• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تفسیر بلاغی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




تفسیر بلاغی، از گرایش‌های تفسیری و تفسیری درایی بر پایه تحلیل بلاغی آیات قرآن است.

فهرست مندرجات

۱ - تفسیر با گرایش درایی
۲ - شاخه ای از تفسیر ادبی
۳ - تفسیری با گرایش های مختلف
۴ - نقطه اشتراک گرایش‌ها در تفسیر بلاغی
۵ - بلاغت در برابر فصاحت
۶ - تفاوت بلاغت با فصاحت
۷ - مراد از تفسیر بلاغی
۸ - ویژگی های تفسیر بلاغی
۹ - سفارش پیشوایان به آموزش زبان عربی
۱۰ - نخستین مدرسه آموزش زبان عربی
۱۱ - متون نوشته شده درباره بلاغت
۱۲ - ظهور نظریه اعجاز بیانی قرآن
۱۳ - متنون نوشته شده درباره اعجاز بیانی قرآن
۱۴ - ویژگی های کتاب رمانی
۱۵ - کتاب تلخیص البیان فی مجازات القرآن
۱۶ - پیدایش شیوه تفسیری جدیدی با عنوان تفسیر بلاغی
۱۷ - ظهور نخستین تفاسیر با رویکرد تفاسیر بلاغی
۱۸ - جامع ‌ترین تفسیر ادبی قرآن
۱۹ - بهترین توشه برای مفسر قرآن از دیدگاه زمخشری
۲۰ - تفسیر جوامع الجامع
       ۲۰.۱ - ویژگی های تفسیر جوامع الجامع
۲۱ - تفسیر البحر المحیط
       ۲۱.۱ - ویژگی های تفسیر البحر المحیط
۲۲ - تفسیر الجواهر الحسان
       ۲۲.۱ - ویژگی های تفسیر الجواهر الحسان
۲۳ - تفسیر نسفی
       ۲۳.۱ - ویژگی های تفسیر نسفی
۲۴ - تفسیر انوار التنزیل
       ۲۴.۱ - ویژگی های انوار التنزیل
۲۵ - اقبال بیش‌تر به مطالعه زبانی و ادبی قرآن
۲۶ - کتاب المنار
       ۲۶.۱ - ویژگی هاب المنار
۲۷ - فهم قرآن از دیدگاه طه حسین
۲۸ - بنیان گذاری تفسیر ادبی
۲۹ - مهم ‌ترین آثار تفسیر ادبی
۳۰ - فهرست منابع
۳۱ - پانویس
۳۲ - منبع


یکی از گرایش های تفسیر درایی (اجتهادی) قرآن، تفسیر بلاغی است.


در تفسیر بلاغی، که یکی از شاخه های تفسیر ادبی است رهیافتی زبانی به متن قرآن صورت گرفته و از این منظر به فهم و تحلیل گزاره های آن پرداخته می‌شود.
[۱] کتب و رسائل و فتاوی ابن تیمیه فی التفسیر، ابن تیمیه (م ۷۲۸ ق)، ج۱۳، ص۳۵۵ - ۳۵۶، به کوشش عبدالرحمن محمد، مکتبة ابن تیمیه.



تفسیر بلاغی تن‌ها گرایش تفسیری ای نیست که رهیافتی زبانی به متن دارد، بلکه ممکن است قرآن از منظر دیگر دانش های زبانی چون دستور زبان عربی یا واژه شناسی یا ریشه شناسی نیز فهمیده و تفسیر شود.


نقطه اشتراک همه این گرایش ‌ها در آن است که قرآن متنی زبانی است و با یاری گرفتن از دانشی در حوزه علوم زبانی به فهم و تفسیر آن پرداخته می‌شود بنابراین نقطه تمایز این گرایش ‌ها را باید در موضوع و هدف و روش آن دانش جست و جو کرد.


در دوره متأخر و‌ به‌طور مشخص از زمان خطیب قزوینی ، صاحب تلخیص المفتاح بلاغت در برابر فصاحت قرار گرفته و مشتمل بر سه دانش معانی ، بیان و بدیع شناخته می‌شده است.


