تفکر در دین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تفکر در
دین شریف
اسلام جایگاه ویژهای دارد.
قرآن کریم در تعلیمات خود، برای رسیدن به مقاصد و
معارف اسلامی، سه راه را در دسترس پیروان خود قرار داده است: الف: ظواهر دینی. ب: حجّت عقلی (تفکّر فلسفی) و ج: درک معنوی. در دین مبین اسلام علاوه بر عبادات بدنی (چون
نماز و
روزه.) و مالی (چون
خمس و
زکات.) نوع دیگر از
عبادت وجود دارد که عبارت است از: «عبادت فکری» که اگر در مسیر بیداری و آگاهیبخشی انسان به کار گرفته شود، از سالها عبادت بدنی هم برتر میباشد.
اهمیت
تفکر و
تعقل در
زندگی آدمی تا بدان جاست که از آن به عنوان وجه تمایز اصلی
انسان و سایر جانداران نام میبرند. در واقع آنچه انسان را از سایر موجودات متمایز میسازد توانایی عظیم قدرت تفکر و تعقل اوست. این واقعیت که: «هر فردی تا چه میزان از
عقل خود در راه تعالی و در مسیر عمل استفاده مینماید؟» یکی از عوامل اساسی میباشد که از طریق آن انسانها در جوامع مختلف بشری محک خورده و توسط دیگران مورد ارزیابی قرار میگیرند. اگر بخواهیم به صورت کلی نگاهی به رابطه عقل و
دین هم داشته باشیم باید به این نکته اشاره نماییم که دین ضمن تائید عقل به عنوان یکی از راههای اساسی شناخت همواره از آن برای درک صحیح مسائل و قواعد دینی و فقهی بهره میگیرد. بر همین اساس متکلمین و اصولیون، تلازم عقل و شرع را قاعده ملازمه مینامند و میگویند: «کل ما حکم به العقل حکم به الشرع؛ یعنی هر چه عقل
حکم کند
شرع هم طبق آن حکم میکند.»
تفکر به معنای دقیق و صحیح کلمه، ویژگی اساسی انسان را تشکیل میدهد. «تفکر و تعقل» به معنای؛ «به کار گرفتن نیروی عقل و اندیشه، برای استنتاج امور مثمر ثمر است.»؛ چنانکه «تفکر علمی»، یک «نظر علمی» را نتیجه میدهد. عقل یکی از منابع چهارگانه احکام است. مقصود این است که گاهی ما یک
حکم شرعی را به دلیل عقل کشف میکنیم. یعنی از راه
استدلال و
برهان عقلی کشف میکنیم که در فلان مورد فلان
حکم وجوبی یا
تحریمی وجود دارد و یا فلان حکم چگونه است و چگونه نیست.
حجیت عقل، هم به حکم عقل ثابت است. (آفتاب آمد دلیل آفتاب) و هم به تائید
شرع. اساساً ما که حقانیت شرع و
اصول دین را به حکم عقل ثابت میکنیم، چگونه ممکن است از نظر شرعی عقل را
حجت ندانیم.
حضرت علی (علیهالسّلام) میفرمایند: «لایستعان علی الدهر الابالعقل.» تنها از طریق عقل میتوان بر زمانه پیروز شد. حل مسائل شخصی، اجتماعی، بین المللی و تحکیم مناسبات انسانی و غیره در سایه تفکر میسر است.
تعقل و تفکر در دین شریف
اسلام جایگاه ویژهای دارد.
قرآن کریم در تعلیمات خود، برای رسیدن به مقاصد و
معارف اسلامی، سه راه را در دسترس پیروان خود قرار داده است: الف: ظواهر دینی. ب: حجّت عقلی (تفکّر فلسفی) و ج: درک معنوی. در دین مبین اسلام علاوه بر عبادات بدنی (چون
نماز و
روزه.) و مالی (چون
خمس و
زکات.) نوع دیگر از
عبادت وجود دارد که عبارت است از: «عبادت فکری» که اگر در مسیر بیداری و آگاهیبخشی انسان به کار گرفته شود، از سالها عبادت بدنی هم برتر میباشد. دین ما نه تنها با قدرت تعقل و تفکر مخالفت و مبارزه نکرده، بلکه تقریباً در تمام جهات از آن کمک و تائید خواسته و به نحو عجیبی هم بر آن تاکید نموده است. ارزش واقعی دین مبین اسلام و انطباق آن با
فطرت در همین جا مشخص میشود. درحالی که
ادیان دیگر، قوه عقل انسان راحتی در جزئیترین مسائل راکد و منجمد نگه داشتهاند، اسلام آن قدر آن را محترم و آزاد دانسته که حتی درباره اصول عقیدتی خود که تحصیل آنها بر همگان مفروض است، نه تنها
تقلید و
تعبد را ناکافی و مردود دانسته، بلکه خوان تعقل و تفکر انسان رانیز در ساحت آن گسترده و الزام داشته که هر فردی، مستقل وآزادانه صحت آنها را کسب کند. پیش از اسلام، دین را به عنوان حقیقتی در تضاد با عقل میدانستند. علیالخصوص در تعالیم
آیین تحریف شده
مسیحیت، این طرزفکر غلط وجود داشته و دارد. آنان معتقد بوده و هستند که دین امری ربانی است و انسان را توان و اجازه تفکر در آن نیست و از همین روی زمینه انسداد فکری و بن بست عقلانی در عالم مسیحیت به وجود آمد و آنچه که امروز شاهد آنیم به وقوع پیوست! تفکّر و تعقّل دینی نیز مانند سایر تفکّرات، منبع و ماخذی میخواهد تا مواد فکری از آن سرچشمه بگیرد. منبع و ماخذ تفکر و تعقل در اسلام، همانا قرآن کریم مدرک قطعی و همیشگی
پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میباشد.
