برخى گفتهاند: فرق بين تفكّر و تذكّر اين است كه تفكّر، شناخت شيىء است، هرچند هيچگونه اطّلاعى از آن نداشته باشيم؛ ولى تذكّر در موردى است كه انسان از پيش با آن موضوع آشنا باشد.
امام خمینیتفکر را کلید ابواب معارف و خزائن کمالات و علوم میداند که از مقدمات لازم برای سلوک است به باور ایشان تفکری که نتیجهاش تذکر تام معبود باشد، از نظر فضیلت، قابلمقایسه با اعمال دیگر نیست.
به اعتقاد ایشان فرق عملیاتفکر با شهود در این است که نتیجه فکر، علم حصولی است که علمی ناقص و موطن کثرت و غیریت است و غیریت سبب مغایرت عالم با معلوم خارجی و عدم شناخت آن میشود؛ افزون بر اینکه در ادراکاتی که از راه فکر حاصل میشود، کنه مطلب در امور وجودی قابل دستیابی نیست؛ اما مشاهده شهودی و حضوری، در موطن وحدت است که غیریت برداشته شده و نوع حضور، تعلق، ربط و نفی همه تعینات است.
امام در تعریف عرفانی تفکر، تعریف برای اهل معرفت را بهترین تفکر میداند و آن را جستجوکردن بصیرت که چشم قلب است، برای رسیدن به مقصود میشمارد و مقصد و مقصود همان سعادت مطلقه است که به کمال علمی و عملی حاصل میشود.
امام خمینی تذکر را فوق فکر و از نتایج آن میداند، به همین جهت معتقد است، منزل تفکر پیش از منزل تذکر قرار دارد. امام خمینی تفکر خاص را تفکردر تحصیل امری میداند که بهواسطه آن سلوک راه حقیقت بر سالک آسان میشود. ایشان به دو قسم از تفکر اشاره میکند: تفکر ممدوح که سبب تعالی و پیشرفت انسان میشود و تفکر مذموم که تفکردر غیر مورد خود و در هر آن چیزی است که ناپسند است. امام خمینی با استناد به روایاتی تفکردر کنه ذات و کیفیت آن را ممنوع میداند.
[۱۰]خمینی، روحالله، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۴۵۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
در اين عنوان آیاتی معرفی میشوند که در آنها از مشتقّات «حجر»، «دبّر»، «رأى»، «عقل»، «فكر»، «نظر» و هر آنچه مفيد معناى تفكّر است، استفاده شده است.