در عین حال بلاغت ناظر به علم معانی و فصاحت ناظر به علم بیان دانسته می‌شده است.
[۵] الطراز، یحیی بن حمزة العلوی الیمنی (م ۷۴۹ ق)، ج۱، ص۹ - ۱۰.، بیروت، المکتبة العصریة، ۱۴۲۳ ق.
در حالی که پیش از آن معمولا بلاغت به معنای نیکو بودن کلام بوده و با فصاحت به جای یکدیگر به کار می‌رفته‌اند و با این‌که مفهوم آن دو متفاوت بوده، اما مقصود از آن دو یک چیز بوده است.
[۶] مناهج تجدید، امین الخولی، ج۱، ص۲۵۶.، دارالمعرفة، ۱۹۶۱ م.



امروزه بلاغت را به مطالعه هنر گفتار و بحث درباره زیبایی های سخن و چگونگی پدید آمدن سخن زیبا تعریف می‌کنند
[۷] مناهج تجدید، امین الخولی، ج۱، ص۱۴۴، دارالمعرفة، ۱۹۶۱ م.
[۸] مناهج تجدید، امین الخولی، ج۱، ص۳۲۳ - ۳۲۴.، دارالمعرفة، ۱۹۶۱ م.
بر این اساس مراد از تفسیر بلاغی، کشف مقاصد الهی از متن قرآن با تکیه بر علوم سه ‌ ‌گانه بلاغت و زیبایی های هنری بیانات قرآنی است. (بلاغت قرآن)


تفسیر بلاغی روشی خودبسند در فهم قرآن نیست، زیرا تن‌ها از منظری خاص به متن نگریسته، دیگر ابعاد آن را نادیده می‌گیرد. در عین حال نگاه جزئی گرایانه، مسئله محور و آزمونپذیر این دانش به متن مقدس، زمینه مناسبی برای مطالعه علمی و بی طرفانه قرآن را فراهم آورده، میزان دخالت عناصر مذهبی و پیش داوری های فرقه ای را به حداقل می‌رساند، از همین رو معمولا همه مذاهب اسلامی از تفاسیر بلاغی بدون حساسیت نسبت به مؤلف و مذهب و باورهای او استفاده می‌کنند.


به طور کلی با توجه به نزول قرآن به زبان عربی مبین سفارش پیشوایان دین به آموزش زبان عربی عمدتاً ناظر به بلاغت و فصاحت زبان است، چنان که در روایتی از امام صادق (علیه‌السلام) آمده است: «تَعَلَّمُوا الْعَرَبیةَ فَإنّ‌ها کلامُ اللّهِ الذی تُکَلِّمُ بِهِ خَلْقَهْ
[۱۱] الخصال، الصدوق (م ۳۸۱ ق)، ج۲، ص۲۵۸.، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ ق.
زبان عربی و علوم آن را بیاموزید، زیرا عربی زبان کلام خداست که خدا با این زبان با بندگانش سخن گفته است»؛


اما نخستین تلاش ‌ها در این باره را می‌توان به مدرسه ابن عباس (م. ۶۸ ق.) مربوط دانست. وی برای تفسیر مفردات قرآن کریم بسیار به اشعار عرب قبل از اسلام استناد ورزیده است.
[۱۲] تفسیر جوامع الجامع، الطبرسی (م ۵۴۸ ق)، ج۱، ص۲۴ - ۲۵، به کوشش گرجی، تهران، ۱۳۷۸ ش.
این امر نشان آن است که وی زبان قرآن را زبانی ادبی می‌دانست و معتقد بود که باید آن را بنا به قواعد تفاهم در دنیای شعر فهم و تفسیر کرد. در رساله ای منسوب به ابن عباس موسوم به مسائل ابن ازرق نزدیک به ۲۰۰ پرسش از مفردات و ترکیب های قرآنی با استناد به اشعار عرب پیش از اسلام، شرح و تفسیر شده اند و در میان آن ‌ها توجه به نکات بلاغی دیده می‌شود.


تفسیر بلاغی قرآن در سده دوم بیش‌تر در ارتباط با برخی مسائل خاص از ابعاد بلاغی قرآن ادامه یافته و متونی مانند المجاز ابوعبیده
[۱۶] الفهرست، ابن الندیم (م ۴۳۸ ق)، ج۱، ص۴۱.، به کوشش تجدد.
(م. ۲۱۰ ق.) یا نظم القرآن جاحظ
[۱۷] الفهرست، ابن الندیم (م ۴۳۸ ق)، ج۱، ص۴۱، به کوشش تجدد.
[۱۸] الفهرست، ابن الندیم (م ۴۳۸ ق)، ج۱، ص ۲۱۰ ، به کوشش تجدد.
(م. ۲۵۵ ق.) پدید آمده اند.


