تفاسیر شبر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
علامه
سیدعبدالله بن محمدرضا علوی حسینی مشتهر به شُبَّر وی در
سال ۱۱۸۸ در
نجف زاده شد، از وی سه تفسیر کامل و با ارزش به نامهای
تفسیر کبیر،
وسیط و
تفسیر وجیز به جای مانده است.
سیدعبدالله در سال ۱۱۸۸ در نجف زاده شد سپس همراه
پدر به
کاظمین مهاجرت کرد و تا هنگام وفات (سال ۱۲۴۲) آنجا ماند. وی از نخبگان علمای عصر خویش بود. فقیهی آگاه و محدثی خبیر و مفسری متبحر و جامع
علوم معقول و
منقول بود. در اخلاق کریمه آیتی بود و به عنوان یکی از بزرگان و سرشناسان
امامیه و فردی با مقام و منزلت رفیع شناخته شده بود. او همه عمر پربرکت خویش را صرف تألیف و تصنیف نمود تا توانست در عمری که از پنجاه و چهار سال نگذشت، آثار گرانبهایی به
جامعه اسلامی بویژه
جامعه تشیع تقدیم کند که همواره مورد استفاده حوزههای علمی قرار گرفته و در بستر
زمان رواج روز افزون یابد.
خداوند به سبب این همه آثار گرانبها که از خود به یادگار گذاشت، او را غریق رحمت خویش گرداند.
وی در رشتههای مختلف
علوم اسلامی همچون
فقه،
حدیث،
تفسیر،
معارف و
اخلاق صاحبنظر بود و در تمامی این زمینهها تالیفات سودمندی دارد. در حدیث،
جامع الاخبار وی با
بحارالانوار علامه مجلسی هم ارز و همسوست. در فقه و معارف و اخلاق نیز نوشتههای فراوانی دارد.
در تفسیر سه نوشته کامل و با ارزش دارد: تفاسیر کبیر، وسیط، وجیز:
تفسیر کبیر او با نام
صفوة التفاسیر تاکنون به چاپ نرسیده ولی نسخههای کامل خطی آن موجود است، در دو مجلد بزرگ که مجلد اول آن از آغاز
قرآن تا پایان
سوره رعد است _در گنجینه نسخههای خطی کتابخانه نجفی مرعشی در
قم_ و مجلد دوم از سوره رعد تا پایان قرآن_ در گنجینه نسخههای خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی در
تهران_ نگهداری میشود. نسخههای دیگر به طور پراکنده در دیگر کتابخانهها وجود دارد.
این تفسیر، مقدمهای نسبتا طولانی دارد که در شانزده بخش تنظیم یافته و در آن، _به طور گسترده_ از مسائل مختلف سخن گفته شده است و خود، رسالهای مستقل در
علوم قرآنی شمرده میشود. سپس به تفسیر
آیات به روشی
مزجی ترکیبی (بدین گونه که در آن، جملههای تفسیری با آیات تلفیق شده و بظاهر، متن از شرح جدا نیست.
بیضاوی در
تفسیر قرآن چنین
شیوهای پیش گرفته و
فیض کاشانی و علامه شبر نیز به همان راه رفتهاند. این
شیوه (تفسیر
مزجی ترکیبی) در تفسیرهای مختصر بیشتر متعارف است.) _چنانکه
شیوه علامه شبر در هر سه تفسیر است_ پرداخته شده است. گاه
قرائت و شرح واژهها و اعراب از حیث
لغت و
نحو و گاه
بلاغت در آن آمده است. علامه شبر در این
تفسیر، به تفسیر آیات بر اساس
روایات وارده از
معصومین (علیهمالسّلام) میپردازد و کمتر آراء دیگران را میآورد و در مباحث فقهی و کلامی نیز _به مناسبت_ با دقت و ظرافت کامل وارد میشود.