قرآن کریم انسان را به تفکر و تعقل دعوت نموده و
ایمان را بر پایه آن میداند و بر همین اساس موضوعاتی که شایسته تفکرند بیان میفرماید. با مطالعه آیات مذکور میتوان پی برد که قرآن، تفکر در چه موضوعاتی را توصیه کرده است. این موضوعات را میتوان از دیدگاه قرآن به دو بخش کلی تقسیم کرد: ۱:
آیات انفسی (خودشناسی.) ۲:
آیات آفاقی (جهان شناسی، تاریخ شناسی و آگاهی از سنن و نظامات الهی) که برخی از مصادیق آن به شرح ذیل نقل میگردد:
۱: قرآن کریم به اشکال مختلف جایگاه بلند متفکران و دانشمندان را تذکر داده است:
۲: انسان را به تفکر در
آفرینش و تفکر در خودشان دعوت کرده است:
۳: در بسیاری از آیات، بدون اینکه صریحاً مردم را به تفکر دعوت کند، استدلال عقلی آورده میشود؛ و بدون اینکه اعتبار تعبدی خود را لحاظ کند با منکران احتجاج میکند:
۴: در دهها
آیه نشانههای خود را با
هدف به تفکر واداشتن مردم بیان مینماید. تعابیری چون: (لعلهم یتفکرون، لعلکم تتفکرون، افلاتتفکرون، لقوم یتفکرون.) و یا تعابیری چون: (افلاتعقلون، افلم تکونوا تعقلون، لعلکم تعقلون، ان کنتم تعقلون، لقوم یعقلون، افلایعقلون.) که هر یک از آنها چندین بار تکرار شده است.
از دیدگاه قرآن کریم، سه منبع اصلی برای تفکر وجوددارد: ۱: طبیعت (تفکر و تعقل در طبیعیات عالم.)؛ ۲: تاریخ و ۳: ضمیر انسان. انسانها به صورت فطری خود قادر به تفکر هستند. با این تفاسیر منطقیها تفکر انسان را دارای دو عنصر اساسی میدانند: ۱: مواد تفکر (دانستههایی که انسان از قبل آموخته و میخواهد توسط آنها به مطالب جدیدی دست یابد) ۲: شکل تفکر (چینش و نظمی که متفکر به دانستههای قبلی خود میدهد تا به طور صحیح به نتیجه برسد.)
قرآن کریم آشکارا بر استقلال قوه عقل تاکید و آن را در حکم غربال و وسیله هدایت معرفی میفرماید و آنگاه این «
هدایت عقلی» را «
هدایت الهی» میداند. اما برای تفکر و تعقل صحیح اصولی مطرح است که عمدهی آن به شرح زیر است:
۱: اقامه دلیل و برهان روشن: از فحوای آیه شریفه ۱۲۶سوره مبارکه «
نحل» چنین مستفاد میشود که پذیرفتن هرادعایی، منوط است به اقامه دلایل روشن.
۲: پشتوانه علمی: مایه تفکر، علم است و امر به هر چیزی، امر به مقدمه آن است و چون تفکر بدون علم میسّر نیست، لذاامر به تفکر، خود امر به سرمایه آن (کسب علم) نیز هست.
۳: ژرفنگری: تفکر اگر سطحی و پراکنده باشد، فایده واثری بر آن مترتب نیست، ولی اگر مبتنی بر مطالعات وآزمایشها و
حسابگریهای دقیق باشد، بسیار مفید خواهد بود.
۴: دوری از
تعصب: حقیقتجویی، منزّه از جزماندیشی و تعصب کور و جاهلانه است.
قرآن کریم، عقل را مبرّا از خطا و اشتباه ندانسته و آفات آن را مشخص نموده است:
۱: تکیه بر
ظنّ و گمان به جای علم و
یقین: یکی از عوامل عمده اشتباهات عقل، پیروی از ظنیات (به جای پیروی از یقینیات) است.
۲: پیروی از امیال و هواهای نفسانی: قرآن کریم، امیال وهواهای نفسانی را نیز یکی از عوامل لغزش عقل برمی شمارد.
۳: شتابزدگی: شتاب و تعجیل، یکی از لغزشهایاندیشه است.
۴: سنتگرایی: مشکلی که تمامی پیامبران الهی در امر دعوت با آن مواجه میشدهاند، استناد جاهلان به عقاید آباء و اجدادشان بوده است.
۵: پیروی از اکثریت: تصمیم اکثریت نمیتواند ملاک درستی برای تصمیم گیری باشد.
۶: شخصیتگرایی: قرآن کریم، همه افراد
بشر را به
استقلال رای و
فکر دعوت میکند و پیروی کورکورانه را موجب
شقاوت میداند.
«عقل» یکی از مواهب الهی و استعداد مخصوصی است که
خداوند متعال به انسان عنایت فرموده تا با بهرهگیری از آن بتوانددر مسیر زندگانی خود، راه
سعادت و رستگاری را از طریق آن طی نماید. پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرمایند: «خداوند متعال به بندگانش چیزی بهتر از عقل نبخشیده است.» همچنین تفکر منطقی عبارت است از بررسی فعال، مداوم و دقیق هر عقیده یا هر شکل فرضی دانش، با توجه به دلایلی که آن عقیده را تائید میکنند و نتایج بیشتری که این عقیده به آنها گرایش دارد.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «جایگاه تفکر و تعقل در دین»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۱۹.