با ظهور نظریه اعجاز بیانی قرآن، مطالعات بلاغی قرآن نیز از آن متأثر شده و بیش‌تر در قالب بررسی مسئله اعجاز قرآن نمود یافته و پیروان اعجاز بیانی برای اثبات مدعای خود ناگزیر در کتاب هایشان به ذکر نمونه‌هایی متعدد از آیات بلیغ قرآن پرداخته و فهم و تفسیری بلاغی از آن ‌ها ارائه می‌دادند.


اعجاز القرآن رمّانی (م. ۳۸۴ ق.) و خطّابی (م. ۳۸۸ ق.) و باقلانی (م. ۴۰۳ ق.) نمونه های بارز این دوره اند.


در این میان رمّانی بیش از دیگران به ابعاد بلاغی قرآن توجه کرده و آیات متعددی را البته با هدف بررسی اعجاز قرآن به تفسیر بلاغی کشانده است. رمّانی به ۱۰ صناعت بلاغی قرآن‌ به‌طور ویژه توجه کرده و در ذیل هریک آیات گوناگونی را نمونه آورده است: ایجاز ، تشبیه ، استعاره ، تلاؤم ، فواصل ، تجانس ، تصریف معانی ، تضمین ، مبالغه ، حسن بیان .
[۱۹] ثلاث رسائل فی اعجاز القرآن، الرمانی، ج۱، ص۷۵ - ۱۱۳.، الخطابی، الجرجانی، به کوشش محمد خلف الله، مصر، دارالمعارف.



کتاب تلخیص البیان فی مجازات القرآن سید رضی (م. ۴۰۶ ق.) دومین نمونه پس از کتاب ابوعبیده در این موضوع است. وی در این کتاب به خصوص به مسئله مجاز توجه کرده و تحلیل های بلاغی قابل توجهی در این موضوع ارائه کرده است.


عبدالقاهر جرجانی (م. ۴۷۱/ ۴۷۴ ق.) که بنیانگذار دانش بلاغت به شمار می‌رود
[۲۰] الاسلوب فی الاعجاز البلاغی، الکوّاز، ج۱، ص۱۸۲، مکتبة الاعلام و البحوث، ۱۴۲۴ ق.
و از سوی دیگر مطالعات نسبتاً گسترده ای درباره اعجاز قرآن انجام داده است، برای نخستین بار فضای پیدایش شیوه تفسیری جدیدی با عنوان تفسیر بلاغی را فراهم آورد. وی با ساختارشکنی در مدرسه سنتی نحو که مطالعات ادبی زبان عربی را در خود منحصر کرده بود، گستره جدیدی با عنوان بلاغت برای بررسی تناسب زبانی متن با فضای صدور آن و شناخت شیوه های مختلف سخن پردازی و درک زیبایی های هنری متن گشود.
[۲۱] دلائل الاعجاز، عبدالقاهر الجرجانی (م ۴۷۱ ق)، ج۱، ص۴۶ – ۵۰، به کوشش عبده، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.
[۲۲] دلائل الاعجاز، عبدالقاهر الجرجانی (م ۴۷۱ ق)، ج۱، ص۲۵۰ - ۲۶۲، به کوشش عبده، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.
[۲۳] نظریه اعجاز القرآن عند الجرجانی، محمد حنیف فقیهی، ج۱، ص۱۹۷ - ۳۴۲، بیروت، المکتبة العصریة، ۱۳۷۹ ق.
[۲۴] الاسلوب فی الاعجاز البلاغی، الکوّاز، ج۱، ص۱۸۲ – ۱۸۵، مکتبة الاعلام و البحوث، ۱۴۲۴ ق.
[۲۵] الاسلوب فی الاعجاز البلاغی، الکوّاز، ج۱، ص۲۵۰ - ۲۶۲.، مکتبة الاعلام و البحوث، ۱۴۲۴ ق.