او در تفسیر و تفاسیر و آثار دیگرش، از ذوق سرشار و قدرت ادبی و نیز اطلاعات علمی گسترده خود در فهم روایات بهره فراوان برده است که از حسن
سلیقه و ذکاوت والای وی حکایت دارد. از این رو تالیفات علامه شبر در تمامی زمینههای علوم اسلامی مورد علاقه و استقبال همگان قرار گرفته است.
این تفسیر، همان گونه که از نامش پیداست، گزیدهای از تفاسیر پیش از وی است که بر اساس اعتماد به نقل توام با
عقل، گزینش شده است. علامه شبر با حسن انتخاب و احاطهای که به روایات معصومین (علیهمالسّلام) داشته و با اعمال ذوق، تفسیری کامل و جامع به
جهان اسلام تقدیم کرده است.
الجوهر الثمین، دومین تفسیر علامه سیدعبدالله شبر است که در حجمی کمتر از تفسیر کبیر و با همان
شیوه(
مزجی ترکیبی) نگاشته شده است. از مقدمه کوتاه این تفسیر بر میآید که علامه شبر آن را پیش از تفسیر کبیر نوشته است. در این مقدمه آمده است: به نظر آمد تفسیری بنگارم که شامل نکات لطیف و معانی ظریف و تصحیح قرائات و مبانی آنها و اخبار و آثار معصومین (علیهمالسّلام) باشد و از
خداوند توفق میخواهم تا پس از اتمام آن، به تفسیری بپردازم که همانند دریایی پهناور، به هر چه گفته و نوشته شده است احاطه داشته و همه علوم را دارا باشد؛ شامل
تأویل و
تنزیل و خرد و کلان تفسیر باشد و... که بحمدالله این توفیق را یافته است.
این
تفسیر با همت و مقدمه گسترده
سیدمحمد بحرالعلوم در شش جلد به سال ۱۴۰۸ ق/ ۱۹۸۶ م در انتشارات الفین
کویت به چاپ رسید.
سومین تفسیر
علامه شبر که به شکلی فشرده ولی رسا و گویا نوشته،
تفسیر وجیز است.
کوتاهنویسی در تفسیر
شیوهای است که بسیاری از بزرگان
جهان اسلام به آن دست زدهاند و منظور آنان، آشنا ساختن طالبان
علم در دورههای نخستین تحصیل با مفاهیم قرآنی است و در آنها سعی شده که مهمترین مطالب تفسیری را در کوتاهترین و گویاترین عبارات در اختیار پویندگان معارف قرآنی بگذارند و نوشتههایی که از این فرهیختگان در دست است کاملا ارزنده و همواره مورد استقبال عموم قرار گرفته است که از بهترین و شیواترین آنها تفسیر وجیز علامه سیدعبدالله شبر است که بحق در این میدان، گوی سبقت را از همگان ربوده است.
این تفسیر در عین کوتاهی، حاوی نکات و ظرافتهای برجسته تفسیری است که گاه برخی از تفاسیر حجیم فاقد آن است. در آن، سعی شده است از نکتههای ادبی، بلاغی، لفظی و معنوی
قرآن پرده برداشته شود و در صورت لزوم، به روش ساده و با اختصار در مسائل لغوی و نحوی گام نهاده شود و همان گونه که استاد
محمدحسین ذهبی گفته است: این تفسیر با چنین
شیوه زیبایی، هرگز ملالآور نیست و خواننده را خسته نمیکند.
مؤلف بر آن است که بر آثار منقول از
اهل بیت عصمت (علیهمالسّلام) تکیه کند و بیشتر آراء نقل شده از دیگران را به جهت اختصار و بدون ذکر قائلان آن میآورد. همچنین میکوشد در موارد لزوم به دفاع از مذهب برخیزد؛ چه در اصول و چه در فروع. در ذیل
آیات مربوط به مسائل کلامی یا فقهی به طور فشرده و متین بحثی کوتاه و در عین حال عالمانه میآورد؛ چنانکه به گونهای با اصول
مذهب عدلیه یا با مسائل مورد اتفاق
اهل حدیث مطابق باشد؛ و در ضمن آن، از دفع اشکالات و رفع ابهامات _در صورت لزوم_ غفلت نمیورزد و با توان فراوان خود که در ادب و
فقه و حدیث دارد، بخوبی از عهده حل مشکلات، که عمدتا
اهل بدعت و بیماردلان آنها را مطرح ساختهاند، بر میآید و پاسخهای شایسته و بایسته ارائه میدهد. آری این رفتار، شایسته مقام رفیع و والای اوست که همواره مورد عنایت حق تعالی بوده است.
