تغزل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تغزل به ابیاتی گویند که در آغاز
قصیده قرار میگیرد و در آن از حالات
عشق، وصف معشوق و یا توصیف
طبیعت سخن گفته میشود.
تَغَزُّل، در
لغت به معنیِ عشق ورزیدن
و اصرار و پافشاری بر آن
اما در
اصطلاح ادبی به ابیاتی گویند، در شکل و معنای
غزل که بهطور معمول به تعدادِ ۵ تا ۱۵
بیت، در آغاز شعر مدحی (
قصیده) قرار میگیرد و در آن از حالات
عشق، وصف معشوق و یا توصیف
طبیعت سخن گفته میشود.
از نظر موضوعی، تغزل شباهت بسیار با دو جزء از اجزاء قصیده یعنی «تشبیب» و «نسیب»
دارد. شمس قیس رازی
بیآنکه از تغزل سخنی در میان آورد، «تشبیب» و «نسیب» را همپایه غزل آورده است، با این وجود، بسیاری بر این باورند که تفاوت چندانی میان تغزل و دو جزء یاد شده ــ کهمیتوان ازآن دو به ترفندها و شیوههای هنرمندانه در قصیـدهسرایی تعبیر کرد ــ وجود ندارد
استفاده از تغزل بدین منظور صورت میگرفت که شعر مدحی، مانند غزل لطافت یابد و ممدوح به شنیدن آن اشتیاق بیشتری پیدا کند.
از اینرو ست که به باور محققانی مانندِ مؤتمن،
شاعران پارسیگوی متقدم، تغزل را غزل مینامیدند. تغزل در میان انواعِ شعر فارسی، بخشی از قصیده و
مسمط به شمار میآید.
تغزل بیشتر در ابتدا و گاه در انتهای قصیده جای میگیرد.
از بابِ مثال، زمانی که تغزل در ابتدای یک قصیده جای میگیرد، به طور معمول با یک یا دو بیت به نام «
تخلص»
به بدنه اصلی قصیده اتصال مییابد.
تغزل گاهی هم در پایان یک قصیده میآید. بدین شکل، پیش از آنکه شاعر به دعای ممدوح بپردازد، غزلی با مطلعِ مصرّع تضمین میکند تا شنونده از خستگی و کسالت به درآید و تأثیری نیکو در وی باقی گذارد.
سدههای ۴ و ۵ ق، یعنی دورههای
سامانیان و
غزنویان، دوره حضور عینی و ملموسِ تغزل در
شعر فارسی است.
نخستین تغزلهای شعر فارسی در سرودههای
رودکی (د ۳۲۹ ق) و در قصیده «مادر می...» مشاهده میشود.
پس از وی و در دوره غزنویان استفاده از تغزل به بیشترین پایه خود رسید و شاعرانی مانندِ فرخی،
منوچهری و
عنصری،
آن را به درجه کمال رساندند.
با آغاز سده ۶ق، دگرگونیهایی در تغزل صورت گرفت. مهمترین ویژگی این دگرگونی، استقلال تغزل از
شعر مدحی و ایجاد نوع جدید ادبی موسوم به غزل در شعر فارسی بود. این دگرگونی تغزل به گونههای دیگری نیز بروز کرد که از آن جمله میتوان به سرودن لغز و
چیستان به عنوان تغزل قصیده اشاره داشت که در قصاید ناصر خسرو، امیر معزی و مسعود سعد سلمان دیده میشود.
مهمترین شکلِ دگرگونیِ تغزل منجر به ظهور و تحول غزل فارسی شد،
که در مسیر تکاملی خود، در سده ۷ق با غزلیات
سعدی به اوج خود رسید و تأثیر بسزایی در افزایش لطافت و در نتیجه تأثیرگذاری شعر فارسی برجای نهاد.