با ظهور نخستین تفاسیر جامع مانند التبیان و مجمع البیان به ابعاد بلاغی آیات نیز توجه شده و در ضمن بررسی دستوری و لغوی آیات به تفسیر بلاغی نیز پرداخته شده است.


تفسیر الکشاف زمخشری جامع ‌ترین تفسیری است که‌ به‌طور مستقل به ابعاد ادبی قرآن پرداخته است.


زمخشری دو علم معانی و بیان را بهترین توشه برای مفسر قرآن دانسته و معتقد است مفسر قرآن حتی اگر در همه دانش ‌ها سرآمد باشد بدون این دو دانش نمی‌تواند به دلالت های قرآن راه یابد و به اشارات و لطایف قرآنی و جمال بلاغی و اعجاز آن‌که عرب را به کنش وادار کرد آگاه شود. به نظر زمخشری کسانی می‌توانند وارد عرصه تفسیر شوند که روزگاری دراز در طلب این دو دانش شکیبایی کرده و خود را به زحمت انداخته باشند.




۲۰.۱ - ویژگی های تفسیر جوامع الجامع

تفسیر جوامع الجامع طبرسی از دیگر تفاسیر جامع بلاغی است که از شیوه زمخشری متأثر اما با رویکرد شیعی تألیف شده است.
[۲۶] تفسیر جوامع الجامع، الطبرسی (م ۵۴۸ ق)، ج۱، ص۱۷ – ۱۸، به کوشش گرجی، تهران، ۱۳۷۸ ش.



تفسی ر البحر المحیط ابوحیان اندلسی نیز حاوی برداشت های بلاغی فراوانی از قرآن است.

۲۱.۱ - ویژگی های تفسیر البحر المحیط

ابوحیان در تفسیرش به آرای زمخشری و ابن عطیه نیز توجه داشته و با تکیه بر مذهب کلامی و نحوی خود در مواردی به رد و نقض آرای آن دو به ویژه آرای زمخشری پرداخته است.




۲۲.۱ - ویژگی های تفسیر الجواهر الحسان

ثعالبی نیز در الجواهر الحسان به تلفیق و جمع آوری دو تفسیر الکشاف و المحرّر الوجیز، اثر ابن عطیه پرداخته و نکاتی نیز از خود بر آن ‌ها افزوده است.




۲۳.۱ - ویژگی های تفسیر نسفی

تفسیر نسفی (م. ۷۰۱ ق.) نمونه ای دیگر از تفاسیر بلاغی است که همانند الکشاف حاوی دو بعد ادبی و کلامی اما از منظر اهل سنت و در نقطه مقابل معتزلیان است.




۲۴.۱ - ویژگی های انوار التنزیل

تفسی ر انوار التنزیل بیضاوی نیز نمونه ای دیگر است که دیدگاه های ادبی و بلاغی زمخشری را در کنار دیدگاه های کلامی فخر رازی در خود گرد آورده است.


مطالعه زبانی و ادبی قرآن در عصر حاضر با اقبال بیشتری روبه رو شده و آثار متعددی در این حوزه پدید آمده‌اند که ضمن آن ‌ها به استمرار جریان تفسیر بلاغی نیز برمی خوریم؛



۲۶.۱ - ویژگی هاب المنار

محمد عبده و رشید رضا در المنار به ساختارشناسی جملات در قرآن توجه نشان داده و می‌کوشند آیات را در قالب ساختاری زبانی و نه صرفاً ترکیبی متشکل از چند واژه مستقل بفهمند و تفسیر کنند.


طه حسین فهم قرآن را بسته به داشتن حسّ زبانی و فرهنگ عربی شمرده و در نتیجه ویژگی های بلاغت زبان عربی نیز جزئی از عناصر فهم علمی قرآن از منظر اوست
[۲۷] فى الشعر الجاهلى، طه حسین، قاهره، رویه، ۲۰۰۷ م.



امین خولی با بنیانگذاری اصطلاح «تفسیر ادبی» تحت تأثیر دو جریان عبده و طه حسین
[۲۸] دائرة المعارف الاسلامیه، ترجمه شنتاوی و دیگران، ج۵، ص۳۴۶ - ۳۷۴.، بیروت، دارالمعرفة، ۱۹۳۳ م.
به پرورش شاگردانی پرداخت که بعد‌ها به «مدرسه امنا» معروف شدند و مطالعات ادبی چندی از قرآن ارائه داده که در ضمن آن ‌ها به فهم بلاغی قرآن نیز برمی خوریم.


