع میدانستند و این
بدعت در
اسلام ممنوع شد) ولی کسانی که
کافر شدند بر
خدا،
دروغ میبندند و بیشتر آنها نمیفهمند. و هنگامی که به آنها گفته شود، به سوی آنچه خدا نازل کرده و به سوی
پیامبر بیائید میگویند آنچه را از پدران خود یافتهایم ما را بس است!، آیا نه چنین است که پدران آنها چیزی نمیدانستند و هدایت نیافته بودند؟!».
واذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما وجدنا علیه ءاباءنا...
«هنگامی که به آنها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده
پیروی کنید، میگویند: نه، ما از چیزی پیروی میکنیم که پدران خود را بر آن یافتیم! آیا حتی اگر
شیطان آنها را
دعوت به
عذاب آتش فروزان کند (باز هم
تبعیت میکنند)؟!».
ما سمعنا بهـذا فی الملة الاخرة ان هـذا الا اختلـق• اءنزل علیه الذکر من بیننا بل هم فی شک من ذکری بل لما یذوقوا عذاب.
«ما هرگز چنین چیزی از پدران خود نشنیدهایم، این فقط یک
دروغ است! آیا از میان همه ما،
قرآن تنها بر او (
محمد) نازل شده؟، آنها در
حقیقت در اصل
وحی من تردید دارند بلکه آنها هنوز
عذاب الهی را نچشیدهاند (که اینچنین گستاخانه سخن میگویند)».
هنگامی که
رسول خدا دعوتش را آشکار کرد سران قریش نزد
ابوطالب آمدند و گفتندای ابوطالب
فرزند برادرت ما را سبک مغز میخواند، و به خدایان ما ناسزا میگوید، جوانان ما را فاسد نموده، و در جمعیت ما
تفرقه افکنده است اگر این کارها به خاطر کمبود مالی است ما آنقدر مال برای او جمع آوری میکنیم که ثروتمندترین
مرد قریش شود، و حتی حاضریم او را به ریاست برگزینیم.
ابوطالب این
پیام را به رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلّم عرض کرد: پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمود: لو وضعوا الشمس فی یمینی و القمر فی یساری ما اردته، و لکن کلمة یعطونی یملکون بها العرب و تدین بها العجم و یکونون ملوکا فی الجنة!: اگر آنها
خورشید را در
دست راست من و
ماه را در
دست چپ من بگذارند من به آن تمایل ندارم، ولی (به جای این همه وعدهها) یک جمله، با من موافقت نمایند تا در سایه آن بر عرب حکومت کنند، و غیر عرب نیز به آئین آنها درآیند، و آنها سلاطین
بهشت خواهند بود!. ابوطالب این پیام را به آنها رسانید، آنها گفتند: حاضریم به جای یک جمله ده جمله را بپذیریم (کدام جمله منظور تو است؟).
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به آنها فرمود: تشهدون الا لا
اله الا الله و انی رسول الله: گواهی دهید که معبودی جز الله نیست و من رسول خدا هستم. آنها (از این سخن سخت
وحشت کردند و) گفتند: ما ۳۶۰ خدا را رها کنیم تنها به سراغ یک خدا برویم؟ چه چیز عجیبی؟! (آنهم خدائی که هرگز دیده نمیشود!).
در اینجا آیات زیر نازل شد (بل عجبوا ان جائهم منذر منهم و قال الکافرون هذا ساحر کذاب... ان هذا الا اختلاق).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۳۲۳، برگرفته از مقاله «تقلید از نیاکان و اسلام».