مؤلف، خود در مقدمه این تفسیر میگوید: این نوشتار، تحقیقاتی والا و ارزنده و بیاناتی رسا و اشاراتی گویا، درباره برخی مشکلات آیات و موارد ناآشنای آن است که به شرح و بیان نیاز دارد و سعی بر آن است که عمدتا بر آنچه از
خاندان عصمت که معادن تفسیر و تاویلند رسیده است تکیه شود و آنچه با الفاظ و اغراض (اهداف) و نکات بلاغی مربوط است در موجزترین اشارات و دقیقترین عبارات ممکن آورده شود. بدین ترتیب، این تفسیر وجیز، لطیفترین تفسیر در بیان و بهترین تفسیر در تبیین معانی
قرآن است که با ایجاز لفظ و وسعت معنا همراه میباشد.
البته مؤلف محترم به آنچه وعده داده، وفا کرده است و گوهرهای تابناک تفسیر خود را به معدن سرشاری که از علوم پاک ائمه اطهار سرچشمه گرفته، بازگردانده است. همانگونه که در گفتار و تبیین مقاصد قرآن به راه ایجاز و ایفا رفته و در ارائه نکات و ظرافتهای قرآن در عباراتی سهل و رسا هنرمندانه گام برداشته است. (این تفسیر مکررا به چاپ رسیده و اخیرا (در سال ۱۳۸۵ ق/ ۱۹۶۶م) به همت سیدمرتضی رضوی کشمیری نجفی صاحب مطبوعات النجاح در
قاهره همراه با مقدمه تفسیر آلاء الرحمان علامه بلاغی نجفی، به چاپ رسیده است)
دکتر حامد حنفی داوود، استاد کرسی ادب در دانشکده علیای زبانشناسی قاهره، مقدمه ارزندهای بر آن نوشته است که در آن میگوید: ... کسی که به فن تفسیر آگاه است در آغاز راه، دقت
مفسر (علامه شبر) و دستاویز مستحکم او را به این صناعت در مییابد و نیز جمع بودن انحاء علوم مرتبط با تفسیر را برای یک مفسر توانا در وجود این مفسر، لمس میکند؛ مثلا با خواندن تفسیر
سوره حمد در تفسیر شبر و مقایسه آن با آنچه در
تفسیر جلالین آمده، به توانمندی این مفسر گرانقدر، بویژه توانایی وی در فقه اللغه پی میبرد. به عنوان نمونه میتوان به بحثهای وی درباره لفظ جلاله و فرق گذاشتن بین دو واژه رحمان و رحیم و نیز ریشهیابیهای وی اشاره کرد که در آنها با توانایی بینظیر به بیان مطلب پرداخته و تنها به ذکر فرقهای لغوی معمول بسنده نکرده است؛ بلکه _علاوه بر آن_ توضیحاتی را که از بیان عبارات و متون
روایات و دعاهای منسوب به
اهل بیت (علیهمالسّلام) به دست آورده است، بازگو میکند. وی در تمامی موارد مطالب خود را به عباراتی معتدل و میانه و بیطرفانه و با
شیوهای عالمانه و متین که در آن هیچگونه انفعال تعصبگرایانه یافت نمیشود، بیان میکند. این
شیوه پسندیده در جای به جای این تفسیر بخوبی به چشم میخورد.
این تفسیر _چنانکه مؤلف در پایان آورده است_ در
جمادی الاول سال ۱۲۳۹ پایان یافته و همواره در دست چاپ و نشر بوده و مورد استقبال عامه و خاصه قرار گرفته است.
معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۲۱۷.