از مهم ‌ترین آثار این جریان که حاوی گونه ای تفسیر بلاغی نیز هست، عبارت‌اند از: من وصف القرآن یوم الدین والحساب از شکری محمد عیاد ، الفن القصصی فی القرآن الکریم، از محمد احمد خلف الله ، التفسیر البیانی للقرآن الکریم، از عائشه بنت الشاطی ؛ همچنین تفسیر فی ظلال القرآن سید قطب حاوی برداشت های بلاغی نسبتاً فراوانی است. (تفسير ادبى، تفسير بيانى)



۱) الاتقان، السیوطی (م ۹۱۱ ق)، به کوشش سعید، لبنان، دارالفکر، ۱۴۱۶ ق؛
۲) الاسلوب فی الاعجاز البلاغی، الکوّاز، مکتبة الاعلام و البحوث، ۱۴۲۴ ق؛
۳) الاعجاز البیانی للقرآن، بن ت الشاطی، القاهرة، دارالمعارف، ۱۴۰۴ ق؛
۴) البرهان فی علوم القرآن، الزرکشی (م ۷۹۴ ق)، به کوشش محمد ابوالفضل، قاهره، احیاء الکتب العربیة، ۱۳۷۶ ق؛
۵) تاریخ ابن خلدون، ابن خلدون (م ۸۰۸ ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۱ ق؛
۶) تفسیر جوامع الجامع، الطبرسی (م ۵۴۸ ق)، به کوشش گرجی، تهران، ۱۳۷۸ ش؛
۷) ثلاث رسائل فی اعجاز القرآن، الرمانی، الخطابی، الجرجانی، به کوشش محمد خلف الله، مصر، دارالمعارف؛
۸) الجامع لأحکام القرآن، القرطبی (م ۶۷۱ ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ ق؛
۹) الخصال، الصدوق (م ۳۸۱ ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ ق؛
۱۰) دائرة المعارف الاسلامیه، ترجمه شنتاوی و دیگران، بیروت، دارالمعرفة، ۱۹۳۳ م؛
۱۱) دلائل الاعجاز، عبدالقاهر الجرجانی (م ۴۷۱ ق)، به کوشش عبده، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق؛
۱۲) الطراز، یحیی بن حمزة العلوی الیمنی (م ۷۴۹ ق)، بیروت، المکتبة العصریة، ۱۴۲۳ ق؛
۱۳) الفهرست، ابن الندیم (م ۴۳۸ ق)، به کوشش تجدد؛
۱۴) فی الشعر الجاهلی، طه حسین، قاهره، رویه، ۲۰۰۷ م؛
۱۵) کتب و رسائل و فتاوی ابن تیمیه فی التفسیر، ابن تیمیه (م ۷۲۸ ق)، به کوشش عبدالرحمن محمد، مکتبة ابن تیمیه؛
۱۶) مختصر المعانی، التفتازانی (م ۷۹۲ ق)، قم، دارالفکر، ۱۴۱۱ ق؛
۱۷) مناهج تجدید، امین الخولی، دارالمعرفة، ۱۹۶۱ م؛
۱۸) نظریه اعجاز القرآن عند الجرجانی، محمد حنیف فقیهی، بیروت، المکتبة العصریة، ۱۳۷۹ ق؛