محققان تفاوتهای تغزل و غزل را بدین شرح برشمردهاند:
ابیات تغزل، به خلاف غزل دارای اتحاد و ارتباط معنایی هستند، زیرا شاعر ناگزیر است یک واقعه را به صورت داستان مطرح کند تا ذهن ممدوح با تعقیب آن، به «تخلص» و سپس به
مدح خود برسد.
از اینرو، تغزل بیشتر حالت روایی به خود گرفته است.
عشق در تغزل، نامنزّه، و معشوق هم، مادی و زمینی است، در حالی که عشق و معشوق در غزل، معنوی، آسمانی، دور از هوس و عالیرتبه نیز هست. به همین سبب در تغزل، وصال و شادکامی دیده میشود، ولی در غزل، هجران،
فراق، محرومیت و ناکامی وجود دارد.
تغزل در اوزان قصیده سروده میشود. از این رو مانندِ غزل همواره دارای وزن خوش و مطبوع نیست. زبان آن هم به سبب قرار گرفتن در چارچوب یک قصیده، به ناچار از فخامت و صلابتی متابعت میکند که از لطافت و رقّتِ زبانِ غزل به دور است.
تغزل بیان وصفی یک موضوع است و شاعر واقعگرایانه و با استفاده از تشبیهات، صفات عینیِ معشوق، طبیعت و یا شادی خواری را وصف میکند.
تشبیهات و استعاراتِ مورد استفاده در تغزل هم معمولاً ساده است و تشبیه محسوس به محسوس در آن غلبه دارد.
شخصیت عاشق در تغزل و غزل متفاوت است. در تغزل، عاشق بر معشوق تفوق دارد و سلحشورانه، پا به میدان عشق میگذارد، اما در غزل، عاشق در برابر معشوق تذلل دارد و خاضعانه به دنبال رضای او ست.
(۱) ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب.
(۲) ازهری، محمد، تهذیباللغة، به کوشش عبدالعظیم محمود و محمدعلی نجار، قاهره، ۱۹۶۴م.
(۳) بیهقی، احمد، تاج المصادر، به کوشش هادی عالمزاده، تهران، ۱۳۷۵ش.
(۴) مؤلف مجهول، تاریخ سیستان، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، ۱۳۱۴ش.
(۵) خانلری، پرویز، درباره وزن شعر، تهران.
(۶) وطواط، رشید، حدایق السحر فی دقایق الشعر، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۰۸ش.
(۷) زوزنی، حسین، المصادر، به کوشش تقی بینش، تهران، ۱۳۴۵ش.
(۸) قیس رازی، شمس، المعجم فی معاییر اشعار العجم، به کوشش سیروس شمیسا، تهران، ۱۳۷۳ش.
(۹) شمیسا، سیروس، سیر غزل در شعر فارسی، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۱۰) عبادیان، محمود، تکوین غزل و نقش سعدی، تهران، ۱۳۷۲ش.
(۱۱)
عنصری، حسن، دیوان، به کوشش محمـد دبیرسیاقـی، تهـران، ۱۳۴۲ش.
(۱۲) فرخـی سیستانی، علی، دیـوان، به کوشش محمـد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۵ش.
(۱۳) فلکی شروانی، محمد، دیوان، به کوشش طاهریشهاب، تهران، ۱۳۴۵ش.
(۱۴) بیلقانی، مجیرالدین، دیوان، به کوشش محمدآبادی، تبریز، ۱۳۵۸ش.
(۱۵) محجوب، محمد، سبک خراسانی در شعر فارسی، تهران، ۱۳۴۵ش.
(۱۶)
منوچهری دامغانی، احمد، دیوان، به کوشش محمددبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۶ش.
(۱۷) مؤتمن، زینالعابدین، تحول شعر فارسی، تهران، ۱۳۳۹ش.
(۱۸) نشاط، محمود، زیب سخن، تهران، ۱۳۴۶ش.
(۱۹) همایی، جلالالدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، تهران، ۱۳۶۳ش.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تغزل»، شماره۶۰۰۲.