۱. کتب و رسائل و فتاوی ابن تیمیه فی التفسیر، ابن تیمیه (م ۷۲۸ ق)، ج۱۳، ص۳۵۵ - ۳۵۶، به کوشش عبدالرحمن محمد، مکتبة ابن تیمیه.
۲. الاتقان، السیوطی (م ۹۱۱ ق)، ج۲، ص۴۷۱.، به کوشش سعید، لبنان، دارالفکر، ۱۴۱۶ ق.    
۳. تاریخ ابن خلدون، ابن خلدون (م ۸۰۸ ق)، ج۱، ص۴۳۸ - ۴۴۰.، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۱ ق.    
۴. مختصر المعانی، التفتازانی (م ۷۹۲ ق)، ج۱، ص۲۴ - ۲۵.، قم، دارالفکر، ۱۴۱۱ ق.    
۵. الطراز، یحیی بن حمزة العلوی الیمنی (م ۷۴۹ ق)، ج۱، ص۹ - ۱۰.، بیروت، المکتبة العصریة، ۱۴۲۳ ق.
۶. مناهج تجدید، امین الخولی، ج۱، ص۲۵۶.، دارالمعرفة، ۱۹۶۱ م.
۷. مناهج تجدید، امین الخولی، ج۱، ص۱۴۴، دارالمعرفة، ۱۹۶۱ م.
۸. مناهج تجدید، امین الخولی، ج۱، ص۳۲۳ - ۳۲۴.، دارالمعرفة، ۱۹۶۱ م.
۹. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۹۵.    
۱۰. یوسف/سوره۱۲، آیه۲.    
۱۱. الخصال، الصدوق (م ۳۸۱ ق)، ج۲، ص۲۵۸.، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ ق.
۱۲. تفسیر جوامع الجامع، الطبرسی (م ۵۴۸ ق)، ج۱، ص۲۴ - ۲۵، به کوشش گرجی، تهران، ۱۳۷۸ ش.
۱۳. البرهان فی علوم القرآن، الزرکشی (م ۷۹۴ ق)، ج۱، ص۲۹۳ - ۲۹۴، به کوشش محمد ابوالفضل، قاهره، احیاء الکتب العربیة، ۱۳۷۶ ق.    
۱۴. الاتقان، السیوطی (م ۹۱۱ ق)، ج۱، ص۳۴۶ - ۳۴۷.، به کوشش سعید، لبنان، دارالفکر، ۱۴۱۶ ق.    
۱۵. الاعجاز البیانی للقرآن، بنت الشاطی، ج۱، ص۳۰۹ ۶۰۰.، القاهرة، دارالمعارف، ۱۴۰۴ ق.    
۱۶. الفهرست، ابن الندیم (م ۴۳۸ ق)، ج۱، ص۴۱.، به کوشش تجدد.
۱۷. الفهرست، ابن الندیم (م ۴۳۸ ق)، ج۱، ص۴۱، به کوشش تجدد.
۱۸. الفهرست، ابن الندیم (م ۴۳۸ ق)، ج۱، ص ۲۱۰ ، به کوشش تجدد.
۱۹. ثلاث رسائل فی اعجاز القرآن، الرمانی، ج۱، ص۷۵ - ۱۱۳.، الخطابی، الجرجانی، به کوشش محمد خلف الله، مصر، دارالمعارف.
۲۰. الاسلوب فی الاعجاز البلاغی، الکوّاز، ج۱، ص۱۸۲، مکتبة الاعلام و البحوث، ۱۴۲۴ ق.
۲۱. دلائل الاعجاز، عبدالقاهر الجرجانی (م ۴۷۱ ق)، ج۱، ص۴۶ – ۵۰، به کوشش عبده، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.
۲۲. دلائل الاعجاز، عبدالقاهر الجرجانی (م ۴۷۱ ق)، ج۱، ص۲۵۰ - ۲۶۲، به کوشش عبده، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق.
۲۳. نظریه اعجاز القرآن عند الجرجانی، محمد حنیف فقیهی، ج۱، ص۱۹۷ - ۳۴۲، بیروت، المکتبة العصریة، ۱۳۷۹ ق.
۲۴. الاسلوب فی الاعجاز البلاغی، الکوّاز، ج۱، ص۱۸۲ – ۱۸۵، مکتبة الاعلام و البحوث، ۱۴۲۴ ق.
۲۵. الاسلوب فی الاعجاز البلاغی، الکوّاز، ج۱، ص۲۵۰ - ۲۶۲.، مکتبة الاعلام و البحوث، ۱۴۲۴ ق.
۲۶. تفسیر جوامع الجامع، الطبرسی (م ۵۴۸ ق)، ج۱، ص۱۷ – ۱۸، به کوشش گرجی، تهران، ۱۳۷۸ ش.
۲۷. فى الشعر الجاهلى، طه حسین، قاهره، رویه، ۲۰۰۷ م.
۲۸. دائرة المعارف الاسلامیه، ترجمه شنتاوی و دیگران، ج۵، ص۳۴۶ - ۳۷۴.، بیروت، دارالمعرفة، ۱۹۳۳ م.



دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «تفسیر بلاغی»، شماره ۶۷.    






جعبه ابزار